• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانشجویی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانشجویی (بازدید: 12478)
سه شنبه 26/7/1390 - 18:23 -0 تشکر 376478
مجموعه ای از چیزهایی که ممکنه تو زندگیتون به دردتون بخوره

این مجموعه رو از همین تبیان و چند تا جای دیگه جمع کردم

که فکر می کنم ممکنه به درد شماها هم بخوره ، چند روز پیش داشتم کامپیوترم رو تمیز می کردم دیدم موندن دارن خاک می خورن و من همچنان چیزی ازشون یاد نگرفتم ، به همین دلیل تصمیم گرفتم اونارو با شما به اشتراک بگذارم تا با هم بخونیم شاید یک مورد رو تو زندگیمون تغییر دادیم .

سه شنبه 26/7/1390 - 18:45 - 0 تشکر 376509

ره توشه های جاده ی خوشبختی- مخصوص خانم ها(5)
معاشرت با خانواده ی همسر
یکی دیگر از راه‌های اثبات پذیرش همسر، مهربانی و حسن معاشرت با خانواده‌ی شوهر است. احترام نسبت به والدین و خانواده‌ی همسر، و آنها را تاحدّ ممکن به عنوان خانواده‌ی صمیمی خویش پذیرفتن، نشانه‌‌ی پذیرش و درک همسرمان می‌باشد.
به یاد داشته باشیم که پدر و مادر، پس از خداوند متعال بزرگ‌ترین حق را بر گردن ما دارند و فراموش نکنیم که احسان و نیکویی به والدین و اطاعت و فرمان‌برداری از ایشان و خوش رفتاری نسبت به آنها از مهم‌ترین فرایض و وظایف انسانی است.
لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً.(1)
ان ترک خیر الوصیة للوالدین و الا قربین بالمعروف.(2)
یک زن آگاه و دانا و بادرایت، متواضعانه و محبّت‌آمیز، رفتاری پسندیده و صمیمی با خویشان شوهر خود در پیش می‌گیرد؛ حتّی اگر از ایشان دلخوری و یا نارضایتی هم داشته باشد و حس کند که نمی‌تواند محبّتی صادقانه ابراز کند، می‌بایست سعی به ابراز محبت نماید.
سعی در اظهار به محبّت یک هنر است. نسبت به مادرشوهر خود ابراز علاقه و محبّت کنید و آن را به زبان آورید. مگر نه این است که پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه وآله و سلم: فرموده‌اند: «اظهار محبّت نیمی از عقل است».
اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است، نمی‌توانیم از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده داشته باشیم، بدین گونه خودمان راحت‌تر و آرام‌تر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت. ما بدون داشتن رفتاری متقابل، محبّت خود را به دیگران ایثار می‌کنیم. توصیه‌ی بزرگان دین ما بر ایجاد ارتباط با خویشان و نزدیکی و صله‌ی رحم با ایشان است.
پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وآله‌ و سلم فرموده‌اند: «نیکی با کسان و مهربانی با خویشان، عمرها را دراز و شهرها را آباد و اموال را زیاد می‌کند».(3)
حضرت امیرعلیه‌السلام در خطبه‌ای راجع به اهمیت معاشرت و نیکی با اقوام فرمودند: «انسان هیچ‌گاه از خویشان خود بی‌نیاز نمی‌شود حتی اگر مال و اولاد فراوان داشته باشد».
روان‌شناسان هم اعتقاد دارند که ابراز محبت و دوستی نسبت به دیگران، باعث رضایتمندی و آرامش خاطر می‌شود و چه‌ چیزی در زندگی با ارزش‌تر و دوست داشتنی‌تر از آرامش و حصول اطمینان؟!
پس ما علاوه بر آن که همّت خویش را بر دوستی و محبّت با والدین و نزدیکان همسر خود مصروف می‌داریم، هرگز مانع ارتباط صمیمی شوهر خود با خانواده‌اش نمی‌شویم و خانواده‌ی او را در هیچ
شرایطی تحقیر نکرده و کوچک نمی‌شمریم.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:45 - 0 تشکر 376510

ساحل آرام
ره تو شه های جاده ی خو شبختی – مخصوص خانم ها(6)
قال رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله و سلم:
ایما المراة دفعت من بیت زوج‌ها شیئاً من موضع الی موضع
ترید به صلاحاً نظر الله الیها و من نظر الله الیها لم یعذبه.
هر زنی در خانه شوهر به منظور زیباسازی ،چشم‌انداز چیزی را جابه جا ‌کند، خداوند به او نظر رحمت می‌اندازد، و هر که مورد نظر رحمت باشد از عذاب خدا در امان است.(1)
یکی از اسرار موفّقیت و تحکیم روابط شاد و عاشقانه و لذّت‌بخش در زندگی زناشویی، داشتن خانه‌ای است که پناهگاه مطمئن و جایگاه آرام‌بخش و دوست داشتنی برای همسرمان به حساب آید.
این مهم به سه چیز بستگی دارد: اوّل وضعیت و ساختار کیفی منزل، دوّم آراستگی و جلوه‌ی ظاهری زن و سوّم نحوه‌ی برخورد و طرز رفتار و کردار خانم خانه.

