• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 16072)
شنبه 4/12/1386 - 12:10 -0 تشکر 31406
صندلی داغ "ملک الشعرا" جانشین برتر انجمن‌های تخصصی در سال86 (جانشین انجمن دانش و فن‌آوری)

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

با توجه به قانون نانوشته نیوتن که هر کی خربزه بخوره بازم می‌تونه بخوره ولی در انتها پای لرزشم می‌شینه دوست خوبمون کاربر "ملک الشعرا" با توجه به اولویت‌ها به روی صندلی نشست.

سایر دوستان عزیز می‌تونن با در نظر گرفتن سند معرف انجمن صندلی داغ و اهداف انجمن سوالاتشون رو از ایشون بپرسن.

و آما، در راستای هدف اصلی انجمن مبنی بر شناخت بیشتر خود بر حسب سوالات دوستان، از خانم ملک‌الشعرا می‌خوایم که در انتهای کار، گزارش کاری از صندلی داغ خودشون در اختیارمون بذارن. این خیلی مهمه و لطفاً حتما اجراش کنید.

مجددا از همگیه دوستان خواهشمندم که قبل از زدن هر پست حتما سند معرف رو مطالعه بفرمایند تا خدای ناکرده بعدا شرمنده کسی نشیم، پیشاپیش و پساپس از همکاری همگیتون سپاس‌گزارم، باتشکر.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما میشود که آن‌ها را باور داریم

MCLAREN SUPER CARS

مسئول انجمن صندلی داغ

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

سه شنبه 14/12/1386 - 5:13 - 0 تشکر 32523

سلامممممممممممممممممممممممم به ملائک الشعرا
من دوست دارم در زمینه های زیادی کار کنم . مخصوصا در زمینه های انگلیسی بیشتر.  از برسا هم با انجمن زبان آشنا بودم.
من هم سوال می کنم چند تا از شما:

فیلم سنتوری را دیده اید و آیا دوست داشته اید؟
آیا عشق به سیک آن فیلم را دوست دارید؟ اینکه انسان با دیدن موقعیت بهتر عشق قبلی را فراموش کند
آیا دانشگاه را دوست دارید؟ آیا فکر نمی کنید دخترانی که دانشگاه می رند به مرور زمان کم کم و به مرور از خاطره های خودشون دوستهای قدیمی و با تحصیلات کمتر را فراموش می کنند؟؟؟؟

--------------------------

ظهور کن که ابرهاي ظلماني فتنه احاطه مان کرده است.

 

سه شنبه 14/12/1386 - 11:15 - 0 تشکر 32546

سلام

اینجا كجاست؟ من كیم؟ شما كی هستید؟ كدوم فلز حلال بود؟ دما چقدر بود؟!

آهان ...... یادم اومد، حله

باشه دیگه ، حالا به ما 65 می دید دیگه؟! صد رحمت به این استاد های سختگیر خودمون!

بله ، عرض شود كه اخیرا درس ها تخصصی شده و ما نیز عاشق علم و دانش

داشتم می گفتم، دیگه ترجیح می دهم وقتی كه به اینترنت دسترسی دارم رو به تحقیقات علمی تخصیص بدم تا كار های دیگه

به همین دلیل دیگه كمیاب شدم.

و اما سوال، بده آدم  تا اینجا بیاد و سوال نپرسه!

نظرتون در مورد احترام چیه؟! ذاتیه یا آموختنی ؟ (یه كم توضیح مرحمت كنید)

به كی باید احترام گذاشت و به كی نباید احترام گذاشت؟ اصلا فلسفه حرمت چیه؟

(الآن شما رفتید بالای منبر و من هم این پایین دارم گوش می كنم ، پس با دقت و ظریف پاسخ بدید!)

برمی گردم و جواب رو می خوانم .... فعلا خدانگهدار و التماس دعا!

راستی اصلا رشته تحصیلی شما چی بود؟!

سه شنبه 14/12/1386 - 11:42 - 0 تشکر 32547

ببخشید ببخشید.... برید كنار من یه كار كوچولو دارم.

این پست به اون قبلی ها هیچ ربطی نداره!

پس بازم سلام

با عرض شرمندگی باید بگم كه من تازه اون پست معرفی شما رو خواندم!!!

