• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 688)
دوشنبه 13/6/1391 - 9:32 -0 تشکر 541908
پرسش و پاسخ/طرح تفکر شیعی، نیاز جوامع زنان خارج از کشور

فریبا علاسوندعضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان ومدرس حوزه اخیراً به کشورهای امارات، سوریه، لبنان، ترکیه، امریکا و عربستان جهت فعالیت علمی و تبلیغی سفر کرده بود که با او درباره وضعیت علمی، فرهنگی و اجتماعی زنان این کشورها گفت و گویی کردیم که می خوانید.

دوشنبه 13/6/1391 - 9:32 - 0 تشکر 541909


با توجه به سفرهایی که شما به خارج از کشور داشتید، فضای فرهنگی، اجتماعی و علمی جامعه زنان خارج از کشور را چگونه توصیف می کنید؟


ابتدا باید کشورها را به کشورهای اسلامی و غیر اسلامی تقسیم کنیم. در کشورهای اسلامی هم یک سری تقسیم بندهایی وجود دارد؛ تقسیم بندی بین زنان مسلمان شیعه و زنان مسلمان سنی، چرا که تا حدی دارای فضاهای متفاوتی هستند.


از نظر فرهنگ اجتماعی نیز بین بررسی وضعیت زنان از نظر فرهنگ اجتماعی یا فضای اجتماعی زنان تفاوت وجود دارد.


در کشورهای اسلامی از نظر فرهنگی و اجتماعی به طور کلی فضای موجود تحت تثیر دو عامل است؛ یکی فقه اهل سنت و دیگری ویژگی های عرفی آن جوامع.


این مسئله خیلی موِ ثر است که وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان را تا حدی در کشورهای اسلامی بخصوص کشورهای عربی تا حدی عقب براند، یعنی تقریباً فقه به شدت مردسالار اهل سنت و ویژگی های رفتاری که در بین مردان مسلمان عرب وجود دارد باعث شده است تا زنان مسلمان کشورهای حوزه خلیج و کشورهای عربی دیگر، دچار یک سری مشکلات شوند.


شاید این مسئله قابل توجه باشد که یکی از مشکلات اساسی زن ها تورم بیش از حد مسئولیت خانگی است. آن هم نه در خصوص مادری یا همسری. مشکل مهمی که آن زن ها از نظر فرهنگی و اجتماعی مطرح می کنند توقع بیش از حد همسرانشان نسبت به کار خانگی یا به تعبیر آنها عمل بیتی است، یعنی مسئولیت خانه داری این زنان آن قدر از نظر کمی و کیفی سنگین است که آنها حتی ممکن است به وظایف زوجیت و مادری شان هم خیلی نتوانند برسند.


طبیعی است که این فضا در زمان کوتاهی به وجود نیامده و تحت تثیر عوامل مختلف است که من فکر می کنم یک بخش مهم آن تبلیغ نارسا از بعضی مسائل دینی است و به همین خاطر است که این ذهنیت در بین زنان آنجا وجود دارد که فکر می کنند از نظر دینی این چنین باید عمل کنند یا از نظر دینی مردان متوقع هستند که زنانشان در مقابلشان تا به این حد نسبت به وظایف سنگین خانه داری، متواضع و فروتن باشند، طبیعتاً در قشر روشنفکر این زنان -که در جوامع عربی کم نیستند- ضدیت و مقابله ای نسبت به وضعیت زن مسلمان که دامنهِ وسیعی دارد به وجود آمده است. که این ضدیت نسبت به مسائل دینی را هم به صورت های مختلف شامل می شود.


