• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 2374)
شنبه 28/5/1391 - 5:50 -0 تشکر 517349
خانه فیروزه ای

با هم بودن کنار سفره افطار 

 


در خانواده شما دور هم بودن چقدر مهم است؟ تعامل در خانواده شما چه تعریفی دارد؟ وقتی دور هم هستید بیشتر درخصوص چه مسائلی صحبت می‌كنید؟ در خانواده شما زمان‌های دور هم بودن معمولا چه وقت‌هایی است؟ چقدر به گفت‌وگو در خانواده شما اهمیت داده می‌شود؟

با هم بودن کنار سفره افطار

آمارهای رسمی و غیررسمی زیادی در مورد متوسط میزان ساعتی كه خانواده‌های ایرانی با هم می‌گذرانند اعلام می‌شود. مثلا گفته می‌شود پدرهای ایرانی فقط 20 دقیقه فرزندانشان را می‌بینند یا حتی گفته می‌شود خانواده‌ها تنها 15دقیقه از شبانه‌روز را كنار هم می‌گذرانند، اما از این عدد و رقم‌ها كه بگذریم هر خانواده‌ای می‌تواند به شاخص درستی از این مساله دست پیدا كند.

ممكن است در خانواده‌ای زمان‌های دور هم بودن آنها كمتر از یك ساعت باشد و ممكن است در خانواده دیگری این میزان به چند ساعت هم برسد، اما مساله این است كه به گفته جامعه‌شناسان و كارشناسان امور خانواده هر چقدر تعامل بین اعضای خانواده بیشتر باشد به همان میزان كانون خانواده بر پایه‌های محكم‌تری بنا می‌شود.

در خانواده‌ای كه فرزندشان بیشتر وقتش را پای رایانه می‌گذراند یا والدین حداقل زمان را صرف گفت‌وگو می‌كنند مسلما تعامل مثبت و لازم انجام نمی‌شود.

در حالی كه در خانواده‌هایی كه حتما زمانی را برای صحبت‌كردن و تعامل صرف می‌كنند، مسائل كمتر پنهان و پیچیده می‌ماند. تعامل شاید به شكل‌های مختلفی تعریف شود، اما مفهوم اصلی آن ارتباط موثر و مفید داشتن است. ارتباطی كه منجر می‌شود مساله‌ای پنهان نماند، در صورت مطرح شدن بدون قضاوت یا سرزنش حل شود و در نهایت روابط در خانواده بر پایه دوستی و محبت واقعی باشد.

احساس خانواده داشتن یكی از نیاز‌های اساسی برای انسان تلقی می‌شود. در واقع احساس تعلق به جایی، از طریق خانواده برطرف می‌شود. از سوی دیگر احساس تكیه‌گاه داشتن، محبت، رابطه، اعتماد به‌نفس، شایستگی و... نیازهایی است كه باید در خانواده ارضا شود و فضای گرم خانواده بستری مناسب برای ارضای این نیازهاست.

مفاهیمی چون مهر، محبت، عشق، صمیمیت، صفا و اعتماد به نفس در یك خانواده زمانی نهادینه می‌شود كه ارتباط اعضای آن بر اساس همین مفاهیم شكل گرفته باشد.

در واقع بحث سعه صدر، احترام به یكدیگر، روابط صمیمی و نزدیك، توجه به ارزش‌ها و عشق باید در فرهنگ خانوادگی با تعامل و گفت‌وگوی خانوادگی شكل بگیرد.

همه زندگی كار نیست

هدف از تعریف اوقات فراغت در جوامع صنعتی این بود كه خانواده‌ها در زمان فارغ‌شدن از كار، فرصت تفریح، گردش و پرداختن به امور زندگی بهتر را داشته باشند.

در واقع در جوامع صنعتی به خانواده‌ها آموزش داده می‌شود كه چگونه برنامه‌ریزی كنند تا بعد از انجام كار طاقت‌فرسا و خستگی، فرصت داشته باشند تا در كنار خانواده خود به امور زندگی بهتر بپردازند.

طبیعی است كه اگر برنامه‌ریزی درستی از سوی خانواده‌ها ایجاد نشود به دلیل مشغله‌های زندگی مدرن فرصت گفت‌وگو در خانواده‌ها كم می‌شود

متاسفانه برخی از خانواده‌ها قدر لحظاتی را كه كنار هم هستند ندانسته و ارتباط مفید را برقرار نمی‌كنند در حالی جزئیات رابطه بسیار مهم است

به اعتقاد كارشناسان امور خانواده هرچه این فرصت گفت وگو و با هم بودن از خانواده‌ها بیشتر گرفته شود به همان میزان ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی در جامعه افزایش خواهد یافت.

کیفیت را فدای كمیت نكنیم

هر كمیتی حاوی كیفیت نیست، بر همین اساس نمی‌توان هر گفت‌وگو و ارتباطی را در خانواده مثبت ارزیابی كرد.

به گفته مریم‌السادات بقایی، روان‌شناس و مشاور خانواده، هر چند كه ارتباط بیشتر و رابطه با محور صحبت و گفت‌وگو شاخص خوبی برای داشتن خانواده‌ای مثبت ارزیابی می‌شود، اما همیشه نمی‌توان به چنین شاخصی اعتماد كرد.

او معتقد است: ممكن است در خانواده‌ای ساعت‌های با هم بودن به خاطر مشغله‌كاری والدین كم به نظر برسد، اما خانواده‌های فهیم سعی می‌كنند كیفیت رابطه را هم در نظر داشته باشند.

این مشاور خانواده به زندگی شهری و صنعتی اشاره می کند و می‌گوید: كم‌شدن حضور افراد خانواده در زندگی شهری اجتناب‌ناپذیر است. با این وجود خانواده باید بیاموزد كه چگونه از حضور خود حداكثر استفاده را ببرد.

او به تعامل اولیای مدرسه و والدین اشاره می‌كند و می‌گوید: خانواده‌ها با پیگری روابط فرزندانشان در روابط دوستان و مدارس می‌توانند كیفیت رابطه‌شان را بررسی و تحلیل كنند.

بقایی ادامه می‌دهد: متاسفانه برخی از خانواده‌ها قدر لحظاتی را كه كنار هم هستند ندانسته و ارتباط مفید را برقرار نمی‌كنند در حالی جزئیات رابطه بسیار مهم است.

پدر یا مادر، مساله این است؟

ایجاد تعامل مثبت در خانواده بر عهده چه كسی است؟ این سوالی است كه اغلب خانواده در مواقع چالش به آن پاسخ می‌دهند یا به دنبال جواب آن هستند. در واقع زمانی كه به هر دلیلی نبود تعامل در خانواده سبب ایجاد مشكلی شده است، همه به دنبال این پاسخ و متهم‌كردن یكدیگر هستند.

اما حقیقت این است كه ایجاد تعامل در خانواده به همه اعضای آن بستگی دارد و هیچ‌كس به‌تنهایی مسئول ایجاد بهتر‌كردن روابط در خانواده نیست.

با هم بودن کنار سفره افطار

پدر، مادر و فرزندان هر یك وظایف مشخص خود را دارند و هیچ‌كدام به تنهایی و بدون كمك بقیه، امكان برقراری تعامل مثبت را ندارند. متاسفانه در برخی از خانواده‌ها وظیفه گرم‌كردن كانون خانواده را تنها بر عهده مادران می‌دانند در حالی كه مادران تنها بخشی از این وظیفه را بر عهده دارند. در برخی از خانواده‌ها نیز اگر تعامل درستی وجود ندارد مقصر اصلی پدر و خصوصا نبود او به دلایل مشغله كاری عنوان می‌شود در حالی كه برقراری تعامل درست تنها با حضور فیزیكی به دست نمی‌آید.

بنابراین نمی‌توان نبود تعامل مثبت در خانواده را به گردن تنها یكی از اعضای خانواده گذاشت ضمن این‌كه تعامل زمانی مثبت تعریف می‌شود كه همه اعضای خانواده نقش و جایگاه درست خود را شناخته و به آن عمل كند.

در واقع سبك زندگی امروز باعث شده اعضای خانواده به سادگی كنار هم قرار نگیرند. اشتغال پدر و چندشغله بودن او باعث شده كه پدرها كمتر در كنار فرزندان خود قرار بگیرند، در بسیاری از موارد فاصله فیزیكی باعث فاصله عاطفی با فرزندان می‌شود و اثرات مخرب تربیتی به همراه دارد.

از سوی دیگر اشتغال و فشار كار مادر در بسیاری از موارد باعث می‌شود فرزندان توجه لازم را از مادر خود دریافت نكنند. مشغول بودن با اسباب بازی یا مهد كودك و امثال اینها بخشی از نیاز كودكان را برطرف می‌كند، اما آنها نیاز دارند از طرف پدر و مادر خود مورد توجه و محبت قرار گیرند.

غذا به صرف دور هم بودن

در خانواده‌های سنتی رسم بر این بود كه باید وعده‌های غذایی بخصوص افطار و سحر حتما با حضور همه اعضای خانواده صرف می شد. بر همین اساس والدین و فرزندان موظف بودند به این مساله توجه كنند، اما در زندگی شهرنشینی كه همه چیز بر اساس سرعت و كمبود وقت می‌گذرد امكان این كار فراهم نیست. با این حال نمی‌توان از اهمیت این موضوع دور ماند.

كارشناسان امور خانواده معتقدند والدین باید بر این اساس برنامه‌ریزی كنند تا به بهانه صرف غذا در یك وعده هم كه شده كنار هم بوده و زمانی مشخصی را با هم بگذرانند.

وعده شام از جمله وعده‌های غذایی‌ای محسوب می‌شود كه بیشتر از هر زمان دیگری اعضای خانواده كنار هم هستند. بر همین اساس توصیه می‌شود اعضای خانواده در زمان صرف شام یا ساعتی پس از آن به بهانه نوشیدن چای یا خوردن تنقلات كنار هم باشند و از مسائل روزانه خود صحبت كنند تا به این ترتیب دغدغه‌ها و مسائل هر كدام از اعضای خانواده مشخص شود و مسائل و مشكلات پنهان نماند.

خانواده در میان غذاخوردن تبادل اطلاعات می‌كنند، از وضع هم باخبر می‌شوند، در مورد مشكلات صحبت، مشورت و نظرخواهی می‌كنند، به یكدیگر توجه و محبت می‌كنند و به طور كلی لحظاتی در كنار هم خانواده بودن را تجربه می‌كنند.