عرض شود كه به به ... به به چه خوش موقع به دنیا آمدید(32 روز بعد بهمن یا 23 روز؟! در هر صورت به نظر می رسه كه زمان تولد شما به زمان تولد اینجانب خیلی خیلی نزدیكه! پس شما هم از همون هوایی اولین تنفس هاتون رو كردید كه من كردم .... جالبه ، شاید دلیل این همه نكته جالبی كه در معرفیتون دیدم همین باشه!)

وسیله خراب كردید؟! چه خوب من هم به این كارا علاقه مندم ولی استعداد خاصی در جمع كردن خراب كاری هام درام ،به طوری كه هیچ وقت كسی متوجه نمی شدتا این كه مادرم آثارش رو كه قایم كرده بودم پیدا می كرد! ظاهرا استعدادی در معدوم كردن آثار كارم نداشتم!

البته باید اعراف كنم كه فقط یه دونه رادیو خراب كردم كه هنوزم دارمش و هنوز هم نفهمیدم چشه! به نظرم مشكل از كارخونه بوده نه از من

ولی جالبه ، خوبه ، واقعا آدم باید بفهمه توی این وسیله ها چی می گذره ، بدون فهمیدن كه مزه نمی ده! حالا فوق فوقش خراب می شه دیگه!

و اما زیست شناسی(اون سوالم در مورد رشته شما رو پس می گیرم!) واقعا دوستش داشتم ، ولی..... نمی دونم به معلم زیست شناسی اول دبیرستانم چی بگم ، ولی در عدم ورود من به رشته تجربی نقش بسزایی داشت. گذشته ها گذشته .... از وضعیت امروزم راضیم.

برای شما نیز آرزوی موفقیت دارم ، امیدوارم كه هر كجا كه هستید و هر كاری كه می كنید(از نوع كار های خوب) موفق باشید.

چهارشنبه 15/12/1386 - 21:16 - 0 تشکر 32715

كسی كه اسم خودتو گذاشتی خرد جمعی.....

آخه تو این جا چی كار می كنی....؟؟؟

ببین می تونن دو روز دست از سر ما بردارند...!!!!!

Moein Nemati

 

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 0:8 - 0 تشکر 32726

سلام

در جواب ندای آسمانی من عزیز؛

دوست خوبم، خانم سجادی عزیز. برای اینکه زود زود جواب سوالای ما رو می‏دین،

ای بابا دارین اینجوری می گین كه من به خودم بیام آره! حق دارین واقعا شرمنده ام یك خورده سرم شغول پوغوله. سعیم رو می كنم زودی جواب بدم گلم.

به رسم خود شیرینیانی قطعه شعری از شاعری که دوست می‏دارید تقدیمتون می‏کنم. باشد که باعث شادی شما گردد. و انرژی بخش مسیر پر از سوال صندلیتان شود!

وااااااای الهی قربونت برم خانومی. . .اینقدر این قطعه رو دوست دارم.مخصوصا این قسمتش

"خبر رفتن موشک به فضا، لمس تنهایی " ماه" ، فکر بوییدن گل در کره ای دیگر."

واقعا انرژی مثبت گرفتم. من الان پر انرژی ام.

و اما هیزم ها....

1_چه چیزایی یه تلنگر خوشگل به وجدانتون میزنه!!

تلنگر . . . خواهر دنیا پر از تلنگره فقط باید ماها یك كمی دیدمون رو تغییر بدیم

"چشم هارا باید شست جور دیگر باید دید"(سهراب)

از صبح كه از خواب بلند میشیم تاآخر شب دور و برمون پره از تلنگر. همین بیداری از خواب خودش یك تلنگره كه بفهمی خداباز عمر دوباره بهت داده در صورتی كه خیلی راحت می تونست روحت به بدنت بر نگردونه.

وقتی تو خیابون از كنار یك نابینا رد می شی یك تلنگره تا به سلامتی كه داری پی ببری.

یك پرنده روی یك شاخه ی درخت، كودك آدامس فروش، پیرزنی كه كنارت نشسته، آسمونی كه داری میبینیش، اصلا هوایی كه داری توش نفس می كشی و . . . همه و همه تلنگری بزرگه كه فقط باید یك كمی بهتر دید.