وضعیت و ساختار کیفی و کمّی خانه
خانه حکم «مادر» را برای مرد دارد، هر مادری بچه‌اش را نوازش کند کودک به طرف او می‌آید؛ اگر بچه را تنبیه کند باز هم به سوی او می‌آید، در هر دو حال کودک به آغوش مادر پناه می‌برد.
مرد اگر از گردش و تفریح خسته می‌شود، باید دلش هوای خانه کند، از کار و کشمکش‌های روزانه خسته می‌شود، باز هم باید دلش هوای خانه کند، خانه‌ای که مرد از آن فراری است همانند «زن بابا» است نه «مادر»! اگر می‌خواهیم همسر ما علاقه‌مند و دلگرم به محیط خانه گردد و حضور در خانه را بر هر جای دیگری ترجیح دهد، این تنها بستگی به توانایی و درایت و آگاهی ما دارد.
زیبایی و حسن سلیقه در دکوراسیون منزل، نظافت و پاکیزگی خانه، پخت غذاهای مطبوع و متنوع، توجّه به بهداشت و سلامت رژیم غذایی، دقّت در رسیدگی به امور فرزندان،... از جمله عوامل جلب نظر و پایبند کردن شوهر در خانه است. هر انسانی فطرتاً طالب زیبایی و پاکیزگی است. مردها نیز دوست دارند همسران آنها تمیز و هنرمند و با سلیقه و نظیف باشند. امّا در کنار این‌ها، آراستگی ظاهری زن هم بسیار مهم و ضروری است. از نیازها و خواسته‌های طبیعی یک مرد است که وقتی خسته از سر کار به خانه بر می‌گردد، با زنی روبرو شود که رویای شیرین اوست، لطیف و دلربا، شیرین و معطر، آرام و دوست داشتنی، زیبا و آراسته، شاد و با نشاط و البتّه متنوع و مهیج.
از همین روست که در دین مبین اسلام به این موضوع سفارش شده است و امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «بر زن لازم است خودش را خوشبو کند، بهترین لباس‌هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی صبح و شام با همسرش ملاقات کند و روبه رو گردد».
امام صادق علیه‌السلام: سزاوار نیست که زن خودش را واگذارد، بلکه حتی اگر شده با آویختن گردن‌بندی خود را بیاراید. (2)
پس از توجه و پیاده کردن این مسایل به نوعی مادی و فیزیکی؛ آن جادوی سحرانگیزی که اثر بخشی فوق‌العاده در دلبستگی مرد به خانه و همسرش دارد، نشاط روحی و معنوی حاکم بر فضای خانه است که بستگی به نحوه‌ی رفتارو کردار بانوی خانه دارد.
سلامت روان و آرامش و آسایش اعضای خانواده، در دست‌های پر توان و سبز ماست. اگر ما روحیه‌ی مثبت داشته باشیم، از چهره و نگاه ما امواج مفید ساطع می‌شود و در روحیه ی اطرافیان ما نیز بهتر می‌گردد.
با خلق خوش و لبخند و شادابی و احساس رضایت‌مندی، ما می‌توانیم ویتامین‌های روحی به افراد خانواده تزریق کنیم و بدین ترتیب خود و خانواده‌مان را در برابر بیماری‌ها و مشکلات روحی و روانی و عصبی که در کمین ما نشسته‌اند، واکسینه کنیم.
انسان برای دست یابی به روحیه‌ی مثبت و تمدّد اعصاب نیاز به تفریح دارد. ارزان‌ترین تفریح که با ما به دنیا می‌آید، خنده و شادی و و شوخ طبعی است، پس در این مورد خساست به خرج ندهیم و سخاوتمندانه برخورد کنیم.
وقتی مردی وارد خانه می‌شود، این حق اوست که با دنیایی مملو از انس و صفا و صمیمیت و محبّت و نشاط و محیطی جز محیط بیرون رو به رو شود.
شادابی و سرزندگی یک زن، به مرد امید و انگیزه می‌‌دهد و شوریدگی و شیدایی را در وجود او دامن می‌زند. با خوش خوئی و ملاطفت، بر دست و مال و جان او زنجیر محبّت بیفکنیم.
یک زن آگاه و فهیم به درستی می‌داند با مردی که خسته و بدحال و در خود فرو رفته است، چگونه باید رفتار کند.
وقتی مردی درگیر مشغولیات ذهنی خویش است. کم حرف می‌شود. زن مرتّب از او سوال می‌کند، چه شده؟ چرا ناراحتی؟ و... و مرد پاسخ می‌دهد: خوبم، چیزی نیست. وقتی زن این پاسخ‌های کوتاه را می‌شنود، تنها چاره‌ای که باید بیندیشد این است که همسرش را تنها بگذارد تا مشکلات را چاره‌جویی کند.
زمانی که مردی یکی از پاسخ‌های کوتاه را می‌دهد، می‌خواهد شما با سکوتتان او را تأیید کرده و به او فرصت بدهید.
در این مواقع، بیش‌تر از هر زمانی مرد نیاز دارد که همسرش سرحال و شاد باشد، چرا که در این صورت او آسان‌تر خواهد توانست از درگیری‌های فکری خود رها شده و به حالت عادی برگردد. شاید یکی از عمده‌ شکایاتی که اکثریت زنان از شوهران خود دارند، عدم صحبت کردن مردان و سکوت آنهاست.
زمانی که مسئله‌ای یک مرد را آشفته می‌کند، او هرگز راجع به چیزی که ناراحتش کرده حرفی نمی‌زند، در عوض بسیار ساکت می‌شود و در خلوت خود فرو می‌رود تا در مورد مسئله‌اش فکر کند و راه حل بیابد؛ اگر نتوانست راه حلّی پیدا کند به کار دیگری می‌پردازد تا مشکلش از یاد برود، مثل روزنامه خواندن، تماشای تلویزیون و ... از طریق آزاد ساختن مغزش از مشکلات، رفته رفته آرامش خود را به دست می‌آورد.
برخلاف مردها، یک زن نیازمند صحبت در مورد مشکلاتش می‌باشد. ما با آگاهی از تفاوت‌هایمان و احترام به تفاوت‌های یکدیگر، خواهیم توانست آرامش خود را حفظ کنیم. وقتی زنی نیاز به صحبت کردن و صمیمیمت دارد باید حرف بزند و انتظار نداشته باشد که مرد برای صحبت کردن پیش‌قدم شود. در ضمن صحبت، زن از شنونده بودن مرد قدردانی می‌کند و با ابراز این‌که چقدر خوشحالم که تو به درد دل من گوش می‌دهی، یا چقدر احساس سبکی می‌کنم از این‌که در مورد این مسئله با تو صحبت می‌کنم و... به گوش دادن مرد ارزش می‌دهد.
بعد از مدتی که زن شروع به صحبت می‌کند، مرد انبساط خاطر پیدا کرده، خود را در گفته‌های همسر شریک می‌نماید.
ولی زمانی که مردی احساس کند به طور «آمرانه» می‌‌خواهند تا او حرف بزند، مغزش از کار می‌افتد، او چیزی برای گفتن ندارد. حتّی اگر هم داشته باشد مقاومت می‌کند چون احساس می‌کند به او «دستور» داده شده است.
برای مرد سخت است زمانی که زن به او امر می‌کند حرف بزند، زن ندانسته با سوال پیچ کردن، مرد را از خود می‌راند.
مرد برای شنونده بودنش نیاز به قدرشناسی دارد و گرنه احساس می‌کند گوش کردن او هیچ فایده و ارزشی ندارد. وقتی که مردی حس می‌کند که به خاطر گوش کردنش از او قدردانی می‌شود و به خاطر سکوتش طرد نمی‌شود، به تدریج قادر می‌شود که حرف بزند.
وقتی که حس کند اجباری برای گفتن ندارد، طبیعتاً شروع به حرف زدن خواهد کرد. به یاد داشته باشیم اگر زن از همسرش به خاطر گوش کردن قدردانی کند مرد یاد می‌گیرد به ارزش صحبت کردن احترام بگذارد.
برای داشتن کانونی گرم و صمیمانه و ساعات و لحظاتی شاد و پرخاطره در خانه، به روحیه‌ای قوی و بانشاط نیازمندیم.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:46 - 0 تشکر 376511