در واقع غذاخوردن خانوادگی زمینه‌ای برای برقراری ارتباطی عاطفی و صحیح بین اعضای خانواده برقرار می‌كند.

وقتی تعامل و گفت‌وگو در خانواده‌ها كاهش می‌یابد، فاصله بین اعضای خانواده‌ها بیشتر خواهد شد و كم‌كم وضع به شكلی پیش خواهد رفت كه اعضای خانواده بخصوص والدین احساس می‌كنند حرف یكدیگر را متوجه نمی‌شوند؛ چون تعامل مناسبی بین آنها وجود ندارد

وقتی فاصله‌ها زیاد می‌شود

وقتی تعامل و گفت‌وگو در خانواده‌ها كاهش می‌یابد، فاصله بین اعضای خانواده‌ها بیشتر خواهد شد و كم‌كم وضع به شكلی پیش خواهد رفت كه اعضای خانواده بخصوص والدین احساس می‌كنند حرف یكدیگر را متوجه نمی‌شوند؛ چون تعامل مناسبی بین آنها وجود ندارد.

در واقع وقتی تعامل در زندگی كم می‌شود، زندگی‌ها شكل انزواگونه‌ای به خود می‌گیرد و خانواده‌ها فرصت خوب دیدن نكات مثبت را ندارند و نكات منفی زندگی را هم بدون دلیل برجسته می‌كنند. در خانواده‌هایی كه گفت‌وگو و تعامل‌ كم است، مادران به مرور دچار افسردگی می‌شوند و پدران به سمت پرخاشگری پیش می‌روند و فرزندان نیز با مسائل متفرقه و كاذب پناه می‌آورند. در چنین خانواده‌ای مشكلات بیشتر می‌شود و خانواده كاركرد خود را از دست می‌دهد.

پدر، مادر، شما مسئول هستید

از آنجا كه الگوی فرزندان، والدین محسوب می‌شوند بنابراین نقش آنها در ایجاد فضای مثبت و دوستانه بسیار مهم است. اگر والدین تمایل دارند كه فرزندانشان با آنها دوست بوده و مسائلشان را با آنها در میان بگذارند باید در این زمینه الگو باشند و خودشان در عمل به گفت‌وگو و دوستانه برخوردكردن، اعتقاد داشته باشند.

والدینی كه خود نسبت به تعامل و روابط مثبت بی‌تفاوت هستند نمی‌توانند توقع داشته باشند كه فرزندان آنها الگویی غیر از این را برگزینند. زندگی سالم زمانی ممكن است كه فرهنگ گفت‌وگو و دوستی در خانواده‌ها شكل بگیرد. خانواده سالم نیز خانواده‌ای است كه اعضای آن از نظر عاطفی، اجتماعی، اقتصادی، روانی و جمعی رشد می‌كنند و با كمك یكدیگر به سوی اهداف اساسی گام برمی‌دارند.

در چنین خانواده‌ای پدر و مادر در كنار فرزندان خود مسائل و مشكلات زندگی را بررسی می‌كنند. نقاط قوت یكدیگر را می‌شناسند و برای برطرف‌كردن نقاط ضعف برنامه‌ریزی می‌كنند تا بهبود كیفیت در زندگی آنان ایجاد شود.

 

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:8 - 0 تشکر 517390


استقبال از ‌ماه‌ رمضان در خانه






ماه مبارك رمضان شروع شد و بهتر است محیط خانه را هم برای این ماه عزیز آماده كنیم.





استقبال از ‌ماه‌ رمضان در خانه

ماه رمضان ماهی پر خیر و بركت است، اما در این ماه كارهای خانه هم بیشتر از ماه‌های دیگر است یا شاید بهتر باشد بگوییم نوع و زمان كارها با كارهایی كه در ماه‌های دیگر انجام می‌شود قدری متفاوت است؛ از جمله آماده كردن غذاهایی برای افطار و سحر كه هم افراد خانواده آن را دوست داشته باشند و هم ارزش غذایی آنها مناسب باشد.


در بعضی خانه‌ها هم سالمندان و بچه‌های كم‌سن و سالی هستند كه روزه نمی‌گیرند و باید برای این افراد صبحانه و نهار هم آماده شود. برخی هم بیمار هستند و باید در این ماه مراقب تغذیه و سلامت آنها هم بود. علاوه بر این، ماه رمضان ماهی است كه بعضی شب‌ها سفره پر بركت افطار پذیرای مهمانانی هم هست. پس می‌بینیم كه كارها و وظایف خانم خانه در این ماه با سایر روزها و ماه‌ها تفاوت دارد.



البته باز هم همكاری و همراهی اعضای خانواده حرف اول را می‌زند و نباید همه كارها را به عهده یك نفر بگذاریم، پس تمام اهل خانه باید دست به دست هم بدهند و با همكاری و همیاری هم این ماه را به بهترین شكل بگذرانند.


یكی از مهم‌ترین كارها این است كه پیش از شروع رمضان، تدارك كارهای این ماه را ببینیم و آنچه را لازم داریم تهیه كنیم؛ مثل خریدن وسایلی كه فاسد و خراب نمی‌شود مانند برنج، روغن، حبوبات یا گوشت و مرغ كه می‌توانیم آنها را در یخچال و فریزر نگهداری كنیم.




در بعضی خانه‌ها سفره افطار آن قدر رنگین و پر از خوراكی‌ها و آشامیدنی‌های مختلف است كه افراد بعد از آن نمی‌توانند تحرك داشته باشند. در حالی كه باید بدانیم این شیوه افطار كردن برای سلامت افراد خانواده مضر است





افطاری


سفره‌های افطار به طور معمول شامل نان، پنیر، خرما، چای و... است. البته امروزه این سفره‌ها تغییر كرده و رنگ و بویی دیگر گرفته است، اما به هر حال اینها جزو اصلی افطاری است.

یادمان باشد هنگام افطار مراقب باشیم و آن قدر نخوریم كه دیگر توان راه رفتن هم نداشته باشیم. بعضی از خانواده‌ها افطار و شام را با فاصله زمانی و در دو وعده مختلف صرف می‌كنند. این افراد هم باید حواسشان را جمع كنند كه با پرخوری سبب بروز بیماری و مشكل نشوند.



متاسفانه در بعضی خانه‌ها سفره افطار آن قدر رنگین و پر از خوراكی‌ها و آشامیدنی‌های مختلف است كه افراد بعد از آن نمی‌توانند تحرك داشته باشند. در حالی كه باید بدانیم این شیوه افطار كردن برای سلامت افراد خانواده مضر است؛ دقت كنید در طول روز بیش از 15 ساعت معده شما خالی می‌ماند و با خوردن این همه خوراكی دچار مشكلات گوارشی می‌شوید. بنابراین هیچ وقت در خوردن و آشامیدن افراط نكنید و غذایی سبك برای افطار آماده و مصرف كنید.





افطاری دادن




استقبال از ‌ماه‌ رمضان در خانه

افطاری دادن سنتی پسندیده و نیكوست كه میان خانواده‌های ایرانی هم رایج و متداول است. اما وقتی در این ماه مهمان دارید، از مواد غذایی سبك و مغذی استفاده كنید. بهتر است از گذاشتن چند نوع پلو و خورش سر سفره خودداری كنید. این شیوه علاوه بر ضررهایی كه برای همه دارد، باعث خستگی خانم خانه هم می‌شود.



حواستان باشد همان‌طور كه از همه انواع مواد غذایی استفاده می‌كنید؛ زیاده‌روی هم نكنید. بعضی افراد فكر می‌كنند بعد از اتمام ماه رمضان و رسیدن عید فطر چند كیلویی وزن كم كرده باشند ولی با تعجب می‌بینند كه نه تنها وزن آنها كم نشده بلكه چندین كیلو اضافه وزن هم پیدا كرده اند. این افراد باید به رژیم غذایی خود در ماه رمضان دقت بیشتری كنند. خوردن بیش از حد شیرینی‌جات، مواد غذایی چرب و همچنین بی‌تحركی باعث اضافه وزن می‌شود.



خوردن سحری را هم فراموش نكنید. در ماه مبارك این وعده غذایی بسیار مهم است ولی در همین وعده هم از خوردن غذاهای پرحجم خودداری كنید. همچنین چون چای باعث دفع آب می‌شود سعی كنید در سحر كمتر چای بنوشید و در صورت مصرف، چای بسیار كمرنگ بنوشید. مصرف برنج، سیب‌زمینی و نان در سحر بسیار مناسب است.



یادتان باشد سحرها كمی زودتر از خواب برخیزید و سحری خود را با آرامش صرف كنید.فراموش نكنید در ساعات افطار تا سحر مایعات زیادی بنوشید تا بدن شما دچار كم آبی نشود. یکی از مهم ترین نکات این است که سعی کنید برای سحری خواب نمانید .می توانید برای اطمینان بیشتر علاوه بر ساعت ، تلفن همراهتان را هم کوک کنید . چون گرفتن روزه بی سحری مخصوصا در این روز ها که زمان روزه داری طولانی است کار دشواری خواهد بود.



ممکن است افراد خانواده و مخصوصا نوجوان ها و آن هایی که تازه روزه گرفتن را تازه شروع کرده اند ، کمی عصبی و کم حوصله شوند ، بهتر است کمی در تعاملاتمان تغییر رفتار دهیم . اگر فرزندمان کم حوصله تر شده است ما صبور تر باشیم.




سعی کنیم هم خودمان و هم همسر و فرزندمان از کارهایی که الزامی ندارد و ایجاد خستگی می کند دوری کنیم و آن ها را به بعد از ماه مبارک موکول کرده و سعی کنیم ماه رمضان را در آرامش طی کنیم




فرزندانتان که سن کم تری دارند را تشویق کنید تا با اشتیاق بهتری روزه بگیرند و سعی کنید فضای معنوی بیشتری بر خانه تان حاکم باشد . از این ماه برای صحبت کردن و نزدیک تر شدن اعضای خانواده استفاده کنید . برای کودکانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند و توان روزه داری ندارند ،بهتر است راهنمایی شان کنید که روزه ی کله گنجشکی بگیرند .تا هم در حال و هوای خانه با شما شرک باشند و هم برای سال های بعد آماده شوند.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:9 - 0 تشکر 517391


واردات روحی را در یابید




نگاه های نامبارک اسیرت می کند





پایه احکامی که در مورد پوشش، لباس، زینت و آرایش می باشد، این است که زن و مرد به علت ضرورت و ایجاب زندگی اجتماعی، در معرض نگاه یکدیگر هستند و از آنجا که دیدنی ها نیز مانند سایر محسوسات نقش زیادی در شکل گیری شخصیت انسان و حاکم شدن ارزشهای مختلف بر وجود وی دارند، لذا به انسان اجازه داده نشده که به هر چیزی که دلش خواست و مطابق میل و خواسته اش بود نگاه کند (در مورد شنیدنی ها و دیگر محسوسات و واردات قلبی نیز چنین است).


