• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 9052)
دوشنبه 14/11/1392 - 13:35 -0 تشکر 683439
حکیم ابو نصر علی بن احمد اسدی طوسی


حکیم ابو نصر علی بن احمد اسدی طوسی از شعرای برجسته سبک خراسانی در قرن پنجم هجری و از حماسه سرایان مشهور ایران است . تواد وی در اواخز قرن چهارم هجری و حدود 379 - 390 هجری -  جوانی او همزمان با بر افتادن غزنویان و روی کار امدن سلاجقه بود . اوضاع آشفته ای که به خاطر این تحولات به وجود آمده بود موجب عزیمت اسدی به محیطی آرام و بی سرو صدا شد . در آذربایجان جایی که اسدی اقامت کرده بود دولت های کوچک حکمرانی میکردند که مشوق شعر و ادب پارسی و حامی شاعران و ادیبان بودند . وی در این سرزمین با حکران ذیل معاصر بود

دوشنبه 14/11/1392 - 13:36 - 0 تشکر 683440

آثار و افکار اسدی




مقبرةالشعرای تبریز، محل دفن حدود ۴۰۰ تن از دانشمندان و ادیبان نام‌آور ایران است.



اسدی به داستان‌سرایی گرائیده و به نظم داستان‌هایی که از بسیاری جهات به شاهنامه فردوسی نزدیک است، پرداخته است. شعرهای اسدی به واسطه تناسب و حسن استعمال، جلوه خاصی یافته و به تشبیه و مجازهای تازه و صنایع لفظی و معنوی مشحون است. اسدی طوسی از علمای لغت بوده و در این فن استاد بوده و بسیاری از دیوان‌های گذشتگان را به دقت و ژرف‌نگری خوانده و لغات کمیاب را به دست آورده و گاهی همان کلمات را در اشعار خود به کار برده و بدین سبب در گرشاسب‌نامه بسیاری از لغات فارسی که حتی در اشعار قرن پنجم و ششم هم کم‌تر استعمال شده است، دیده می‌شود. آوردن این لغات اگرچه نظر به حفظ زبان، شایسته تحسین و یکی از دلایل برتری این منظومه است اما تا حدی به فصاحت و رواج آن آسیب رسانده است. بهترین گواه، آن است که شاهنامه فردوسی که چندین برابر منظومه اسدی است از این کلمات کمتر دارد، با این‌که عنایت فردوسی به نگهداری زبان بیشتر بوده است.

دوشنبه 14/11/1392 - 13:37 - 0 تشکر 683442

دوران زندگی:


جوانی اش همزمان با بر افتادن غزنویان و روی کارآمدن سلاجقه بود . اوضاع آشفته ای که به خاطر این تحولات به وجود آمده بود موجب عزیمت اسدی به آذربایجان؛محیطی آرام و بی سرو صدا شد . در آنجا دولت های کوچکی حکمرانی می کردند که مشوق شعر و ادب پارسی و حامی شاعران و ادیبان بودند .پس به مدح امرای محلّی آن سامان پرداخت. وی به داستان‌سرایی گرائیده و به نظم داستان‌هایی که از بسیاری جهات به شاهنامه فردوسی نزدیک است، پرداخته است. شعرهایش به واسطه تناسب و حسن استعمال، جلوه خاصی یافته و به تشبیه و مجازهای تازه و صنایع لفظی و معنوی مشحون است. اسدی طوسی از علمای لغت بوده و در این فن استاد بوده و بسیاری از دیوان‌های گذشتگان را به دقت و ژرف‌نگری خوانده و لغات کمیاب را به دست آورده و گاهی همان کلمات را در اشعار خود به کار برده و بدین سبب در گرشاسب‌نامه ،بسیاری از لغات فارسی که حتی در اشعار قرن پنجم و ششم هم کمتر استعمال شده است، دیده می‌شود. آوردن این لغات اگرچه نظر به حفظ زبان، شایسته تحسین و یکی از دلایل برتری این منظومه است اما تا حدی به فصاحت و رواج آن آسیب رسانده است. بهترین گواه، آن است که شاهنامه فردوسی که چندین برابر منظومه اسدی است از این کلمات کمتر دارد، با این‌که عنایت فردوسی به نگهداری زبان بیشتر بوده است. اسدی از چند جهت دیگر هم در تاریخ ادبیات ایران حائز اهمیت است: کهن‌ترین دستنویس فارسی که به دست آمده‌است به خط اسدی طوسی می باشد. علاوه بر این وی نخستین واژه‌نامهٔ فارسی را (بنا بر آنچه به ما رسیده‌است) به نام لغت فرس تدوین کرد. چهار مناظره " آسمان و زمین " ، " مغ و مسلمان " ، " نیزه و کمان " و " شب و روز " و قصیده دیگری با عنوان مناظره " عرب و پارسی " از آثار معروف وی می باشند .

