• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 1475)
شنبه 28/5/1391 - 4:2 -0 تشکر 517178
امام عصر (عج) در روایات

چگونه مورد توجه امام عصر(عج) قرار گیریم؟

امام زمان

چگونه مورد توجه امام عصر(عج) قرار گیریم؟

پاسخ: در قرآن و روایات به صورت صریح تاکید شده است که پس از برخورداری انسان از اعتقاد صحیح، نوبت به عمل می‌رسد و آنچه می‌تواند آدمی را به خدا و حجت او نزدیک و نزدیک‌تر کند، تلاش در راه انجام دادن وظایف(تعهد به واجبات و ترک محرمات الهی) است.

حضرت مهدی(عج) بر اساس  یکی از توقیعات رسیده از ایشان فرمودند:

«اگر شیعیان ما- که خداوند آنها را به اطاعت خویش موفق بدارد- بر ادای عهد و پیمان ما یک دل و همراه می‌شدند، هرگز سعادت دیدار ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد».(1)

همچنین فرمودند:

«هر یک از شما به گونه‌ای عمل کند که به محبت ما نزدیک شود و از کارهایی که او را به خشم و غضب ما نزدیک می کند، برحذر باشد».(2)

این سخنان نورانی می‌رساند که بهترین وسیله برای نزدیکی به خدا و جلب عنایت امام عصر(عج) تلاش برای سازندگی فردی است. البته یاد امام عصر(عج) در هر شب و روز در این مسیر بسیار راهگشا خواهد بود. چه خوب است که روزمان را با یاد آن حضرت و توسل به او شروع کنیم و به همین گونه به پایان برسانیم. و چه زیباست که پیوسته ساعتی را برای عرض سلام و ارادت به ساحت مقدسش اختصاص دهیم و چه بجاست که به نیابت از آن حضرت، کارهای عبادی(مثل نماز، روزه و صدقه) انجام دهیم.

هر یک از شما به گونه‌ای عمل کند که به محبت ما نزدیک شود و از کارهایی که او را به خشم و غضب ما نزدیک می کند، برحذر باشد

البته در کنار خودسازی و یاد امام عصر(عج) لازم است به دنبال تحقق اهداف امام در عرصه اجتماعی باشیم و در این راستا برای زمینه سازی ظهور آن حضرت، بستر سازی برای بروز ارزش های اسلامی و انسانی در جامعه، و تلاش برای فراگیر شدن فرهنگ انتظار و ضرورت حاکمیت الهی تلاش کنیم.

به راستی آیا می شود آدمی این گونه زندگی کند و مورد توجه و عنایت امام عصر(عج) قرار نگیرد؟!

 

پی نوشت:

1 - الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص315.

2 - همان، ص323-324.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:8 - 0 تشکر 517193

ویژگیهای ظاهری و باطنی حضرت مهدی علیه السّلام‏


امام زمان




امام رضا علیه السلام فرمودند: نشانه مهدی آن است كه در سن پیری است ولی جوان به نظر میآید كه هركس او را ببیند گمان میكند كه 40 سال یا كمتر دارد و یكی دیگر از نشانه های او این است كه با گذشت زمان تا هنگام رسیدن اجل اثر پیری در او مشاهده نمیشود.



الف) ویژگیهای ظاهری


حضرت مهدی علیه السّلام از لحاظ جمال ظاهری دارای اندامی زیبا و دل انگیز است كه به قسمتی از آن جمال خجسته اشاره میشود:


1ـ پیشانی باز و نورانی


2- بینی كشیده و باریك: قال رسول اللّه صلّی الله علیه و اله: «المهدی منّی اجلی الجبه اقنی الانف» (كشف الغمه ج2/ ص184) مهدی از من است، پیشانی باز و نورانی و بینی كشیده و باریك دارد.


3ـ صورت مانند ماه تابان‏


4ـ رنگ عربی (گندمگون)


5ـ جسم اسرائیلی (راست قامت و تا حدی بلند قد)


قال رسول اللّه صلّی الله علیه و اله: «المهدی من ولدی وجهه كالقمر الدرّی اللّون لون عربی و الجسم جسم اسرائیلی» (كشف الغمه ج2/ ص184)


مهدی از فرزندان من است، سیمایش چون ماه تابان گرد و درخشان است، رنگش عربی (گندمگون) و جسمش اسرائیلی (راست قامت و تا حدی بلند قد) است.




حضرت مهدی علیه السّلام با حضرت عیسی علیه السّلام دور هم آیند و هنگام نماز فرا میرسد، حضرت مهدی علیه السّلام به حضرت عیسی میفرماید: بفرمائید جلو، حضرت عیسی علیه السّلام میگوید: نه، شما برای امامت نماز شایسته تر هستید، آنگاه حضرت عیسی علیه السّلام به آن حضرت اقتدا میكند و نماز را پشت سر او میخواند




6ـ صورت مانند دینار گرد و گلگون‏


7ـ دندان ظریف و منظم.


قال رسول اللّه صلّی الله علیه و اله: «وجهه كالدّینار اسنانه كالمنشار ...» (الغیب 247 باب 14 ح 1) چهره اش گرد و گلگون و دندانهایش مانند شانه ظریف و منظم است.


8ـ محاسن پرمو


9ـ خالی جذاب بر گونه راست: «كثّ اللّحی علی خدّه الایمن خال» (منتخب الاثر 166)


دیدگان مباركش سرهم كشیده و محاسن مباركش پرمو و بر گونه راست او خالی (جذاب) است.


10ـ شانه ها پهن: «عریض مابین المنكبین» (بحارالانوار51/ 40) مهدی دارای شانه های پهن است.


11ـ نورانیت خاص: «المهدی طاووس اهل الجّن علیه جلابیب النّور» (كشف الغمه 2/ 481) مهدی طاووس اهل بهشت است كه هاله هایی از نور او را احاطه كرده است.