واردات روحی را در یابید

در واقع روح انسان برای سیر صحیح بسوی کمال و تعالی نیاز به تغذیه پاک و سالم دارد به عبارت دیگر رشد و تعالی با تغذیه ناسالم سازگاری ندارد.


در اصل، محدودیت و باید و نباید لازمه تربیت است و با آزادی مطلق سازگار نیست. سختگیری معلم و والدین برای شاگردی که از تکلیف بدش می آید و بیشتر آزادی و راحتی را می طلبد، ناخوشایند است و چه بسا از والدین و معلم هم بخاطر سختگیری هایشان رنجیده خاطر شود، ولی پس از سالها که رشد عقلی مناسب پیدا کرد، به این نتیجه می رسد که اگر سختگیری های آنان نبود هرگز با سواد نمی شد و یا نمی توانست به کلاس های بالاتر راه پیدا کند. عقل سلیم تحمل رنج و محدودیت را برای تحصیل کمال می پذیرد. چرا که ارزش تحصیل آن کمال بسیار است و هرگز نمی توان آن را با ارزشهای موقتی و زودگذر مقایسه و معاوضه نمود.





محیط سالم لازمه تربیت رو به کمال



لزوم محدودیت ها و باید و نبایدها فقط مختص به تربیت علمی نیست، بلکه هر نوع تربیتی مقررات و محدودیتهای مخصوص به خود را دارد. از قبیل تربیت بدنی (با ورزشهای مختلف آن) و انواع دیگر، تربیت.

دین برای پرورش بُعد انسانی بشر آمده است به عبارت دیگر، دین تمنای عالی ترین مراحل روح انسان و تغذیه کننده آن است .


همانطور که عرض شد محدودیت و نظم و باید و نباید، لازمه تربیت و رشد انسانها است. پس بسیار روشن و بدیهی است که چرا دین اسلام اجازه هر نوع بهره برداری از محیط را نداده است؟ زیرا که محیط ها و محتوای آنها یکسان نیستند و هر محیطی محتوای ویژه و تأثیر ویژه ای دارد. لذا بهره هایی نیز که انسان از برخورد با محیط های گوناگون (دیدنی ها، شنیدنی ها و...) می برد، یکسان نیستند و چون برای انسان در زندگی، هدف ویژه و کمال ویژه ای وجود دارد، خداوند او را از تغذیه روحی و فکری از هر چیز و بهره برداری آزاد از هر چیز نهی فرموده و به او اجازه داده است که فقط با چیزهایی ارتباط پیدا کند که متناسب با هدف زندگی و کمال نهایی اوست، در غیر این صورت یا حرکت تکاملی انسان کُند می شود و یا به کلی از مسیر سعادت واقعی منحرف گشته و به وادی حیوانیت و بلکه پست تر از آن سقوط می نماید.




محیطی که دائماً یا صحنه های شهوت آلود تولید می کند و یا مسائل مربوط به خوردنیها و پوشیدنیها و... را تلقین و تبلیغ می کند و جز اینها تولید دیگری ندارد، محیطی آزاد برای رشد انسانیت نیست.آری دین، آزادی را برای انسان می خواهد اما با توجه به همه حقیقت انسان نه بعد خاصی






ارزش انسان برابر با ارزش اندیشه اش است



کسی که همه کمالات انسان را به زینت و زیبایی ظاهری، خودنمایی، دلفریبی و شهوت جنسی و مانند اینها می داند، چگونه می تواند به سمت سعادت و مراحل بالاتر حرکت کند؟! او هرگز سنخیتی با تعالی و تکامل ندارد و چون اسیر لذت حیوانی است نمی  تواند به درجات عالی الهی و انسانی فکر کند. اما دلیل این اسارت چیست؟ آن عشق کاذب را چه چیزی بوجود آورد؟ این بی سنخیتی با کمال از کجا پیدا شد؟ این سستی و ضعف و ذلت چگونه پدید آمد؟ این اسارت فکری و این کج اندیشی از کجاست.

انسان برابر است با اندیشه اش، و ارزش او را کمالاتی که در اندیشه اش به آنها بها داده است و در عمل تمام همتش رسیدن به آنها تعیین می کند، و در یک کلام ارزش شخص مساوی است با نوع اندیشه او.



گر بود اندیشه ات گل، گلشنی                     ور بود خاری، تو هیمه گلخنی



واردات روحی را در یابید

حال این که اندیشه به چه کمالاتی تعلق می گیرد، چه چیز را کمال می داند و انسان را به دنبال چه چیزی به حرکت و عمل وا می دارد، بسته به این است که این اندیشه از چه محیطی و از چه منبعی تغذیه شده است. باید دید مواد اولیه فکر او را چه چیزهایی تشکیل داده است. یعنی اگر محیط او طوری بوده که همیشه انسانیت و ارزشهای والای الهی و انسانی را بیاد می آورده و می آموخته، این شخص اندیشه اش پاک و سالم و الهی است ولی چنانچه محیط، حیوانیت و شهوات را به او تلقین کرده و آموخته، اندیشه اش فاسد و شیطانی می باشد.


اینجاست که به میزان نقش واردات روحی و فکری انسانی از محیط بیشتر پی می بریم. اگر انسان با محیطی ارتباط پیدا کرد که هر چه می بیند امور تحریک آمیز و شهوانی باشد و هر چه می شنود دعوت به مراحل پست باشد، افکار او نیز در اثر تلقین محیط به امور پست آلوده می شود و هرگز با فضیلت ها آشنایی پیدا نمی کند حتی بعد از این که این افکار بر وجود فرد غلبه کرد و همه وجود او را فرا گرفت. اگر از فضیلت ها هم چیزی بشنود و یا ببیند، گرایش رسیدن به آنها را نخواهد داشت. همانطور که در گذشته عرض کردیم فکر انسان مانند لوحی سفید است که توسط محسوسات روی آنها نقش هایی ایجاد می شود و این نقش ها همین مواد اولیه فکر هستند که شخصیت فرد را شکل می دهند.


 در مورد چشم و اثر دیدنیها به این حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کردیم که حضرت فرمود: «فکر، لوح (کتاب) چشم است» توجه نمایید. البته این کلام تأثیر دیگر محسوسات را نفی نمی کند ولی نقش زیاد چشم (دیدنیها)، را در اثرگذاری بر افکار شخص نمی توان انکار کرد. بسیاری از تخیل ها، تحریک ها و تصمیم ها پس از دیدن در انسان ایجاد می شود. نوع این تحریک ها و تصمیم ها بستگی به چیزی دارد که چشم به آن می نگرد. اگر دیدنی ها اموری باشند که انسان را به یاد شهوات و لذات پست حیوانی بیندازد، رفته رفته او را بسوی پستی ها تحریک می نماید و وقتی این افکار بر او غلبه پیدا کرد، شخص را به تباهی و فساد دچار می سازد «امام علی "ع" :هر کس فکرش درباره لذت ها زیاد باشد لذت ها بر او غلبه می کنند» (1)


یعنی شخص به هر نحو که باشد خود را اسیر لذت می کند و حاضر است هر بهایی برای آن بپردازد.


 امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد تأثیر چشم و دیدنیها در اسارت روح چنین می فرماید:


«چشمها دامهای شیطانند» (2)


چه بسیار نگاههای نامبارک و آلوده که شخص را به دام اسارت و ذلت می اندازد و او را از حرکت به درجات عالی باز می دارد.


نبی اکرم صلی الله علیه وآله در مورد هرزه شدن چشم و اثر آن چنین می فرماید:


«بپرهیزید از کثرت نگاه (به امور محرک شهوت)؛ پس به درستی که نگاه، هوس (و شهوت) را می رویاند و موجب غفلت می شود» (3)


یعنی غفلت از اصل و حقیقت خود، غفلت از ارزش واقعی و مقام و منزل خود، غفلت از خدا و در یک کلام، خود فراموشی.



what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:9 - 0 تشکر 517392


مکتب خانه ی "خانه"





محیط خانه برای انسان مکتب است. مکتبی ارزنده و بسیار سازنده ، در صورتی که انسان متوجه ی این امر باشد که ازهر فرصت استفاده کند و بر اعصابش تسلط داشته باشد . در این صورت می تواند هم خودسازی نماید و هم دیگران را تربیت نماید.




خودسازی و دیگرسازی




مکتب خانه ی خانه

می دانید از واجبات تأکید شده در مکتب اسلام ، «خودسازی» است .همان گونه که وظیفه داریم تهذیب نفس و خودسازی کنیم، باید در اندیشه ی ساختن دیگران هم باشیم و برای ساختن دیگران اولین و مهمترین گام ساختن خانواده است.



یا أیّها الّذین آمنوا قوا اَنفُسکم و اَهلیکُم ناراً (1)


ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده ی خویش را از آتش دوزخ نگاهدارید.


وقتی پیامبر اکرم)صلی الله علیه و آله وسلم) به رسالت مبعوث شد فرمان یافت که خویشاوندان خود را از خدا بترساند، یعنی سازندگی جامعه را از ساختن خویشاوندان خود شروع کند.



و اَنذر عَشیرتک الأقربین (2)


ای پیغمبر خویشاوندان خود را از خدا بترسان.


یعنی سازندگی جامعه را از ساختن اقوام و خانواده ی خود شروع کن. پس اول خانواده ی خویش را بساز سپس به ساختن جامعه بپرداز. خودسازی و ساختن خانواده و تربیت فرزندان از جمله وظایف بسیار بزرگ پدران است و این مهم تنها در سایه ی تسلط بر اعصاب و خویشتن داری میسر است. و بدانید که هرگز مکتبی برای خودسازی و تربیت صحیح فرزندان و رشد شخصیت معنوی آنها بهتر از محیط خانه پیدا نمی شود.





محیط خانه ، مکتب انسان سازی



محیط خانه می تواند محلی برای عروج و سلوک و تکامل مرد و زن باشد مخصوصاً اگر سعه ی صدر داشته باشیم زیرا تکرار و پافشاری و اصرار، تأثیر بسزا و عجیبی دارد. حرف مؤثر است، ولی عمل تأثیر کامل و مطلوب می گذارد.

