الحَمدُ لله الَّذی جَعَلَ الحَمدَ مِفتاحاً لِذِکره
سپاس خداوندی را که ستایش ذات بیچون خود را کلید ی بر
گنجینه ذکر و یاد خود قرار داد
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ
وَهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اول و آخر و پیدا و پنهان اوست و هم او به همه ی امور،
عالمِ و داناست
باطن هر چیزی تا به
مرحله ی ظهور نرسد محسوس نیست .
مثل باطن و استعداد
دانه ای که تا نروید و ظهور پیدا نکند دیده نمی شود .
کثرت در ظاهر است و
وحدت در باطن است . درخت ، یکی است و میوه ها ، ظهور کثرت است از درخت .
کثرتها بستگی به
یکتایی حضرت حق دارند . وحدت یعنی یکتا بودن خالق ، کثرت در لباس وحدت ظهور می کند
. علم تمام کثرتها در باطن و نزد صاحب ولایت کلّیه اِلهیّه است که امروز وجود مقدس
امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می
باشد . لذا امیرالمومنین (علیه السلام ) فرمودند
: " من تمام شیعیان ودشمنانم از اوّل تا آخِرِ دنیا می شناسم "
امام
صادق (علیه السلام ) نیز می فرمایند : " ما اهلبیت ، شیعیانمان را می شناسیم آنچنان که مردی اهل خانه اش
را می شناسد " (1)
باطن شناسی علمی است
که خداوند به هرکه بخواهد اعطا می کند . البته تا نفس مُزَکّا نباشد باطن شناسی
میّسر نیست یعنی نفس انسان باید واجد فضائل اخلاق و فاقد رذائل آن شده باشد تا
لایق این عطیّه خداوندی گردد .
ذات اقدس احدیّت در
خفا و ظهور ، کمال دارد . او در ذات و صفات یکتاست . خورشید ، یکی است ، ولی
ظهور و تابش نور آن کثرت
دارد . موجودات به نور خورشید
دیده می شوند ولی کثرت موجودات
دلیل بر وجود چند خورشید برای دیدن آنها نیست .
1368jamal : منبع
بعضی موجودات کثرتشان
باعث خفای آنها می شود . مثل خود خورشید . کثرت نور خورشید در روز ، به علت روشن
بودن همه جا ، باعث غفلت از وجود خورشید می شود ، لذا هیچکس نمی گوید من فلان چیز
را به نور خورشید می بینم ، بلکه می گوید
من فلان شیء را می بینم . همچنان که نور آفتاب نشانه ی وجود خورشید است ، وجود
کلیه ممکنات نشانه ی خداست . از اثر پی به موثر و از مصنوع پی به صانع می توان برد
و کمال صنع خدا در وجود محمد (صلی الله علیه و اله و
سلم ) و آل محمد ( علیه السلام ) به
ظهور رسیده که مظهر تامه ی صفات خدایند و
ما خدا را به آنها می شناسیم .
دل اگر خداشناسی همه
در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را
لذا امیرالمومنین (علیه السلام ) می فرمایند : " أنا
الظّاهِرُ ، أنا الباطِنُ ، أنا الأوُّلُ ، أنا الاخِرُ " : من ظاهر هستم ، من باطن هستم ، من اول هستم ،
من آخر هستم .(2)
علی (علیه
السلام ) ، محل ظهور صفت
قدرت و علم خداست ، لذا علی (علیه السلام )
عین الله ، اُذُن الله، و یدالله می شود و امام حسین (علیه السلام ) ثارالله می شود .
و اما شناخت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم ) و آل محمد ( علیه السلام ) نسبت به خدا ، از صانع به مصنوع پی بردن است ،
یعنی برای ایشان ، وجود خداوند دلیل بر وجود ممکنات است ، نه وجود ممکنات دلیل بر
وجود خدا ، و این عالی ترین مرحله ی توحیدی و خداشناسی ، و همان توحید شهودی است
که مختص به این چهارده نور پاک می باشد ، لذا در نزد ایشان ، ذات خدا بر وجود خدا
دلیل است و اینان نیاز به برهان و دلیل دیگری بر اثبات صانع ندارند ؛ چنانچه امیرالمومنین
(علیه السلام ) می فرمایند : " یا مَن دَلَّ عَلی ذاتِهِ بِذاتِهِ
" ای آنکه راهنمایی کند به وجود خود به وسیله ذات خودش .(3)
و یا در جواب این که
آیا شما خدا را به پیغمبر(صلی الله علیه و اله و سلم
) می شناسید یا پیغمبر(صلی الله علیه و اله و سلم ) را به خدا ؟ می فرمایند : پیغمبر(صلی الله علیه و اله و سلم ) را به خدا می
شناسم .(4)
خواص ذکر یا باطن بسیار زیبا برای دانلود کلیلک کنید
منبع : 1368jamal
- بحار الانوار ، ج 26 ، ص 146 ، روایت 25 ، باب 9
- بحار الانوار ، ج 39 ، ص 347 ، روایت 20 ، باب 90
- بحار الانوار ، ج 87 ، ص 339 ، روایت 19 ، باب 13
- بحار الانوار ، ج 3 ، ص 272 ، روایت 9 ، باب 10
- لطفا فونت مطلب را درست کنید من نتونستم