12ـ چهره ای جوان: امام رضا علیه السّلام: نشانه مهدی آن است كه در سن پیری است ولی جوان به نظر میآید كه هركس او را ببیند گمان میكند كه 40 سال یا كمتر دارد و یكی دیگر از نشانه های او این است كه با گذشت زمان تا هنگام رسیدن اجل اثر پیری در او مشاهده نمیشود. (كمال الدین شیخ صدوق ج 2/ ص652)




امام زمان

ب) ویژگیهای باطنی:


1ـ آرامش روحی‏


2ـ وقار ویژه‏


3ـ شناخت به حلال و حرام خداوند


4ـ بی نیاز از همه مردم‏


قال الحسین علیه السّلام: «تعرفون المهدی علیه السّلام بالسّكین و الوقار و بمعرف الحلال و الحرام و بحاج النّاس الیه و لا یحتاج الی احد» (منتخب الاثر ص 309)


مهدی را با سكینه و وقار و شناخت حلال و حرام و نیاز همگان به او و بی نیازی او از همه خواهید شناخت.


5ـ زهد و وارستگی از دنیا: قال الصادق علیه السّلام: «فوالله ما لباسه الّا الغلیظ و لا طعامه الّا الجشب» (الغیب ـ نعمانی ـ 233 باب 13 ح 20) به خدا سوگند لباس او جز پارچه های زبر و خشن و غذای او جز غذایی ساده نیست.


6ـ داناترین مردم‏


7ـ حكیمترین آنان‏


8ـ پرهیزگارترین انسان‏


9ـ بردبارترین مردم‏


10ـ سخی ترین شخص‏


11ـ عابدترین فرد


12ـ سخن گفتن فرشتگان با او



ویژگیهای شخصی حضرت مهدی علیه السّلام‏


حضرت مهدی علیه السّلام دارای ویژگیهای شخصی فراوانی است از جمله:


1- پیروی از حضرت فاطمه علیها السّلام؛


قال المهدی علیه السّلام: «فی ابن رسول الله لی اسو حسن» (کتاب الغیب ـ شیخ طوسی ـ 285) دختر رسول خدا برای من اسوه و الگویی نیكوست.


2- مقتدای حضرت عیسی علیه السّلام؛


حضرت مهدی علیه السّلام با حضرت عیسی علیه السّلام دور هم آیند و هنگام نماز فرا میرسد، حضرت مهدی علیه السّلام به حضرت عیسی میفرماید: بفرمائید جلو، حضرت عیسی علیه السّلام میگوید: نه، شما برای امامت نماز شایسته تر هستید، آنگاه حضرت عیسی علیه السّلام به آن حضرت اقتدا میكند و نماز را پشت سر او میخواند. (تذكر الخواص 2/ 325)


3- محبوب امام صادق علیه السّلام؛


قال الصادق علیه السّلام: «لو ادركته لخدمته ایام حیاتی» (الغیب ـ نعمانی ـ 245 باب 13 ح 26) اگر دوران او را درك میكردم، همه زندگی ام را در خدمت به او میگذراندم.




امام رضا علیه السلام فرمودند: نشانه مهدی آن است كه در سن پیری است ولی جوان به نظر میآید كه هركس او را ببیند گمان میكند كه 40 سال یا كمتر دارد و یكی دیگر از نشانه های او این است كه با گذشت زمان تا هنگام رسیدن اجل اثر پیری در او مشاهده نمیشود




4- ایجاد كننده وحدت؛


امام هادی علیه السلام : اوست كه وحدت كلمه ایجاد میكند و نعمتهای الهی را به اتمام میرساند و خداوند به وسیله او حق را پابرجا و باطل را نابود میسازد. (یوم الخلاص، 404)


5- محوكننده باطل «و یزهق الباطل و هو مهدیكم المنتظره» (یوم الخلاص، 404)


6- سایه انداختن ابر سفید بر سر مبارك او؛


رسول اللّه صلّی الله علیه و اله: امام مهدی علیه السّلام در آخر الزمان ظهور میكند، ابر سفیدی بالای سرش حركت میكند و در برابر خورشید وجود مقدسش سایه میاندازد. از میان ابر فرشته بانگ برمیآورد این مهدی است، از او پیروی كنید. (روزگار رهایی، 1/ 479)


7- رزق مردم به بركت امام زمان علیه السّلام‏


8- برپائی نظام هستی به بركت امام مهدی علیه السّلام‏


 «بیمنه رزق الوری و بوجوه ثبتت الارض و السّماء» (دعای عدیله) به بركت او (امام مهدی علیه السّلام) به خلق روزی میرسد و به وجود او زمین و آسمان پابرجاست.


9ـ رفع گرفتاری از مردم به بركت امام مهدی علیه السّلام:


10ـ امنیت مردم به بركت امام مهدی علیه السّلام:


11ـ انتقام گیرنده از دشمنان‏


12ـ تأیید خاص الهی برای امام‏


13ـ ظاهر شدن گنجهای زمین برای امام مهدی علیه السّلام‏


14ـ جهانی بودن حكومت مهدی علیه السّلام

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:12 - 0 تشکر 517195

بشارت امام باقر(علیه السلام) درمورد ظهور امام عصر(عج)


امام باقر

ابوحمزه ثمالی آورده است که در یکی از روزها در محضر درس امام محمدباقر(علیه السلام) بودم، هنگامی که حاضران رفتند، امام باقر(علیه السلام) فرمود: اباحمزه! از رخدادهایی که خداوند آن را قطعی ساخته است، قیام قائم ماست. هرکس در آنچه می گویم تردید کند، با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد. آن گاه فرمود: پدرم و مادرم فدای وجود گرانمایه او باد که همنام و هم کنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فدای کسی باد که زمین را لبریز از عدل و دادمی کند، همان گونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است.