دوشنبه 14/11/1392 - 13:39 - 0 تشکر 683443

گرشاسب نامه :

داستان منظوم گرشاسب ، پهلوان بزرگ سیستان و جد اعلای رستم است که در هند و سایر ممالک رزم‌ها کرده و نام‌آور شده است. این کتاب در تاریخ  445 - ۴۵۸ هجری -  یعنی ۵۸ سال پس از اختتام شاهنامه فردوسی به انجام رسیده و در حدود ده هزار بیت است و دومین اثر حماسی تاریخی بزرگ به شمار میرود . منبع کار شاعر ، گرشاسپ نامه منثور ابوالموید بلخی بوده است . از مقدمه این منظومه بر می آید که اسدی از فلسفه  و موضوع های مذهبی اطلاعات داشته است. در گرشاسپ نامه به تعداد زیادی لغات نامانوس و مهجور بر میخوریم ، شاید اسدی بر این گمان بوده که اهمیت شاهنامه در میزان به کارگیری چنین واژه هایی است ولی واقعیت این است که این کار امتیازی برای شاهنامه به حساب نمیاید ، بلکه ارزش و برتری شاهنامه فردوسی را بیشتر آشکار میسازد . با تمام این تفاسیر گرشاسپ نامه اسدی یکی از منظومه های مشهور زبان فارسی و از آثار برجسته حماسی ملی ایران است



علاوه بر آثار مذکور اسدی در منظوم ساختن داستان های مختلف مهارت بسیاری دارد و در خلال این منظومه هاست که در بیان امثال و مواعظ و نصایح هنرنمایی کرده است .


به طور کلی اشعار اسدی بسیار قوی ، روان و منسجم است . قدرت فراوانی در توصیف و به کار گیری تشبیهات دقیق و متنوع دارد .


وفات اسدی به سال 451 - 465 هجری - اتفاق افتاده است و در مقبرة الشعرای تبریز مدفون شده است .

دوشنبه 14/11/1392 - 13:40 - 0 تشکر 683444

فرهنگ لغات یا لغت فُرس


اسدی در تألیف این کتاب خدمتی در خور ستایش به زبان فارسی کرده و علاوه بر ضبط و تعریف واژگان‌، به ذکر نام و شعرهای پیش‌گامان مانند ابوشکور بلخی، شهید بلخی و رودکی نیز پرداخته است. واژه‌نامه اسدی به جهت دقت و صحت تفسیر، بهترین واژه‌نامه و نیز قدیمی‌ترین فرهنگ موجود در زبان فارسی است.

دوشنبه 14/11/1392 - 13:41 - 0 تشکر 683445

آثار


صاحب مجمع‌الفصحا چهار قصیده مناظره را به نام اسدی توسی مشتمل بر مناظره آسمان و زمین - مناظره شب و روز - مناظره مغ و مسلمان -مناظره نیزه و کمان، ضبط کرده است. گرشاسب‌نامه و لغت فرس از آثار بزرگ این شاعر دانشمند است. در زیر، چند بیت از گرشاسب‌نامه به نام «در وصف دختر کورنگ‌شاه و آمدن جمشید نزد وی» درج می‌شود:

جم اندیشه از دل فراموش کرد سه جام می از دست او نوش کرد
ز دادار پس یادکردن گرفت به آهستگی رأی خوردن گرفت
به جم گفت: می دوست داری مگر که چیزی جز از می نخواهی دگر؟
جمش گفت: دشمن ندارمش نیز شکیبد دلم گر نیابمش نیز
به اندازه به، هرکه او می‌خورد که چون خورد افزون، بکاهد خرد
عروسی است می، شادی آیین او که باید خرد داد کابین او
ز دل برکشد می، تف درد و تاب چنان چون بخار زمین، آفتاب
دل تیره را روشنایی می است که را کوفت می، مومیایی می است
به رادی کشد زفت، بدمرد را کند سرخ رخساره زرد را
به خاموش، چیره‌زبانی دهد به فرتوت، زور جوانی دهد
خورش را گوارش، می افزون کند ز دل درد و انده بیرون کند
خورش نِه بر ِمیهمان، گونه گون مگویش از این کم خور و زآن فزون
اگرچه بود میزبان خوش‌زبان پزشکی نه نغز آید از میزبان

دوشنبه 14/11/1392 - 13:45 - 0 تشکر 683446

آغاز از گرشاسپ‌ نامه اسدی توسی


سپاس از خدا ایزد رهنمای


که از کاف و نون کرد گیتی بپای


یکی کش نه آز و نه انباز بود


نه انجام باشد نه آغاز بود


تن زنده را در جهان جای از وست


خم چرخ گردنده بر پای از وست


از آن پس کآمد گیتی پدید


همه هرچه بد خواست و دانست و دید


زگردون شتاب و زهامون درنگ


ز دریا بخار و ز خورشید رنگ


پدید آورد نیک و بد ، خوب و زشت


روان داد و تن کرد و روزی نوشت


چنان ساخت هرچیز به انداز خویش


کز آن ساختن کم نیامد نه بیش


چه تاری چه روشن چه بالا چه پست


نشانست بر هستی اش هر چه هست


نه جایی تهی گفتن از وی رواست


نه دیدار کردن توان کو کجاست


مدان از ستاره بی او هیچ چیز


نه از چرخ و نز چارگوهر به نیز


که هستند چرخ و زمان رام او


نجوید ستاره مگر کام او


نگاری کجا گوهر آرد همی


نباشد جز آن کاو نگارد همی


به کارش درون نیست چون و چرا


نپرسد از او ، او بپرسد ز ما


نه از بهر جایست بر عرش راست


جز آنست کز برش فرمانرواست


بزرگیش ناید به وهم اندرون


نه اندیشه بشناسد او را که چون


نبد چیز از آغاز ، او بود و بس


نماند همیدون جز او هیچ کس


چنان چون مرو را کسی یار نیست


چو کردار او هیچ کردار نیست


همه بندگانیم در بند اوی


خنک آنکه دارد ره پند اوی


دوشنبه 14/11/1392 - 13:47 - 0 تشکر 683447

در ستایش دین گوید از گرشاسپ‌ نامه اسدی توسی


دل از دین نشاید که ویران بود


که ویران زمین جای دیوان بود


نگه دار دین آشکار و نهان


که دین است بنیان هر دو جهان


پناه روانست دین و نهاد


کلید بهشت و ترازوی داد


در رستگاری ورا از خدای


ره توبه و توشۀ آن سرای


ز دیو ایمنی وز فرشته نوید


ز دورخ گذار و به فردوس امید


رهانندۀ روز شمار از گداز


دهنده به پول چینود جواز


چراغیست در پیش چشم خرد


که دل ره به نورش به یزدان برد


روانراست نو حله ای از بهشت


که هرگز نه فرسوده گردد نه زشت


ره دین گرد هرکه دانا بود


به دهر آن گراید که کانا بود


جهان را نه بهر بیهده کرده اند


ترا نز پی بازی آورده اند


سخن های ایزد نباشد گزاف


ره دهریان دور بفکن ملاف


بدان کز چه بُد کاین جهان آفرید


همان چون شب و روز کردش پدید


چرا باز تیره کند ماه وتیر


زمین در نوردد چو نامه دبیر


دم صور بشناس و انگیختن


روان ها به تن ها برآمیختن


همان کشتن مرگ روز شمار


زمین را که سازد به دل کردگار


زمان چیست بنگر چرا سال گشت


الف نقطه چون بود و چون دال گشت


