آیا در پذیرش تفکر و مبانی شیعی، بن بست های فرهنگی برای زنان خارج از کشور یا ایرانیان مقیم کشورهای دیگر وجود دارد؟
خیر، هر مطلبی به طور صد در صد جذب می شود و این را به طور قاطع می گویم.در این سفرها انگار آنها کویر بودند و مطالبی که بیان می شد باران .
سئوال ها و مسائل، علمی است و استقبال وصف ناشدنی است که نمونه آن در ایران کم است، نه فقط نسبت به برنامه ما، در آنجا یکی دو شبکه ایرانی کار می کند که این شبکه ها به طور ملال آور از صبح تا عصر سخنرانی پخش می کنند، اما یکی از جذاب ترین و پر بیننده ترین برنامه ها برای مردم آنجاست.
مسائلی مثل تفریح ها، سرگرمی ها، شو ها، برنامه های مختلف موزیکال و چیزهایی از این قبیل، تشنگی آنها را برطرف نمی کند، آنها تشنه دانستن هستند، غربت و تنهایی ها و عوامل روانشناسی دیگر که به آن ضمیمه می شود باعث ایجاد یک حس خودمانی برای هر حرف اسلامی -ایرانی در آنها می شود و در نتیجه به سمت جذب آن می روند. حتی ما استقبالی که در امریکا داشتیم در کشورهای اسلامی نداشتیم. یعنی اصلاً زمینه های پس زدن در آنجا نیست، فقط باید حرف کلیشه ای نباشد. حرف مفید باشد. نکته داشته باشد و واقعاً سعی شود که دلسوزانه و مشتاقانه مسائل اسلامی را تبیین کند.
در اینجا ذکر یک نکته که در کشور لبنان قابل توجه بود؛ خالی از لطف نیست و آن نشست مسالمت آمیز مسلمانان و غیر مسلمانان، نشست نسبتاً مسالمت آمیز شیعه ها و سنی ها و ملتزمین و غیر ملتزمین بود. مثلاً دیده می شد خانمی کاملاً محجبه با یک حجاب فوق العاده با یک خانم کاملاً بی حجاب دست در دست هم قدم می زدند، با هم صحبت می کردند. من نمی خواهم بگویم که این حتما مثبت است. می تواند ناشی از این باشد که از امر به معروف و نهی از منکر خبری نیست، یعنی در واقع حس غیرت دینی از بین رفته باشد و ممکن است این هم نباشد. واقعاً افراد ممکن است در خلال این مسالمت ها امکان انتشار فکرشان را یابند و دومی ارجح است به خاطر روند رو به رشد بحث حجاب اسلامی در این کشورها.
یکی از جشن هایی که روز تولد حضرت زهرا در سال گذشته بر پا شد جشن محجبه شدن 800 دختر کاملاً بی حجاب لبنانی و جشن پذیرش حجاب کامل (عبا) از طرف 300 زن دیگر. یعنی 1100 نفر در یک سال با حجاب کردن می تواند حرکت منطقی و روبه رشدی باشد که برخورد صحیح سالم و مسالمت آمیز، می تواند یکی از عوامل آن باشد.ولی در کشور ایران بد حجاب ها با عصبانیت و ناراحتی به باحجاب ها زل می زنند، با حجاب ها هم با عصبانیت و ناراحتی و نگرانی به بدحجاب ها نگاه می کنند.
به نظر می رسد که ما در اینجا به یک تغییر نیاز داریم، برای اینکه بحث حجاب را رو به رشد کنیم، البته نه برای اینکه غیرت دینی مان را از بین ببریم. و البته توجه هم داریم که گاهی مسئله بد حجابی یا مخالفت با دستورات اسلامی در ایران یک رفتار اپوزیسیونی است.
در بحث نیازها با توجه به اینکه ممکن است ترجمه کتب، زمان بر باشد و بعضی از کارهایی که رایزنی ها به طور مقطعی انجام می دهند جواب گو نباشد و نیز مبادلات فیزیکی دانشجو کفاف ندهد -که نمی دهد- تشکیل دانشگاههای الکترونیک اسلامی ضروری به نظر می رسد. من بعد از سفر به امریکا این پیشنهاد را به دفتر مطالعات به طور جدی دادم که در ابتدا، سلسله دروسی به صورت غیر رسمی ولی الکترونیک تهیه کنید، که با توجه به امکانات آنها و باز بودن متون درسی الکترونیک در همه اوقات شبانه روز بسیار موِثر واقع خواهد شد. می توان گفت: وجود دانشگاه های الکترونیک در مباحث اسلامی و به خصوص دانشکده مطالعات زنان، یکی از ضرورت هایی است که واقعاً باید به آن اندیشید.
پدید آورنده : لیلا ثقفی
مجله حوزه