2_ وضعیت بیداری وجدانتون چه جوریه؟؟ یعنی یه وجدان آگاه و بیدار دارید یا نه یه وجدان سر به هوا؟؟

ای بابا سر به هوایی تو وجودمه . . .حالا چه خودم چه وجدانم.سعی كردم وجدانم همیشه بیدار باشه و یا اگه خوابش برد با زدن یك سیلی محكم بهش از خواب بیدارش كنم اما خب بعضی اوقات هست كه آدم از قصد وجدانش رو می زنه به خواب و سر به هوا می شه. . .!

3_اصلا وجدان چی هست؟

وجدان مثل یك زنگ خطر برای آدم می مونه كه در مواقع لزوم به صدا در میاد و آدم رو به خودش میاره.

4_غیرت چی هست؟؟ در اخلاق یک خانوم تا چه حد باید وجود داشته باشه؟ در شما چقدر هست؟

غیرت چه در خانوم چه در آقا تا حدیش واقعا لازمه اما وقتی از حد خودش میگذره اون وقته كه مشكل ساز میشه.در اخلاق یك خانوم تا حدی كه به خودش و اطرافیانش صدمه نزنه لازمه.در من هم همینطور.

5_چه جوری میشه بین وجدان و غیرت رابطه برقرار کرد؟ آیا اصلا رابطه ای دارند؟

بنظرم غیرت از وجدان نشأت می گیره.چون هردوشون یك زنگ خطرن برای آدمن اما وجدان در سطح بالاتر.

6_دروغ چی هست؟ نسبت بهش چه حسی دارید؟ یه توضیح کلی بدید!

دروغ نشانه ی ضعف آدم هستش. چرا كه اگه آدم در زمینه ای كم نیاره مطمئنأ سراغ دروغ هم نمیره.

تاوقتی میشه راستش رو گفت و خلاص شد چرا جریان رو با دروغ بپیچونیم!

7_اگه فردا صبح بیدار شید و تصمیم بگیرید که کارهاتون رو انجام بدید... ولی در اون روز همه ی افرادی که باهاشون سر و کار دارید بهتون دروغ بگن!! اصن کل دنیا بر مبنای دروغ بشه چه کار می‏کنید؟؟ چجوری تحمل می‏کنید؟ چجوری می‏شه این معضل رو حل کرد؟!

خب كاری نداره. . . . برای همین گفتند كه هم رنگ جماعت شو دیگه ! منم می شم یكی از اونها تا زیاد حرص نخورم.چون وقتی همه دارن دروغ می گن از من كه دیگه كاری ساخته نیست.

سعیم رو می كنم اگه تونستم یكی یكی راضیشون كنم كه دروغ چیه و راست چیه خب اون موقع می شه یك كاری كرد اما اگه نشه كه یا باید مُرد یا سوخت و ساخت!

8_شده یکی از عزیزترین ها تون بهتون دروغ بگه؟؟ وقتی فهمیدید چه برخوردی داشتید؟؟

هیچ كسی مبرا از دروغ نیست.هركس بگه كه من دروغ نمی گم مطمئنأ دروغ می گه.

بنابراین بله شده عزیزترین كس من هم بهم دروغ گفته باشه اما قطعا دلیلی محكم براش داشته كه گفته.

برخورد خاصی نمی تونم داشته باشم جز اینكه فقط نگاهش كنم و هیچی نگم تا بعدا جریان روشن بشه و خودش به كار اشتباهش پی ببره.

9_تا کجا می‏تونید خونسردی خودتون رو حفظ کنید؟؟

تا نا كجا آباد!

تاهرجا كه بتونم.اما بالاخره كاسه‌ی صبر آدم تا یك محدوده‌ی مشخصیه دیگه.

10_اگه از کوره در برید کجا میرید؟

خدا نكنه كه از كوره در برم اما اگه از كوره در برم دیگه چشمام هیچ جایی رو نمیبینه كه بخوام برم!

11_بیشتر از خودتون عصبانی میشد یا دیگران؟

خداوكیلیش رو بخوای بیشتر از خودم.