تن و جان چرا سازگار آمدند


چه افاتد تا هر دو یار آمدند


همه هست در دین و زینسان بسست


ولیک آگه از کارشان کو کسست


اگر کژ و گر راست پوینده اند


همه کس ره راست جوینده اند


ولیکن درست آوریدن بجای


مر آن را نماید که خواهد خدای


ره دین بپای آر خود چون سزاست


که گیتی به دین آفرید ست راست


همه گیتی از دیو پر لشکرند


ستمکاره تر هر یک از دیگرند


اگر نیستی بندشان داد و دین


ربودی همی این از آن آن ازین


به یزدان بدین ره توان یافتن


که کفرست از و روی تافتن


بد ونیک را هر دو پاداشنست


خنک آنک جانش از خرد روشنست


ازین پس پیمبر نباشد دگر


به آخر زمان مهدی آید به در


بگیرد خط و نامۀ کردگار


کند راز پیغمبران آشکار


ز کوچک جهان راز دین بزرگ


گشاید خورد آب با میش گرگ


بدارد جهان بر یکی دین پاک


برآرد ز دجال و خیلش هلاک


همان آب گویند کآید پدید


دَرِ توبه را گم بباشد کلید


رسد ز آسمان هر پیمبر فراز


شوند از گس مهدی اندر نماز


سوی خاور آید پدید آفتاب


هم آتش کند جوش طوفان چو آب


از آن پس شگفت دگرگونه گون


بس افتد جهاندار داند که چون


تو آنچ از پیمبر رسیدت به گوش


به فرمان بجای آر آنرا بکوش


بر اسپ گمان از ره بیش و کم


مشو کت به دوزخ برد با فدم


به دست آورد از آب حیوان نشان


بخورزو و پس شادزی جاودان


سر هر دوره راست کن چپ و راست


از آن ترس کآنجا نهیب و بلاست


وز آن بانگ کآید در آن رهگذار


که ره دین مراین را آن را بدار


نشین راست با هرکس و راست خیز


مگر رسته گردی گه رستخیز


دوشنبه 14/11/1392 - 13:48 - 0 تشکر 683448

در صفت آسمان گوید از گرشاسپ‌ نامه اسدی توسی


چو دریاست این گنبد نیگون


زمین چون جزیره میان اندرون


شب و روز بر وی چو دو موج بار


یکی موج از و زرد و دیگر چو قار


چو بر روی میدان پیروزه رنگ


دو جنگی سوار این ز روم آن ز زنگ


یکی از بر خنگ زرین جناغ


یکی بر نوندی سیه تر ز زاغ


یکی آخته تیغ زرین ز بر


یکی بر سر آورده سیمین سپر


جهان حمله گه کرده تا زنده تیز


گه اندر درنگ و گه اندر گریز


نماید گهی رومی از بیم پشت


گریزان و آن زرد خنجر به مشت


گهی آید آن زنگی تاخته


ز سیمین سپر نیمی انداخته


دو گونست از اسپانشان گرد خشک


یکی همچو کافور و دیگر چو مشک


ز گرد دو رنگ اسپ ایشان به راه


سپیدست گه موی و گاهی سیاه


نه هرگز بودشان به هم ساختن


نه آسایش آرند از تاختن


کسی را که سازند با جان گزند


بکوبندش از زیر پای نوند


تکاور تکانند هر دو چو باد


سواران چه بر غم از ایشان چه شاد


دوشنبه 14/11/1392 - 13:49 - 0 تشکر 683450

در ستایش مردم گوید از گرشاسپ‌ نامه اسدی توسی


کنون زین پس از مردم آرم سخن


که گیتی تمام اوست ز آغاز وبن


به گیتی درون جانور گو نه گون


بسند از گمان وز شمردن فزون


ولیک از همه مردم آمد پسند


که مردم گشادست و ایشان به بند


خرد جانور به ز مردم ندید


که مردم تواند به یزدان رسید


زمین ایزد از مردم آراستست


جهان کردن از بهر او خواستست


به مردم فرستاد پیغام خویش


زگیتی ورا خواند هم نام خویش


بدو داد شاهی ز روی هنر


بدین بیکران گونه گون جانور


که گر کشتن ار کارش آید هوا


بدیشان کند هرچه باشد روا


ز مردم بدان راستی خواستست


که هر جانور کژ و او راستست


همه نیکوی ها به مردم نکوست


ز یزدان تمام آفرینش بدوست


سپهریست نو پرستاره بپای


