• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 5233)
دوشنبه 16/11/1391 - 13:13 -0 تشکر 587419
پیامهای کوتاه ( پیامهایی از کتاب معراج السعاده)

سلام 


انشالله در این مبحث پیامهایی از کتاب ارزشمند معراج السعادة اثر مرحوم نراقی قرار می گیرد. 
این پیامها از سخنرانی استاد گرانقدر سرکار خانم بروجردی مدیر حوزه علمیه امام رضا علیه السلام توسط دوست عزیزم زهرا سادات موسوی استخراج شده است.




کوتاه بودن این پیامها کمک می کند تا همه کاربران حوصله مطالعه و توجه بیشتر در آنها را داشته باشند. 

پس بیایید این کتاب مفید را با هم مروری کنیم. 
این روزها روزهایی است که شدیدا همه ما به این معارف الهی نیاز داریم. 


همراه باشید 




خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 31/2/1392 - 10:45 - 0 تشکر 605117



  • جزع وفزع وشکایت هردو مولود جبن هستند.



  • تفریط قوه شهویه خمودگی است.



  • فرد حکیم در عقاید خود ثابت قدم است.



  • طمئنینه از آثار حکمت است.



  • شخص ترسو خود را با انگیزه غلط در معرض هلاکت قرارمی دهد.



  • اگر کسی راحت با حیوانات درنده ارتباط بر قرار میکند ونمی ترسد فکرنکنید این فرد شجاع است ، بلکه طبیعتش به این عمل عادت کرده است.



  • از نظر آقای نراقی شجاع حقیقی کسی است که افعال او از روی عقل صادر می شود.



  • اگر همّ کسی حفظ نام ونسبش ظاهریش باشد شجاع نیست.



  • در گرفتاریهای مختلف تشویش و اضطراب بر فرد شجاع حاکم نمی شود.



  • به میزانی که انسان پیوست با امام زمانش داشته باشد سخت ترین امور برای او آسان میشود.



  • حکما می گویند :تحصیل مال حلال همانند بالا بردن سنگ به بالای کوه است ولی خرج کردن آن همانند رها کردن همان سنگ از بالای کوه است .

  • خدا در همین نزدیکی است
    سه شنبه 31/2/1392 - 10:48 - 0 تشکر 605118


  •  لازمه تهذیب اخلاق کسب ملکه عفت است.



  • مرگ نقل و انتقال خارج از اختیار انسان است .



  • به نظر مرحوم نراقی طب حقیقی علم اخلاق است.



  • اخلاق دو شاخه دارد کسب فضائل و دفع رذائل.



  • گوش را از شنیدن بدیهای افراد مبرا کنید.



  • مصاحبت با خوبان انسان را خوب می کند ، زیرا طبع انسان دزد است و آنچه را مکرر از طبع دیگران می بیند اخذ می کند.



  • در نهج البلاغه به ما آموزش میدهند؛( ان لم یکن حلیما فتحلم )اگر حلیم نیستی خودت را به حلیم بودن بزن .



  • همراهی با خوبان موجب زیاد شدن فضائل اخلاقی در انسان می شود.



  • گرایش به بدی همانند سر پایین رفتن آسان است ، اما کسب فضائل یعنی سربالایی رفتن .



  • برای انجام هر کاری در آن تأمل کنید ودر صورت صدور کار نامناسب از شما خود را ادب کنید.





  • خدا در همین نزدیکی است
    سه شنبه 31/2/1392 - 10:49 - 0 تشکر 605119


  • برای تهذیب نفس اول خود را ملامت وسرزنش کنید دوم خلاف خود را توجیه نکنید سوم اموری که برای شما سخت است انجام دهید.






  • اولین بیماری فرد غافل، کسالت است.



  • خود پسندی نقص است .



  • توجه به هردو(کسب کمال و دنیا ) به یک اندازه ممکن نیست.



  • اگر انسان خودرا ادب نکند در گرفتاری ها ادب می شود.



  • اجتناب از چیزهایی که شهوت ، غضب و شیطنت افراد را تحریک میکند برای تهذیب نفس مؤثراست.



