تبیان، دستیار زندگی

 

یَا مَنْ تُحَلّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ... 

اى كسى كه گره‏هاى سختیها بوسیله تو گشوده مى‏شود...  

صحیفه ی سجادیه

 

سلام دوستان خوبم؛

Presentation جالبی در مورد مهارت مقابله با مشکلات زندگی است. 

امیدوارم از دیدنش استفاده کنید و همیشه این مشکلات باشند که مغلوب زندگی زیبای شما باشند.

 

از مدیریت محترم انجمن روانشناسی(نگین عزیز) خواهشمندم تاپیکهایی که در این زمینه در انجمن کار شده رو لینک بدند. و اگر هم کار نشده، لطف کنند راهنمایی کنند تا از اطلاعاتشون استفاده کنیم و به نتایج بهتری برسیم، انشاءالله.

 

شاد باشید...

 

 

الهی به امید تو

***

سلام به شما دوست گرامی.

پرزنتیشن محشری بود.در قالب سه مثال ساده و ملموس پیام مهمی رو انتقال می داد.

من که به نوبه ی خودم ممنونم.

امیدوارم که بچه ها غیبت صغری شون زودتر تموم بشه و بیان تا دوباره دور هم باشیم.حیفه این مباحثه که دو-سه روز بدون هیچ جوابی باقی می مونن.

***

قطع به یقین قبل از این تاپیک های زیادی بودن که مستقیما و غیرمستقیما حول محور همین مبحث بودن.

***

یاعلی

سلام

سیاوش صحنه ی عزیز؛

خوشحالم که مورد توجهتون قرار  گرفت.

همچنین امیدوارم بقیه دوستان هم تونسته باشند دانلود و استفاده کنند.

موفق باشید....

با سلام

بسیار عالی بود Botanist گرامی، ممنون.

واقعا چه نكات جالبی اطراف ماها هستند ولی ما گاهی اوقات به آنها توجه نمی كنیم

چه كسی می توانست به این نكته ی مثبتی كه در یك دانه قهوه هست پی ببرد.

همین الان به اطرافمون بنگریم و ببینیم در پس هر چیزی چه نكته مثبتی پنهان است تا آن را كشف كنیم.

"مترصد شكار لحظه ها باشیم تا از هر فرصت ثروتی بیافرینیم و از هر رخداد، درس آموزنده ای بگیریم. منظور از ثروت تنها پول و مادیات نیستند؛ چراكه مهارت، دانش و تجربه، علم و خرد، خودسازی، خداشناسی، كسب عشق و معرفت، اخلاق و معنویت و... همه و همه ثروت هستند و گنج های بی كران، كه در معدن فرصت های زندگی روی هم انباشته اند و منتظرند تا با ابزار اراده و تلاش به استخراج آنها بپردازیم." دكتر آزمندیان

در ادامه داستانی رو می آورم كه برای خودم واقعا جالب بود و تأثیرگذار...

روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.

شخصی نشست و ساعت ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن
از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد.

آن گاه تقلای پروانه متوقف شد و به نظر می رسید
که خسته شده، و دیگر نمی تواند به
تلاشش ادامه دهد.

آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند
و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پیله خارج شد،
اما جثه اش ضعیف و بال هایش چروکیده بودند.


آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد .
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود
و از جثه ی او محافظت کند.
اما چنین نشد!

در واقع پروانه ناچار شد همه ی عمر را روی زمین بخزد
و هر گز نتوانست با بال هایش پرواز کند.

آن شخص مهربان نفهمید که
محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز
آن را خدا برای پروانه قرار داده بود،
تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود
و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.
گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم.

اگر خداوند مقرر می کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم،
فلج می شدیم، به اندازه ی کافی قوی نمی شدیم و هرگز نمی توانستیم پرواز کنیم.

من نیرو خواستم و خداوند مشکلاتی سر راهم قرار داد، تا قوی شوم.

من دانش خواستم و خداوند مسایلی برای حل کردن به من داد.

من سعادت و ترقی خواستم و خداوند به من
قدرت تفکر و زور بازو داد تا کار کنم.

من شهامت خواستم و خداوند موانعی سر راهم قرار داد،
تا آنها را از میان بردارم.


من انگیزه خواستم و خداوند کسانی را به من نشان داد که نیازمند کمک بودند.

من محبت خواستم و خداوند به من فرصت داد تا به دیگران محبت کنم.

من به آنچه خواستم نرسیدم...
اما آنچه به آن نیاز داشتم، به من داده شد.

نترس با مشکلات مبارزه کن
و بدان که می توانی بر آنها غلبه کنی.

مؤفق و مؤید باشیم

به نام خدا

سلام

خیلی ممنون خانوم botanist

مطلب جالب و خوبی بود.

با اجازتون به داستانی هم من اینجا قرار میدم.

چیزهای مهم زندگی

استاد مقابل کلاس فلسفه خود ایستاد و چند شیء رو روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه ی خالی بسیار بزرگ رو برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. بعد از شاگردان خود پرسید که آیا این ظرف پر است؟ و همه موافقت کردند.

سپس استاد ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپهای گلف قرار گرفتند؛ و سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.

بعد دوباره استاد ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگر پرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله"

استاد دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!همه دانشجویان خندیدند.