اگر کسی بار اول از نصیحت متنبّه نشود ، سرانجام در اثر تکرار و پافشاری زیاد متنبّه خواهد شد و این مرهون حوصله داشتن و دارا بودن سعه ی صدر است.


یکی از کارهای روان شناسان برای به کرسی نشاندن اهدافشان ، همین "تکرار" است ولی "عمل" ، مؤثرتر است ؛




چنانچه مرد نماز را اول وقت بخواند، خانواده نیز نماز را در اول وقت خواهند خواند و اهل تجهّد خواهند شد. اگر مرد در خانه زبان مؤدّب داشته باشد، به هر حال در فرزندان اثر می گذارد . به تجربه ثابت شده است که فرزندان مؤدّب ، پدر و مادر با ادب داشته اند





خانه ، محل رحمت


خداوند مرد را برای زن و زن را برای مرد خلق کرده است تا تشکیل خانواده بدهند. و در کانون خانواده آرامش و اطمینان خاطر یابند. محیط خانه باید محل زدودن و زایل شدن نگرانیها و اضطراب خاطرها باشد.

قرآن شریف محیط خانه را چنین بیان کرده است:  "خانه محلی است که سر تا پا رأفت و مهربانی و رحمت است."


بنابراین هر گونه رفتاری که باعث به سردی گراییدن کانون خانواده می شود ، نوعی کفران نعمت است.


عزیزان، باید بدانند که رحمت و رأفت و محبت ، اموری بسیار حساس و ظریف و همچون شیشه نازکند. گاهی یک سخن نیش دار کافی است محبت چندین ساله را فرو ریزد و چه بسا سخن بی جا و نسنجیده یا سوءظن نسبت به یکدیگر ، محبت چندین ساله را از دلها زایل کند و کانون خانواده را بر هم زند.





یاری یکدیگر




مکتب خانه ی خانه

کمک کردن به زن در امور خانه ، در آخرت به صورت نعمتهای الهی و «حورالعین» متمثل می شود. از این رو مرد نباید همه ی کارهای منزل را به دوش زن بسپارد. زیرا،  رضایت خدا و شرط رفتن به بهشت و خشنودی ائمه ی طاهرین (علیهم السلام) یاری به یکدیگر است هم برای مرد و هم برای زن.


در روایات می خوانیم: اگر زنی سفره ای را پهن یا جمع کند ، خداوند به او نظر رحمت می کند و جهنم را بر او حرام می کند. البته، به شرط اینکه در بهشت را با سخنان نیشدار و... بر خود نبندد.





کمک امام علی (علیه السلام) در امر خانه



رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) وارد خانه ی حضرت علی (علیه السلام) شدند و مشاهده فرمودند که ایشان مشغول عدس پاک کردن هستند. آنگاه فرمودند اگر مردی به زنش در امر خانه کمک کند، پروردگار عالم از او خشنود می شود و به او نظر رحمت می کند و بهشت را برایش واجب می کند. هم چنین کسی که به خاطر خدا برای راحتی و آسایش خانواده اش زحمت بکشد و کار کند مثل اینست که در راه خدا جهاد کرده است.




نمونه ای از تباه کردن اعمال نیک



اگر مردی صبح تا شام کار کند و زحمت بکشد ؛ ولی شب هنگام که به خانه می آید عبوس و نارحت باشد به طوری که زن و فرزندانش از سخن گفتن با او بهراسند، این کار ، ارزش الهی ندارد و جهاد در راه خدا محسوب نمی شود.

عزیزان !


در محیط خانه عبوس نباشید، غم و غصه و ناراحتی را به درون خانه نبرید. شما در بیرون از خانه کار می کنید و خسته می شوید و همسر شما نیز، در خانه به کار و فعالیت مشغول است. او هم خسته می شود. پس باید خستگی یکدیگر را رفع کنید، نه این که با برخوردهای ناصحیح و غیراسلامی برخستگی یکدیگر بیفزایید.


عزیزان من !


این دو روزه ی دنیا می گذرد.آنچه جاویدان و باقی است،  اعمال و رفتار خوب و یا بد شما است. اعمال شما تجسم پیدا می کند. خیلی مواظب باشید ! چون در برزخ و قیامت با شما همنشین و قرین خواهند بود.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:9 - 0 تشکر 517393

خانواده یا سردخانه ؟


خانواده

براساس برخی از تعاریف، خانواده به جای آنکه بستری مناسب برای رشد باشد، سردخانه ای برای انجماد توانایی هاست.


دکتر رحیم پورازغدی با بیان این مطلب در همایش «بررسی راهکارهای تحکیم بنیان خانواده» گفت: بنابر تعریف دیگری نیز، فروپاشی و تحقیر خانواده حاصل می شود. از همین رو، خانواده ای که به درستی مهندسی نشده، سبب می شود تا اعضای آن دارای کرامت فردی یا اجتماعی نباشند.


وی با تأکید بر اینکه، انسان متعادل اغلب در خانواده متعادل پرورش می یابد، اضافه کرد: چنانچه بتوانیم الگوی خانواده معاصر اسلامی را در ایران گسترش دهیم به الگوسازی در سطح جهان منجر می شود.



کاربرد مؤثر عقل و نقل


رحیم پور ازغدی، در ادامه به تأثیر آیات و روایات در غنای باورهای خانواده اشاره کرد و افزود: برای رسیدن به الگوی مناسب می توان از عقل و نقل بهره جست، اما باید توجه داشت استفاده افراطی از عقل در واقع نگاه غیرعاقلانه به آن است.


همچنین، برای استفاده از مفاهیم دینی و آیات و روایات باید ضمن داشتن نگاه مناسب به آنها، از لحاظ تفسیر و حتی چیدن آنها کنار یکدیگر نیز دقت شود. به هر حال، باید پذیرفت هر قفلی کلیدی خاص برای خود دارد، زیرا این گونه مفاهیم باشکوه و ارزشمند در روابط انسانی به افراط و تفریط تبدیل می شود.




در جهان دو گونه خانواده وجود دارد. نخست خانواده بدوی که روابط و ملاکهای آن غریزی بوده و تربیتی در آن وجود ندارد و سپس خانواده متعالی و تربیت شده که مناسبات اعضای خانواده با خود و دیگران حتی جامعه تعریف شده و تابع نظام حقوقی و اخلاقی است.



پیامدهای رشد بی حساب


این استاد دانشگاه در ادامه به رشد پرشتاب فرهنگ و دانش در سالهای اخیر اشاره کرده و گفت: گرچه تحولات چشمگیر و سریع جامعه مادر زمینه رشد فرهنگی و علمی قابل ستایش است، اما چنانچه این شتاب مهندسی نشود می تواند عوارض ناخوشایندی را در پی داشته باشد که شاید یکی از آنها، نهاد خانواده باشد. حال آنکه اگر نهاد خانواده مضمحل و فرو ریخته شود شاید چندین نسل بعد نیز امکان اصلاح آن نباشد، حتی نمی توان تضمین کرد که در آن زمان نیز بهبودی حاصل شود.



 از خانواده بدوی تا خانواده متعالی


به طور کلی در جهان دو گونه خانواده وجود دارد. نخست خانواده بدوی که روابط و ملاکهای آن غریزی بوده و تربیتی در آن وجود ندارد و سپس خانواده متعالی و تربیت شده که مناسبات اعضای خانواده با خود و دیگران حتی جامعه تعریف شده و تابع نظام حقوقی و اخلاقی است. البته این گونه خانواده ها در اغلب جوامع اندک هستند.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:9 - 0 تشکر 517394


زیباترین نوع دوست داشتن




از همان آغاز دوران کودکی دختران به سراغ عروسک می روند تا لحظه های خود را با در آغوش کشیدن موجودی همسان اما کوچک تر از خود پر کنند...



عشق مطلقش را تکریم کنیم

موجودی که برای آنان نمادی از کودکشان است. او را در آغوش می کشند، به او محبت می کنند، تر و خشکش می کنند، او را می خوابانند، غذا می دهند و گاهی تنبیهش می کنند؛ اینها به نوعی تمرین مادری کردن برای این فرشته های کوچک است که قرار است روزی به جای این عروسک ها، کودکی واقعی را حمایت کنند.  



عشق مطلق علاقه و محـبتی است  که فرد بدون اینکه هیچ گونه انتظاری از طرف مقابل داشته باشد، همه چیز به او می بخشد و هیچ حدو مرز و یا تعریف خاصی رای علاقه خود قائل نمی شود. بـعــبارت دیگر زمانیکه شما  فردی را به صـورت مـطلق دوست داشته باشید، به او ابراز احساس میـکنیـد و این کار را بدون هر گونه انتظاری انجام می دهید، توقع ندارید که طرف مقابل احساسات شما را عیناً بازتاب دهد، برای ابراز عشق و علاقه خود نیاز به زمان و یا مکان خاصی ندارید، هیچ پارامتر معینی برای اینکه کی، کجا و چرا عشق باید ابراز شود، قائل نیستید. روابط مختلفی وجود دارند که در آنها عشق و علاقه به صورت مطلق و بی قید و شرط است. علاقه ای که میان همسران ، والدین و فرزندان، خواهر و برادرها، و حتی برخی از دوستان وجود دارد، می تواند نمونه های مناسبی برای این نوع عشق و محبت به شمار رود، اما  یکی از تظاهرات جلوه گر این عشق، عشق مادرانه است.


نگهداری از فرزند، از خودگذشتگی به دلیل رسیدگی به نیازهای فرزند، تحمل رنج و ناکامی به دلیل سازگاری با شرایط نوزاد یا فرزندی که در حال رشد است، مهربانی و عطوفت، نگرانی و احساس مسوولیت و... همگی از ویژگی های احساس مادری هستند.


عشق مادرانه زیباترین نوع مهرورزی و دوست داشتن است،  زیرا مادر تمام سختی‌ها را در برابر تولد و پرورش فرزند تحمل می‌كند. بدون اینكه توقعی از او داشته باشد و تمام این محبت‌ها و تكریم‌ها بدون هیچ چشمداشت و انتظاری است. حتی اگر فرزندان احترام مادر را نگه ندارند تحت هیچ شرایطی مادر نمی‌تواند به شیوه مسالمت‌آمیزی درصدد جبران بی‌مهری فرزند برآید. بنابراین عشق و علاقه مادر به فرزندان و در تمام اموری كه برایش به انجام می‌رساند بلاعوض است.