 یا اباحمزه! هرکس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه که به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) سلام و درود می گوید، بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او شد، بهشت بر او واجب می شود و هرکس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جای خواهد داد و چه بدجایی است، جایگاه ستمکاران!(1)


 همچنین بانوی دانش پژوهی که به (ام هانی) شهرت داشت، آورده است که بامدادی بر حضرت باقر(علیه السلام) وارد شدم و گفتم: سرورم! آیه ای از قرآن شریف، ذهن و فکرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است.



مهدی خاندان وحی و رسالت، برای او غیبت و حیرتی است که گروهی در آن گمراه می شوند و گروه هایی راه حق و هدایت را می یابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنی ... و خوشا به حال آنان که او را درک خواهند کرد


حضرت فرمود: کدام آیه ام هانی؟ بپرس!


گفتم: این آیه شریفه که می فرماید: فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس(2)


حضرت فرمود: به! به! چه مسئله خوبی پرسیدی، این مولود گرانمایه ای است در آخرالزمان. او مهدی(عج) این عترت پاک است. مهدی خاندان وحی و رسالت، برای او غیبت و حیرتی است که گروهی در آن گمراه می شوند و گروه هایی راه حق و هدایت را می یابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنی ... و خوشا به حال آنان که او را درک خواهند کرد).(3)



پی نوشت ها:


1) بحارالانوار، ج 24، ص 241.


2) سوره تکویر، آیه 16 و 17.


3) اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 و بحارالانوار، ج 51، ص 137.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:16 - 0 تشکر 517199

دشوارترین امتحان الهی


امام زمان

در برخی روایاتی که از وجود مقدّس حضرت رضا علیه السلام وارد شده، آن حضرت یکی از علل غیبت و تأخیر ظهور حضرت مهدی علیه السلام را «آزمایش و امتحان» مردم می دانند. از مجموع اخبار وارد شده در این زمینه چنین برمی آید که امتحان غیبت امام عصر علیه السلام یکی از دشوارترین امتحانات الاهی است.(1)


دشواری این امتحان به حدّی است که حتی معتقدان به امامت و ولایت هم در آن آزمون مصون از لغزش نخواهند بود. اساساً این امتحان برای امامت باوران است، و دیگران قبل از این رتبه، امتحان خود را داده اند. اکنون در زمان غیبت آخرین پیشوا، خداوند می خواهد ثابت قدمها را از افراد سست ایمان وسطحی نگر جدا سازد.


آدمی باید در اعتقادات خود بسیار استوار باشد تا در اثر این سختی ها و ناملایمات، نلغزد و در عقاید خویش سست نشود. ضمناً از پیشوایان خود سپاسگزار باشد که قبل از آن که زمان غیبت فرا رسد، خطرات و لغزشگاه های آن دوران را گوشزد کرده اند.


دشواری امتحان از این جهت است که انسان به گونه ای اعتقاداتش را از دست می دهد که خودش هم متوجه نمی شود. این مطلب، احتیاج به مدت زمان زیادی هم ندارد، بلکه یک صبح تا غروب برای بی دین شدن کفایت می کند! (2)


امام هشتم علیه السلام در بیان شیوائی در توصیف و تبیینِ برخی از فتنه هایی که دامنگیر مردم می شود می فرمایند :


«لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صَیْلَمٍ، تَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَوَلیجَةٍ، وذلکَ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعة الثالثَ مِنْ وُلْدِی ؛ یَبْکی عَلَیهِ أهلُ السَّمَاءِ وَأهْلُ الأرْضِ وَکُلُّ حَرِیٍّ وَحَرّان، وکُلُّ حَزِینٍ لَهْفَان». (3)


فتنه ای کور (خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا می رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سوّمین امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته وهر غمگین واندوهناکی بر او (مهدی علیه السلام) می گرید.



با این همه، در عین ناامیدی، در زمانی که گمان نمی رود و با محاسبات عادی قابل پیش بینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر داده خواهد شد و یاران با وفای آن حضرت فرا خوانده می شوند. این ندای ملکوتی، دلهای اندوهناک و سوخته مۆمنان را تسلّی می بخشد و سبب عذاب کافران می گردد


حضرت رضا علیه السلام از «فتنه» خبر می دهند. «فتنه» به معنای امتحانی است که انسان را می فریبد و هرکس ممکن است در مقابل جاذبه شدید آن، کشیده شود و بلغزد. به علاوه در بیان دشواری این امتحان تصریح فرموده که این فتنه «صمّاء صَیلَم» است. («صَمّاء» یعنی «کر» و «صیلم» به معنای «شدید» است) ؛ یعنی این امتحان چنان سخت و نامعلوم است که دوستان و خواص را هم بر زمین می زند و همه در معرض سقوط و انحراف قرار می گیرند.


امام هشتم علیه السلام این زمان را زمان گریه اهل آسمان و زمین دانسته اند. دوره ای که اهل درد، از گم کردن امام زمانشان، غمگین وافسرده خاطرند، شادی و خوش حالی نمی بینند ؛ چون غم امام غائب از دل ایشان بیرون نمی رود و زندگی آنها با غم و اندوه بر غیبت امام زمانشان عجین است. لذا در پی خوش حالی های اهل دنیا نیستند و در شادی ها و جشن ها، دلِ سوخته آنها التیام نمی یابد.


علی بن موسی الرضا علیه السلام سپس فرمودند :


«... کَمْ مِنْ حَرِیٍّ مُۆمِنَة وکَمْ مِنْ مُۆمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَیرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقدانِ الماءِ المَعین! کأنّی بِهِم آیِسٌ، کانُوا قد نُودُوا نِداءً یُسْمَعُ مِنْ بُعْدٍ کمایُسْمَعُ مِنْ قُرْبٍ، یَکونُ رَحمةً عَلَی المُۆمِنین وَعَذاباً عَلَی الکافِرینَ». (4).