در این شرایط این اعتقاد برای قشر روشنفکر آنها به وجود آمده که یک نگاه مردانه خاصی در فقه شان وجود دارد و فقه اسلام به قرائت جدید نیاز دارد. یعنی دقیقاً می خواهند بین رفتار مسلمانی و اسلام در فضای روشنفکری شان تفکیک ایجاد کنند و می گویند اسلام ما یک قرائت مردانه است و ما نیاز به تحول داریم. البته در این میان بعضی از کشورها، مثل کشور ترکیه یا لبنان و تا حدی هم امارات که تحت تثیر فرهنگ کشورهای اروپایی قرار دارند، وضعیت فرهنگی اجتماعی زنانشان از جهاتی دیگر نیز متفاوت است و آنها هم تحت تثیر فضای به وجود آمده هستند به نوعی که آنها را از بعضی از رفتارها و آموزه های دینی یا مسائل اساسی تر حیات، دور کرده است. این مسئله حتی در کشور لبنان که از نظر مالی و اقتصادی، کشور بسیار ضعیفی است کاملاً مشهود است. به طوری که زنانشان بیش از حد، به تجملات توجه دارند.


موضوع دیگری که در ارزیابی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان کشورهای دیگر قابل توجه است، این است که تقریباً، در تمام کشورهای اسلامی، زنان سنّی، تحت تثیر تحول روشنفکرانه در رابطه با حساس بودن نسبت به جریانات جهانی و در رابطه با تشکیل NGOها و انجمن های زنانه بسیار پیشروتر و جدی تر بودند تا زنان شیعه، تقریباً این طور می شود تعبیر کرد که فضای تحصیلکردگان زنان شیعه از فضای زنان اهل سنت بسته تر است. البته کارهای زنان اهل سنت سطحی تر است و فعالیت زنان شیعه عمیق تر و از نظر عمق و کیفیت، فعالیت های فرهنگی آنها کیفی تر است. و به بنیان ها و زیر ساختارها بیشتر توجه دارند. ولی از نظر به روز بودن و ارتباط تنگاتنگ با مسائل جهانی به نظر می رسد زنان اهل سنت در فضای بازتری زندگی می کنند که این خود می تواند باز هم تحت تثیر عواملی باشد. اما در مجموع، به نظر می رسد زنان شیعی از مقابله با جهان خارج از اسلام هراس دارند، که شاید این ترس و هراس در بین زنان غیر شیعی وجود نداشته باشد.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:33 - 0 تشکر 541910


شما مسئولیت سنگین خانگی برای زنان مسلمان را یک امر منفی تلقی کردید. این نارضایتی از کدام طرف است؟ این دیدگاه شماست یا این نارضایتی از سوی زنان مسلمان عرب مطرح شده است؟


دقیقاً از طرف زنان.


یکی از مشکلاتی که در سفر به سوریه، ترکیه، لبنان و بیشتر کشورهای عربی مشاهده کردم. در همه جا و در همهِ استان ها به چیزی که در مراودات عمومی و حتی در مطالب علمی مطرح می کردند، تورم وظایف خانگی بود. البته سنگین بودن کارهای خانه از نظر کمیّت یک بحث است و فشارهای روانی که به این زن ها وارد می شود، از این نظر که مردانشان به عنوان یک وظیفهِ دینی متوقع هستند که آنها این کار را انجام دهند، بحث دیگری است که در واقع به سنگینی کار اضافه می کند. حتی بعضی از آنها می گفتند که ما مورد تهدید هستیم که اگر به این سبک خاص عمل نکنیم، به این سبک غذا نپزیم، مهمانداری نکنیم، کارهای منزل را انجام ندهیم، زندگی مان مبتلا به تجدید فراش می شود و همسرمان زنان دیگری را اختیار می کند.


این مشکل به حدی بود که وقتی در رابطه با وظایف و جایگاه همسری و مادری، صحبت می کردیم آنها می گفتند که ما خیلی به مسئله مادری نمی رسیم، چرا که شوهرانمان آنقدر می بایست از فضای عمومی خانه رضایت داشته باشد که در تکاپو و هراس انجام آن وظایف اصلاً به وظایف و جایگاه همسری و مادری نمی رسیم.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:33 - 0 تشکر 541911


شما این نارضایتی را در این می بینید که نوع اندیشه و دیدگاه زنان تغییر کرده است یا نوع عملکرد مردان متفاوت شده؟ در گذشته وضعیت زنان ایرانی و حتی زنان کشورهای غیر اسلامی -نسبت به سنت خودشان- هم این طور بوده و این کارها را انجام می دادند شما این تغییرات را در عملکرد مردان می بینید یا نگرش زنان؟