از آنجا كه مادر در خانواده كانون محبت، الفت و امنیت محسوب شده و كودكان در سایه بارقه امید و لطف مادران پرورش پیدا می‌كنند، نیكی كردن و احترام گذاشتن به او در رأس سفارشات دینی قرار گرفته و از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی نیز بسیار با اهمیت تلقی می‌شود




با نگاهی دقیق به وظایف مادران می‌توان به این نتیجه رسید كه بیشترین زحمات را برای فرزندان تا زمانی كه حداقل كودك راه رفتن را می‌آموزد و استقلال پیدا می‌كند حتی در تمام زمینه‌های حسی، حركتی، عاطفی، اجتماعی و نیازهای فیزیولوژیك به عهده مادر است. همچنین نقش مادر در تعلیم و تربیت فرزندان بر هیچ‌كس پوشیده نیست و در این زمینه روانشناسان معتقدند اگر نیازهای روحی روانی و جسمانی مادر درست و صحیح برآورده نشود تأثیرات منفی و مخربی بر رشد جنین و نوزاد خواهد داشت. به‌طور مثال اگر مادری تغذیه درست نداشته باشد سوءتغذیه او تأثیر منفی بر رشد كودك خواهد داشت. همچنین برآورده شدن نیازهای اولیه مادر معادل رشد صحیح فرزندان است.


عشق مطلقش را تکریم کنیم

همه مادران وظیفه‌شناس و مسئولیت‌پذیر بر این امور آگاهی دارند، به همین دلیل مسئولیت سنگینی در قبال رشد و تربیت فرزند احساس می‌كنند. دغدغه‌های فكری، ارضای نیازهای اولیه و اساسی فرزند همیشه بر عهده مادر بوده است. از این‌رو دانستن مشكلات و مسائلی كه مادر در قبال فرزندان خود متحمل شده است وظیفه اساسی هر فرزندی عنوان می‌شود. تنها انتظار هر مادر برای جبران گوشه‌ای از تمام زحمات، قدرشناسی و احترام است. برخی زنان به خاطر تولد فرزندان گاهی دچار افسردگی بعد یا قبل از زایمان می‌شوند. دلیل اصلی این مشكلات دغدغه فكری بیش از حد برای آینده فرزندان است و این دغدغه حتی از دوره اولیه كودكی تا دوران بزرگسالی مانند (خوشبختی در ازدواج، پیدا كردن شغل مناسب، سلامت جسم و...) همیشه و به‌طور دائم برای مادر ادامه دارد. پس هیچ‌وقت نقش مادری از زندگی یك زن حذف یا كمرنگ نخواهد شد.


از آنجا كه مادر در خانواده كانون محبت، الفت و امنیت محسوب شده و كودكان در سایه بارقه امید و لطف مادران پرورش پیدا می‌كنند، نیكی كردن و احترام گذاشتن به او در رأس سفارشات دینی قرار گرفته و از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی نیز بسیار با اهمیت تلقی می‌شود. روانشناسان، آرامش خانواده و استحكام پایه‌های نخستین كانون شكل‌گیری اندیشه‌ها و عواطف انسانی را در گرو امنیت خاطر و سلامت روان مادر دانسته و معتقدند در صورتی كه غذای روح مادر از طریق محبت و امنیت از سوی فرزندان و همسر تأمین نشود، شكل‌گیری ارزش‌ها و پیروی از الگوهای صحیح امكان‌پذیر نخواهد بود و كشتی خانواده در توفان و طغیان زندگی به ساحل نخواهد رسید. از این رو در مضامین دینی و اسلامی، سفارش شده است تا پدر و فرزندان به منبع عاطفه و مهر در خانواده نیكی كرده و احسان و احترام نسبت او را از یاد نبرند. به گفته محققان علوم دینی، احسان به والدین مسئله‌ای بیشتر از اطاعت و احترام است و این مسئولیت مهمی است كه بر گردن فرزندان نهاده شده است.




عشق مادرانه زیباترین نوع مهرورزی و دوست داشتن است،  زیرا مادر تمام سختی‌ها را در برابر تولد و پرورش فرزند تحمل می‌كند. بدون اینكه توقعی از او داشته باشد و تمام این محبت‌ها و تكریم‌ها بدون هیچ چشمداشت و انتظاری است




در قرآن كریم آیات متعددی وجود دارد كه احترام به والدین را بعد از توحید و نفی شرك از واجبات بیان كرده است.


به عنوان مثال در آیه 23 سوره اسراء آمده است: پروردگارت فرمان داده كه جز او را نپرستید و به پدر و مادرتان نیكی كنید و حتی به آنها اوف نگویید.


همچنین در آیه 15 سوره احقاف، انسان، به نیكی كردن به والدین سفارش شده است و در ادامه آیه فرموده شده، انسان یاد كند كه مادر چگونه با رنج و زحمت، او را حمل كرده و با درد و مشقت وضع حمل نموده است.


مقام مادر آنچنان رفیع است كه در روایتی از حضرت رسول اكرم (ص) آمده است: اگر مشغول خواندن نماز مستحبی هستی و پدرت تو را صدا كند، حق نداری نمازت را قطع كنی اما اگر مادرت تو را صدا كرد موظفی نماز مستحبی‌ات را قطع كنی و سخن مادر را اجابت كنی.


مادر مظهر زیباترین عواطف بشری است، در رساله حقوق امام سجاد (ع) در مورد حق مادر نسبت به فرزند این‌گونه نقل شده است:


عشق مطلقش را تکریم کنیم

حق مادرت این است كه بدانی، او تو را در مكانی نگه‌داشته است كه كسی نگه نمی‌دارد (رحم) و از میوه دلش به تو داده است كه كسی به تو نمی‌دهد (شیر) و از تو با همه وجودش و با شادمانی و سرور نگهداری و نگهبانی كرده است. او ناملایمات، غم، اندوه و نگرانی‌ها را تحمل كرده و شادمان است كه تو را سیر نگه دارد و خود گرسنه بماند، تو را بپوشاند و خود بدون لباس باشد، تو را سیراب كند و خودش تشنه بماند، خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افكند، با تحمل مشقت، آرامش تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی‌خوابی، تو را از لذت خواب بهره‌مند سازد.


شكمش ظرف وجودی تو و دامنش پناهگاه امن تو، سینه‌اش چشمه جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم و ناملایمات روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است، پس بایستی به پاس این همه محبت و زحمت، شكرگزار او باشی و بدان كه، هرگز نمی‌توانی شكرگزار او باشی مگر اینكه خدا تو را یاری كند.





با نگاهی دقیق به وظایف مادران می‌توان به این نتیجه رسید كه بیشترین زحمات را برای فرزندان تا زمانی كه حداقل كودك راه رفتن را می‌آموزد و استقلال پیدا می‌كند حتی در تمام زمینه‌های حسی، حركتی، عاطفی، اجتماعی و نیازهای فیزیولوژیك به عهده مادر است




با دانستن این مسائل، قدردانی به هر طریق كه ممكن است باعث سلامت روان مادر شده و سلامت روان را تضمین می‌كند، شاد كردن دل مادر، كمك در گرفتاری‌ها، دستگیری در دوره سالمندی و بیماری، توجه و محبت غیرمشروط به مادران و زحماتی كه برای فرزندان متحمل شده‌اند وظیفه هر فرزندی محسوب می‌شود. همچنین گرفتن هدایای زیبا به مناسبت‌های متفاوت، تبریك مناسبت‌های مربوط به زنان، همراهی كردن آنها در گردش و تفریح و... برای مادران می‌تواند تنها گوشه‌ای از زحمات آنها را جبران كند اما افراد نباید فراموش كنند كه حتی با انجام دادن سخت‌ترین كارها نمی‌توانند از عهده حق مادر خارج شوند.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:9 - 0 تشکر 517395


مرمت یک جراحت خانوادگی





مرمت و اصلاح، همیشه در مورد اشیا و کالاهای عتیقه و ارزشمند قدیمی صورت نمی گیرد. در زندگی همه ما چیزهایی وجود دارد که از هر شی قدیمی و پرارزشی گرانبهاتر و ارزشند تر است این  موارد عبارتند از روابط خانوادگی و ارتباطات و مناسبات ما با اعضای خانواده و سپس اقوام و دوستان....


مرمت یک جراحت خانوادگی

خانواده کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی است که در آن اعضای خانواده به طور منظم و مستمر با یکدیگر در تماس بوده و علاوه بر آنکه مناسبات خانوادگی و فامیلی آنها را به هم مرتبط می کند عواطف و احساسات نیز در پیوند دادن آنها به یکدیگر نقش ارزنده ای ایفا م می کند اما در بسیاری از موارد همین ارتباط نزدیک و دایمی و حتی بسیار صمیمی که میان اعضای خانواده وجود دارد باعث ایجاد اختلافات خواسته و ناخواسته می شود و از آنجا که عضای یک خانواده نمی توانند مدت زمان طولانی از هم فاصله بگیرند اینجاست که ترمیم و اصلاح جراحت پیش آمده الزمی به نظر می رسد .


وقتی که یک جراحت و اختلاف میان شما و شخصی از اعضای خانواده  که به وی علاقمند هستید پیش می آید باید قادر باشید طرف مقابل را ببخشید و عذر خواهی کنید بدون آنکه توقع داشته باشید طرف مقابل نیز در عوض از شما عذر خواهی کند و یا حتما شما را ببخشد یعنی باید توانایی کنار گذاشتن غرور و یک دندگی را در در خود پرورش دهید.


مسلما هر خانواده ای دچار بحث های چالش انگیز و دوران سخت کدورت و اختلاف خواهد شد این مقوله جز لاینفک مفهوم خانواده است. اعضای یک خانواده اغلب پتانسیل و توانایی انجام این کار را دارند یعنی می توانند شما را مورد عفو و بخشش قرار دهند، اما به طور قطع مرمت و اصلاح یک جراحت و اختلاف خانوادگی به این راحتی امکان پذیر نیست و با مقداری خلوص و تلاش برای درست کردن گذشته این امر امکان پذیر خواهد بود برای این منظور لازم است که:



* قبل از آنکه با فرد مورد نظر صحبت کنید سعی کنید او را از صمیم قلب ببخشید. با انجام این کار شانس بیشتری برای بهبود جراحت به وجود آمده خواهید داشت. بخشیدن واقعی طرف  مقابل عصبانیت شما را که مانعی در برابر بهبود روابط خانوادگی است از بین خواهد برد.