چون به نظر من دیگران آینه‌ی رفتار ما هستندو اگر از دست كسی ناراحت می شیم مطمئنأ این رفتار مابوده كه باعث این ناراحتی شده.

12_ شده تا حالا با خودتون قهر کنید؟ چرا؟

اوه تا دلت بخواد.چون كاری كه لایقش نبودم انجام دادم.

13_این اتفاق میفته که خانم سجادی با در و دیوار و میز و صندلی هم حرف بزنه ؟ چرا؟؟ چی میگه؟؟

آره. . .فقط بین خودمون باشه ها،چون اون وقت میان و من رو می برن دیوونه خونه!

خوب شاید برای اینكه یك جور احساس همزاد پنداری باهاشون پیدا می كنم!

اون بیچاره ها فقط نمی تونن حرف بزنن اما می تونن خوب گوش بدن و بفهمند كه چی می گم پس برای چی از این نعمت محرومشون كنم!

چی می گم؟! . . . خب، بستگی به موقعیت داره. بعضی اوقات حالشون رو می پرسم بعضی اوقات كه دارم میزی رو جابجا می كنم و می خوره به جایی ازش عذر خواهی می كنم و . . .

من بیشتر با گیاهام حرف می زنم تا میز و صندلی.مثلا همون گیاهی كه گفتم برگاش زرد شده بود

از وقتی كه با هاش حرف زدم و ناراحتیم رو ابراز كردم بهش، خیلی بهتر شده.باورتون میشه؟

14_ دلرحمی مگه همون دلسوزی هست؟ شما برا اون گیاهه که گفتید دلتون سوخت یا به رحم اومد!؟ چرا دلتون(رحم اومد!؟) سوخت؟ مگه غیر از اینه که باید برای تکامل و رسیدن به مرحله ی جدید زندگی برگاش بریزه و در واقع نوعی مرگ رو تجربه کنه؟؟

تاحدودی بله.

به رحم اومد.چون انگار قسمتی از وجود خودم خشك شده و داره میریزه.درسته این یك روند تكاملیه ولی

. . .نمیدونم

15_وقتی یه مورچه روی دیوار می‏بینید چه چیزی از ذهنتون میگذره!؟ اصلا ذهنتون درگیر این جور مسائل میشه؟

همیشه وقتی یك مورچه رو میبینم چه رو زمین چه رو دیوار این سوال برام پیش میاد كه خونشون كجاست و نكنه این گم شده و داره دنبال راهش می گرده؟!

16_تا حالا یه حیوون در حال مرگ دیدید؟؟ چه حسی داشت؟

آره. . .آخه این هم پرسیدن داره. . . می خوای خاطرات تلخ رو یادآور بشی!

17_ یه آدم در حال مرگ دیدید ؟ چه حسی داشت؟

یك آدم در حال مرگ. . .آره ولی نه از نوعی كه فكر می كنی آدمی رو دیدم كه تمام هویتش رو از دست داده بود.آدمی كه خودش رو باخته بود.آدمی كه امیدش رو از دست داده بود و . . .اینهان كه دارن می میرن.

چه حسی!. . .حس تأسف.

18_ چه فرقی بین این دوتا حس بود؟(دوتا حس بالایی) اصلا فرقی داشت؟ اصلا باید فرقی بکنه؟ یه توضیح کوچمولو پلیز..

! ! ! مسلمه كه حسابی فرق داشته.

19_ از نظرتون نیازمند ترین موجود روی زمین چه چیزی هست؟ چرا؟ و به نظرتون چرا این قدر باید نیازمند باشه؟؟

انسان.

چون موجودی ضعیفه كه وابسته به همه چیزه.

20_الآن از ذهنتون چه چیزی داره رد میشه!! میشه ما هم مغزتون رو ببینیم؟

چیزی كه الان داره از ذهنم رد میشه نسبت به موضوع بحثمون خیلی بی ربطه. . .

داشتم فكر می كردم چرا اینقدر ما آدما باید ساده باشیم تا دیگران خیلی راحت با احساساتمون بازی كنن.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 0:13 - 0 تشکر 32727

 سلام

درجواب روح زنگار زده‌ی عزیز،

مجدداً مزاحم میشویم! هه هه

این حرفا چیه مراحمید.خوشحال می شم سوالاتون رو ببینم.

