• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 3608)
سه شنبه 15/11/1387 - 19:2 -0 تشکر 87320
بد ترین روز زندگی

بد ترین روز زندگی من امروز بود كلی زحمت كشیدم برای یه طرح چقدر به خاطرش از این اداره به اون اداره رفتم چقدر برای دفاع كردن ازش مجبور شدم با همه جور ادمی بحث كنم اخرش كه كامل شد و یه طرح جا افتاده شد توی اخبار دیدم یه نفر دقیقا عین همون رو ثبت اختراع كرده طرحی كه چقدر بخاطرش زحمت كشیدم نمی دونم شاید اصلا من نمی تونم برای یك بار هم كه شده استعداد هام رو درست به كار بگیرم شایدم بدشانس ترین ادم روی كره زمین من هستم

شما چی چه روزی براتون بدترین روز بوده؟

گفتم به كجا گفت صدايم كردند!

سه شنبه 15/11/1387 - 19:36 - 0 تشکر 87331

به نام خدا

سلام

بد ترین روز زندگی من

صبح زود (6) زن داییم خونمون زنگ زد گفت حال داییم دوباره بد شده

من و بابام داشتیم می رفتیم خونشون که یه زن دایی دیگم به گوشی پدرم زنگ زد .

چون بابام تند می رفت من جواب دادم

-- الو

-- عباس آقا , این بنده خدا که فوت کرد

(اسم پدرم عباس ه)

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

سه شنبه 15/11/1387 - 19:54 - 0 تشکر 87335

سلام
زینب خانم کاش بدترین روز زندگی منم مثل تو بود
کاش من جای و بودم اما مرگ تنها خلم و نمی دیدم
خیلی سخت بود
یه جورایی داشتم دینمو از دست میدادم
باورش سخت بود
داشتم اماده می شدم برم کلاس
صبح زود
فقط من و بابام بیدار بودیم
روز قبلش هم که جمعه بود همه فامیل رفته بودند پیک نیک 
ولش کن بقیشو
نمی تونم بگم
فقط اینقدر بگم که وقتی صبح زود تلفن زنگ می زنه من می میرو و زنده میشم 

اگر به آن چیزی که می خواستی نرسیدی از آن چیزی که هستی نگران مباش!

 

 

سه شنبه 15/11/1387 - 20:38 - 0 تشکر 87345

بدترین روز زندگی من حدود یکسال پیش بود که 6میلیون گوشی موبایل رو ازم دزدیدند کم مونده بود سکته کنم

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه ی خود خواند واز صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
چهارشنبه 16/11/1387 - 10:3 - 0 تشکر 87474

الهی به امید تو

***

سلام.

ناگفته پیداست که بیشتر دوستان بدترین روز زندگیشون روز فوت عزیزانشون بوده که با اینکه مرگ حق و بدیهیه ولی خب این غصه دار بودن طبیعی به نظر میاد.

منم روزهای بد توی زندگیم زیاد داشتم که بدترینش روز فوت تنها برادرم سهیل بود.

ولی خب راضی هستم به رضای خدا و امیدوارم جاش خوب باشه.انشاالله که همه مون عاقبت به خیر بشیم.

یاعلی...

The Answer To My Heart Is Peace,Love And Humanity 

چهارشنبه 16/11/1387 - 11:6 - 0 تشکر 87487

سلام

درسته حق باشماس.. خدا همه رفتگانو بیامرزه.. علی الخصوص عزیزان شمارو.

بدترین روزا، با تلفنای بی موقع گره خوردن.. تلفنای بی وقت.. تلفنای صبح زود.. نصفه شب..رفتارای عجیب غریب.. سکوت مرگبار.. غم پنهان.. رنگ پریده.

منم از این روزا داشتم.. وقتی که خانوادم برای رعایت حال من.. لباس مشکیاشونو در میاوردن و میومدن پیشم تا من نفهمم چه عزیزی رو از دست دادیم.. وقتی همشون چشمهای سرخ و پر از اشکشونو ناشی از سرماخوردگی قلمداد میکردن.. وقتی که غیبتای همسرم مکرر و طولانی شد.. وقتی که همه یه جورایی مهربون شده بودن.. یه جور عجیبی شده بودن.. وقتی که هرچی من سراغشو میگرفتم .. میگفتن کارداشت نتونست بیاد ولی سلام رسوند..

اون روزا واسه من خیلی سخت بود ولی برای خانوادم سخت تر.. چون خیلی دردناکه آدم بخواد نقش بازی کنه و دردشو تو خودش بریزه و وانمود کنه که عزیزش زنده س.