*وقتی می خواهید با طرف مورد اختلاف صحبت را شروع کنید اولین چیزی که باید بگویید عذرخواهی است حتی اگر فکر می کنید که حق با شما بوده است. هر دو شما کاری کرده اید که به طرف مقابل تان صدمه زده اید. مواظب باشید این عذر خواهی مشروط نباشد. اگر به این شخص علاقمند هستید و می خواهید به زندگی طبیعی تان برگردید مهم نیست که حق با شما بوده یا نه!




وقتی که یک جراحت و اختلاف میان شما و شخصی از اعضای خانواده  که به وی علاقمند هستید پیش می آید باید قادر باشید طرف مقابل را ببخشید و عذر خواهی کنید بدون آنکه توقع داشته باشید طرف مقابل نیز در عوض از شما عذر خواهی کند




* بعد از اتمام عذر خواهی به آنچه که شخص مقابلتان می خواهد بگوید گوش دهید بدون آنکه از کوره در بروید و عصبانی شوید یا حرف زدن او را قطع کنید تا بگویید حق با چه کسی است فقط گوش کرده و یک شنونده واقعی باشید.



بخشیدن واقعی طرف  مقابل عصبانیت شما را که مانعی در برابر بهبود روابط خانوادگی است از بین خواهد برد



انتظار عذر خواهی طرف مقابل را نداشته باشید. اگر توقع عذر خواهی داشته باشید باید مطمئن شوید که قادر به برطرف کردن نزاع خانوادکی نخواهید بود.


* بعد از اینکه به تمام صحبتهای طرف مقتابل تان خوب گوش دادید و حرفهایش را شنیدید برایشان توضیح دهید که شما چگونه آسیب دیده اید و چرا عصبانی شده اید و این کار را بدون به کار بردن جملاتی مانند"تو این کار را کردی" و یا "زندگی ام را تباه کردی" و .. که بیانگر متهم ساختن طرف مقابل است انجام دهید. به جای آن بهتر است از عباراتی مانند" زمانی


مرمت یک جراحت خانوادگی

که شما این کار ا انجام دادید باعث شد احساس کنم ..."این جمله و عبارات مشابه به واقع می تواند به شما کمک کند که از کدورتهای قبلی فاصله بگیرید.


اگر شخص مقابلتان آمادگی عفو و بخشش را ندارد او راعصبی نکنید و در عوض درب اتاقتان را باز کنید و ایشان را مشایعت کنید و بگویید که او را دوست دارید و می خواهید رابطه تان مثل قبل شود اما در حال حاضر چنین امکانی برایتان مهیا نیست و هنوز با اختلافات گذشته کنار نیامده اید. بگویید که دوست دارید منتظر بمانید تا این کدورت به مرور زمان کم رنگ شود و واقعا منتظر بمانید؛ بعد از گذشت مدت زمانی، دوباره سعی کنید با طرف اختلاف تماس بگیرید و اختلافات گذشته را رفع کنید. فراموش نکنید که خیلی از موارد با گذشت زمان خود به خود رفع می شود.




* فراموش نکنید که یکی از مهمترین عوامل برای تعمیر یک کدورت خانوادگی خواست قلبی شما برای انجام آن کار است. اگر شما این کدورت  را به وجود آورده اید لازم است صادقانه تصمیم بگیرید که آیا می خواهید واقعا این قضیه را ختم کنید یا نه! زیرا با پرداختن ناقص و نصف و نیمه در این نوع کدورتها تنها شدت جراحت و اختلاف خانوادگی را وخیم تر کرده اید.


* سعی کنید تصوری صادقانه در مورد موضوع داشته باشید. اگر شما مستقیما در این کدورت نقش داشته و سهیم بوده اید لازم است صادقانه سهم خود را مشخص کنید و بپذیرید که دستی ذز پیدایش این اختلاف داته اید. اگر نمی توانید با ذهنی باز به مساله وارد شوید و یا با دیدن طرف مقابل مشکل تان وخیم تر شده و امکان دارد که اختلافات مجددا از سر گرفته شود سعی کنید از یکی از دوستان یا اعضای خانواده یا اقوام که معتمد بوده و خیرخواه شماست و از موضوع اطلاع دارد کمک بگیرید. گاهی اقات ورود غیر مستقیم به موضوع چاره سازتر است.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:10 - 0 تشکر 517396


موریانه ای که روابط مان را می خورد





گفتگو عنصری حیاتی در استحکام خانواده است. خانواده مستحکم خانواده ای است که اعضای آن سخن گفتن با یکدیگر را دوست دارند و از همنشینی و هم صحبتی با یکدیگر لذت می برند و هیچ جمع و کار دیگری را به درکنار هم بودن ترجیح نمی دهند.


موریانه ای که  روابط مان را می خورد

واقعیت این است که دنیای مدرن امروز، خصوصاً در نواحی پیشرفته با وجود کم کردن زحمات و افزودن به اوقات فراقت، امکان گفتگو را در بین افراد به حداقل رسانده است.


در چنین دنیای پیچیده ای نقش های متعدد و متنوع تری برای افراد غیر از نقشهای سببی و نسبی تعریف شده است که شخص را درگیر خود نموده و از او فردی ناآشنا برای اعضای خانواده می سازد.


افراد دراین فرایند ماشینی شده، درون گراتر و کم حرف تر هستند؛از سیاست، پول ،رفاه، فیلم، حوادث و اینگونه مسائل بیشتر از خودشان و موضوعات مربوط به خودشان حرف می زنند؛ به آن چه بیرون از محیط و خانواده می گذرد اشراف بیشتری دارند تا به امور خانه و خانواده؛ با زبان اینترنت، روزنامه، تلویزیون و همکاران آشنایی بیشتری دارند تا زبان اعضای خانواده خود و لذا این همه، زمینه هایی را فراهم می کند که فرد را به سمت کمتر با خانواده حرف زدن سوق می دهد.


این در حالی است که تجربه دانشمندان علم رفتار نشان داده است هیچ نهادی جایگاه نهاد خانواده را برای انسان پر نمی کند و فرد در برهه های سخت زندگی نیازمند همان کسانی می شود که از گفتگو با آنها دریغ کرده و امروز در شرایط بحرانی هم از گفتگو عاجز است .


این معضل، مشکل بزرگی است که در دنیای مدرن غرب به شدت خود را نشان داده و زمینه بروز انواع ناهنجاریهای روحی شده است. حال اگر این مسئله را در جوامع احساسی تری چون جوامع شرقی در نظر بگیریم باید منتظر ناهنجاریهای بیشتر و آثار مخرب عمیق تری باشیم.


خانواده در فرایند زندگی اجتماعی، کاردکردهای بسیار با اهمیت تر از آن چه تا کنون شنیده و خوانده ایم دارد لذا به نفع اجتماع است تا از این نهادهای کوچک اما مهم به طور مؤثری حمایت نماید.


خانواده بستر ارتباط است و گفتگو در خانواده زمینه اصلی ارتباط است. قطع ارتباط کلامی در خانواده یا کم شدن آن رابطه معناداری با افزایش ناراحتی های روحی در بین افراد خانواده دارد.




تجربه دانشمندان علم رفتار نشان داده است هیچ نهادی جایگاه نهاد خانواده را برای انسان پر نمی کند و فرد در برهه های سخت زندگی نیازمند همان کسانی می شود که از گفتگو با آنها دریغ کرده و امروز در شرایط بحرانی هم از گفتگو عاجز است




در گذشته خانواده ها با توجه به اهمیت این موضوع این همراهی و همنشینی را با مجالس شب نشینی و گروه های فامیلی به وجود می آوردند که امروزه بسیار کمرنگ شده است و جایگزین مناسبی برای آن تعریف نشده است.


آموزش این مسئله مهم به اعضاء این نهاد اجتماعی ضروریست. بسیاری از خانواده ها در حال حاضر از این مشکل رنج می برند و راه حل مناسبی برای مشکل خود نمی یابند.


همکاران، همسالان، تلویزیون و اینترنت به سرعت فرصت گفتگو در بین اعضای خانواده را از آنها گرفته است و این مشکل روز به روز در حال افزایش است به نحوی که از گزارشهای والدین به مدارس و بلعکس، سوابق دادگاههای خانواده و گلایه های زوجین از یکدیگر و همچنین تنهایی بزرگسالانی چون پدربزرگ و مادربزرگ این مسئله خود را به خوبی نشان می دهد.


موریانه ای که  روابط مان را می خورد

لازم است برای اصلاح این فرهنگ رفتاری معیوب که چون موریانه به جان ستون خانواده ها افتاده است،اعضای خانواده خصوصاً والدین بکوشند و از کودکی فرد را با محیط گرم گفتگوی خانوادگی مأنوس کنند و همچنین دستگاههای دولتی و اجرایی که کنترل مراکز آموزشی را بر عهده دارند با برنامه ای منسجم و آگاهانه این مسئله را از مدارس تا مراکز اشتغال و مکانهای اجتماعی وسیع تر پیگیری کنند.


بدیهی است با همراهی خانه و خانواده در بستر دانایی و آگاهی به دست آمده توسط مدارس، دانشگاهها و رسانه ها، اعضای این نهاد حیات بخش جامعه در سلامت روح و جسم از لذت در کنار هم بودن بیش از هر امر دیگری بهره مند خواهند شد.


فهم اهمیت و لذت در کنار هم بودن و گفتگوی خانوادگی نیاز به آموزش دارد. آموزشی که پیچیده و پر هزینه نیست زیرا بنیانهای فطری و فکری این آموزش در نهاد خانواده ها وجود دارد.


در عین حال لازم است در زندگی اجتماعی، اولویتها در ذهن افراد دسته بندی شوند و فهم چگونگی اولویت بندی نیز احتیاج به آموزش دارد و این مهم بر عهده اداره کنندگان جامعه است که نهاد خانواده را از تهدیدها دور نمایند یا زمینه واکسینه شدن آن را فراهم کنند.



در نهایت انتظار این است که اداره کنندگان دانای یک جامعه هرگز اهمیت حفظ گرمای حریم خانواده ها را در سیاست گذاری و اجرا فراموش نکنند.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:10 - 0 تشکر 517397


 گفتگوی ماهرانه





با وجود آن‌كه یكی از قدیمی‌ترین و عالی‌ترین دستاوردهای بشری هنر برقراری ارتباط است ولی امروزه در عصر صنعتی و ماشینی یكی از مهم‌ترین آسیب‌‌های اجتماعی كمرنگ شدن انواع ارتباط بین اعضای خانواده است. گفت‌وگو مقدمه ارتباط عاطفی است كه هر چه ماهرانه‌تر صورت پذیرد موفق‌آمیزتر بوده و بر غنای ارتباط عاطفی می‌افزاید.