اول از همه خیلی خیلی ممنون به خاطر نظر لطفتون به بنده. و در جواب سئوالتون هم، بله! بعضی وقتا كاغذای بدبختو خط خطی میكنم، بعدش اسمشو میزارم شعر!

خواهش می كنم.پس شعر هم می گید.چقدر خوب.یكیش رو میذارید تا ما هم بخونیم؟

اما سئوالات..

1) چرا اسم كاربری من براتون قشنگه؟

دلیل انتخاب این اسم برام بیشتر جالبه.خب یك تفكر جدید و جالبی بود برام.

2) گفتید كه شعر هم میگین! یكیشو برامون بنویسید. لطفاً بهونه هم نیارید كه نه نمیتونم قشنگ نیست و از اینا...

اجازه بدین فكر كنم.آخه من شعر نمیگم.بیشتر متن ادبی مینویسم ولی همون جمله ای كه به اسم شعر دنبال هم ردیف می كنم رو نگه نمیدارم برای همین بذارید فكر كنم و یك شعر بسازم!

3) دلتنگی چیه؟

دلتنگی یك حس عجیب و غریبه كه محبت باعث بوجود اومدن اون میشه.چرا كه وقتی یك نفر رو دوست داری دلت براش تنگ میشه.

4) دلتنگ كیه؟

دلتنگ كسی می تونه باشه كه با تمام حسی كه برای دیدن یك نفر داره اون رو بروز نده و تو دلش بریزه.

5) چرا دلتنگ میشیم؟

شاید برای اینكه یك جور احساس نیاز می كنیم.

6) تا حالا دلتون برای خودتون تنگ شده؟ چرا

آره. . .چون خیلی وقتا از خودم دور شدم اونقدر كه بعضی اوقات از خودم شرمنده می شم.

7) برای چی خودتون دلتون تنگ شده؟

برای سادگی

8) تا حالا دلتنگ خدا هم شدید

این دیگه سوال داره! هیچ كسی نیست كه دلتنگ خدا نشده باشه حالا هر كس به یك نحو، فرق نداره.

9) آیا دلتنگی خوبه؟ چرا؟

بله.چون یك جور هدف به حساب میاد و باعث میشه آدم به خیلی موقعیت ها دست پیداكنه.

10) وقت دلتنگی چه حسی دارید؟

یك حس همزاد پنداری با چینی شكسته كه بند خورده و به هم متصل شده.

11) وقتی بفهمید یكی دلش براتون تنگ شده، عكس العملتون چیه؟

خیلی خوشحال می شم.چون می فهمم برای كسی مهم و با ارزشم.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 0:15 - 0 تشکر 32728

از شاه شوریده سران عزیز، پنجره ی خیال عزیز، drmganginehعزیز، mjtrhz عزیز، behrooz61 عزیز و خرد جمعی عزیز بخاطر سوالاتشون ممنونم.شرمنده كه هنوز جواب ندادم.حتما جواب خواهم داد.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 15:16 - 0 تشکر 32779

  • سلام ملک الشعراجون
  •                    معلومه خیلی به شعر و شاعری علاقه داری.
  •                          1- سریال شهریار رو می بینی؟
  •                          2- از کدوم بازیگر خوشت میاد؟
  •                        3-بهترین فیلمی که دیدی چی بود؟
  •            4- کمترین نمره ای که در دوران تحصیلیت گرفتی چی بود؟
  •                               5- بچه درسخون بودی؟
  •                           6-به کدوم درس علاقه داشتی؟
  •                    7- دوست داشتی در آینده چی کاره بشی؟

  •  می دونم زیاد منو نمی شناسی.من تو همه ی انجمنها فعالیت می کنم
  •                                   ولی خیلی کم.
  •                                                                   بای

راه رسيدن به موفقيت يک درصد نبوغ و نود و نه درصد تلاش و کوشش است...

پنج شنبه 16/12/1386 - 19:35 - 0 تشکر 32807

در جواب شاه شوریده سران عزیز؛

چه جالب! من نمی دونستم یه شاه شوریده سران دیگه هم توی انجمن ها هست. چی؟ منظورتون خودم بودم؟

ای بابا مدتیه ادبیاتم حسابی ضعیف شده ها! . . . منظورم از ابتدا، یكی از فعالان انجمن ادبیات بود كه اشتباه تایپ كرده بودم! شرمنده.اما در هر حال این جمله منكر ادبیاتِ نوشتاری شما نمی شه.