  • نگذارید محرک های شهوانی ازراه دیدن و شنیدن برشما وارد شود .



  • یکی از راههای پیشرفت در کمالات راضی نبودن از خود است.



  • نادیده گرفتن عیوب ثمره خودپسندی است .


  • خدا در همین نزدیکی است
    سه شنبه 31/2/1392 - 10:58 - 0 تشکر 605121


    معراج ص 43 تا ص45      





    توجه به عیوب خود،ما را از دیدن عیوب مردم باز نگه میدارد .


    اگر انسان اعمال خود را حمل بر صحت کند گویا خودش را فریب داده است .


    اگردوست صمیمی شما از عیوب سالم باشد بادیدن محاسن او واقف به عیوب خود می شوید


    آقای نراقی می گویند؛ عاقل کسی است که اگر دشمنش عیب او را گفت سعی در برطرف کردن آن عیب می کند .


    از آدمها یا عمل حسن صادر می شودیا قبیح ،آنها را آیینه عیوب خود کنید.


    بیماری های نفسانی به جهت عدم اعتدال سه قوه است.


    افراط در قوه عاقله مانند فکر کردن در مورد عالم مجردات است که کیفیت فکررا ناسالم و پست می کند.


    اگرمیل فرد به اموری باشد که کمال آفرین نیست مثل کهانت و شعبده بازی قوه عاقله اش از نظر کمیت دچار افراط شده و به کیفیت او صدمه وارد شده است .


    نبودغیرت دینی تفریط درقوه غضبیه است.


    افراط قوه شهویه مثل ؛ میل زیاد به غذا و تفریط آن نبود میل به غذا.


    آقای نراقی می فرمایند ؛اسباب بیماری نفسانی سه چیز است 1.نفسانی 2. خارجی3. جسمانی


    1.نفسانی یعنی مادر زادی ، مثلا فردی ،آیکیو و هوشش پایین است یا ازآن طرف پیش فعال هست .


    2.مادر زادی نیست ،اسباب خارجی باعث شده است که فرد دچار مشکل شود ،مثلا دیدن یک فیلم ،یاشنیدن سخنرانی آدم های خلاف دیدنی ها و شنیدنی ها و خواندنی ها ،از اسباب خارجیه هستند .


    3.اسباب جسمانیه : فرد بد اخلاقی نیست ولی مریض است مشکل اخلاقی پیدا کرده است.


    قدم اول در درمان بیمارهای اخلاقی وارد کردن ضد آن است ، مثلا فردی می بیند بخیل شده است فوری صدقه دهدتا صفت بخیل بودن او رد شود . 







    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 6/3/1392 - 12:24 - 0 تشکر 606493


    ص 46 تا ص 50                                                     


    توصیه آقای نراقی ؛ در مسائل سلوکی باید به کارشناس مراجعه شود.


    ثمره قرارگرفتن قوه عامله زیر نظر قوه عاقله عدالت است.


    اعتدال بین سه قوه {قوه شهویه ،قوه غضبیه، قوه عقلیه } فرد را عادل میکند.


    فرد عادل دارای همه کمالات است.


    آقای نراقی می فرمایند ؛ در حقیقت عدالت یعنی تمام برتری های اخلاقی و همه کمالات در یک وجود جمع شود. 


    عدالت عین کمال است.


    عکس عدالت  ظلم است که عین نقص می‌باشد.


    صفت عدالت، غبار نزاع وجدل را میخواباند.


    یکی از خواص عدالت الفت بین امور است.


    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 6/3/1392 - 12:25 - 0 تشکر 606494




    هیچ گاه افراد عادل باهم نزاع ندارند زیرا همه یک حرف را می زنند.


    اگر بین  پیامبران علی رقم اینهمه  کثرت هیچ اختلافی نیست زیرا حرف حق یکی است .


    کار عدالت  این است که همه چیزرا از افراط و تفریط به اعتدال برمی گرداند آنگاه نزاع و جدالی نیست.


    "اهدنا الصراط المستقیم"طریقه اعتدال است که نه افراط و نه تفریط در آن حاکم است.