... چه بسیارند زنها و مردهای مۆمن که در گم کردن «ماء مَعین» دل سوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحت اند! گویی آن ها را می بینم که در بدترین وضعیّت نومیدی هستند. (در هنگام ظهور) آنها را صدا می کنند، با صدایی که از دور - همچون نزدیک - شنیده می شود که این ندا برای مۆمنان رحمت و برای کافران عذاب است.


این اوصاف حال شیعه دلسوخته، هنگام گم کردن «ماء مَعین» است و حزن و اندوهی که برای محروم ماندن از این آب گوارا دارد.



فتنه ای کور (خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا می رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سوّمین امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته وهر غمگین واندوهناکی بر او (مهدی علیه السلام) می گرید


دردِ شیعه این است که این ماء مَعین چرا غائب شده است؟! چرا وقتی بخواهند دیگران را به سوی امام عصر علیه السلام متوجه سازند باید نشانی «بئر مُعطّله» (5) را بدهند؟! (6).


با این همه، در عین ناامیدی، در زمانی که گمان نمی رود و با محاسبات عادی قابل پیش بینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر داده خواهد شد و یاران با وفای آن حضرت فرا خوانده می شوند. این ندای ملکوتی، دلهای اندوهناک و سوخته مۆمنان را تسلّی می بخشد و سبب عذاب کافران می گردد.



پی نوشتها :


1-  در این زمینه، به کتاب ارزنده منتخب الاثر، بابهای 27 و47، فصل 2 مراجعه شود.


2-  بحارالانوار، ج52، ص101، ح2.


3-  بحارالانوار، ج51، ص152، ح2.


4-  عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص6.


5-  این اصطلاح برگرفته از آیه 45 سوره مبارکه حج می باشد.


6-  با مراجعه به تفاسیر اهل بیت علیهم السلام می بینیم که در تفسیر «بئر مُعَطَّله» فرموده اند : «کَم مِنْ عالِمٍ لا یُرجعُ إلیه ولا یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ». [کنز الدقائق 531:6 بنقل از مجمع البیان] عالِم به چاه آب تشبیه شده که از آن مادّه حیات استخراج می شود و مراد از معطّل و بدون استفاده ماندنِ چاه آب، مراجعه نشدن به عالِم و بهره نبردن از علم اوست.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:17 - 0 تشکر 517201

عَلَم المَنصوب یعنی چه؟


امام زمان (عج)

در زیارت شریف آل یس می خوانیم:


«السلام علیک ایّها العَلَمُ المَنصوب...» (1)


(سلام بر تو ای پرچم برافراشته)


بنابراین یکی از نامهایی که حضرت صاحب الامر ( علیه السلام) بدین نام خوانده شده، پرچم برافراشته است. اما علت این خطاب چیست؟ چند تعبیر در این مورد قابل ذکر است:


1.ممکن است در این عبارت، معنای حقیقی آن مورد نظر نباشد و منظور آن با اضافه کردن کلمه ای روشن تر گردد. بطور مثال با افزودن « صاحب» به این عبارت، مراد از این نام را، خواندن امام به صفت صاحب پرچم برافراشته در نظر بگیریم. همان پرچم و علَم خاصی که متعلق به حضرت مهدی ( علیه السلام) می باشد و باز شدن آن نشانه ظهور آن حضرت می باشد.


مرحوم شیخ محمد باقر بیرجندی نسبت به علَم آن حضرت توضیحی آورده است:


«سه علَم دارد؛


بر یکی نوشته: « الیوم اکملت لَکُم دیُنُکُُم و اَتمَمتُ علیکُم نعمَتی و رضیتُ لکمُ الاسلامَ دیناً» (2)


بر دیگری نوشته: « یوفون بالنَّذر و یخافون یوماً کان شرُّه مستطیراً» (3)


و بر سومی نوشته شده: « لا اله الّا الله؛ محمد رسول الله؛ علی ولیّ الله و خلیفتُه الحسن و الحسینُ و التّسعة المعصومین من ولد الحسین اوصیاوه» » (4)


از روایات معلوم گشته است که پرچم خاصی که جبرئیل در جنگ بدر برای رسول خدا از بهشت آورده بود دارای ویژگی هایی بوده است؛ پرچمی که امیرالمومنین ( علیه السلام) داشت و در جنگ جمل گشود و فتح، نصیب حضرت شد سپس آن را بدست فرزندش حسن ( علیه السلام) داد، نیز دارای همان ویژگی بود. آن پرچم تا امروز دیگر گشوده نشده است تا زمانی که توسط آخرین سلاله ی ولایت، حضرت صاحب الامر ( ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) برافراشته گردد. (5)


2.این عبارت ممکن است دارای مفهومی کنایی باشد. و مراد از پرچم برافراشته مقام هدایتی آن حضرت باشد.



از روایات معلوم گشته است که پرچم خاصی که جبرئیل در جنگ بدر برای رسول خدا از بهشت آورده بود دارای ویژگی هایی بوده است؛ پرچمی که امیرالمومنین ( علیه السلام) داشت و در جنگ جمل گشود و فتح، نصیب حضرت شد سپس آن را بدست فرزندش حسن ( علیه السلام) داد، نیز دارای همان ویژگی بود. آن پرچم تا امروز دیگر گشوده نشده است تا زمانی که توسط آخرین سلاله ی ولایت، حضرت صاحب الامر ( ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) برافراشته گردد


همان طور که هر جا پرچمی برافراشته گردد همه گرد آن جمع می گردند و موجبات رهایی از گمراهی را فراهم می آورد، آن وجود مقدس نیز همانند پرچمی برافراشته می ماند. خدا او را برای ارشاد و هدایت مردم برافراشته است تا در سایه ی لطف و مهربانی او به وصال حق نائل گردند...