    

خنجر آب‌دیده را زنگ عوض نمی‌کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمی‌کند
بگوی با منافقین به کوری دو چشمتان
پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی‌کند

چهارشنبه 16/11/1387 - 17:47 - 0 تشکر 87624

سلام

از همتون ممنون

اكثرتون بدترین روز زندگیتون روز مرگ عزیزاتون بوده . اگه یكی 7 سالگی بی مادر بشه تو اوج نوجوونی و وقتیكه به برادرش بیشتر از همیشه احتیاج داره برادرش رو هم از دست بده دیگه مرگ براش می شه یه اتفاق ساده من سعی كردم خودم رو با شركت توی جشنواره و درس خوندن سرگرم كنم تا شاید بتونم خیلی چیزها رو فراموش كنم اما وقتی كه دیدم توی درس و كارهای دیگه هم نتونستم موفقیتی به دست بیارم اون روز شد بدترین روزم روزی كه نمی دونم واقعا نمی دونم به چیه خودم و این دنیا باید دل خوش كنم

گفتم به كجا گفت صدايم كردند!

چهارشنبه 16/11/1387 - 18:33 - 0 تشکر 87638

سلام

من یه نظر دیگه هم دارم امیدوارم به دردت بخوره.. من میگم که آدم هیچ وقت نمیتونه بگه که امروز یا هر روز دیگه ای بهترین روز یا بدترین روز زندگیشه.. ما که از آینده مون خبر نداریم؛ ممکنه روزهای دیگه ای در پیش باشن که بدتر یا بهتر باشن.. بعد هم اینا همش نسبیه.. مثلاً اون کودکی که تو یه زلزله یا تو یه بمبارون همه افراد خونواده شو از دست میده.. اون بد شانس تر بوده یا کسی که فقط یکی از والدینشو از دست داده. اون کودک آرزو میکنه که ایکاش حداقل یکی از اعضای خونوادش زنده میموندن ، یعنی وضعیتی که الان شماداری برای اون یه رؤیاس یه آرزوی دست نیافتنی.. میبینی..  وضعیت فعلی تو برای اون نهایت خوشبختیه ..

من میگم که نباید تسلیم حوادث و بدشانسی ها شد.. تو زندگیت هیچوقت کوتاه نیا.. مقاوم باش.. محکم و خلل ناپذیر.

    

خنجر آب‌دیده را زنگ عوض نمی‌کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمی‌کند
بگوی با منافقین به کوری دو چشمتان
پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی‌کند

چهارشنبه 16/11/1387 - 19:52 - 0 تشکر 87671

بله شاید هم شما درست می گید ولی قصه من تنهایی و مرگ عزیزانم نیست غصه من اینه كه به هیچ دردی نمی خورم نمی تونم توی این دنیا به این بزرگی یه سهم كوچیك داشته باشم احساس می كنم دارم كیفر گناهی رو می بینم كه نمی دونم چیه كه به خاطرش توبه كنم اخه گناه من چیه؟

گفتم به كجا گفت صدايم كردند!

چهارشنبه 16/11/1387 - 19:55 - 0 تشکر 87672

سلام به zeynab_j عزیز

متاسفم از اتفاقی که برات افتاده

همونطور که خودتم میدونی هر کدوم از ما روز یا روزهایی تو زندگیمون داشتیم که تلخ و وحشتناک بوده

اصلا آدم بی غم وجود نداره تو این دنیا:"ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجهاست)!" سوره بلد.

خیلی وقتا نمیشه حادثه رو پیش بینی کرد و از اختیار ما خارجه

اما مهم طرز برخورد با این وضعیته

میدونستی اونایی که منبع کنترل درونی دارن یعنی دلیل اصلی شکستا و ناراحتیا رو خودشون میدونن نسبت به اونایی که منبع کنترل بیرونی دارن یعنی همه چیو به شانس و اتفاق نسبت میدن راحت تر میتونن توی شرایط سخت خودشونو کنترل کنن ؟

اونایی که همه چیو به شانس و قسمت نسبت میدن ناخوداگاه دچار یه شرایط جبری میشن.حس میکنن اتفاقات اطراف از اختیار اونا خارجه و نمیتونن کنترلش کنن.

اما اون افرادیکه بعد از هر شکستی به خودشون برمیگردن و سعی میکنن بگردن ببینن ایراد کار کجاست موفق ترن چون میدونن دفعه بعد قدمهاشونو چجوری بردارن که محکم و بی خطر باشه.

اما یه اتفاقایی از دست ما خارجه.مثل از دست دادن عزیزانمون

واقعا تلخ و باور نکردنیه...

اما حتی توی این مورد تلخ هم اگر دید و بینش درستی نسبت به مرگ،زندگی کوتاه این دنیا و حیات ابدی داشته باشیم برامون قابل تحمل تر میشه هضم این اتفاق

امیدوارم روزهایی که در انتظارمونه پر از شادی و موفقیت باشه و اگرم تلخیی هست توانایی کنار اومدن باهاش رو داشته باشیم

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

پنج شنبه 17/11/1387 - 8:4 - 0 تشکر 87777

سلام دوستان دیگه نگید من دیگه طاقت ندارم

زندگی زیباست

منم خاطرات غم انگیز فوت دارم ولی نمی گم

یکی از این جدیداشو می گم که واقعا اعصابمو چند روزه خراب کرده و اونم نمره5/12 از درس فزیک است که خیلی ناراحتم کرده

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.