    آقای نراقی معتقدند؛ هر چقدر ما از افراط و تفریط که کثرت است دور تر و به وحدت نزدیک ترشویم ،احتمال فساد در ما کمتر است یعنی احتمال نافع بودن در ما بیشتر است.


    دفع قلوب برای رفتار ناموزون است.


    در تفاسیر ولایی "صراط مستقیم"  ولایت است.


    آقای نراقی می گوید:آن واحد حقیقی که همه باید خودشان را به او نزدیک کنند، هر قدر به او نزدیک شده از افراط و تفریط دور می شوند - خدای سبحان است.


    تمام شرافت ها در اعتدال است.


    هر مسئله ای که از اعتدال خارج شود از زیبایی و شرافت و همچنین از محبوبیت خارج شده است.


    فرد عادل خلیفه خدا بر روی زمین است .


    محبوبیت فرد عادل ازآن خداست زیرا اثر محبوبیت خدا روی خلیفه اش بار  شده است.


    حد وسط هرچیزی از طریق شریعت شناخته می شود. یعنی از طریق قرآن و سنت پیامبر(ص).


    عادل واقعی کسی است که شریعت شناس باشد.


    علت"اطلب العلم من المهد الی الحد"ضرورت شناخت دین است.


    علم به شرع مانع از تکرار جهالت های سابق انسان می شود.









    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 27/3/1392 - 12:42 - 0 تشکر 612276


    معراج ص 51 تا ص 56                                                     
    عدالت بر سه قسم است ؛1.عدالتی که میان بندگان وخالق است.2 . عدالتی در میان مردم است )از بعضی نسبت به بعضی دیگر حاصل می شود)3 . عدالتی که میان زندگان وذوی الحقوق آنها می باشد.


    عدالت نوع دوم ،حقوقی است که مومنین برعهده یک دیگر دارند ، در حدیث نبوی وارد است, هر مومنی نسبت به مومن دیگر سی وظیفه دارد.


    ازجمله این حقوق این است : اگر مومنی عطسه کرد از عطسه او بی توجه عبور نکنید برای او دعا کنید بگویید: «یَرْحَمَکَ الله» و او هم می گوید: «یَغْفِرُ الله لک» خدا تو را مورد رحمت خاصش قرار بدهد.


    عطسه چیزی نیست مهم این است که نسبت به او بی توجه نیستید .


    اگر لطفی از مومنی به شمارسید لطف او را محترم و نعمتش را نیکو حساب کنید.


    اگر مومنی قسمی خورداورا تصدیق کنید ، اجازه ندهید در مقابل شما قسم بخورد به همین جهت تا قسمی خورد بگویید باور کردم یعنی اجازه ندهید از مقدسات دائم برای مقاصد خودش استفاده کند .


    اساس براین است که با مومن دوست باشم این دوستی به معنی صمیمت نیست به این معناست که از ما صدمه وآسیبی و دشمنی به مومن دیگر نرسد .


    معنی دوست بودن این نیست که صمیمیت بین ما و همه مومنین برقرار باشد عمده اخوان اخوان المکاشره هستندیعنی اخوانی که خوش رویی شمارو دیده بد خلقی شمارو نمی بینند .


    وظیفه مومن بر مومن دیگر این است که در هر حال کمک او باشد، مطیع است کمک بر اطاعت و اگر عاصی است کمکبر ترک معصیتش کند . 


    فکر نکنیم دیگران از کمک ما بی نیاز هستند به هر نحوی باید کمک رسانی داشته باشیم .


    هرچیزی که برای خودم دوست دارم برای مومن دیگرهم دوست داشته باشم .


    هرچیزی که به نظر خودم نا پسند است برای اوهم ناپسند بدانم.


    عدالت نوع3؛وظیفه ای که مومنین زنده در مقابل مردگان مومن دارند ، مثلا ذکر خیر او ، صدقه دادن از طرف اموات و دعا کردن برای آنها


    مرحوم نراقی می گویند؛بالاترین میزان سعادت هرفردی این است که عنوان عدالت روی او بار شود.






    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 27/3/1392 - 12:43 - 0 تشکر 612278


    عدالت ، میانه روی در امور ظاهری و باطنی است.