پی نوشتها:


1.قمی ، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت آل یس


2.امروز دینتان را کامل گردانیدم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که دینتان اسلام باشد، آیه ی 3 سوره ی مبارکه ی مائده


3.که آن بندگان نیکو به نذر خود وفا می کنند و از قهر خدا در روزی که شر اهل محشر را فرا می گیرد، بیمناکند، آیه ی 7 سوره ی مبارکه ی انسان، شان نزول این آیه برمی گردد به نذری که امام علی ( علیه السلام) برای شفای حسنین (علیهما السلام) کرده بودند.


4.بغیة الطالب فی من رای الامام الغائب، ص 39


5.کمال الدین، ص 672





what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:17 - 0 تشکر 517202

دلیل اراده خدا یعنی چه؟




آل یاسین


در زیارت آل یس می خوانیم:


« السلام علیک یا حجّة اللهِ و دلیلَ ارادَته ...» (1)


(سلام بر تو ای حجت خدا و ای راهنما به اراده ی حق)


یکی از القاب حضرت صاحب الامر ( عجل الله تعالی فرجه) که معنی بسیار پیچیده ای دارد، «دلیل ارادة الله » است. توضیح این نام به گفته ی نویسنده ی خوش ذوق و با ذکاوت تفسیر زیارت آل یس، آقای سید مجتبی بحرینی، آنقدر سخت است که کُمیت همه ی مفسرین در آن می لنگد.


سوال این است که ارادة الله چیست؟ دلیل اراده ی او کیست؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید رابطه ی بین اراده ی انسان های نیک ( اولیاء و بندگان خدا) و اراده ی خداوند را دانست. سه مرحله در این رابطه قابل ذکر است:


مرحله ی اول


اولین مرحله این است که انسان همان چیزی را اراده کند که خداوند می خواهد. به قول بابا طاهر:


یکی درد و یکی درمون پسندد/ یکی وصل و یکی هجرون پسندد/ من از درمون و درد و وصل و هجرون/ پسندم آنچه را جانون پسندد (2)


جابر بن عبدالله انصاری از یاران خاص پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) که تا زمان امام باقر ( علیه السلام) زنده بود، در آخر عمر ملاقاتی با امام باقر ( علیه السلام) داشت. حضرت حال او را پرسید و او گفت:


«در حالی هستم که پیری و مرض و مرگ نزد من از جوانی و سلامتی و حیات محبوب تر است.» امام ( علیه السلام) فرمودند: « اما من اگر خدا، جوانی یا پیری، مرض یا عافیت، مرگ یا حیات را برایم قرار دهد و بخواهد، من هم همان را می خواهم و می پسندم» (3)



مرحله ی دوم


پیوند و یکی شدن اراده ی بنده با خداوند مرحله ی دوم است. یعنی اگر از بنده بپرسند چه می خواهی؟ پاسخ می دهد من اراده ندارم و هیچ نمی خواهم.



به راستی خداوند دل های ائمه ( علیهم السلام) را محل ورود اراده ی خود قرار داد؛ هرگاه خداوند چیزی بخواهد آنان می خواهند، در قرآن آمده است: و نخواهید شما مگر آن که خدا بخواهد...


در این مرحله بنده از اراده ای که دارد می گذرد و اراده ی خود را مسلوب می کند و در برابر خدا هیچ اراده ای اختیار نمی کند.


این مرحله به گفته ی نویسنده به شیرینی عسل است و آرامشی برای دارنده اش دارد که در طوفان حوادث با او همراه خواهد بود.



مرحله ی سوم


این مرحله که بالاترین مرحله ی اراده است، دلیل و راهنمای اراده ی خداوند بودن است. یعنی بنده به گونه ای باشد که اراده ی او راهنما به سوی اراده ی خدا باشد. مرحله ی اول اراده تبعیت از اراده ی خدا بود، در مرحله ی دوم، تنها اراده ی خداوند دخیل بود و مرحله ی سوم عکس مرحله ی اول است؛ یعنی اگر بخواهیم بفهمیم که خداوند عظیم الشان چه اراده ای دارد باید به اراده ی این بنده رجوع کنیم.


این مقام عالی، و غیر قابل تصور از آن حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) و آل طیبین او می باشد. این مقام به قدری والاست که زبان از توضیح آن بازمی ماند.


امام هادی ( علیه السلام) فرمود:


«به راستی خداوند دل های ائمه ( علیهم السلام) را محل ورود اراده ی خود قرار داد؛ هرگاه خداوند چیزی بخواهد آنان می خواهند، در قرآن آمده است: و نخواهید شما مگر آن که خدا بخواهد...» (4)


به راستی مقام امام حاضر و ناظر ما چه عظیم است و غفلت ما از آن امام و از آن مرتبه عظیم تر. به راستی ما در کجای عالم قرار گرفته ایم و آنها در کدامین آسمان در حرکتند؟ آیا هرگز از خود پرسیده ایم با این همه عزت و عظمت او، آیا لایق توجهات و عنایات آن بزرگوار غایب از نظر هستیم؟ و الله اکبر...



پی نوشتها:


1.قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت آل یس


2.رباعیات باباطاهر عریان


3.مسکِّن الفواد، ص 87


4.بحار الانوار، ج25، ص 372

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:18 - 0 تشکر 517203

مردی كهن سال با شكل جوانی


امام زمان عج

مرحوم شیخ صدوق، طبرسی و برخی دیگر از بزرگان به نقل از ریّان بن صلت - كه یكی از یاران و خدمت گزاران امام علیّ بن موسی الرّضا ( علیهماالسلام ) است - حكایت نمایند:


روزی خدمت آن حضرت شرف حضور یافته و اظهار داشتم: یاابن رسول اللّه! آیا شما صاحب الزّمان و ولیّ امر هستی؟


فرمود: بلی، من ولیّ امر هستم؛ ولیكن نه آن كسی كه دنیا را پر از عدل و داد می كند، و چگونه این كار از من ساخته باشد با این وضعیّتی كه در آن هستم!؟


آن كسی كه منظور تو است، او قائم آل محمّد (عجّ) می باشد كه تمام ظلم ها و بی عدالتی ها را برطرف و عدالت را جایگزین می نماید.