همیشه وضعیت این طور بوده، ولی با بالا رفتن سطح آگاهی زنان بخصوص بعد از انقلاب اسلامی ایران و مطرح شدن دیدگاه های مترقی، جامع و کامل حضرت امام (ره) نسبت به وظایف مختلف زنان در عرصه خانه و اجتماع که یکی از محورهای اساسی تفکر امام، تحول زنان بود، نگرش ها تغییر کرد. (البته نه اینکه امام خواسته باشند زنان را حتماً از خانه بیرون بیاورند اما تغییر نگرشی عمومی جامعه نسبت به جایگاه و هویت زن مسلمان یکی از ابداعات رفتاری حضرت امام بود) به دنبال شیوع این تفکر و مطرح شدن زن ایرانی به عنوان یک سمبل، که به خانواده پایبند است (ولی این پایبندی باعث نشده است که از فعالیت های اجتماعی باز بماند) و مراودهِ زنان مسلمان کشورهای دیگر با زنان ایرانی طبیعتاً این زن ها بیشتر متوجه خلاءهای خود شدند. مثل مطلبی که من تقریباً در همهِ کشورهایی که سفر کرده ام شنیدم . هم در ترکیه هم در لبنان، سوریه و... هم از جانب زنان مختلفی که در این کشورها زندگی می کردند. و حتی در نشستی که در سوریه، با خواهران حوزه زینبیه دمشق داشتیم، و در آن جمع زیادی از زنان تحصیلکرده در علوم حوزوی از کشورهای مختلف حضور داشتند، تمام این زن ها بر این مطلب اتفاق نظر داشتند که زن ایرانی از ابتدا، زن آسوده تری بوده ، با وجود اینکه در داخل کشورمان خودمان قبول داریم که مشکلاتی برای زنان وجود دارد، ولی به طور کلی آنها اعتقادشان این است که مردان ایرانی مردان کم توقعی هستند و زنان ایرانی در رابطه با وظایف خانگی اصولاً از قدیم آسوده تر بودند و وظایف کمتری بر عهدهِ آنها گذاشته می شده.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:33 - 0 تشکر 541912


الگو قرار دادن زن ایرانی چقدر عمومیت دارد و آیا این الگوبرداری در جامعه علمی است یا در بین عموم زنان کشورهای اسلامی و عربی؟ و دیگر اینکه چه موازنه ای در الگوبرداری از زن ایرانی و زن غربی در بین زنان مسلمان جهان است؟


در جوامع مسلمان و به خصوص در جوامع شیعی که با تفکر امام آشنا هستند، مسئله زن مسلمان ایرانی بسیار قابل توجه است.


خانم سعاد بکور که یکی از سی نمایندهِ زن مجلس سوریه و از نظر مذهبی علوی مسلک است ، دارای یکی از بزرگترین NGOهای زنان در سوریه است که در همه استان های سوریه شعبه دارد و اعتراف می کند که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را محور قرار داده اند اما چنین زنی با خصوصیاتی که گفتم اعتقادش این بود که زن مسلمان ایرانی یک الگوی منحصر به فرد است. تکیدشان این بود که زن ایرانی، توانسته است با حجاب و با ظاهر کاملاً اسلامی فعالیت های مختلف اجتماعی داشته باشد و در عین حال از التزامات به خانه در هر محوری، (همسری، خانه داری و...) نکاسته است. به هرحال فضایی که برای زن ایرانی موجود است برای آنها یک فضای آرمانی به حساب می آید.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:34 - 0 تشکر 541913


عملکرد مراکز علمی مربوط به امور زنان در کشورهای دیگر یا عملکرد مراکز ایرانی مثل رایزنی های فرهنگی در رابطه با امور زنان چگونه است؟


به طور کلی توصیف فضای علمی کشورهای دیگر در رابطه با زنان یا سطح تحصیلات زنان و رویکرد جامعه نسبت به این امر برمی گردد.