    عمل امر ظاهری است وعلم امر باطنیست .


    اگراهل یادگیری بدون اجرای صحیح هستید یا اهل عمل هستید بدون یاد گیری، ظالم و منحرفید .


    پیامبر صلی الله علیه و اله می فرمایند : «قَصَمَ ظَهرى اِلّا رَجُلان:عالِمٌ مُتِهتّك وَ جاهلٌ مُتنَسّك» دو نفر پشت من راشکستند یک «عالم متهتک» كه یاد می گیرد و اجرا ندارد و «جاهل متنسک» جاهلی که هیچی نمی داند ولی عباداتش راخوب انجام می دهد .


    عالِمٌ مُتِهتّك وَ جاهلٌ مُتنَسّك هردو به شریعت ضربه وارد می کنند .


    دید زیبایی را مرحوم نراقی به ما می دهند که اولین مرحله عدالت جمع بین علم و عمل و ظاهر وباطن است.


    اول باید خود فرد عدالت داشته باشد تا بتواند بین دیگران عدالت بر پا کند.


    اگر انسان جامع بین علم و عمل نباشد نمی‌تواند مجری عدالت درجامعه باشد .






    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 27/3/1392 - 12:44 - 0 تشکر 612279


    علم بی عمل موجب عقوبت و خسارت است .


    در قیامت هفتاد لغزش جاهل مورد مغفرت قرار می گیرد امااز یک لغزش عالم خدا صرف نظر نکرده است .


    به عالِمی که اساسش بر عمل کردن نبوده است سخت گیری می شود.


    عمل بدون علم به تعبیر نراقی زحمتی بی‌فایده است زیرا روح عمل، علم است.


    عمل بی علم مثل جسد بی روح است ،زیرا عملی مفید است که بر مبنای معرفت باشد.


    عمل بی معرفت مثل عمل خوارج است،اهل عمل بودند ولی در مقابل امامشان ایستادند .


    جریان عدل دروجود فرد توجه به علم و عمل است .


    عملی که باطنش نازیباست مثل عجوزه دیو سیرتی است که لباس عروس را بر تن کرده و آرایش فوق العاده ای کردهاست.


    عملی که باطنش زیبا ولی ظاهر نازیبا داردخلاف عدالت وظلم است.








    خدا در همین نزدیکی است
    دوشنبه 27/3/1392 - 12:45 - 0 تشکر 612281


    عدالت در علم ، شامل علوم باطنیه و علوم ظاهریه می شود.


    ظلم در علم دونوع است : 1. بها دادن به علوم ظاهری ، بدون توجه به علوم عقلانی و باطنی 2. بها دادن به علوم عقلانی و باطنی بدون توجه به علوم ظاهری .


    توصیه آقای نراقی این است که اگر می خواهید جامع بین علوم عقلی و نقلی باشید باید در هر دو حدمیانه را انتخاب کنید نه تمام توجه به علوم ظاهری نه تمام توجه به علوم باطنی .


    شریعت انسان رااز هر گونه افراط و تفریط درعلم و عمل دور نگه می دارد.


    برای اجرای عدالت در خارج آقای نراقی مقدمه ای ذکر کرده می فرمایند که: اگر عقل بر ما حاکم شد ما عادلیم یعنیتمام قوای ما سرجای خودش قرار می گیرد.


    اصل عدالت حکومت عقل بر انسان است .


    آقای نراقی عقل را خلیفه باطنی دانسته همان طور که در روایات آمده است که در حقیقت عقل پیام حق را به ما میدهد و گویا جانشین خدا در وجود ماست .


    اگر عقل بر وجود ما حاکم شد اجازه نمی دهد بین قوا اختلافی حاکم شود .


    کار عقل سازش بین قواست .


    اولین قدم در مسیر سلوک حاکمیت بر نفس است.










    خدا در همین نزدیکی است
    برو به انجمن
    انجمن فعال در هفته گذشته
    مدیر فعال در هفته گذشته
    آخرین مطالب
    • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
      آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
    • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
      جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
    • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
      خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
    • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
      پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
    • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
      اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.