دو قطعه شعر به مناسبت عید غدیر
عید ولایت:
تبریک بر اهل ولا عید ولایت آمده در موضع خم غدیر شیرین حکایت آمده
چشمان خصم مرتضی امروز نابینا شود وحی خدا قول رسول اندر حمایت آمده
گوید خدا در روز خم کامل نمودم دین خود نعمت تمامی گشته و روز رضایت آمده
گوید فراز منبری باب گرام فاطمه مردم ز بعد من علی بهر امامت آمده
یارب حبیبش دار تو هر کس که دارد حب او خصم تو باشد آن کسی کو بی رضایت آمده
امروز باشد شادی اولاد زهرای بتول عیدی ز مهدی کن طلب او با عنایت آمده
ای شافع روز جزا مولا علی مرتضی اشفع لنا نزد خدا وقت رعایت آمده
***
حج آخر
در هجده ذیالحجه و سال ده هجری
آخر حج پیغمبر ما جان جهان شد
در وادی زیبای غدیر آن شه والا
مأمور به ابلاغ یکی سر نهان شد
منبر ز جهاز شتران گشت مهیا
از امر خدا ختم رسل شاد بر آن شد
همراه نبی بود علی بر سر منبر
دستش بگرفت احمد و مشغول بیان شد
هر کس که منم سرور و مولای زمانش
این گونه علی سرور او در دو جهان شد
یا رب تو محب باش محبان علی را
دشمن شو کسی را که بر او خصم عیان شد
از بعد سخنرانی آن مظهر اسلام
هر کس شتابان به ره بیعتیان شد
این واقعهٔ خم غدیر است عزیزان
محکم سندی شیعه ترا خط امان شد
اسماعیل تقوایی