تقریباً علیرغم تصوری که می شود، زنان مسلمان فراوانی در کشورهای اسلامی، تحصیلات بالا دارند. به جز در بعضی از کشورها مانند کشور عراق که به دلایلی عقب ماندگی های جدی دارد. اما در غالب کشورها، زنان، در شرایطی که ما به چشم خودمان دیدیم ممانعت فرهنگی ندارند، نوعاً تحصیلات دانشگاهی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دارند. به خصوص در بعضی از کشورها مثل لبنان که تحت تثیر فرهنگ اروپایی، مسئله اشتغال برای زنان یک اصل است و برای پیدا کردن شغل باید تحصیلات قابل توجه داشته باشند گرایش به تحصیل زیاد است. و در کشورهایی مثل لبنان، سوریه و ترکیه تا حدی علاقه زنان به خواندن علوم حوزوی وجود دارد -عکس کشور ما که تحصیلات دانشگاهی از نظر حیثیت اجتماعی ارجحیت دارد- چون برای زنان و دختران آن کشورها، تحصیلات حوزوی نو است، و به نظرشان می رسد که برای پالایش فرهنگ موجود از شوائبی که جزو دین نیست و در دین وارد کردند و به حیثیت اسلام به خصوص در محور زن و خانواده لطمه زده، تحصیلات حوزوی ارجحیت دارد. البته در کشورهای ترکیه و تونس زنان محجبه از نظر تحصیلات دانشگاهی دچار مشکل هستند. این زنان، هم در تحصیل و هم در اشتغال به طور اساسی مشکل دارند و اینها ناچار هستند که در مراکز غیر انتفاعی یا مراکز ایرانی که در آنجا تسیس شده تحصیل کنند. بخشی از آنها هم به ایران می آیند و در حوزه های علمیه داخلی تحصیل می کنند.


به هر حال به نظر می رسد فعالیت ها و فضای علمی حداقل اگر نگویم خوب اما در سطح بین متوسط و خوب است. مطلب قابل توجهی که در اینجا وجود دارد این است که یکی از امتیازاتی که زنان آگاه تر و نخبه تر یا دارای تحصیلات بالاتر که بیشتر مسائل مربوط به کشورهای خودشان را درک می کنند، دارند فعالیت های مستمر و پی گیر در انجمن های زنان است که بخشی از این فعالیت ها علمی است و بخش دیگری از آن بُعد فرهنگی و اجتماعی دارد، این فعالیت ها در غالب NGOهای زنان ، بین شیعیان و اهل سنت و حتی در بین زنان مسیحی این کشورها خیلی رایج است.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:34 - 0 تشکر 541914


عملکرد مراکز علمی و پژوهشکده های این کشورها در زمینهِ مطالعات زنان چگونه است؟ آیا شما ارتباطی با این مراکز داشتید؟


خیر، متسفانه فقط به صورت اجمالی با مرکز علامه فضل ا... در لبنان آشنا شدیم که یک مجتمع بسیار وسیع است و یکی از حلقات علمی، پژوهشی این مرکز، حلقه علمی، پژهشی مطالعات زنان است که کسانی که در این حلقه شرکت می کنند، تحصیلات دانشگاهی دارند. البته اطلاعات ایشان در حوزه دینی اطلاعات بدی نیست اما اینها گروه هایی هستند که معمولاً می خواهند خیلی روزآمد کار کنند و نگاه روشنفکری دارند و تفکر آنها در مسائل زنان مبتنی بر قرائت جدید از دین است امّا در شناخت مبانی اصیل اسلامی ضعف جدی دارند، به نوعی که با وجود اینکه بنای آنها بر قرائت جدید از مسائل دینی است اما زمانی که با طرح مسائل دینی ، با یک نگاه جامع مواجه می شدند، خاضع و فروتن بودند و خیلی ابراز علاقه می کردند که با مراکزی مانند دفتر مطالعات زنان در قم مرتبط باشند.


