انشالله در این تاپیک بتوانیم اصول اولیه سرودن را بیاموزیم
عزیزان سروده های خود را در این تاپیک بیاورید تا اساتید شعر و قلم در مورد آن نظر دهند و اگر ایراد وزنی و عروضی داشت برطرف نمایند
کل آیتم ها 87
سرودن را با آموزش اوزان عروضی آغاز می کنیم
اگر موافقید ادامه بدم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد
ممنون
این کلاستون پرسش کلاسی و امتحان و این چیزا که نداره؟؟!!
در هر صورت بنده آماده و موافقم
باز هم تشکر
روزهاتان پرتقالی باد!
یاعلی
من یک شعری گفتم تقریبا جزء اولین ها هست لطفا بگید چگونه شعر بگم؟روی گل را دیده ای ، یا نه! زهرا را ببینماه رخ ، در چادر افکنده زهرا را ببین**************************ای که از حسن و جمال فاطمه نا آگهیروی برگردان به سوی کوثر و زهرا ببین**************************یک طرف خصم لعین و یکطرف زهرای دینیک طرف دنیا ببین و یک طرف زهرا ببین**************************درب را آتش زدند و بعد از آن هم حمله ایپهلوی زهرا شکست و حزن مولا را ببین**************************کوچه های تنگ و آن خصم لعینصورت نیلی ببین و صورت زهرا ببین**************************کودکانش سخت دور مام خود بگرفته اندفاطمه گوید بیآ ! ، فضه بیا زهرا ببین
فاطمه الزهرا
مرکز اطلاع رسانی رزم انتظاران
اعجازهای ذکر(یالثارات الحسین)
سلامبا اوزان عروضی موافقم فقط بدیش اینه که نمی دونم عروضی چیهموفق باشید
عروض:عروض بر وزن فعول ، کلمه ای است که در معنی اسم مفعول به کار می رود و شعر را بر آن عرضه کنند تا موزون و ناموزون از هم بازشناخته شوند. عروض یکی از علوم ادبی است که موضوع بحث در آن وزن شعر می باشد. از لوازم شعر فارسی ضرب و آهنگ می باشد و بدون ضرب و آهنگ که مندرج در وزن و در ساختار شعر است، شعر واقعیت خود را از دست می دهد.
واج:کلمه از بخش های کوچک تری به نام حرف تشکیل می شود. در شعر سنتی ما، بر خلاف قافیه، در وزن شکل ملفوظ حرف اهمیت دارد که به آن واج می گویند.به عنوان نمونه خواهر به صورت خاهر خوانده میشودواج به دو قسمت تقسیم می شود : صامت و مصوتمصوت های زبان فارسی به دو گروه کوتاه و بلند تقسیم می شوند:مصوت های کوتاه که همان« –َ » ، « –ِ »، « –ُ » به عنوان مثال : دَر، بَر، سَرومصوت های بلند : « آ » ، « او » ، « ای» به عنوان نمونه : را ، بوو صامت ها که در زبان فارسی 23 صامت داریم:ء (= ع) ، ب ، پ ، ت (= ط) ، ث (= س، ص) ج ، چ ، ح (= ه) ،خ ، د ، ذ (= ز، ض ، ظ) ر ، ژ ، ش ، غ (= ق) ف ، ک ، گ، ل ، م ، ن ، و ، ی
هجا:هر هجا عبارت است از تلفظی که با هر ضربه ریه، از دهان ما خارج می شود.(همان بخش کردن در دبستان)اگر حرف«ب» و «ر» به هم پیوسته شوند کلمه«بر» را ایجاد می کنند. پیداست که بیان این کلمه مستلزم اختلاط مصوت با آن است. به این ترتیب«بر» به صورت کلمه قابل بیان نیست مگر آن که مصوتی بر آن وارد شود، مثلا بَر. پس آوا و سکون در کلماتند که باعث خوانده شدن آنها می گردند و مجموعه ترکیب یک مصوت با یک یا دو یا سه صامت را هجا می نامند.
تا نکات بعد اگه موافقید نظر بدین
سلامبله که موافقیمواج و هجا رو که ... مثلا یه واج آرایی می گم که بدونید متوجه شدمقیامت قامت ای قامت قیامت/قیامت کرده ای با قد و قامت/ موذن گر ببیند قامتت را/به قد قامت بماند تا قیامتدر مورد عروضی هم یادم اومد همون که مثلا میگن این شعر بر وزن فعولن فعولن و... اما وزناشو نمی دونم باید حفظشون کنیم یا ساختگی هم میشه؟