بیرون آوردن مار از لانه
ره تو شه های جاده ی خو شبختی – مخصوص خانم ها(8)
(فرشته ای در خانه)
نحوه‌ی برخورد زن و صحبت او
هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آنها نقش قطعی دارد. گفت و گویی که پایان خوش دارد، نشانه‌ی صمیمیت است. طرفین می‌‌دانند که چه می‌گویند و از هم صحبتی با یکدیگر لذّت می‌برند.
ولی متأسفانه بسیاری از زوج‌ها مهارت‌های لازم را برای گفتگو با یکدیگر ندارند و بی‌آنکه بخواهند گرفتار سوء‌تفاهم و دل سردی و کدورت می‌شوند.
به مرور سوء‌تفاهم‌ها روی هم انباشته می‌شود و آهنگ صحبت تغییر می‌کند و زن و شوهر ممکن است علیرغم حسن نیت به بیراهه روند، و به جای صحبت نرم و ملایم با هم مشاجره کنند.
برای اجتناب از چنین وضعیتی، چند قانون ساده وجود دارد که با رعایت آنها می‌توانید گفت وگوی موثرتری داشته باشید:
1- با همسر خود هماهنگ شوید.
یعنی بدانید همسر شما از این گفت و گو چه منظوری دارد، او ممکن است به راهنمایی شما نیاز داشته باشد، یا این که فقط حمایت شما را بخواهد. اگر نسبت به اشاره‌ها و احساسات او حساس باشید، می‌توانید منظورش را دریابید و پاسخ مناسب بدهید.
2- با علاقه گوش دهید.
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه وآله و سلم فرموده‌اند: «گوش دادن برادر به برادرش هرگاه با او سخن بگوید، از مردانگی است». (1) صحبت کردن و جواب نشنیدن مانند صحبت کردن با دیوار است. بنابراین با نشان دادن عکس‌العمل‌های مناسب مانند سرتکان دادن، نگاه کردن به گوینده، ابراز کلماتی نظیر: آره، اوهوم و ... نشان دهید که با تمام وجود به همسرتان گوش می‌‌دهید. به خصوص مردها باید به این نکته بیش‌تر توجه داشته باشند، زیرا آنها عادت دارند در سکوت به مطلبی گوش دهند و از ابراز عکس‌العمل غافل می‌شوند. این سکوت آنها بر زن‌ها گران می‌آید و تصور می‌کنند همسرشان گوش نمی‌‌دهد. بنابراین آقایان برای این که متهم به بی‌توجهی نشوند، باید بیش‌تر دقّت کنند!
3- از قطع صبحت اجتناب کنید.
اگر دایم صحبت همسرتان را قطع کنید، احتمالاً او فکر می‌کند شما به حرف‌هایش گوش نمی‌دهید و فقط می‌خواهید حرف خودتان را بزنید. (حتّی اگر شما چنین قصدی نداشته باشید) بنابراین همیشه تا پایان صحبت گوینده صبر کنید.
4- ماهرانه سوال کنید.
گاه یک سوال دقیق و حساب شده می‌تواند به گونه‌ای اعجاب‌انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند و یا یک پرش نابهنگام و طعنه‌آمیز از ادامه‌ی صحبت جلوگیری کند. به خصوص لحن پرخاشگرانه‌ی سوالات می‌تواند مسأله ساز شود.
مثلاً «چرا دیشب دیر آمدی؟» اصولاً سوالاتی که با «چرا» شروع می‌شود، می‌تواند اشکال‌ساز باشد زیرا مخاطب را در موضع دفاعی قرار می‌‌دهد و بی‌اعتمادی و سوءظن را تداعی می‌کند. برای اجتناب از این مشکلات، می‌توان سوال را طور دیگری مطرح کرد. مثلاً بپرسید: «مشکلی پیش آمد که دیر به منزل برگشتی؟»
5- هدف از صحبت و درخواست خود را از ابتدای صحبت مشخص کنید.
این مسأله برای مردها خیلی اهمیت دارد. آنان دوست دارند بدانند هدف از صحبت چیست و این‌که از آن‌ها چه می‌خواهید. مردها هنگامی که بتوانند روی مکالمه تمرکز داشته باشند. بهتر می‌توانند ارتباط برقرار کنند. به همسرتان بگویید می‌خواهید راجع به چه موضوعی صحبت کنید، به چه نتیجه‌ای برسید و چه انتظاری از او دارید. صحبت‌ها نباید مبهم و نامفهوم و سربسته باشد.
مثلاً: «عزیزم می‌خواهم راجع به رابطه‌ی خودمان صحبت کنیم. بعد از این چند سال فکر می‌کنم وقتش رسیده که نکات قوّت و ضعف رابطه‌ی خود را ارزیابی کنیم. فکر می‌کنی نقاط ضعف و قوّت رابطه‌ی ما چیست؟»
مردی می‌گفت: «هنگامی که همسرم مستقیماً نمی‌گوید که از چه موردی ناراحت است و همه‌اش می‌خواهد به در بگوید تا دیوار بشنود، خیلی عصبانی می‌شوم. احساس می‌کنم مرا احمق می‌پندارد، یا این قدر ساده‌ام که مرا بازی می‌دهد. دوست دارم مستقیماً بگوید چه در سرش است».
6- به مردها فرصت بدهید تا در سکوت فکر کنند.
می‌توانند اطلاعات را با همسرتان در میان بگذارید و از او بپرسید آیا دوست دارد الآن راجع به آن صحبت کند یا ترجیح می‌ دهد فکر کند و بعداً جواب دهد. مردها معمولاً ترجیح می‌دهند در سکوت فکر کنند و بعد نتیجه‌ی پایانی را با شما در میان بگذارند، بنابراین تا وقتی به پاسخی نرسند، جواب نمی‌‌دهند. (آنها نمی‌خواهند ترس از عدم اطمینان یا تردید خود را به شما نشان دهند!) بنابراین از سکوت آنها ناراحت نشوید.
7- زبان یکدیگر را فرا بگیرید.
تعبیر و ترجمه‌ی مردان از کلمات و جملات مشابه تعبیر زن‌ها نیست. مردها به معنای لغوی و تحت اللفظی کلمات فکر می‌کنند. مثلاً اگر زن بگوید: «دیگر صبرم تمام شده» مرد فکر می‌کند واقعاً همه چیز تمام شده. بنابراین هنگام بیان احساسات خود به یک مرد، از کلمات و واژه‌های دقیق‌تری استفاده کنید.
8- مردها را به «بی‌احساس بودن» متهم نکنید.
مردها به اندازه‌ی زن‌ها احساساتی هستند، ولی به احساسات شان دسترسی ندارند، یعنی بدون توجّه به احساس خود، سعی می‌کنند منطقی و استدلال‌گر باشند. حتّی وقتی با همسر خود صحبت می‌کنند، سعی می‌کنند تحلیلی و استدلالی صحبت کنند و از بحث در مورد احساسات طفره می‌روند، زیرا به این ترتیب شانس بیشتری برای برنده شدن دارند!
در این مواقع بهترین کاری که شما می‌توانید انجام دهید، این است که همسرتان را در آغوش بگیرید، یا او را نوازش کرده یا دست‌هایش را در دست بگیرید. به طور کلّی هر نوع تماس جسمانی محبت‌آمیز می‌تواند او را کمک کند تا راحت‌تر به دل و احساسات خود رجوع کند.
9- مردها نیاز به تحسین و حس برتری جویی دارند.
به آنها نشان دهید که ریاستشان را باور دارید و هوش و ذکاوت و قدرتشان را تحسین نمایید. سعی نکنید با آنها رقابت کنید. زیرا مردها بسیار رقابتی هستند و آمادگی آن را دارند که حتّی با همسر خود رقابت نمایند. بنابراین نگذارید چنین احساسی در آنها تولید شود.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:46 - 0 تشکر 376512