من در سفرهای خود در رابطه با مسائل پژوهشی زنان با این گروه مواجه شدم، گروه هایی نیز در حوزه های علمیه این کشورها بودند که به عنوان مراکزی نوپا در مراکز مطالعات زنان شروع به فعالیت کرده اند و بیشتر از این، مراکز علمی، پژوهشی در کشورهای اسلامی و در بین مسلمان ها ندیدیم، البته مراکز دیگری وجود دارد، چرا که بیشتر انجمن های زنان آنها کمیته ای به نام کمیته فرهنگ و پژوهش مطالعات دارند، اما اینکه سطح مطالعات آنها چقدر است ، خیلی به دست نیاوردیم.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:34 - 0 تشکر 541915


با توجه به این محدودیت، آیا می توانید مبنای این مراکز در پژوهش و مطالعات زنان و ضعف عملکرد اجرایی آنان را تحلیل کنید؟


چون ما در آنجا بیشتر گوینده بودیم و آنها شنونده، در این مورد زیاد نمی توانیم صحبت کنیم و نیز برنامه ریزی برای ارتباط با مراکز نداشتیم و شاید هم به دلیل نو پا بودن مطالعات زنان، این مسئله سازمان دهی نشده باشد ولی در ارتباط فردی با اساتید دانشگاه سوریه - چه سنی ها، چه شیعیان و چه متشیعین (سنی هایی که تازه شیعه شده بود- ) ظرفیت های علمی بالایی دیده می شد و این حاکی از این است که توانایی بالایی دارند که باید مثل جویبارهای مختلف به هم برسند. این مسئله در NGOهای علمی زنان نیاز به یک مدیریت دارد که در آن کشور یا احساس نیاز نشده یا چون تحت تدبیر واحد نیستند، این تجمع ها صورت نگرفته است. بیشتر NGOها، سبقه مددکاری و توانمند سازی دارند و ما در آنجا متوجه فعالیت های علمی و دسته جمعی به عنوان پژوهشکده های مطالعات زنان نشدیم. البته در بعضی از دانشگاه های آمریکا به خاطر سوابقی که وجود دارد، بخش مطالعات زنان وجود داشت یا دوستان ایرانی در آنجا خبر می دادند که به طور معین در زمینهِ مطالعات زنان فعالیت می کنند که در حاشیه های سازمان های دولتی یا غیر دولتی هستند و یا در دانشگاه ها دارای دپارتمان (بخش) علمی ومعین هستند.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:34 - 0 تشکر 541916


ارزیابی شما از عملکرد ایرانیان مقیم این کشورها یا مراکز دولتی ایرانی که پایگاهی در آنجا دارند مانند سفارت خانه ها و دفاتر رایزنی فرهنگی در زمینهِ زنان چیست؟


ایرانیان دولتی در دو بخش عمده حضور دارند، یکی ایرانیانی که در سفارت فعالیت می کنند و طبعاً باید فعالیت شان دیپلماتیک و سیاسی باشد و دوم ایرانیانی که در رایزنی های فرهنگی و دفاتر فرهنگی ایران در کشورهای مختلف فعالیت می کنند، اینها هم به نوعی دولتی به حساب می آیند اما رسالت شان فرهنگی است.


ما در رابطه با فعالیت سفارت خانه ها چون چندان مرتبط نبودیم، اطلاعاتی نداریم. اما در مورد رایزنی ها واقعیت این است که زنان و بحث زنان و خانواده برایشان چندان دغدغه نیست.


