بررسی عملکرد احزاب و گروههای سیاسی در هر جامعهای مورد توجه محافل سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن جامعه قرار داشته که در این بین قشر جوان به دلایل مختلف از جمله کنجکاویهای ذاتی، ماجراجویی، زودرنجی در مواجهه با مشکلات، نداشتن تجربه در زندگی، سرخوردگی و ناکامیهای روانی بیشترین گرایش به سمت گروههای سیاسی را از خود نشان میدهند. تشدید فعالیت گروههای سیاسی به طور عمده به دنبال تحولات ناشی از تحرکات اجتماعی فراگیر در سطح جامعه از سیری صعودی برخوردار میگردد و رهبران این گروهها نیز با بهرهگیری از شرایط پیش آمده تلاش مضاعفی را در جهت مطرح نمودن گروه، بافت سازمانی و شخصیتی آن به کار میبندند که موفقیت این امر ارتباط مستقیمی با راه کارهای روانی متخذه توسط تشکیلات گروه دارد. به عبارتی هر چه این راهکارها ماهرانهتر و عمیقتر صورت پذیرد، موفقیت گروه در جذب، حفظ و نگهداری نیروها ملموستر و آسانتر خواهد بود.
موضوع مقاله حاضر که تحت عنوان "روانشناسی گروههای سیاسی" ارایه میگردد، تلاشی است به منظور ارایه بافت روانی گروههای سیاسی، علل موفقیتها و شکستهای گروه در دسترسی به اهداف و راهبرد خود.