گفتگو اصلی‌ترین راه برای بیان حقایق، افكار، و احساسات ما به دیگران است.وقتی قرار است با فرزندمان رابطه ی صحیح برقرار کنیم باید فنون آنرا بدانیم. 


مادر و فرزند

برای گفتگو  و درک بهتر کودک مراحل زیر را بکار ببرید


ابتدا به حرفهای او خوب گوش کنید . صبر کنید کودک خوب احساس خود را بیان یا تخلیه کند سپس احساسات اورا شناخته و تصدیق کنید . به هیچ عنوان پند و اندرز و نصیحت نکنید . سعی کنید نوعی احساس همدلی با او داشته باشید بطور کلی نباید در برابر مشکلات کودک راه حلهای کلی و فوری ارائه داد .



 صریح و رک باشید


اغلب دستورات پدر و مادرها خیلی کلی است . مثلاً « کارهای خوب کن » و یا « شلوغ نکن » چنین راهنمایی های کلی ممکن است برای افراد مختلف معانی گوناگونی داشته باشد . اگر رفتاری را که از آنها انتظار داریم به طور مستقیم و به روشنی بیان کنیم . بچه ها بهتر متوجه منظورمان خواهند شد . یک دستور ویژه به آنها می گوید که چه کاری باید انجام دهند : مثال : « در یک مطب آهسته صحبت کن » یا وقتی می خواهیم از خیابان رد شویم دست مرا بگیر . این روشی است که فرزندانتان شما و دستوراتتان را بهتر می پذیرند .



به آنها فرصت انتخاب دهید 


در بسیاری موارد می توانید به آنها انتخاب های محدودی را ارائه کنید تا تصمیم بگیرند و در نتیجه از شما اطلاعت کنند . دادن آزادی در انتخاب به کودک احساس قدرت و تسلط می دهد در حالی که گستاخی او را کم می کند مثال: « وقت خواب است – آیا قبل از خواب به حمام می روی » یا « وقت لباس پوشیدن است خودت لباست را انتخاب می کنی یا من این کار را انجام دهم » .



 قاطع باشید


در موارد مهم که نتیجه آن عدم پذیرش والدین از طرف فرزندان است باید قاطعانه دستور را پیاده کنیم . دستور قاطع به آنها می گوید که باید رفتار ناخوشایند خود را کنار بگذارند و فوراً آن طور که می خواهید عمل کنند . مثال : اسباب بازی برای پرت کردن نیست . این گونه دستورات همراه با تغییر صدا و به صورت دستور و قیافه جدی بهتر است .


از طرف دیگر  قاطع نبودن در چنین مواردی موجب می شود که بچه ها فکر کنند در انجام دادن یا انجام ندادن کاری قدرت انتخاب دارند . مثال : «چرا اسباب بازی هایت را به اطراف پرت می کنی» یا « تکلیفت را انجام نمی دهی ؟» « همین حالا بیا خانه »  «امیدوارم که بتوانی کارهایت را خودت انجام دهی »این دستور دادن هنگامی به کار می رود که از بچه می خواهید کاری را انجام دهد  ولی انجام آن ضرورتی ندارد . برای رفتارها و کارهایی که باید انجام شوند بهتر است در دستور دادن قاطع باشید .



احساسات خود را کنترل کنید


پژوهشها نشان می دهد که وقتی پدرها و مادرها عصبانی هستند ، فرزندان خود را بیشتر مورد تنبیه زبانی و بدنی قرار میدهند . اوقاتی وجود دارد که باید خونسردی را حفظ کرد ، نفس عمیقی کشید . هدف ما آموزش رفتار درست به بچه هاست و هنگامی که عصبانی هستید  آموزش موثر نخواهد بود . بنابراین به جای واکنش سریع و خشمگین در برابر بچه ها و گفتن این جمله که «چه کار کردی ؟» یک دقیقه صبر کنید با حفظ خونسردی بپرسید ؟ «چه خبر است»



سعی کنید شما به دنیای کودک وارد شوید


سعی کنید شما به دنیای کودک وارد شوید نه اینکه کودک را وادار کنید مثل بزرگترها رفتار کند و به دنیای شما وارد شود . باید ببینید کودک در چه سنی هست . هر سن خصوصیات خاص خود را دارد  یک بچه7 ساله نمی تواند مانند بزرگترها مبادی آداب باشد . نباید کودک را به خاطر اینکه مانند ما رفتار نمی کند سرزنش کنیم . باید سن او را درک کرده و وارد دنیای او شویم تا ارتباط بهتری با کودک ایجاد کنیم . البته ممکن است برخی روشها منطبق با نوع تربیت و فرهنگ خانواده شما نباشد روشهایی که فکر می کنید در خانه شما قابل اجراست را بکار ببرید.




گفتكو با كودكان و نوجوانان:


در گفتگو با كودكان و نوجوانان رعایت نكاتی جهت داشتن گفتگویی سودمند ضروری است، كه این نكات از این قرار است:


1- باز نگاه داشتن پل ارتباطی: از او بخواهیم افكار و احساساتش را با ما در میان بگذارد تا بهتر بتوانیم او را درك كنیم.


2- یادگیری مهارت خوب گوش دادن: در گوش دادن هنگام ارائه بازخورد به گوینده از پیام«تو» استفاده كنیم، مانند : « تو از این موضوع ناراحت شدی؟»


3- یادگیری مهارت خوب صحبت كردن: در صحبت كردن هنگام انتقال پیام نارضایتی خود به شنونده از پیام «من»استفاده كنیم مانند:«من احساس شرمساری كردم» .


4- پذیرش بی‌قید و شرط: پذیرش طرف مقابل مانند این است كه به یك دانه ناچیز فرصت می‌دهد تا تبدیل به گلی شود كه لیاقت آن را دارد.


5- توجه به شیوه فرزند پروری: برای افزایش درك متقابل از طریق گفتگو لازم است الگوی رابطه والدین با فرزندان به سوی خانواده قاطع و اطمینان بخش (آزاد‌منش)  بدون تمایلات سالار منشی حركت نماید.


6- ابراز محبت و تكریم: گفتگو هر چه محبت‌آمیزتر و همراه با احترام باشد ، نتایج مطلوب‌تر به همراه خواهد داشت.


7- استفاده از چشم:  هنگام گفتگو سعی نماییم به‌صورت و اطراف صورت طرف مقابل نگاه كنیم ولی به یاد داشته باشیم كه از خیره شدن به چشم او كه مانع تعامل و ادامه گفتگوست اكیداً پرهیز نماییم.


8- سكوت: گاهی در مواجهه با افراد غیرقابل نفوذ سكوت توجه آمیز از عوامل موثر در گفتگوست. سكوت به گوینده فرصت می‌دهد تا فكر كند و در مورد آنچه می‌گوید بیشتر بیاندیشد.


9- تمركز بر موضوع: هنگام گفتگو تلاش كنیم تا موضوعات مورد گفتگو بررسی شوند نه اشخاص یا شخصیت طرف مقابل.


10- توجه به زبان بدن: هنگام گفتگو توجه به رفتارهای غیركلامی طرف مقابل مانند چگونگی نشستن، نگاه كردن می‌تواند ادامه گفتگو را تا رسیدن به نتیجه مطلوب تضمین نماید.


11- بیان شفاف: هر چه گفتگو صادقانه‌تر و شفات‌تر باشد ادامه گفتگو میسرتر است، پس بهتر است هنگام سوال كردن فرزندان در لحظاتی كه جواب سوالی را نمی‌دانیم تظاهر به دانستن نكنیم و بی‌پرده و در نهایت ظرافت بگوییم: «فعلا جواب این سوال را نمی‌دانم ولی می‌توانیم با استفاده از منابع پاسخ آن را پیدا كنیم.»


12- صبر و حوصله: در گفتگو به مخاطب فرصت  دهیم تا بتواند حتی با جملات طولانی احساس و عواطف خود را بیان نماید.


13-  سوال‌های انعكاسی: اگر شنونده مفهوم مطلبی را كه « گوینده» بیان كرده به او انعكاس دهد، نشان دهنده درك و فهم پذیرش « شنونده » است. این پاسخ بایستی به دور از قضاوت، كوتاه و مختصر باشد .به تعبیری «ذهن مانند چتر نجات است تنها زمانی عمل می‌كند كه باز باشد.»

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:10 - 0 تشکر 517398


راحت بگوئیم،موثر بشنویم





امروزه زندگی ماشینی کمتر مجالی را برای تعامل و ارتباطات انسانی باقی گذاشته، با یک نگاه به  مسافران مترو یا هواپیما و حتی کارمندان یک اداره، در می یابید که بسیاری از افراد فقط در کنار یکدیگر، زندگی می کنند نه با هم. خانواده ؛ کوچکترین واحد جامعه هم ازاین مسئله مستثنی نیست. زندگی خانوادگی فقط به معنی بودن زیر یک سقف نیست. خانواده ای مطلوب است که خانه برای اهالی آن محلی آرام و فضایی امن باشد.




گفتگو

آرامش بخشی مهمترین کارکرد خانواده است. برای داشتن خانواده ای آرام باید درجستجوی عوامل ناآرامی و از بین بردن آنها بود. نا آرامیها دراثر نشناختن یکدیگر یا درک نشدن احساسات و عواطف و یا بد فهمی ها ایجاد می شود.



زن و مردی که با هم زندگی مشترکی را آغاز می کنند از دو خانواده با دو فرهنگ و تربیت مختلف آمده اند و افکار، عقاید، عادات و رفتارهایشان تحت تاثیر آموزشهای قبلی آنها قرار دارد و حالا در این ترکیب جدید می خواهند یکدیگر را بشناسند و برای شناخت چه بسا از شیوه آزمون و خطا استفاده می کنند که اکثرا نتیجه مطلوب ندارد بلکه تولید سوءظن نموده و روابط را سردترمی کند.



راه آسانتر و مطمئن تری که می تواند خانواده را از تنش ، التهاب ، دلخوری و سوء تفاهم دور کند، برقراری ارتباط صحیح است و کلید این ارتباط  گفتن و گوش دادن است.





به راحتی و دور از گلایه و الفاظ تلخ، با مهربانی و امید، احساسات خود را بگویید و احساسات دیگران را به نسبت یک زبان و دو گوشی که خدا به شما داده با آرامش و احترام بشنوید .