در حالی که صدای خنده فرو می نشست، استاد گفت: حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمادی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان، دوستانتان و مهمترین علایقتان ــ چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.

سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه تان و ماشینتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند. مسایل خیلی ساده"..

استاد ادامه داد: اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان رو روی چیزهای ساده و پیش پاافتاده صرف کنید، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنید، زمانی رو برای چک وب دوستان بگذارید. با دوستان و اطرافیان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونید.

همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست.

همیشه در دسترس باشید.

اول مواظب توپهای گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند".

یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟

استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله است، همیشه در اون جایی برای صرف دو فنجان قهوه برای با یک دوست بودن هست".

سلام به همه دوستان خوبم

ممنون botanist عزیز بابت انتخاب قشنگی که داشتین.

قصدم این بود که زودتر از اینا بیام برای جواب اما متاسفانه فرصت نشد.در مورد پیشنهادتونم حتما کار جالب و کاربردی میشه.

و در ادامه تشکر و سپاس از سیاوش صحنه ،رو به آسمان،A_V_B_2066

در آینده نزدیک برمیگردم

سلام دوستان

روبه آسمان گرامی؛

خیلی داستان جالبی بود، همچنین جملات... . هرچه مشکلاتمون بیشتر میشه نشون میده که بیشتر مورد توجه او هستیم و با دست و پنجه نرم کردن، سرانجام پیروزی خواهد بود.

ممنونم.

A_V_B_2066 گرامی؛

به جرات میگم این داستانی که فرمودید یکی از مفید ترین مطالبی بود که قبلا (در همین انجمن فکر کنم) دیدم...خیلی مسیرمو عوض کرد.

تکرار دوبارش تذکر به جایی بود.

ممنونم.

نگین گرامی؛

خواهش میکنم دوست خوبم، لطف دارید.

ممنونم که پیگیر مطالب هستید. متنظر راهنماییتون هستیم...

موفق باشید.

سلام دوستان خوبم

چند وقت پیش به یک مطلبی برخورد کردم که به نظرم جالب و مربوط به این تاپیک بود.

اما نشد اون موقع بذارم که الان خدا رو شکر فرصت پیش اومد تا ترجمش کنم و شما هم استفاده کنید.

7 راه برای غلبه بر مشکلات زندگی:

1) مسئولیت مشکلاتت رو خودت قبول کن!

وقتی مسئولیتش رو خودت قبول میکنی و به گردن اتفاقات یا پدر و مادر و....نمیندازی، باعث میشه که قبول کنی مشکلات حل میشن.

2)به طور دقیق مشکلت رو برای خودت تعریف کن.

از خودت بپرس: واقعا مشکلم چیه؟!

چطوری این اتفاق افتاد؟!

به خودت حقیقت رو بگو!

 وقتی خودت رو در بطن مشکلاتت قرار میدی، باعث میشه که موقعیت پیش اومده رو روشنتر کنی.

3) فکر کن که آخرِ این مشکل چی میشه؟

بدترین حالتی که با ادامه یافتن مشکل پیش خواهد اومد رو تصور کن. به خودت بگو اگر مشکل حل نشه چه اتفاقی می افته؟

بعد از اون تمام اون اتفاقات رو قبول کن...خودتو آماده کن تا از دست دادنها رو راحت از دست بدی. 

این کار باعث میشه که اول ذهنتو آروم کنه...اونقدر آروم میشی که باور نخواهی کرد!

4)حالا با یک ذهن آرومتر از خودت در مورد راه حل مشکلاتت بپرس؛

یک لیست از راه حل های ممکن آماده کن.

راه حل هاتو انداز ور انداز کن.

5) بهترین راه حلت رو انتخاب کن؛

خیلی سریع اقدام کن برای انجام راه حل.

نباید منتظر بمونی که درسته یا نه و یا شک کنی. همین که به این نتیجه رسیدی و اونم در کمال آرامش و عاقلانه!، کافیه. پس اقدام کن!

6)مشکلاتت رو با خدا در میان بذار؛

از خدا بخواه کمکت کنه و در مسیر این غلبه بر مشکلات تنهات نذاره. 

7)در آخر این نکته رو بدون که برای هر مشکلی یک راه حل وجود داره!

روی  نتیجه ی کارِت تمرکز کن.

روی اون چیزایی که دوست داری بدست بیاری فکر کن.

تمام فکرها، احساسات، تصمیمات و تصوراتمون یک واقعیت رو بوجود میارن!

بیاد داشته باشیم که تمام مشکلات برامون یک موقعیتی برای یادگیری هستند!

فرار کردن از اونا نشانه ی ضعف ماست! باید یاد بگیریم مدیریتشون کنیم...

یاد بگیریم مثل همون دانه های قهوه باشیم!

مانا و سربلند باشید.

الهی به امید تو

---

به به!

botanist گل واقعا گل کاشتی با این تاپیک و پاسخ هایی که در ادامه بهش اضافه کردی.

واقعا انجمن روانشناسی باید به شما بنازه.

از ترجمه ای هم که کردید بسیار سپاسگذارم.وقتی می خوندمشون ناخودآگاه به لبم لبخند نشست.

به شخصه خیلی استفاده کردم.

---

یاعلی...

سلام

سیاوش صحنه ی گرامی؛

ممنونم از لطفتون، خوشحالم استفاده کردید.

موفق باشید.