در حالیکه وقتی ما بین مردم می رفتیم، چه ایرانی ها و چه خارجی های اهل همان کشور، مسئله زن و خانواده یک دغدغه و یک مسئله اساسی بود. یکی از مسائلی که بسیاری از ایرانیان مقیم کشورهای خارجی به ویژه آمریکا از ما می خواستند؛ طرح مباحث اسلام درباره زن بخصوص حقوق زن بود، یعنی درخواست و نیاز موجود، چه در بین ایرانیان و چه در بین غیر ایرانیان، مبتنی بر همین مسئله بود. زنان و مردان تحصیل کرده ایرانی مقیم نیویورک (که این شهر، شهری سیاسی و دانشگاهی است ) نسبت به حقوق زن و مرد و خانواده از سطح آگاهی پایینی برخوردار بودند. با توجه به این نیاز، رایزنی ها دغدغه ای نسبت به آن ندارند و کمترین همکاری در این سفرها از طرف رایزنی ها شد. و به همین خاطر نسبت به مسائل زنان و خانواده برنامه ریزی صحیح و مناسبی وجود ندارد. به طور مثال در دعوت از شخصیت های علمی برای تبیین تفکر اسلامی در خصوص بحث زن و خانواده دقت نظر به خرج نمی دهند، لذا ما مسبوق بودیم به رفتن افرادی که قبل از ما آمده بودند که اصلاً در مسائل زن و خانواده پاسخگو نبودند، در عین حال چه جامعه آن کشور و چه جامعه ایرانیان حاضر در آن کشور، در آن زمینه سئوال های فراوانی داشتند و جلسات کسانی که در گذشته رفته بودند، بیش از اینکه مفید باشد مضر بوده و این حاکی از عدم برنامه ریزی است. کارهای آنها کلیشه ای، تکراری و بدون توجه به نیازهای جاری مسئله زنان و خانواده است.


یکی از پیامدهای عدم برنامه ریزی، در روند کار ترجمه مشاهده می شود که در بین مجلات و کتاب های متعدد چاپ شده توسط رایزنی های فرهنگی در آمریکا هیچ محصول فرهنگی به بحث خانواده اختصاص ندارد. اگر به آنها ترجمه کامل ارائه شود حاضرند چاپ کنند ولی خودشان در این زمینه اقدام نمی کنند.


در تشکیل NGOهای زنانه هم همینطور است که رایزنی ها می توانند با تشکیل یا حمایت این NGOها، به جای زن ایرانی حاضر در ایران که نمی تواند از وضعیت خودش دفاع کند، برای دفاع از اسلام و مقابله با ضد انقلاب خارجی از ایرانیان مقیم همان کشورها، به خصوص در امریکا و کشورهای اروپایی، استفاده کنند. در اینجا باید بگویم عملکرد فعالیت های دولتی وقتی کافی نباشد انگیزه لازم در ایرانی هایی که آنجا هستند ایجاد نمی شود و من تقریباً هیچ تجمع زنانه ای را به صورت یک تشکیلات منسجم در هیچ کدام از این کشورها مشاهده نکردم، حتی در کشور امریکا که نسبت به کشورهای اروپایی آزادی بیشتری دارد و یک زن، با حجاب کامل اسلامی می تواند در جامعه فعالیت کند و نمی دانیم تا کی این فضا برایمان فراهم است، اما متسفانه تلاش لازم نمی شود. در صورتی که من ظرفیت و بلوغ فکری و انگیزه های علمی ایرانیان مقیم آمریکا را بیشتر از ایرانیان سایر کشورها دیدم. چون بسیاری از آنها به منظور تحصیل رفتند و دارای مدارک بالا هستند و رفاه و فراغت آنها باعث شده که زنان آنجا وقت بیشتری داشته باشند. این شرایط خیلی مهیا است که یک حرکت دسته جمعی و تشکیلاتی صورت بگیرد. خود من با طرح این مباحث در آنجا با استقبال زایدالوصفی در بین زنان روبه رو شدم.


از سوی دیگر، توقع مردم بومی این جوامع از رایزنی های ایرانی بسیار بالاست. حتی آنها برای آشنایی با تفکر ناب امام می گویند که ما نمی گوییم حتماً کتاب ها را ترجمه کنند، اگر ترجمه، هزینه بالایی دارد اشکال ندارد، ما علاقه مندیم که فارسی یاد بگیریم، یعنی یکی از درخواست هایشان از رایزنی ها، تعلیم لغت فارسی بود که فارسی را به عنوان لغت انقلاب اسلامی می دانند. همانطور که می گوییم عربی لغت قرآن است، آنها نظرشان این بود که لغت فارسی لغت انقلاب اسلامی است.