رهبر خانه کیست؟
جامعه‌ی امروزی در بسیاری از موارد چنان به خود پیچیده و گره‌های کور به دست و پای خود زده ، که بسیاری امید باز شدن گره‌ی مشکلات را به ناامیدی بدل می کنند.
آمار طلاق روز به روز بالا می‌رود. ناسازگاری‌ها ، سبب از بین بردن آرامش که یکی از مهمترین اهداف زندگی خانوادگی شده ا‌ست . براستی چرا در جامعه‌ی‌ اسلامی با وجود این ادعا که کامل‌ترین و بهترین دین و کتاب متعلق به ماست ، باید چنین مشکلاتی وجود داشته باشد ؟
باید اول اعتقاداتمان را اصلاح کنیم و قبول کنیم که قرآن کتاب هدایت است. یقین داشته باشیم که دستورات آن کامل و کاربردی ا‌ست. قرآن‌ را از لب طاقچه ها برداریم ، خاک‌های آن را بزدائیم و فقط برای بدرقه‌ی مسافر از آن استفاده نکنیم. در رفع مشکلات زندگیمان به آن تمسک جوئیم . از آن هدایت طلبیم ، و ایمان داشته باشیم که دست‌خالی بر نمی‌گردیم.
یکی از دلایل نابسامانی در زندگی خانواده های جامعه‌ی امروز، گم شدن حیطه ی مسئولیت‌هاست. گم شدن جایگاه‌هاست. سردرگمی و بلاتکلیفی مرد و زن در خانه و خانواده است.
خداوند متعال مردان و زنان را متفاوت آفرید . به مردان در زمینه‌هایی برتری داد و در قبال آن مسئولیت‌هایی هم بر دوششان نهاد و زنان را به گونه‌ای دیگر خلق نمود و مسئولیت‌های متناسب با خلقت آنها بر دوششان نهاد.
خداوند به زن و مرد ، امکان پیشرفت داد. در بسیاری موارد آنها را در کنار هم یاد می‌کند. خداوند در قرآن ، مایه ی سربلندی و افتخار هر دو را یک چیز معرفی می کند و آن تقوی الهی است . در رسیدن به صراط مستقیم دست هر دو باز است و در کمال‌جویی محدودیتی وجود ندارد. هر دو می‌توانند آخرتشان را آباد کنند ، وقتی که به تعبیر قرآن ، به کمال حزب‌الهی برسند. ولی در این مسیر باید راه درست را بشناسند.
جوانان به مسئولیت‌های محوله‌ای که خداوند به آنها داده آگاهی ندارند. و در چهارچوب خانواده جایگاه خود را پیدا نکرده‌اند.
شیوه ی زندگی مردان را می توان به 2 دسته تقسیم کرد :
- گروهی از مردان ، چنان زندگی را بر همسران و فرزندان خود سخت می‌گیرند که آنها روی خوش در زندگی نمی‌بینند و مسلماً این مردان هم در چنین خانواده ای احساس آرامش نمی‌کنند و فقط دلخوش به قدرت و استبداد و توانایی خودنند. آیا خداوند از چنین زندگی خشنود و راضی است؟ و یا خودشان احساس لذّت می‌کنند؟
2- عده‌ای دیگر از مردان ، خود را خوار و ضعیف ، در دست همسران قرار می‌دهند. آنها فکر می‌کنند مطیع زن بودن حسن و افتخار است . و چه بسا با این کار مسئولیت سنگین اداره زندگی را به دوش همسران خود می‌اندازند ، که این شیوه خلقت آنان سازگار نیست .
اگر زنی توانا باشد ، می تواند خانواده را اداره می‌کند ، ولی زیر بار این مسئولیت خرد می‌شود و اگر ناتوان باشد ، مسیر خانواده بسوی تباهی می‌رود.
حال بیائید با تمسک به قرآن و توکل ، به خداوند متعال جایگاه مردان و زنان را در خانواده مشخص کنیم. که با به سامان رسیدن وضعیت خانواده ، جامعه نیزکه متشکل از همین خانواده‌هاست اصلاح ‌شود .
در هر اجتماع ، هر چند کوچک نیاز به یک رهبر به وضوح احساس می‌شود. چه بسا جامعه‌هایی که با چندین رهبر اداره می‌شود ، ولی پیشرفت چندانی ندارد. مشورت جایگاه خود را دارد ولی حرف آخر را باید یک نفر بزند. خانواده هم که کوچکترین واحد جامعه‌‌ است ، احتیاج به یک رهبر دارد . خداوند در قرآن این رهبری را به عهده ی مرد گذاشته است . و این امر به هیچ وجه دلیل بر عدم مشارکت و مشورت نیست. بلکه عاملی است که بی شک به نفع زنان می باشد.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:47 - 0 تشکر 376513

«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله»
معنی این آیه در تفاسیردر جایی ، «مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند» . و در جایی دیگر ، «مردان بر پا دارنده‌ی زنانند» آورده شده است.
خداوند با نوع خلقت مرد ، چنین اراده فرمودند ، که این رهبری به عهده‌ی مردان باشد.
مردان را از لحاظ قوه‌ی تعقل، تحمل شدائد و کارهای سخت و سنگین ممتاز کرد و در قبال آن ، مسئولیت‌های سخت بر دوش‌شان نهاد. مردان را قواّم و قیام زنان قرار داد. (قیم به معنی کسی است که کارهای مهم کس دیگری را انجام می‌دهد و قوام و قیام صیغه ی مبالغه‌ی آن است)
البته ناگفته مشخص است که سپردن این وظیفه به مردان ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانی آنهاست ، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگرمی‌شود. زیرا این مقوله صرفاً بستگی به تقوی و پرهیزگاری هر شخص دارد.
امکان دارد شخصیت انسانی یک معاون از رئیسش در جنبه‌های مختلفی بالاتر باشد. اما رئیس برای سرپرستی کاری که به او محول شده از معاون خود شایسته‌تر است. این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است مانند :
- ترجیح قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات
- داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر
بدین گونه با اولی بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومی بتواند از حریم خانواده‌ی خود دفاع نماید.
بعلاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه‌های زندگی، و پرداخت مهر و تأمین زندگی آبرومندانه‌ی همسر و فرزندان این حق را به او می‌دهد که وظیفه‌ی سرپرستی به عهده‌ی او باشد.
مردان عهده داراین سرپرستی هستند ، بدون آنکه استقلال و حقوق فردی زن پایمال گردد . زنان در هر کار شایسته‌ای که خواسته باشند مختارند. همانطور که قیمومیت مرد بر همسرش بطوری نیست که اراده و تصرف زن را در مالکیت‌های شخصی خودش سلب کند. یا زن را از استقلال و حفظ حقوق اجتماعی و فردی خود و دفاع از آن باز دارد.
زنان حق تصمیم‌گیری تام در مورد اموال و مملوکات خود دارند بدون مسئولیتی در قبال همسر و فرزندان.
حیطه‌ی مسئولیت مردان بخاطر این موهبتی که خداوند به آنها داده است؛ گسترده‌تر از محیط خانواده است و حکومت، قضاوت و دفاع را هم در برمی‌گیرد. خداوند وقتی نعمتی می‌دهد، تکالیفی هم می‌خواهد. بنابراین همه‌ی اعمال و احوال و اخلاقی را که باعث برهم زدن سلامت عقل و موجب خبط و خطای آنان در قضاوت‌ها و عدم توانایی در گردانیدن چرخ اجتماع است را برای مردان تحریم فرموده است . از این اعمال می‌توان می‌گساری و قمار، معاملات فردی ، دروغ و تهت و غیبت و ... را نام برد.
برخی کارهای اجتماعی نیاز به عقل قوی‌ دارد و باید در آن از فرمانبرداری عواطف جلوگیری گردد. مانند : حکومت، قضاوت و جنگ . این امور باید به دست کسانی صورت گیرد که عقلشان قوی و عواطفشان ضعیف است. و اینان مردانند .
همان‌گونه که در رفتار و عمل پیغمبر( صلی‌الله علیه و اله) نیز در تمام مدت زندگیش مشهود است . ایشان که هرگز زنی را برای قومی والی و قاضی نکرد و هیچ‌گاه آنان را برای مبارزه و پیکار با دشمنان نفرستاد. البته نباید فراموش کرد که خداوند در قرآن ، به مقام والا و بلند خود اشاره می‌فرماید و به مردان هشدار می‌دهد که :
مقام پروردگارتان بزرگ است، پس نیرومندی و سختی، شما را به خود مغرور نکند و به سبب بزرگی و بلندی خود، بر زنان ستم روا مدارید!
قرآن عواطف و احساسات انسانی و آثار نیکوی آن را که باعث به ثمر رسانیدن افراد جامعه می‌‌گردد از نظر نینداخته و در جای جای قرآن از آن به نیکی یاد می کند .
خداوند به زنان، خلق ‌و خویی عطا فرمودند که منبع مهر و محبت به فرزندان و همسرانشان باشند ، تا محیط آرام و گرمی برای پرورش مردان و فرزندان خودفراهم نمایند.
قرآن نهایت این احساسات را با حکم عقل تعدیل فرموده که در نتیجه پیروی از احساسات نیز پیروی از حکم عقل محسوب می‌گردد.
اسلام حضور زنان را در جامعه منع نمی‌کند . ولی حضوری صحیح. حضوری که نه به‌خود و نه به جامعه ضرری بزند. حضوری که برای رشد و تکامل است . چه مادی و چه معنوی.
مشاغل اجتماعی مانند آموزش و پرورش، کار پرستاری و امثال آنها که با دخالت عواطف منافاتی ندارد ، تنها از عهده زنانی بر می آید که منشاء عاطفه و مهربانی اند.البته همان طور که در رساله ی برخی مراجع هم می نگریم ، زنان می توانند هر شغلی بخواهند داشته باشند. من جمله کارهایی کاملا مردانه . مثل امور ساختمانی و کار در معادن . البته با همان پیش شرط ابتدائی : حضوری صحیح. حضوری که نه به‌خود و نه به جامعه ضرری بزند.
حضور زن در جامعه ، نه در روایات نبوی منع شده‌ ، و نه در رفتار پیامبر( صلی‌الله علیه و آله) برخلاف آن چیزی مشاهده گردیده است. و قرآن مجید نیز از دلالت بر اجازه این قبیل کارها برای زنان خالی نیست، زیرا لازمه‌ی این اجازه ، آزادی اراده و استقلال در عملی است ، که خداوند در بیشتر شئون زندگی به زنان عطا فرموده است.
تهیه و تنظیم : ندا حاجی سعید - با الهام از " تفسیر المیزان – علامه طبابائی