و اینک سوالات:

1) معنی این بیت چیه: «به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد»

هر چی هست خیلی خوبه فقط وقتش رو یك كم بیشتر كنین.

2) از حدیث «المؤمن مرآة المؤمن» از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم چه برداشتی دارید؟

اینكه هر طور كه دوست داری دیگران با تو برخورد كنند تو هم همانطور با آنها برخورد كن.

یا به صورت دیگه اینكه با دیگران خوب باش تا با تو خوب باشند

3) مفلس حقیقی کیست؟

كسی كه خودش رو گم كرده باشه.

4) بندگی چیست؟

یعنی عشق،محبت و فقط مخلص بودن برای خدا

5) نشان فقر چیست؟

نیاز.

6) نشان توکل چیست؟

امید

7) درویشی چیست؟

خدا و غیر او هیچ

8) غریب کیست؟

ما همیشه واژه‌ی غریب رو به كسی نسبت می دیم كه از دیار و خانواده و شهر خودش دور باشه، نتونه ارتباط خوبی با همسایه اش، دوستانش برقرار كنه.كسی كه دوستی نداره تا با اون درد و دل كنه.

اما به نظرمن غریب كسی می تونه باشه كه از خدای خودش دور باشه.چرا كه علاوه بر نكاتی كه گفته شد مهمتر از همه نمی تونه با خودش ارتباط برقرار كنه.

9) چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش؟

پهنه ای است مملو از حس زندگی، قدرت و زیبایی

10) مذهب اگر عاشقی است سنت عشاق چیست؟

راه و رسم عشق بیرون از حساب ما و توست

آنكه هشیار است و بیدار است مست باده نیست

. . .

سالها باید كه راه عشق را پیداكنی

این ره رندان میخانه است راه ساده نیست. (دیوان امام)

11) دانی کدام دولت در وصف می نیاید؟

خداوكیلی نه.

12) گر مخیّر بکنندت به قیامت که: چه خواهی؟

تا اون موقع خدا بزرگه

13) تحقیقات علمی یعنی چه؟

جستجو برای پیداكردن ناگفته ها.

14) فلسفه یعنی چه؟

یعنی یك دنیا تفكر.

15) ماتریال دیالکتیک یعنی چه؟

چی!؟

16) تنها پستانداری که نمی تونه جست بزنه کدومه؟

یادم باشه یك مذاكره ای باهاشون داشته باشم تا ببینم كدومشون نمی تونن جست بزنند.

17) مردم چک اسلواکی(سابق) از کجا به گرد بودن زمین پی بردند؟

مگه مردم چك اسلواكی هم فهمیدند كه زمین گرده!؟!

18) چه وقت یه سرباز می تونه بدون اجازه از پادگان خارج بشه؟

وقتی كه جواز فوتش صادر بشه

19) موقع صبحانه خوردن بهتره که کره رو به نون بمالیم یا نون رو به کره؟چرا؟

هیچ كدوم. . .بهتره نون رو نگاه كنیم و كره رو بو بكشیم.

20) موقع صبحانه خوردن بهتره که کره رو به این طرف نون بمالیم یا طرف دیگه ی نون؟چرا؟

بازم هیچ كدوم. . .بهتره ابتدا مركز نون رو پیداكینم بعد از اون نقطه، مثلثی متساوی الساقین به ارتفاع 100 سانتی متر رسم كنیم و بعد، از میانه‌ی اون انتگرال بگیریم سپس لگاریتم اون نقطه رو بدست بیاریم و اگه هنوز از گرسنگی تلف نشده بودیم كره رو به اون نقطه بمالیم.

21) چگونه یک اثر هنری بی نظیر بسازیم؟

اگر اثر ما تابلوی نقاشی هست كار خاصی نمی خواد فقط یك قلو برمیداریم و به وسیله ی اون رنگ هارو به تابلو می پاشونیم.به این می گن یك اثر هنری بی نظیر.