او هنگامی كه ظهور و خروج می نماید، با این كه كهن سال و عمری طولانی از او گذشته است، امّا شكل و قیافه اش همچون جوانی شاداب، بسیار نیرومند و قوی است، كه چنانچه بخواهد بزرگ ترین درخت را ریشه كن كند، با یك دست چنین نماید.



او چهارمین فرزند من می باشد كه خداوند متعال او را پنهان و مخفی نگه می دارد، تا به موقع ظاهر گردد و دنیا را پر از عدل و داد نماید


( - همان طوری كه پدرش امیرمؤمنان علیّ ( علیه السلام ) درب قلعه خیبر را با یك دست از جای كَند و چندین متر آن طرف تر پرتاب نمود كه چهل نفر هم نتوانستند آن را بردارند. )


امام زمان ( علیه السلام ) اگر فریادی بلند كند، تمام صخره ها متزلزل ودگرگون شوند، عصای حضرت موسی ( علیه السلام ) - با همان خصوصیّت وحالت - و نیز - انگشتر حضرت سلیمان ( علیه السلام ) همراه و در دست حضرت قائم آل محمّد عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف می باشد.


سپس امام رضا ( علیه السلام ) افزود: او چهارمین فرزند من می باشد كه خداوند متعال او را پنهان و مخفی نگه می دارد، تا به موقع ظاهر گردد و دنیا را پر از عدل و داد نماید.



پی نوشت:


1- إكمال الدّین: ص 376، ح 7، غیبة نعمانی: ص 168، ح 9، إعلام الوری طبرسی: ج 2، ص 240

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:19 - 0 تشکر 517204

مدیر دور اندیش


امام زمان (عج)

آقای ما هزار و صد و هفتاد و هشت ساله است و در این مدت، همیشه از چشم مردم پنهان و مستور بوده. چرا؟ شاید یکی از علت هایش این باشد که می داند در جهان امروز، نه پای سفره های شبهه ناک مردم جایی برای نشستن دارد، نه در خانه های غصب شده شان جای ماندن، نه در بازارهای بوی فساد گرفته ی آنان جایی برای خرید و نه در دلهای غبار گرفته شان، جایی برای حضور. جور دیگر بگویم، آقا نیامده اند چون هنوز پایه های آمدنشان محکم نشده است، آقا نیامده اند چون در مرامشان نیست بی گدار به آب بزنند.


مدیر ما همچون جدشان امیرمؤمنان (علیه السلام) عقیده دارند: «کسی که بدون دقّت در عاقبت کار دست به کاری زند، خود را در معرض گرفتاری ها قرار می دهد.» (1)


مدیر کل ما، دوراندیش ترین انسان زمان است. منظورم از دور، پیش بینی یکی دو سال پیش رو نیست، منظورم دیدن چند هزار سال آینده است. شاید به خاطر همین بود که در آخرین نامه به آخرین نایب نوشتند: «مدعیان دیدار ما دروغ می گویند.» (2) چون می دانستند چند روز بعد، وقتی غیبت کبری شروع شد، آدم های زیادی برای جلب مشتری، بازارشان را با این دروغ داغ می کنند.



امام، دانشمند است


تفکر و تدبّر ویژگی هایی است که در وجود اولیای خدا (علیهم السلام) نقش بسته است و تعریف فکر این است: «حرکت از مطلوب به سوی مقدمات و از مقدمات به سوی مطلوب.» (3)


به زبان ساده، انسان واقعی در ذهنش هزاران «چرا» و «آیا» چرخ می زند. به قول استاد شفیعی سروستانی، فرق انسان و حیوان همین است، انسان سوال می کند و حیوان فقط می پذیرد. البته منظورمان از سوال، سوالاتی درباره ی این سه عرصه است: «ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می روم آخر، ننمایی وطنم.»



اگر کسی به واقع اهل تفکر باشد (مثل آقای خودمان)،حقیقت بر او رخ می نماید وحقیقت همان تجلی توحید است.بماند که تجلی توحید چیست،امّا کسی که به این مقام می رسد،خداوند چشم و گوش و دست و پای او می شود.یعنی، خدا گونه می بیند،می شنود،عمل می کندو راه می رود.بنابراین اگر مولای ما فکر همه را می شنوند و ناظر بر همه اند،اگر دستشان شفا می دهد و قدمشان عدالت می آفریند،نباید تعجب کنیم. اینها همه،از آثار غوطه خوردن در صفات توحیدی خداست


وقتی سوال در ذهن کسی ایجاد شد، از طریق منطق، داده هایش را کنار هم می چیند و در آخر نتیجه ای می گیرد. به این فرآیند می گویند: تفکر.


اگر کسی به واقع اهل تفکر باشد (مثل آقای خودمان)، حقیقت بر او رخ می نماید و حقیقت همان تجلی توحید است. بماند که تجلی توحید چیست، امّا کسی که به این مقام می رسد، خداوند چشم و گوش و دست و پای او می شود. یعنی، خدا گونه می بیند، می شنود، عمل می کند و راه می رود. بنابراین اگر مولای ما فکر همه را می شنوند و ناظر بر همه اند، اگر دستشان شفا می دهد و قدمشان عدالت می آفریند، نباید تعجب کنیم. اینها همه، از آثار غوطه خوردن در صفات توحیدی خداست.



ساکتم، عاقلم!