سه شنبه 26/7/1390 - 18:47 - 0 تشکر 376514

شوهرتان راهمان‌گونه که هست بپذیرید.
این درست است که بسیاری از ما سعی در عوض کردن مردی که با او ازدواج کرده‌ایم داریم، ما سال‌های زیاد و ارزشمند و غیرقابل بازگشت از زندگی شیرین زناشویی خود را به خاطر این کار تلف می‌کنیم تا به او تلقین کنیم که چه باید بکند و چگونه باید باشد. بعد از چند سال اکثر قریب به اتفاق ما مشاهده می‌کنیم که هنوز در جای اول خود هستیم و در این کار هیچ موفق نبوده‌ایم. این روش هیچ‌گاه مفید و موثر نخواهد بود. شوهر بیچاره به درون غار تنهایی خود می‌خزد تا خودش را در برابر این یورش حفظ کند، در حالی که با خودش عهد و پیمان می‌بندد که ارتباطش را با یک چنین زن بی‌رحمی که زمانی عروس، همسر و همه چیز او بود، قطع کند.
یک مرد نیاز دارد همان‌گونه که هست پذیرفته شود، دقیقاً همان‌طوری که هست. این نوع پذیرش کامل و همه جانبه، وی را متقاعد می‌کند که شما به راستی او را دوست دارید، نیاز او به پذیرش کامل، خیلی عجیب نیست، من نیز همین احساس را دارم. آیا شما یا هر کس دیگری این احساس را ندارید؟ آیا شما دوست صمیمی ندارید که به درد دل‌های شما گوش بدهد و شما را آن‌گونه که هستید بپذیرد، مهم نیست که چه حرفی باشد. وقتی با دوستتان درد دل می‌کنید، بعد از مدت زیادی صحبت، در درون احساس سبکی می‌کنید و می‌توانید بدون هیچ واهمه‌ای از احساس نپذیرفتن و یا شنیدن انتقاد و نصیحتی، تمام حرف‌هایتان را با او بزنید. دوستتان هرگز شما را تحقیر نکرده و مسخره نمی‌‌کند. شما صد در صد احساس آزادی می‌کنید، زیرا می‌توانید خودتان باشید بدون اینکه نقش بازی کنید. او فقط به حرف‌های شما گوش می‌دهد. او شما را همان‌گونه که هستید، دوست دارد و برایتان در گوشه‌ای از قلبش جایگاه با ارزشی را در نظر گرفته است. شما او را دوست دارید، چون او هم شما را دوست دارد.
این حداقل کاری است که می‌توانید برای شوهرتان انجام دهید. آیا قادر نیستید وی را به‌عنوان یک دوست بپذیرید، همان‌گونه که این کار را درباره یکی از دوستانتان می‌کنید؟ شوهر شما هم نیاز دارد که با این پذیرش از طرف شما، عقده‌های دلش را خالی کند. اگر پاسخ مثبت است، او برای نزدیک شدن به شما به وقت بیشتری نیاز دارد. موانعی که میان شما دو نفر وجود دارد، با پذیرش قلبی یکدیگر به سرعت برطرف خواهد شد.
اگر می‌خواهید بدانید که در قلب همسرتان چه جایگاهی دارید، ببینید او در قلب شما چه جایگاهی دارد.
بالاترین مرحله ارتباط دو انسان به‌ویژه یک زن و شوهرش ، دوستی و رفاقت است و خوشا به حال زن و شوهری که بهترین دوست زندگی خود را هر روز در خانه‌اش می‌بیند. یک مرد ترجیح می‌‌دهد که نیش مرگبار یک مار را تحمل کند ولی زخم زبان و تکرار سرزنش‌های زنش را نشنود. اگر شما از نظر عاطفی نیاز به نیش زدن دارید، خیلی بهتر است که به یکی از دوستان خود که مورد اعتماد شماست، تلفن کرده و تخلیه بارهای منفی ذهن خود را تقدیم او سازید. نه اینکه سر به سر شوهر خسته خود بگذارید. زخم ‌زبان و خرده‌گیری سبب ایجاد ابرهای تیره در زندگی و تزلزل در بنیان‌های ازدواج بوده و به تغییر رفتار و شخصیت شوهر کمک نمی‌کند.
شوهر شما دقیقاً همان کسی است که روزی دوستش داشتید و او را همان‌گونه که بود برای همسری خود انتخاب کردید. پس اکنون بهتر است او را به همان شکل که هست، بپذیرید و از جنگ قدرت در تغییر شخصیت همسر خود دست بردارید. این اصل، از زمانی که زندگی آغاز شده وجود داشته است. خداوند، ما را همان‌طور که هستیم آفریده و به‌عنوان بندگان خویش پذیرفته، هر چند که شایسته آن پذیرش نباشیم، اما او باز هم ما را دوست دارد. پس ما می‌توانیم با یاری خداوند دیگران را هم در قلب خود بپذیریم و دوست بداریم. به‌ویژه شوهرمان را که شریک اصلی ما در زندگی می‌باشد.
اول، اگر شما عشق به شوهرتان را از دست داده‌اید، چرا از خدا نمی‌خواهید که آن را به شما برگرداند؟
مطلب دوم، اگر صادقانه از او بخواهید قادر خواهید بود که یک زندگی همراه با نور و گرمای محبت در قلب خود ایجاد نمایید. حق انتخاب و تصمیم‌گیری با شماست، شما می‌توانید انتخاب کنید که یا با خشم و آزردگی یا بی‌تفاوتی یک عمر در زیر یک سقف با او زندگی کنید و یا اینکه شوهرتان را بدان گونه که هست، پذیرا شوید و در کنارش با آرامش زندگی کنید.
اگر شما راه حل دوم را انتخاب می‌کنید، چگونه می‌خواهید این کار را شروع کنید؟ به سادگی تصمیم بگیرید که او را همان‌گونه که هست قبول کنید. صادقانه تصمیم بگیرید که سعی در تغییر دادن او نداشته باشید. این بزرگ‌ترین نشانه عشق است.
بردباری و تحمل به معنای پذیرش نیست. تحمل شما فقط شوهرتان را وادار می‌کند که احساس نقص و ناشایستگی بکند و به این یقین برسد که مورد قبول همسرش قرار نگرفته و در نتیجه قادر نخواهد بود که شما را کاملاً دوست بدارد.
شوهر شما در مواقعی که دچار شکست آشکار می‌شود، بیش از هر زمان دیگر به پذیرش و حمایت روحی شما نیاز دارد. اگر افسرده است، او را افسرده‌تر نکنید. هرگز او را با افراد دیگری مقایسه نکنید و به خاطر داشته باشید که اگر احساس کند از او خرده می‌گیرید یا قصد تغییر دادنش را دارید هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد
زندگی کوتاه‌تر از آن است که به نقاط ضعف او بپردازید، بلکه باید متوجه نقاط قوت او شد.
همسر شما نیاز دارد که احساس کند از اهمیت برخوردار است، دوستش می‌دارند و وی را می‌پذیرند. اگر شما ویژگی‌های فردی او را نپذیرید، پس چه کسی باید پذیرای آنها شود؟ یک زن کامل، به علاقه‌های خاص شوهرش توجه می‌کند، خواه این علاقه‌ها به غذای خاص جسمی یا به عواطف روحی یا روابط جنسی باشد. یک زن کامل، خانه را تبدیل به پناهگاه شوهرش می‌کند، مکانی که می‌تواند آن را اداره کند. او به شوهرش امکان می‌‌دهد که از «پذیرشی» بی‌قید و شرط و گران‌قدر برخوردار شود.
منبع : راز موفقیت زنان در خانواده
تدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانواده

سه شنبه 26/7/1390 - 18:48 - 0 تشکر 376515

شوهرمن ، دوست من است
شوهر شما هم حق حیات دارد (1)


توصیه‌های ایمنی:

هرگز به تملق و دروغ و مکر متوسل نشوید.
یک زن نیرنگ‌باز نمی‌تواند با به‌کارگیری دسیسه، عشق را در وجود شوهرش بیدار کند. به‌محض اینکه شما تصمیم گرفتید شوهرتان را همان‌گونه که هست بپذیرید، دیگر نباید درباره نقشتان به‌عنوان مشاور اصلی او، نگران باشید. او نیازی به اندرز شما ندارد، بلکه او محتاج پذبرش و اعتماد شماست. با صداقت احساس خواهید کرد که فشار بار سنگینی از روی شانه شما برداشته می‌شود، اگر از فشاری که از روی شانه او نیز برداشته می‌شود، سخنی به میان نیاوریم. او شاید شروع به افشای افکار و اندیشه‌هایش برای شما نماید و شاید حتی دقیقاً به‌‌همان طریقی عمل کند که شما می‌خواستید!
پذیرش شوهرتان نخستین گام در راه زنده کردن اوست و گامی است کارساز. این آزادی باعث می‌شود که به‌صورت یک مرد کامل در آید. او توانایی بالقوه یک مرد کامل شدن را داراست، ولی تا وقتی که شما به او اجازه نداده‌اید که او خودش باشد، قادر به رسیدن به آن مرحله نیست. او را بپذیرید، همان‌گونه که امروز هست. نقاط ضعف و قدرت او را بپذیرید.
«... شما شریک زندگی او هستید هم در روزهای خوش و شاد وهم در ناخوشی‌ها و غم‌ها، در داشتن‌ها و نداشتن‌ها، در دوران سخت بیماری و در زمان سلامت و توانایی ... این پیمان شرکت را از همین امروز در قلب خود امضاء کنید.»

شوهرتان را تحسین کنید.
روان پزشکان بیان کرده‌اند که نیازهای اولیه یک مرد، علاوه بر یک عشق جنسی گرم و داغ، پذیرش و تحسین او از سوی همسرش می‌باشد. ما زن‌ها باید این تفاوت مهم بین دو جنس زن و مرد را کاملاً به‌خاطر بسپاریم.
شوهر شما، نظیر بسیاری از مردان، از لحاظ عاطفی شاید به یک جام خالی بماند و شاید عاری از عواطف به نظر برسد که قادر نیست احساسات واقعیش را نسبت به شما ابراز کند. به خاطر بسپارید او در فرهنگی رشد کرده که به او یاد داده‌اند (مرد هیچ‌وقت نباید گریه کند). بنابراین او یاد گرفته که احساساتش را برای خودش نگاه دارد، در حقیقت آن را در خود خفه کند.
آیا تاکنون احساس کرده‌اید که وقتی به شوهرتان می‌گویید که چقدر دوستش دارید او به اندازه کافی احساساتی نمی‌شود؟ اما به او بگویید «من تو را تحسین می‌کنم» ببینید که چه اتفاقی می‌افتد. اگر می‌خواهید او افکار و احساساتش را بیان کند، او را آزاد بگذارید، این کار را باید با پرکردن جام خالی وجود او با «تحسین شخصیت و کارهایش، آغاز کنید، زیرا جام وجود او باید ابتدا لبریز از احساس باشد تا قادر به انتقال احساس و افکارش شود و گرنه تا هنگامی که این نیاز روحیش برآورده نشده است، قادر نیست چیزی را به شما عرضه کند و هنگامی که جام وجودش لبریز شد، حدس بزنید که فوران احساساتش متوجه چه کسی خواهد شد؟ آری همان کسی که این جام را پر کرده است یعنی شما! باید به او احترام بگذارید. واژه احترام بنابر تعریف فرهنگ لغت، به معنای: «حفظ حرمت، تکریم شخصیت، ارج نهادن، ستایش و تمجید» است، نه تملق و چاپلوسی و تحقیر خود در برابر دیگری.
به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید، درست می‌گویم؟ اما، شوهر شما به‌عنوانی یک مرد، آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. زیرا این نخستین نیاز اوست. زنان، نقاط قوتی دارند که این نقاط قوت آنها نسبت به مردان بیشتر است. یکی از این نقاط قوت، همان حس رأفت، مهربانی و بخشندگی است، اصولاً طبیعت زن طوری است که بخشنده است. البته بعضی از زنان از این موضوع ناراحت هستند زیرا فکر می‌کنند که این امر موجب سوء استفاده مردان می‌شود.
«محبت و احترام از مقوله نور و حرارت است و ابتدا کانون شروع آن را که یک قلب لطیف و پاک است روشن و گرم می‌کند و سپس پرتو آن بر وجـود دریافت کننده یعنی همـان کسـی که شما دوستش دارید می‌تابد. هیچ‌کس برای چیزی که به‌دست آورده است پاداشی دریافت نمی‌کند، بلکه، افتخار و پاداش نصیب کسانی می‌شود که کرداری بخشنده و ایثارگر دارند.»
شما دقیقاً همان شخصی هستید که شوهرتان نیاز دارد احساس کند در نظر شما، فردی باارزش و قابل احترام است و در قلب شما جایگاه ویژه‌ای دارد. با شما ازدواج کرد زیرا فکر می‌کرد که شما مناسب‌ترین فرد برای زندگی با او در این دنیا هستید. ممکن است در دنیا بهترین پاداش‌ها را دریافت کرده باشد، ولی بیش از آن او به حمایت و تحسین شما نیاز دارد. یک مرد برای احساس یک زندگی ارزشمند، نیاز به تحسین دارد، و گرنه انگیزه‌های لازم برای تلاش و رشد خود را در صحنه‌های مختلف حیات اجتماعی خویش از دست می‌دهد.
در کنار هر مرد موفق و توانمندی یک زن شاداب و قوی قرار دارد که او را با تمام وجود دوست دارد و صادقانه او را تحسین می‌نماید.

منبع : راز موفقیت زنان در خانواده
تدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانواده

