بیراهه
دلائل قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجت قوی
سعدی (مثال و حکم ، دهخد، 2.818).
برای شناخت بیراهه ای بنام[ جدل] و[ مراء]، باید به نوع برخوردهای بحثی میان افراد دقت داشت .
برخی دوست دارند همیشه یک تنه به قاضی بروند.
بعضی می خواهند همواره ، نتیجه بحث ، طبق رای آنان باشد .
عده ای علاقمندند همیشه[ احسنت] بشوند و تحمل نقد و نظر مخالفی را ندارند.
این ، خصلتی جبارانه در مسیر دانش است . جایگاه چنین افرادی که غرور علمی و لجاجت و یکدندگی ،اجازه نمی دهد حرف مخالفی را بشنوند یا بپذیرند، دوزخ است .
امام صادق ( ع ) درباره اینان فرموده است :
[و من العلماء من یذهب فی علمه مذهب الجبابره والسلاطین ، فان رد
علیه من قوله او قصر فی شی ء من امره غضب ، فذلک فی الدرک الرابع من النار] .
معحجه البیضاء، ج 1.129، به نقل از خصال صدوق.
و مگر هدف از فراگیری علم چیست ؟
جدل ، صفت و عمل زشتی است ، هر چند با آیات قرآنی باشد ( البته غیر از موارداستثناء، که بعدا خواهد آمد)
کشمکش های بیهوده در بحث ، نابخردانه است ، هر چند در مسائل اعتقادی باشد.
امام صادق ( ع ) در حدیثی ، ضمن بر شمردن اقسام طالبان علم ، یکدسته را هم کسانی می داند که علم را برای جهل و جدال فکر می گیرند. و می فرماید:
[فصاحب الجهل والمراء، موذ ممار متعرض للمقال فی انددیه الرجال
بتذاکرالعلم وصفه الحلم ، قد تسریل بالخسوع و تخلی من الورع ، فدق الله الله من هذا خیشومه و قطع منه حیزومه]... .
الکافی ، ج 1.49، معحجه البیضاء، ج 1.128.
صاحبان نادانی و جدل ، آزادار دهنده اند و جدالگر، در مجامع مردان ، گفتگواز علم واوصاف حلم می کنند، لباس خشوع به بر می کنند ولی از پرهیزکاری خالی اند، خداوند دماغشان را خورد کند و کمر بندشان را پاره سازد.
بد نیست به تعبیراتی که در مورداینگونه بحث ها و کشمکش های لفظی و جدال های مناقشه آمیز بیان شده اشاره ای کنیم . گر چه بیشتراینها بار منفی دارد واز شیوه های ناصحیح است و بر چسب[ بیراهه] دارد،اما بعضی هم حالت عادی در بحث است .
عباراتی ازاین دست :
مباحثه : کاوش برای یافتن چیزی در خاک .
منازعه : کشمکش .
مشاجره : جر و بحث و منازعه .
مشاده : گفتگوی شدید.
مشاره : مخاصمه .
مخاصمه : کشمکش و مجادله خصومت آمیز.
مناظره : بحث و نظر در آراء.
مجادله : گفتگو بر سبیل غلبه بر خصم .
محاجه : مباحث و حجت آوردن در بحث .
مفاوضه : گفتگو.
مبارزه : برآمدن ، جهت غلبه (در میدان جنگ ).
مباهله : یکدیگر را لعن کردن و وانهادن (در منازعات مذهبی ).
معادات : دشمن و مخاصمه .
ممارات : پیچیدن با خصم ، برای زمینه زد او. بحث در موضوع مورد شک .
ملاحات : منازعه شدید، به نحوی که هر کدام بخواهد دست طرف را بکند. (دراصل ، لحی : کندن پوست درخت ).
مراء: نشان دادن ، وانمود کردن چیزی بر خلاف عقیده خود.
مراء: مخاصمه درامور مشکوک ،اصلش ، دست کشیدن به پستان شتر برای دوشیدن شیر. و مراءاخص از شک است .
و ... تعبیرات دیگری مشابه اینها.
بحث از[ جدل] و[ مراء] در همین راستا قابل دقت است .