چیزی که اساساً تفکر و دواندیشی را کامل می کند، «سکوت و به موقع سخن گفتن» است. (4) سکوت حضرت مهدی (علیه السلام)، سکوتی محمدی (ص) است، یعنی به شهادت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اینگونه است:


«سکوت رسول خدا (ص) بر چهار چیز بود: بردباری، دوراندیشی، اندازه نگاهداری و تفکر. سکوتش در اندازه نگاهداری از آن رو بود که همه ی مردم را به یک چشم ببیند و به گفتار همه به یک نحو گوش دهد؛ اما سکوتش در تفکر آن بود که در چیزهای باقی و فانی فکر می کرد؛ و بردباری و شکیبایی برای او با هم جمع شده بود، به همین سبب هیچ چیز او را به خشم نمی آورد و بر نمی انگیخت؛ و دوراندیشی برای او در چهار چیز فراهم آمده بود: به کارهای نیک چنگ می زد تا دیگران به او اقتدا کنند، از کارهای زشت دوری می کرد تا مردم از آن بپرهیزند، در انتخاب رأی صحیح برای اصلاح کارهای امت جدیّت و تلاش می کرد و به آن چه خیر دنیا و آخرت در آن بود قیام می کرد.» (5)



آقای ما هزار و صد و هفتاد و هشت ساله است و در این مدت، همیشه از چشم مردم پنهان و مستور بوده. چرا؟ شاید یکی از علت هایش این باشد که می داند در جهان امروز، نه پای سفره های شبهه ناک مردم جایی برای نشستن دارد، نه در خانه های غصب شده شان جای ماندن، نه در بازارهای بوی فساد گرفته ی آنان جایی برای خرید و نه در دلهای غبار گرفته شان، جایی برای حضور


نکته ی مهم درباره ی سکوت این است که امام عصر (عج) نه تنها خودشان سکوت می کنند بلکه از انسان هرزه گو هم دوری می کنند. در زندگی امام سجاد (علیه السلام) می بینیم که این اشخاص را اصلاً تحویل نمی گیرند چرا که معتقدند این انسان ها از فکر خدا دورند و اهمیت نمی دهند که آخرتی هم هست وگرنه اینقدر سر حرفهای بیهوده وقت و عمرشان را تلف نمی کردند. (6)


حالا بیایید چرتکه بیندازیم و فاصله مان را با امام حساب کنیم... ببخشید رقم های نجومی را با چه وسیله ای می سنجند؟



پی نوشتها:


1. تحف العقول، ص 60


2. مجلسی، بحار، ج 52، ص 151.


3. شرح منظومه، قسمت منطق، ص 9


4. مرآة العقول، ج1، ص 56


5. الطبقات الکبری، ج1، ص 56؛ بحار، ج 16، ص 153


6. منتهی آلامال، ج2، ص 582

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:19 - 0 تشکر 517205

خبر امام سجاد(علیه السلام) از امتداد امامت تا مهدی موعود


امام سجاد

در گفت و گویی که میان امام زین العبدین علیه السلام و ابوخالد کابلی درباره امامت است، حضرت از غیبت پیشوای دوازدهم می گوید و مومنان زمان غیبت را می ستاید. متن زیر بازخوانی این روایت است.


از ابوخالد كابلی آمده كه گفت: بر سرورم حضرت علی‌بن الحسین زین‌العابدین(علیه السلام) وارد شدم و به او عرضه داشتم:‌ای فرزند رسول خدا(ص)! مرا خبر ده از كسانی كه خدای - عزوجل - طاعت و دوستی آنان را فرض دانسته و پیروی از ایشان را پس از رسول خدا(ص) بر بندگانش واجب كرده است. به من فرمود:‌ای كابلی! به درستی كه اولی‌الامری كه خدای - عزوجل - آنان را امامانی برای مردم قرار داده و طاعتشان را بر آن‌ها واجب نموده، امیرالمومنین علی‌بن‌ابی‌طالب، سپس حسن. سپس حسین دو فرزند علی‌بن‌ابی‌طالب بوده‌اند آنگاه امر (امامت) به ما رسیده است، آن گاه ساكت شد.


من گفتم:‌ای سرور من! برای ما روایت شده كه امیرالمومنین(علیه السلام) فرموده: البته زمین از حجتی برای خدای - عزوجل - بر بندگانش خالی نمی‌ماند، پس حجت و امام بعد از تو كیست؟ آن حضرت(علیه السلام) فرمود: پسرم محمد است و اسم او در تورات باقر می‌باشد، علم را با مهارت می‌شكافد، او حجت و امام بعد از من است و پس از محمد، پسرش جعفر می‌باشد كه نامش نزد اهل آسمان صادق است. عرضه داشتم:‌ای سرور من! چگونه اسم او صادق شده و حال آن كه همه شما صادق (راستین) هستید؟


فرمود: پدرم از پدرش، مرا حدیث گفته كه رسول خدا(ص) فرمود: هر گاه فرزندم جعفربن محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب متولد شد، او را صادق بنامید كه پنجمین از فرزندانش، كسی كه اسمش جعفر خواهد بود، با دروغ بستن بر خدای - عزوجل - جرات كند و مدعی امامت گردد، پس او نزد خداوند، جعفر كذاب و افترا زننده بر خدای - عزوجل - است، و ادعاكننده منصبی كه شایستگی آن را ندارد، مخالفت‌كننده با پدر و حسادت ورزنده بر برادرش خواهد بود، آن كسی است كه می‌خواهد هنگام غیبت ولی خدای - عزوجل - پرده (غیبت) خداوندی را كنار زند. سپس حضرت علی‌بن الحسین(علیه السلام) به شدت گریست، آن‌گاه فرمود: گویا جعفر كذاب را می‌بینم كه ستمگر زمان خویش را بر بازرسی امر ولی خداوند و آن كه در حفظ الهی غایب است، برانگیخته و حرمت پدرش را هتك نموده باشد، به خاطر جهل و ندانستن ولادت او و از روی حرص بر كشتن او، اگر بر وی دست یابد، به جهت طمع كردن در میراثش تا آن را بدون این كه حقی در آن داشته باشد، بگیرد.