سه شنبه 26/7/1390 - 18:49 - 0 تشکر 376516

شما میوه کدام درخت هستید؟ (با توجه به روز تولدتان)
( 24 خرداد تا 4 تیر) درخت سیب ( عشق)
فردی آرام، گاهی اوقات خجالتی، بسیار جذاب و دلربا با رفتاری مناسب و سنجیده، ماجراجو و بی باک، حساس و ... دوست دارید که دیگران را دوست داشته باشید و سایرین هم شما را دوست داشته باشند. با وفا، حساس و بسیار بخشنده و با استعداد. شما عاشق بچه ها هستید.
( 25 اردیبهشت تا 3 خرداد) ( 22 آبان تا 1 آذر) درخت ون ( بلند پروازی)
فوق العاده جذاب، پرانرژی، خودجوش و پر مسئولیت هستید.انتقاد را دوست ندارید. جاه طلب، بلند پرواز، باهوش، مستعد و قابل اطمینان هستید. به پول اهیمت می دهید. خواستار توجه از سوی دیگران هستید و به پشتوانه و حمایت احساسی نیاز دارید.
(22 آذر تا 1 دی) درخت راش ( خلاقیت)
فردی با سلیقه،کسی که به ظاهر خودش اهمیت زیادی می دهد. یک برنامه ریز خوب برای زندگی و کار و مسائل اقتصادی، فردی که بدون لزوم بی گدار به آب نمی زند. منطقی و مونس و یاری بی نظیر در زندگی به شمار می روید.
(26 تیر تا 4 مرداد) ( 25 دی تا 3 بهمن) درخت سرو ( اعتماد به نفس)
فردی با توان و قدرت فوق العاده، کسی که می داند چطور خود را با شرایط مختلف در زندگی وفق بدهد.هدیای غیر منتظره را دوست دارد و از سلامتی بدنی برخوردار است. خجالتی نیست و اعتماد به نفس دارد. سخنرانی برجسته، فردی مصمم و با اراده، کمی عجول و بی طاقت و دوست دارد که دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد. با استعداد، سخت کوش و اغلب خوش بین است و قادر است سریع تصمیم بگیرد.
(15 تا 24 اردیبهشت) ( 12 تا 21 آبان) درخت شاه بلوط ( درستکاری)
هیکل و اندامی خارق العاده، پرابهت، حس عدالت خواهی بالا، یک طراح و سیاستمدار است. به راحتی آزرده خاطر می شود. بسیار حساس، کوشا، گاهی اوقات برتر از دیگران عمل می کند و گاهی در ارتباطات خود با سایرین سوء تفاهم برایش بوجود می آید. خانواده مدار و از لحاظ فیزیکی روی فرم است.
(14 تا 23 مرداد) ( 9 تا 18 بهمن) درخت سدر ( وفاداری)
فردی قوی، عضلانی، انعطاف پذیر، کسی که آنچه زندگی به اجبار به او می دهد می پذیرد و اما لزوماً آن را دوست ندارد. سعی می کند ساده و خوش بین باشد.دوست دارد از نظر مالی مستقل عمل کند. مهربان و عاطفی، از تنهائی متنفر، با وفا و گاهی اوقات هم به زودی عصبانی می شود. با احتیاط، تحصیل علم و دانش و کمک به دیگران را دوست دارد.
(16 تا 25 تیر) ( 12 تا 24 دی) درخت نارون ( بزرگواری)
قیافه و ظاهری خوب دارد و در پوشیدن لباس خوش سلیقه است. تقاضا و خواسته های او در حد اعتدال است. کم ادعا است و اشتباهات را فراموش نمی کند. با نشاط و سرزنده است و دوست دارد راهنمایی بشود اما نه اینکه از دیگران اطاعت کند. شریکی درستکار و با وفا و دوست دارد برای سایرین تصمیم بگیرد. بزرگوار و نجیب، سخاوتمند و شوخ طبع و فردی کارآمد است.
( 14 تا 23 خرداد) ( 12 تا 21 آذر) درخت انجیر ( حساسیت)
فردی مستقل، درستکار، با وفا که از ضد و نقیض گویی و بحث متنفر است. زندگی و دوستانش را دوست دارد. از بچه ها و حیوانات لذت میبرد. اجتماعی و شوخ طبع است و دوست دارد که بعد از ساعت های طولانی کار سخت استراحت کند و از استعداد هنری و هوش بالایی برخوردار است.
(5 تیر تا 15 تیر) ( 2 تا 11 دی) درخت صنوبر ( رمز و راز)
فوق العاده با سلیقه است و نمی تواند تنش و فشار عصبی را تحمل کند. زیبایی را دوست دارد. گاهی افسرده می شود. سرسخت و لجباز است و به همان نسبت که دوست دارد نزدیکان خود را حمایت و مراقبت کند با افراد غریبه هم به همان شکل رفتار میکند. نسبتاً کم ادعا، سخت کوش، با استعداد، فداکار، دور از خودپسندی و فردی که دوستان زیادی دارد و بسیار قابل اعتماد است.
( 24 شهریور تا 3 مهر) ( 22 تا 30 اسفند) درخت فندق ( خارق العادگی)
جذاب و گیرا، شوخ طبع، بسیار فهمیده و فردی که می داند چطور روی دیگران تأثیر ماندگار داشته باشد. در امور اجتماعی، فعال، مردمی و اغلب اوقات دمدمی مزاج، درستکار، کمال گرا و در رعایت عدل و انصاف قاضی خوبی است.
( 13 تا 22 شهریور ) ( 11 تا 21 اسفند) درخت لیمو ترش ( شک و تردید)
یا هوش و سخت کوش است و آنچه را زندگی به او می دهد می پذیرد. البته بعد از آنکه سعی می کند شرایط بد را به خوب تغییر بدهد. از فشارهای عصبی نفرت دارد. از مسافرت و تعطیلات کوتاه لذت میبرد. ممکن است خشن به نظر بیاید اما واقعاً روحی لطیف دارد. همیشه آماده جانفشانی برای افراد خانواده و دوستان است. بسیار بااستعداد است اما برای استفاده و بهره بردن از آنها باید زمان پیدا کند. خصلت رهبری بالایی دارد و فوق العاده وفادار است.
( 4 تا 13 خرداد) ( 2 تا 11 آذر) درخت ممرز ( خوش سلیقگی)
زیباست و به اوضاع و احوال و ظاهر خود توجه دارد. خوش سلیقه و فداکار است وزندگی را تا جایی که ممکن باشد راحت می گیرد. زندگی را به سوی منطق و انضباط سوق می دهد. به دنبال مهربانی و تقدیر از دوستان است. تصمیم گیری برای او سخت است و فردی بسیار قابل اعتماد به شمار می رود.
( 11 تا 20 فروردین) ( 14 تا 23 مهر) درخت افرا ( استقلال فکری)
فردی معمولی نیست و سرشار از تصور و خلاقیت و ابتکار، خجالتی و تودار، بلندپرواز و مغرور است. متکی به نفس، به دنبال تجارب جدید و گاهی عصبی است اما حافظه و ذهنی قوی دارد و به آسانی یاد می گیرد و همیشه می خواهد اثری خوب روی دیگران داشته باشد.
( 23 شهریور) درخت زیتون ( عقل)
عاشق مهربانی و رأفت، منطقی و متعادل است و از خشونت دوری می کند. بردبار و شکیبا،با نشاط و سرزنده، آرام و عادل است و قلبی رئوف و مهربان دارد. از هرگونه بخل و حسادت دوری می کند. عاشق مطالعه است و از معاشرت با افراد آگاه و فرهیخته لذت می برد.
(24 مرداد تا 2 شهریور) ( 19 تا 30 بهمن) درخت کاج ( صلح وآشتی)
عاشق مصاحبت و شرکت در گفتگوهایی است که به توافق منجر بشود. باید در زندگی آرامش داشته باشد. عاشق کمک کردن به دیگران است و تخیلی پویا دارد. دوست دارد شعر بسازد و به مد علاقه ندارد. همیشه ملاحظه دیگران را می کند. با همه خیلی دوستانه رفتار می کند. احساسات لطیفی دارد و به عاطفه و اطمینان خاطر نیاز دارد.
( 1 تا 14 اردیبهشت) ( 5 تا 13 مرداد) ( 4 تا 8 بهمن) درخت سپیدار (تردید و عدم ثبات)
جذاب به نظرمی آید. با استعداد است.اما اعتماد به نفس بالایی ندارد. در مواقع لزوم بسیار شجاع است و به مهربانی و جوی خوشایند نیاز دارد. بسیار مشکل پسند و غالباً تنها است و طبعی هنرمندانه دارد. هماهنگ کننده خوبی است و به فلسفه علاقمند است. در هر موقعیتی قابل اعتماد است و به طور جدی در امور مشارکت دارد.
( 1 تا 10 فروردین) ( 4 تا 13 مهر) درخت زبان گنجشک ( حساسیت)
سرشار از جذابیت، با نشاط و سرزنده است و دوست دارد توجه دیگران را به خود جلب کند. عاشق زندگی، فعالیت و حتی پیچیدگی ها است. مستقل، خوش سلیقه، پراحساس،یار و هم صحبتی خوب است. کسی که تمایل به عفو و گذشت ندارد.
(21 تا 31 فروردین) ( 24 مهر تا 11 آبان) درخت گردو ( اشتیاق و شور)
نجیب و با دید وسیع نسبت به جهان، خودجوش و بلندپروازی او نامحدود است. فردی غیرقابل انعطاف، شریکی استثنائی اما بدقلق است. همیشه مورد علاقه نیست اما اغلب تمجید و تحسین می شود. مدیر و باهوش، بسیار پر حرارت اما گاهی اوقات مغرور است.
( 3 تا 12 شهریور) ( 1 تا 10 اسفند) درخت بید مجنون ( اندوه)
فردی که دوست دارد از فشارهای روحی دور باشد. زندگی خانوادگی را دوست دارد و سرشار از امید و رؤیا است. جذاب،بسیارمهربان،عاشق زیبایی، با استعداد زیاد در موسیقی، عاشق سفر به نقاط غیرمعمول،خستگی ناپذیر، غیرقابل پیش بینی، درستکار و فردی که می تواند تحت تأثیر قرار بگیرد اما نه هنگامی که در تنگنا باشد. حس ششم خوبی دارد و عاشق خنداندن دیگران است.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:49 - 0 تشکر 376517

