بازم سلام
فقط قبل گذاشتم این یکی یه معذرت خواهی بابت طولانی بودن این شعر ...
دلم نیومد کاملشو نذارم...
اینو مجید خراطها خونده ...
دیگه مجبور نیستی هرجا که میری
ازم اجازه رفتن بگیری
میشه با هر کی که می خوای بجوشی
اصلا هر چی دلت میخواد بپوشی
میشه به هرکی میخوای دل ببندی
یا با غریبه ها بگی بخندی
وقتی دیر میکنی یا میری جایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
نرو تنهام نذاربا دردو غمهام
اگر چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرآنی که از سایش گذشتم
به مرگ هر دو تامون خیلی تنهام
نگو می بینمت یه روز دیگه
آخه احساس من اینو نمیگه
نمیتونم قبول کنم نباشم
تروخشکت کنه یه مرد دیگهت
رو خشکت کنه یه مرد دیگه
خداحافظ همیشه بهتراز من
همیشه یا که هرجا سرتر از من
تو چشمات بهترین بودم تو دنیا
نمی دیدی اگرچه کمتر از من
خداحافظ که رفتم بی بهونه
از این خونه دلم بدجوری خونه
به جای سرد روی شونه من
تو یادم خاطرات تو می مونه
تو یادم خاطرات تو می مونه
اگه کوه طلا واست بیاره
اگه دنیارو زیر پات بذاره
بازم دستای خالیم خوب میدونن
که هیچ کی قد من دوست نداره
گلت خشک شد ولی هرگز نبرده
ولی زمان بوی تورو از خونه برده
دلم خوش بود میای یه شب تو خوابم
ولی جند ماهه که خوابم نبرده
داری میری ولی پیشت می مونم
واست هیچ چی نبودم خوب میدونم
ولی من در عوض هر جا که باشم
واست تا آخر عمرم می خونم
واست تا آخر عمرم می خونم
شاید خیلی چیزا می خواستی
امامنم هیچ چی نداشتم پات بریزم
اینقد بغضم رو پنهون کردم از تو
از اون روزی که تو رفتی مریضم
قدیما یادمه می رفتی جایی
همیشه یه خداحافظ می گفتی
چه قد آسون باهات شدم غریبه
بازم پشت سرم چیزی شنفتی
الان داغی نمی فهمی چی میگم
مدیونی اگه یادم نیفتی