دوشنبه 13/6/1391 - 9:35 - 0 تشکر 541917

هرچند تا حدودی به نیازهای زنان جوامع دیگر ـ مسلمان و غیر مسلمان ـ اشاره کردید. بفرمایید که دیگر نیازها و مشکلات جامعه زنان این کشورها کدام است و انتظار آنها از ایران چیست؟


برخی از نیازها هستند که ممکن است خود آنها متوجه آن نباشند، به خصوص بعد از پیوستن این کشورها به کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان کاملاً قابل ردیابی است که در این بستر، بین فکر اسلامی و فکر غربی تلفیق التقاتی در حال شکل گیری است که این قضیه باعث پیچیده شدن مشکلاتشان می شود به طوریکه کشورهای اسلامی می خواهند در قالب اسلام تغییر ایجاد کنند، اما به وضوح دیده می شود که در بحث زنان و خانواده، چون اسناد جهانی وجود دارد و چون سیستم آنها نمی خواهد بر یک محور حکومتی اسلامی سیر کند طبعاً قوانین، تحت تثیر قرار می گیرد و این التقاط به وجود می آید. در واقع اتفاقی که می افتد این است که مسائل غربی، اسلام اندود می شود.


یکی دیگر از مشکلاتی که اینها طبیعتاً در این جوامع با آن روبرو هستند؛ عدم وجود الگوی مناسب اسلامی است و در اولین نگاه می خواهند که ایران به آنها الگو بدهد.


البته الگوی حکومتی به درد آنها نمی خورد مثلاً مسلمانان و شیعیان لبنان، حکومتی در اختیار ندارند که بخواهند الگوی حکومتی ما را اجرا کنند و در کشور ترکیه که حکومت آن لائیک است ما نمی توانیم الگوی حکومتی به آنها بدهیم، ولی می توانیم الگویی را به عنوان یک آرمان ارائه کنیم.


یکی از نیازهای جدی دیگر زنان مسلمان خارج از کشور، تبیین مسائل اسلامی است. (و ترجمه در اینجا یک ضرورت محسوب می شود) چراکه برای فهم دین نیازمند دو چیز هستند:


.1 شناخت جریان علمی نهادینه پیشین که یک جریان کاملا سنتی است.


.2 شناخت جریان جدید رو به رشد که جریانی است مبتنی بر تفسیر جدید از نگرش های دینی، تغییر گزاره های دینی و قرائت های جدید از دین. لذا برای رها شدن از افراط و تفریط به شدت نیاز دارند تا این مباحث را به زبان خودشان مطرح کنیم . آنها نیاز دارند به اینکه به طور واقعی بین دیدگاه اسلام و عرف جاری مسلمین تغییر ایجاد شود که یکی از رسالت های ماست.


ما باید با بیان دیدگاه های دینی بگوییم که این عرف غلط مردم ترک است، این عرف غلط مردم لبنان است، این عرف غلط مردم ایران است و در نتیجه بگوییم؛ اسلام ناب چیست تا زمینهِ سوء استفاده مردان از حقوق زنان را از بین ببریم .


یکی دیگر از مشکلات اساسی در مباحث علمی این کشورها - به ویژه کشورهایی با جمعیت بالای شیعی- در خصوص محور زن و خانواده ، عدم طرح تفکر شیعی است. حتی می توان گفت، چهرهِ شناخته شدهِ تفکر اسلامی در بحث زن و خانواده، مباحث اهل سنت است. من در بخش مطالعات زنان دانشگاه کلرمُنت که در بخش مذهب این دانشگاه وجود داشت. وقتی آخرین کتاب ها در مورد زنان را خواستم، یک کتاب به من دادند و گفتند که این خیلی به درد شما می خورد، عنوان کتاب زن در اسلام، از نگاه یکی از نویسندگان فمینیسم سنی در جهان اسلام بود. می خواهم بگویم سطح و بلوغ شناخت آنها از وضعیت زن در اسلام، زن در تفکر اهل سنت است. که همه می دانیم وضعیت زن شیعی -چه در مباحث تئوریک و چه در واقعیت زندگی خانوادگی - بسیار متفاوت است و این یکی از نیازهای اساسی این جوامع است که ما دیدگاه های شیعی را نسبت به زن و خانواده در این کشورها منتشر کنیم

