به نام خدا
سلام
آخی... خدا بیامرزتشون....
درسته خیلی خوبه... به خصوص اینکه من مامان بزرگ و بابابزرگم هر دو بی نهایت نوه هاشون رو دوست دارن....
منم که یکی دونه...یه نمه خیلی زیادی حال میده!
ولی یه بدی داره:
من وحشتناک به بابابزرگ وابستم... تصور اینکه یه روزی پیشم نباشه دیوونم میکنه.... هیچ وقت یادم نمیره ما برای یه مدت خیلی کوتاه از هم دور بودیم(بابابزرگ رفته بود زیارت کربلا)
بعدش رفتیم دنبالش تمام ملت تو خیابون وقتی من پریدم بغل بابابزرگ نگاهمون میکردن
یک ساعت محکم بغلش کرده بودم میبوسیدمش
حتی به دیگران مهلت نمیدادم
حالا من به درک!
بابابزرگ هم خیلییی بیشتر از بقیه منو دوست داره
من جلوی هر کس گریه کنم بمیرم هم جلوی بابابزرگ گریه نمیکنم
چون اونم گریه میکنه چجورییییییی
همشم اشکامو پاک میکنه میگه دلمو خون کردی گریه نکن
الهی قربونش برم
دورش بگردم
رسما شرعا قانونا پیش مرگش بشم
خدا همیشه سایشو بالا سر خانواده ی ما حفظ کنه
امیدوارم خدا یا مصیبت نداره یا اگه بعداز هزار سال داد صبرشم بده
یا حق