جهانیست کوچک رونده ز جای


چو گنجیست در خوبتر پیکری


درو ایزدی گوهر از هر دری


مرین گنج را هرکه یابد کلید


در راز یزدانش آید پدید


ببیند ز اندک سرشت آب و خاک


دو گیتی نگاریده یزدان پاک


یکی دیدنی روی و فرسودنی


نهان دیگر و جاودان بودنی


دلت را همی گر شگفت آید این


به چشم خرد خویشتن را ببین


تنت آینه ساز و هر دو جهان


ببین اندر و آشکار و نهان


هر آلت که باید بدادست نیز


بهانه بر ایزد نماندست چیز


یکی موی از این کم نباید همی


وگر باشد افزون نشاید همی


گر از ما بدی خواهش آراستن


که دانستی از وی چنین خواستن


بر آن آفرین کن که این کار اوست


نکوتر ز هرچیز کردار اوست


ببین وبدان کز کجا آمدی


کجا رفت باید چو ز ایدر شدی


چرا این پیام و نشان از خدای


چه بایست چندین ره رهنمای


همه با توست ار بجوییش باز


نباید کسی تا گشایدت راز


ازین بیش چیزی نیارمت گفت


بس این گر دلت با خرد هست جفت


دوشنبه 14/11/1392 - 13:50 - 0 تشکر 683451

در سبب گفتن قصه گوید از گرشاسپ‌ نامه اسدی توسی


یکی کار جستم همی ارجمند


که نامم شود زو به گیتی بلند


اگر نامۀ رفتنم را نوید


دهند این دو پیک سیاه و سپید


به رفتن بود خوش دل شاد من


به نیکی کند هرکسی یاد من


مهی بُد سر داد و بنیاد دین


گرانمایه دستور شاه زمین


محمّد مه جود و چرخ هنر


سمعیل حصّی مر او را پدر


ردی دانش آرای یزدان پرست


زمین حلم و دریا دل و راد دست


ز چرخ روان تا بره تیره خاک


چه و چون گیتی بدانسته پاک


خوی نیک و خوبی و فرزانگی


ره رادی و رأی مردانگی


نکوبختی و دانش و کلک وتیغ


خدا ایچ ناداشته زو دریغ


برادرش والا براهیم راد


گزین جهان گرد مهتر نژاد


خنیده به کلک و ستوده به تیر


بدین گنج بخش و بدان شهر گیر


دو پرورده شاه بدخواه سوز


یکی داد و ورز و یکی دین فروز


جهان را چو دو دیدۀ روزگار


زمان را چو دو دست فرمانگزار


ز هرکس فزون جاهشان نزد شاه


گذشته درفش مهیشان ز ماه


به بگماز یک روز نزدیک خویش


مرا هر دو مهتر نشاندند پیش


بسی یاد نام نکو رانده شد


بسی دفتر باستان خوانده شد


ز هر گونه رأیی فکندند بن


پس آن گه گشادند بند سخن


که فردوسی طوسی پاک مغز


بدادست داد سخن های نغز


به شهنامه گیتی بیاراستست


بدان نامه نام نکو خواستست


تو همشهری او را و هم پیشه ای


هم اندر سخن چابک اندیشه ای


بدان همره از نامۀ باستان


به شعر آر خرّم یکی داستان


بسا نامداران که بردند رنج


نهانی نهادند هر جای گنج


سرانجام رفتند و بگذاشتند


نه زیشان کسی بهره برداشتند


تو زین داستان گنجی اندر جهان


بمانی که هرگز نگردد کمی


همش هرکسی یابد از آدمی


هم از برگرفتن نگیرد کمی


بُوی مانده فرزند ایدر بجای


که همواره نام تو ماند بپای


ز دانش یکی خرم نهی


که از میوه هرگز نگردد تهی


جهان جاودانه نماند به کس


بهین چیز از و نیک نامست و بس


کنون کان یاقوت دانش بکن


ز دریای اندیشه دُر دَر فکن


خرد آتش تیز و دل بوته ساز


سخن زرِّ کن پاک بر هم گداز


پس این زر و این گوهران بار کن


در این گنج یکباره انبار کن


زکس یاد این گنج بر دل میار


جز از شاه ارّانی شهریار


مجوی اندرین کار جز کام اوی


منه مُهر بر وی بجز نام اوی


که تا جایگه یافتی نخجوان


بدین شاه شد بخت پیرت جوان


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.