دوشنبه 13/6/1391 - 9:35 - 0 تشکر 541918


در بحث تفکر شیعی که گفتید، چه بن بست هایی وجود دارد می تواند دولتی باشد یعنی ما اصلاً نتوانیم این کار را انجام دهیم به خاطر اینکه دولت ها نمی خواهند؟ یا اینکه ریشه های فرهنگی دارد؟


در کشور ترکیه ، بن بست دولتی وجود دارد.به طوریکه در یک برنامه در استانبول، 20 نفر از فعالین عرصه مسائل زنان و خانواده در ترکیه از بین زنان شیعی شرکت کردند. که برای این کار ساده، با مشکلات زیادی مواجه بوده و دقت های فراوانی توانستند خودشان را برسانند.


بعد از این جلسه گفته شد که شما در سفرهای بعدی که می آیید اصلاً نباید تماس مجدد با ما داشته باشید. حتی تلفن های شیعیان در آنجا تحت کنترل است. به خصوص شیعیانی که در ایران تحصیلات حوزوی کرده اند، همیشه در معرض خطرند، در ترکیه حتی آقایان مرتب اظهار ناراحتی می کردند که خیلی گرفتارند و نمی توانند آزادانه با دفاتر رایزنی در ایران مرتبط باشند و گاهی اوقات با دو سه واسطه این کار را انجام می دهند. در ترکیه این محدودیت وجود دارد اما در کشورهای دیگری مثل سوریه، لبنان، امارات یا کشور آمریکا تقریباً بن بست دولتی در این جهت وجود ندارد.


ما ظرفیت های آنجا را نشناخته ایم و استفاده نکرده ایم در حالیکه می شود در آنجا غوغای علمی به پا کرد. نفوذ در دانشگاه ها و مراکز آمریکا اصلاً محدودیت ندارد، مثلاً وقتی در نیویورک در رشته مطالعات زنان تفحص می کردم که با چه کسی می شود ارتباط برقرار کرد، خانمی به نام خانم دکتر شیوا بلاغی به عنوان یک زن برجسته در مطالعات زنان در دانشگاه کلمبیا نیویورک را معرفی کردند که رئیس بخش مطالعات زنان در آنجاست.


البته درامریکا دو خط قرمز مهم وجود دارد:


یکی بحث اسرائیل است که نباید علیه آن حرف زد و دیگری دقت در اینکه ظاهر عملکرد جنبهِ تروریستی پیدا نکند.


اما بن بست دیگری که وجود دارد، این است که؛ متسفانه ایرانیان عادت به سیستم تشکیلاتی در خارج از کشور ندارند و این نقطه ضعفی است که خود ایرانیان در آمریکا مطرح می کردند. همه زنان کشورهای مختلف در امریکا دارای تشکیلات وسیع مهم، شهرک، پلیس، NGOهای مختلف هستند. اما انگیزه کارهای تشکیلاتی و گروهی ایرانیان کمتر است و متسفانه انگیزه تفرقه شان بیشتر است و این بن بستی است که ریشه در فرهنگ و تربیت دارد.


یکی دیگر از بن بست ها، دلزدگی هاست، که سفارت خانه ها در این زمینه مقصر هستند و نمونه آن را در امارات ملاحظه کردم. متسفانه بعضی از افراد که در مراکز مختلف فرهنگی آنجا هستند کار را خیلی فردی و مستبدانه جلو می برند و کمتر از ظرفیت های مختلف ایرانیان به خصوص زنان تحصیلکرده آنجا استفاده می کنند و این شکایت عامی بود که در آنجا نسبت به این قضایا می شد به هرحال ظرفیت هایی که وجود دارد از آن استفاده نمی شود.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.