خودشناسى:شخصیت شناسى با اشكال هندسى
شاید شما هم جزو افرادى هستید كه در دوران تحصیل درس هندسه برایتان هیچ جذابیتى نداشته و احتمالاً از شنیدن نام آن بیزارید ولى چند لحظه این موضوع را فراموش كنید. بعد ساده ترین اشكال هندسى را به خاطر بیاورید؛ مربع، مستطیل، مثلث، دایره و منحنى. سپس خیلى سریع و بدون اینكه زیاد به مغزتان فشار بیاورید شكلى را انتخاب كنید كه بیشتر از همه مى پسندید. در حقیقت یك تست روانشناسى پیش روى شما قرار دارد كه با توجه به انتخابتان بسرعت نشان مى دهد شما در زندگى چه جور آدمى هستید و در چه مشاغلى احتمال موفقیتتان بیشتر است!
مربع
افرادى كه شكل مربع را انتخاب مى كنند كسانى هستند كه در یك محیط پایدار بیشترین احساس آرامش را دارند و مسیر كارهایشان كاملاً واضح است. چنین اشخاصى محافظه كارند و دوست دارند همه چیز مرتب و منظم باشد.
وظیفه شناس هستند و اگر كارى را به آنها محول كنید آنقدر روى آن وقت مى گذارند تا تمام شود، حتى اگر كارى تكرارى و طاقت فرسا باشد و مجبور شدند به تنهایى آن را انجام دهند.
مستطیل
اصولگرایى مشخصه بارز این افراد است. آنها نیز نظم و ترتیب را دوست دارند ولى آن را بیشتر از طریق سازماندهى هاى دقیق اجرا مى كنند.
این امر سبب مى شود كه راه هاى مناسبى را انتخاب و همه قواعد و مقررات را بررسى كنند. اگر وظیفه اى را به این اشخاص محول كنید ابتدا آن را به خوبى سازماندهى مى كنند تا اطمینان یابند كه بطور اصولى اجرا خواهد شد.
مثلث
اشخاصى كه شكل مثلث را انتخاب مى كنند هدف گرا هستند. آنها از برنامه ریزى قبل ازانجام كارها لذت مى برند و به طرح موضوعات و برنامه هاى بزرگ و بلند مدت تمایل نشان مى دهند، اما ممكن است جزئیات را فراموش كنند.
اگر كارى را برعهده آنها بگذارید ابتدا هدفى را براى آن تعیین و سپس با برنامه ریزى كار را آغاز مى كنند.
دایره
چنین افرادى اجتماعى و خوش صحبت هستند، هیچ لحن خشنى ندارند و امور را به وسیله صحبت كردن درباره آنها تحت كنترل خود در مى آورند. ارتباطات اولین اولویت انها در زندگى است.
مطمئن باشید كه اگر وظیفه اى به آنها محول شود آنقدر درباره آن صحبت مى كنند تا هماهنگى لازم ایجاد شود.
منحنى
خلاقیت در این قبیل افراد موج مى زند و اغلب اوقات كارهاى جدید و متفاویت را ارائه مى دهند. نظم و ترتیب برایشان كسالت آور است و اگر تكلیف را براى آنها در نظر بگیرید ایده هاى خوب و مشخصى را براى آنها ابداع مى كنند.
به طور كلى افرادى كه سه شكل اول یعنى مربع، مستطیل و مثلث را انتخاب مى كنند در جهت مسیر ویژه در حركت هستند و كارها را به طور منطقى و اصولى انجام مى دهند ولى ممكن است خلاقیت كمى داشته باشند.
اما گزینش دایره و منحنى نشان دهنده خلاقیت و برون گرایى است. چنین افرادى به موقعیت هاى جدید وسایر افراد دسترسى پیدا مى كنند ولى چندان اصولگرا و قابل اعتماد نیستند.
كاربرد تست
این تست براى ارزیابى افراد نسبت به موقعیت شغلى شان كاربرد دارد و یا به منظور پى بردن به این نكته كه اشخاص مختلف تا چه حد مى تواند با هم كاركنند. اگر شما بشدت علاقه مندید كه یك كار خاص و اصولى را انجام دهید یك فرد مربع دوست مى تواند همكار خوبى برایتان باشد.
همچنین اینگونه افراد براى كار در دوایر حسابرسى هم كاملاً مناسبند.
اگر كارها نیاز به سازماندهى گروهى داشته باشد مثلث دوستان در پیشبرد فعالیت ها موفق خواهند بود. این افراد مى توانند مجرى خوبى باشند چون اهداف را مشخص و اطمینان مى یابند كه دستیابى به آنها ممكن است.
براى هر نوع ارتباطات حضورى افرادى كه دایره را انتخاب مى كنند، بهترین هستند. آنها مى توانند یك كارمند خوب، مسؤول پذیرش یا فردى باشند كه به مشتریان خود خدمات مناسبى را ارائه مى دهند.
بالاخره افرادى كه شكل مورد علاقه شان منحنى است همیشه ایده هاى تازه دارند و به طور مثال براى كار در شركت هاى تبلیغاتى مناسبند.

سه شنبه 26/7/1390 - 18:50 - 0 تشکر 376518

خود را آن‌چنان که هستید بپذیرید.
امروز بسیاری از زنان، واقعیت موجود خودشان را باور ندارند، بسیاری از آنها در رویاهای خود می‌گویند:
«اگر من فقط زیبا بودم، اگر فقط کمی پول داشتم، اگر من با کس دیگری ازدواج می‌کردم، اگر فقط، اگر فقط...» چه زندگی غم‌انگیزی. تنها تعداد محدودی از زن‌ها با مردهای میلیونر ازدواج می‌کنند. فقط شمار اندکی از زنان شبیه به ملکه‌های زیبایی هستند و اگر این آرزو واقعاً برای کسی تحقق یابد، لزوماً او را خشنود نمی‌کند.
شما باید اول خودتان را دوست داشته باشید. اگر خودتان را دوست نداشته باشید، غیرممکن است که بتوانید به دیگران عشق بورزید، زیرا هیچ‌چیز با ارزشی ندارید که به آنها ارائه کنید. علاوه بر این، اگر خود را دوست نداشته باشید، شوهر شما هم نمی‌تواند کاملاً شما را دوست بدارد.
اگر شما می‌توانید خود را عوض کنید، پس این کار را انجام بدهید، ولی اگر قادر نیستید، لااقل خود را به‌عنوان یک آفریده ارزشمند خداوند قبول کنید و هدف خداوند را از آفرینش خود و مأموریت خویش را در عالم هستی دریابید.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.