22) چطوری می شود که این طوری می شود؟

هنوز كه هنوزه عالمان هم نمی دونند كه چطور می شود كه این طور می شود.چه برسه به من!

23) چه احساسی به شما دست خواهد داد اگر: به دنبال جواب یک سوال تا بالای کوه اورست صعود کنید و اونجا به جای یک پیر دانا یه دیوونه به نام شاه شوریده سران ببینید؟

احساس گوش مخملی بودن!

24) هواپیمایی در ارتفاع کم رو تصور کنید که روی یک خیابان در حال پروازه. خلبان یکدفعه تصور می کنه که به جای یه خیابون، سه خیابون می بینه و در این لحظه دو خیابون توی هم ادغام و ناپدید میشن. اما در واقع خلبان تنها روی یه خیابون یا پیچ بزرگ پرواز می کرده. با توجه به توضیحات فوق کدام گزینه صحیح است؟

الف- گزینه ی د صحیح است.

ب- گزینه ی الف صحیح است.

ج- گزینه ی الف و ب صحیح هستند.

د- هیچکدام.

گزینه‌ی ه- هر چهار مورد.

25) معنی ابیات زیر که همگی از ملک الشعرا بهار هستند رو بنویسید.(البته ملک الشعراهای دیگه ای هم بوده اند ولی ملک الشعرا بهار هم شناخته شده تر بود و هم در دسترس تر.)

فقط قبل از همه از ملك الشعرا ی بهار طلب بخشش دارم بخاطر طرز معنی كردنم.امیدوارم تنش تو قبر نلرزه.

چهره به زر کشیده‌ام، بهر تو زر خریده‌ام

خواجه! به هیچ‌کس مده بنده‌ی زر خریده را

اگه كسی رو فرستادی بره برات طلا بخره اینقدر زود رهاش نكن.شاید چند تكه از طلاهات رو كِش رفته باشه!

هرکسی کام دلی آورده در کویت به دست

 ما هم آخر در غمت خاکی به سر خواهیم کرد

در اینجا "خاكی به سر" مجاز از جشن گرفتن هستش. میگه وقتی تو بری ما پشت سرت جشن می گیرم.

شام تاریک غمش را گر سحر کردم چه سود؟

 کز پس آن نوبت روز سیاهم می‌رسد

اگه شب شام نخوری فرداش چشمات سیاهی میره.

گرم زنی چون قلم، بند بند، این سر من

 ز بندگیت جدا یک قلم نخواهد شد

می گه اگه در آبگوشت آب قلم بریزی استخوانهات قوت میگیره.اینجا آبگوشت به قرینه حذف شده!

فریاد که گنجینه ‌طرازان معانی

 گنجینه نهادند به ماران، همه رفتند

هرجا ماری هست گنجی هم هست

دمنده کشتی کلگای زیبا

به دریا چون موتور بر روی هامون

می گه اگه كشتی ات رو به موتور مجهز كنی نه تنها تو دریا مثل اسب یورتمه میری بلكه در هامون هم مثل آهو قدم می زنی!

واقعیتش دیدم معلوماتم به سوالاتون قد نمیده گفتم حداقل می تونم از فرصت استفاده كنم و یك كمی چهره ی طنز بهش بدم.قصد جسارت نداشتم.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

پنج شنبه 16/12/1386 - 19:40 - 0 تشکر 32808

در جواب پنجره ‌ی خیال عزیز،

1-اگه بهت بگن امروز آخرین روز توست،توی این روز چه كارایی می كنی؟

كار خاصی نمیشه كرد.هر كاری كه تا الان انجام دادم دیگه پاك شدنی نیست تنها كاری كه می تونم بكنم اینه كه بشینم و سعی كنم دل پدر و مادرم رو از خودم خشنود كنم تا دعا كنند من در اون دنیا عذاب نكشم.


2-در مورد ازدواج ....به نظرت بهتره اول عاشق شدوبعدازدواج كرد یا اول ازدواج كرد وبعد توی زندگی عاشق شد؟؟

هر دو تا مورد رو قبول دارم اما اولی رو بیشتر.

در هر صورت بهتره آدم عاقلانه عمل كنه.حالا می خواد اول عاشق بشه یا بعدا عاشق بشه.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.