با هم گفتگو کنید و هیچ گاه تصور نکنید تمام انتظارات و توقعات شما از چهره تان پیداست و نیازی به حرف زدن نیست.


به راحتی و دور از گلایه و الفاظ تلخ، با مهربانی و امید، احساسات خود را بگویید و احساسات دیگران را به نسبت یک زبان و دو گوشی که خدا به شما داده با آرامش و احترام بشنوید .



علاوه برگفتگوی جمعی خانوادگی که بسیار مهم و مفید است با تک تک اعضای خانواده تان نیز حرف بزنید.با همسرتان به تنهایی صحبت کنید. بگذارید از خودش بگوید. و با دقت و آرامش گوش کنید.  



مهم ترین مهارت یک مرد در ارتباط با همسرش، شناسایی و اهمیت دادن به احساسات و عواطف همسر است و پایان دادن به نگرانی ها و دلهره های زنانه ی او. به سادگی بگویید او را دوست دارید.


نوجوان و جوان

با هریک از فرزندانتان نیز بیرون بروید و درشرایطی دوستانه و بدون مزاحم و شریک(موبایل خاموش)درباره آینده ، اهداف و امیدهای او گفتگو کنید ، به او فرصت دهید تا در فضایی محترمانه و صمیمی با شما حرف بزند(باز به همان به نسبت یک زبان و دو گوش) با آرامش گوش کنید و او را هدایت و تقویت کنید.به این ترتیب علاوه بر اینکه از اسارت ذهنیت ها خارج می شویم محبتمان نسبت به اعضای خانواده روز به روز بیشتر می شود .


اگر خوب گوش بدهیم  بهتر به مسائل احاطه پیدا نموده و درست تفسیر و تصمیم گیری می کنیم و آنگاه موثرتر و زیباتر پاسخ می دهیم .


هم خوب و راحت بگوییم و هم خوب و موثر گوش کنیم.





اما ممکن است والدینی اهل گفتگو نباشند .شما به عنوان فرزندان آن ها،اگر والدینتان با این شیوه با شما گفتگو نمی کنند شما با مهربانی و تشویق آنها را به این سبک گفتگو دعوت کنید.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 6:10 - 0 تشکر 517400


غریبه های همخون




اهمیت رابطه خواهر و برادرها





درمی‌یابید که در زندگی‌تان‌، انسان‌هایی هستند که بدون هیچ‌گونه انتظاری، عاشقانه شما را دوست دارند و اینجاست که به خود می‌قبولانید که با وجود این افراد، هیچگاه تنها نخواهید ماند...........


با من غریبگی نکن

طولانی ترین رابطه میان انسانها رابطه میان خواهران و برادران است. طبق آمارهای موجود بیش از هفتاد و پنج درصد مردم بالای 65 سال دست کم یک خواهر یا برادر دارند و رابطه با آنها نقش مهمی در زندگی فردی و اجتماعی آنها دارد. بررسی ها نشان می دهد که رابطه میان خواهران و برادران در میانسالی استحکام بیشتری یافته و در دوران پیری نیز تداوم می یابد.


بعد از اینکه فرزندان خانواده به تدریج استقلال می یابند، والدین سالمند از دنیا می روند و افراد به طور کلی تنها تر از قبل می شوند افراد به خواهر و برادر خود وابستگی بیشتری پیدا می کنند. افرادی که با خواهران و برادران خود رابطه نزدیک تری دارند از آرامش بیشتری برخوردارند. زنان در حمایت عاطفی از خواهران و برادران خود نقش موثر تری ایفا می کنند و شاید به همین دلیل افرادی که رابطه گرمی با خواهران خود دارند از روحیه بهتری برخوردار هستند. پژوهشها نشان داده علی رغم ارتباط نزدیکی که میان خواهران وبرادران وجود دارد، اما هنوز پیوند عاطفی آنها با فرزندان و حتی نوه ها قویتر است اما جالب است بدانید که افراد در هنگام بروز مشکل، قبل از مراجعه به فرزندان خود، نخست به خواهران و برادران خود روی می آورند.


 لذا با این اوصاف  اگر شما هیچ‌گاه با خواهران و برادرانتان نزدیک و صمیمی نبوده‌اید، هنوز هم فرصت جبران گذشته و بهبود روابط را دارید.


خواهر و برادر، پیوند خاصی با یکدیگر دارند و قادرند وقتی یکی از آنها دچار مشکل شد و به کمک نیاز داشت، مشکل او را شناسایی و درک کنند. در حقیقت، پیوند خاصی که بین خواهر و برادر وجود دارد، نشان‌دهنده پیشرفت روانشناختی انسان‌هاست. وقتی که شما بتوانید به خانواده‌تان تکیه کنید و بدانید که مورد حمایت آنها قرار خواهید گرفت، قطعا شخص شادتری خواهید بود. به این طریق است که اعتماد به‌نفس‌تان تقویت می‌شود و درمی‌یابید که در زندگی‌تان‌، انسان‌هایی هستند که بدون هیچ‌گونه انتظاری، عاشقانه شما را دوست دارند و اینجاست که به خود می‌قبولانید که با وجود این افراد، هیچگاه تنها نخواهید ماند.




وقتی کمی مسن‌تر شدید، خواهر و برادرتان از بهترین دوستان شما به شمار می‌روند. آنها را بیشتر در زندگی خود احساس خواهید کرد و پیوند میان تان مستحکم‌تر خواهد شد




وجود خواهر و برادر در کنارتان می‌تواند نعمت بزرگی در حل مشکلات و چالش‌های زندگی شما باشد و چون با خواهر و برادرتان در یک خانه بزرگ شده‌اید، ارزش‌های مشابهی دارید و این بسیار مفید است.


حتی در دوران سالمندی نیز مهمترین منبع عاطفی برای افراد خانواده به شمار می رود و از آنجا که عمدتا اختلاف سنی میان خواهر و برادرها کمتر از والدین با فرزندان است لذا بسیاری از افراد هر چه به دوران سالمندی نزدیک تر می شوند بیشتر دوست دارند اوقات فراغت خود را در کنار خواهر و برادر خود باشند. شاید علت این ارجحیت این باشد که آنان وجوه تشابه بیشتری با خواهر و برادر خود دارند. رابطه نزدیک با خواهر و برادر به افزایش حس اعتماد به نفس منجر می شود و آنها را در مقابل فشارهای روانی مقاومتر می کند. بدیهی است که وقتی افراد به خواهر و برادر اعتماد کنند و احساسها و مشکلات عمیق خود را با یکدیگر در میان بگذارند، با بحرانهای زندگی و به خصوص مشکلات سالمندی کنار می آیند.


وقتی که با خواهر و برادرتان ارتباط خوبی داشته باشید، متوجه خواهید شد که ارتباط برقرار کردن با آنها نسبت به افراد دیگر بسیار راحت‌تر است.


با من غریبگی نکن

بسیاری از خواهران و برادران تصور می‌کنند که گذراندن اوقاتشان با افراد دیگر بسیار ساده‌تر است و به همین دلیل اکثرا اوقات فراغت‌شان را با دیگران می‌گذرانند درصورتی که تصور اشتباهی دارند.



** اگر علاقه‌مندید که ارتباط بسیار مستحکم و استواری با خواهران و برادرانتان داشته باشید، سعی کنید نکاتی را که در زیر ذکر می‌شود را به خاطر بسپارید و آنها را به کار بندید:


با آنها صحبت کنید: این یکی از ساده‌ترین کارهایی است که شما می‌توانید انجام دهید. به آنها زنگ بزنید و از کارهایی که می‌خواهند انجام دهند، اطلاعات کسب کنید.



ناهارتان را با آنها میل کنید: این نکته خیلی با اهمیت است که با خواهر و برادرتان باشید و وقت‌تان را با آنها بگذرانید. حتی‌المقدور ناهار را با آنها میل کنید که این خود یک راه ساده برای با هم بودن و استحکام روابط است.



با یکدیگر به سفر یا گردش بروید: یک راه عالی برای تقویت روابط بین شما و خواهر و برادرتان این است که به همراه یکدیگر به مسافرت و گردش بروید. لحظات شاد و مهیجی را با هم سپری کنید.



مناعت طبع داشته باشید: به جای اینکه وظایف برادر بزرگتر یا خواهر کوچکتر را به آنها گوشزد کنید، بیاموزید که روابط پخته و بزرگ‌تر از سن‌تان با یکدیگر داشته باشید. احترام گذاشتن به یکدیگر یکی از مواردی است که هم شما و هم خواهر و برادرتان باید در تمام طول زندگی رعایت کنند. هیچگاه احترام قائل شدن برای همدیگر را فراموش نکنید.




وجود خواهر و برادر در کنارتان می‌تواند نعمت بزرگی در حل مشکلات و چالش‌های زندگی شما باشد و چون با خواهر و برادرتان در یک خانه بزرگ شده‌اید، ارزش‌های مشابهی دارید و این بسیار مفید است




علایق مشترک بین خودتان و آنها را کشف کرده و آن‌را تقویت نمایید: ممکن است شما به‌دلیل تفاوت زیادی که از نظر علایق با خواهر و برادرتان دارید، برای برپایی روابط مستحکم با آنها، مشکلاتی پیش رو داشته باشید. در این مواقع به‌دنبال نقاط مشترک بین خودتان و آنها باشید. البته ممکن است شما با خانواده‌تان علایق مشترکی داشته باشید اما این احتمال وجود دارد که اگر علایق شخصی‌تان را با خواهر و برادرتان به مشارکت بگذارید، ارتباط محکم‌تری به وجود بیاید. مثلا شاید هر دوی شما وقت‌تان را برای مذهب یا توجه به سیاست صرف کنید. سعی کنید علایق مشترک‌تان را بیابید و با استفاده از وجود این علایق مشترک، یک رابطه استوار و پابرجا بین خود و خواهر و برادرتان بنا‌سازید.


با من غریبگی نکن

به خواهر و برادرتان، خالصانه عشق بورزید: به این نکته توجه داشته باشید که خواهر و برادرتان برای همیشه جزئی از زندگی شما خواهند بود. یاد بگیرید که چگونه خواهر و برادرتان را دوست داشته باشید و آنها را با همه نقاط ضعف و قوتشان، بپذیرید. مهم نیست که در گذشته چه رفتارها و برخوردهایی با آنها داشته‌اید، مهم این است که حالا هر کاری را می‌توانید برای ساختن یک ارتباط مستحکم و پابرجا، انجام دهید.


what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.