اهل زمان غیبت او، كه امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اویند، از مردم همه زمان‌ها بهترند، زیرا كه خدای - تبارك و تعالی - آن چنان عقل‌ها و فهم‌ها و شناختی به آن‌ها عنایت كرده كه غیبت نزد آنان،‌همچون دیدن باشد و آنان را در آن زمان به منزله كسانی قرار داده است، كه در پیشگاه رسول خدا(ص) با شمشیر جهاد كرده‌اند، آنان به حق مخلصانند و راستی كه شیعیان ما هستند و دعوت‌كنندگان به دین خدای - عزوجل - در پنهان و آشكار می‌باشند


ابوخالد گوید: عرضه داشتم:‌ای فرزند رسول‌خدا(ص)! آیا آن كار شدنی است(و آن قصد تعقیب می‌شود)فرمود: آری. به پروردگارم سوگند! به درستی كه این مطلب نزد ما نوشته شده است، در طوماری كه محنت‌هایی كه بعد از رسول خدا(ص) بر ما وارد می‌شود، در آن ضبط گردیده است. ابوخالد می‌گوید: عرضه داشتم:‌ای فرزند رسول خدا(ص)! سپس چه خواهد شد؟ آن حضرت(علیه السلام) فرمود: سپس غایب ماندن ولی خدای - عزوجل - دوازدهمین جانشین رسول خدا(ص) و امامان پس از او طولانی خواهد گشت.‌ای ابوخالد! به درستی كه اهل زمان غیبت او، كه امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اویند، از مردم همه زمان‌ها بهترند، زیرا كه خدای - تبارك و تعالی - آن چنان عقل‌ها و فهم‌ها و شناختی به آن‌ها عنایت كرده كه غیبت نزد آنان،‌همچون دیدن باشد و آنان را در آن زمان به منزله كسانی قرار داده است، كه در پیشگاه رسول خدا(ص) با شمشیر جهاد كرده‌اند، آنان به حق مخلصانند و راستی كه شیعیان ما هستند و دعوت‌كنندگان به دین خدای - عزوجل - در پنهان و آشكار می‌باشند. (مكیال المكارم، ص 185 و 186)

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:19 - 0 تشکر 517206

امام زمان(عج)، امان اهل زمین


امام زمان

قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- :


(إِنّی لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ كَما أَنَّ النُّجُومَ أَمانٌ لاِهْلِ السَّماءِ)[1]


همانا، من، امان و مایه ایمنى براى اهل زمینم; همان گونه كه ستاره ها، سبب ایمنى اهل آسمان اند.


شرح


این كلام، قسمتى از جواب هایى است كه امام زمان(علیه السلام)، در پاسخ به نامه ى اسحاق بن یعقوب فرموده است. اسحاق در این نامه، از علت غیبت سؤال مى كند. حضرت بعد از جواب و بیان علّت غیبت، به این نكته اشاره دارد كه وجود امام در غیبت، بى فایده و اثر نیست; از فواید امام این است كه وجود او سبب ایمنى براى اهل زمین است; همان گونه كه ستارگان آسمان مایه ى ایمنى براى اهل آسمان اند. در روایات صحیح دیگرى نیز به همین مضمون اشاره شده است. در آن روایات آمده است: اگر حجت در زمین نباشد، زمین و اهل آن، دگرگون و مضطرب خواهند شد.


در تشبیه امان بودن امام زمان(علیه السلام) براى اهل زمین، به امان بودن ستارگان براى اهل آسمان، وجوه تشابهى نهفته است كه به دو مورد از آن ها اشاره مى كنیم:


1. همان گونه كه از جهت تكوینى، وجود ستارگان و كیفیّت وضع آن ها موجب امان و آرامش كرات و سیارات و كهكشان هاست، وجود امام زمان(علیه السلام) نسبت به موجودات زمین نیز چنین است.



وجود امام در غیبت، بى فایده و اثر نیست; از فواید امام این است كه وجود او سبب ایمنى براى اهل زمین است; همان گونه كه ستارگان آسمان مایه ى ایمنى براى اهل آسمان اند. در روایات صحیح دیگرى نیز به همین مضمون اشاره شده است. در آن روایات آمده است: اگر حجت در زمین نباشد، زمین و اهل آن، دگرگون و مضطرب خواهند شد


2. همان گونه كه به سبب ستارگان، شیاطین از آسمان ها رانده شدند و امان و آرامش براى اهالى آسمان ها، از جمله ملائكه فراهم شد، وجود امام زمان(علیه السلام) نیز تكویناً و تشریعاً سبب طرد شیاطین از اهل زمین، خصوصاً انسان ها خواهد بود.



پی نوشتها :


[1]. كمال الدین، ج2، ص485، ح10 ; الغیبه، شیخ طوسى، ص292، ح247 ; احتجاج، ج2، ص284 ; إعلام الورى، ج2، ص272 ; كشف الغمه، ج3، ص340 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1115 ; بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 .





what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 4:19 - 0 تشکر 517207

امام زمان (عج) و بیان یک رمز قرآنی


امام زمان

سعد بن عبداللّه قمی حكایت نماید:


روزی متجاوز از چهل مسئله از مسائل مشكل را طرح و تنظیم نمودم تا از سرور و مولایم حضرت ابومحمّد امام حسن عسكری صلوات اللّه علیه پاسخ آن ها را دریافت نمایم . از شهر قم به همراه بعضی دوستان حركت كردیم ، هنگامی كه وارد شهر سامراء شدیم به سوی منزل آن حضرت روانه گشته ؛ و پس از آن به منزل رسیدیم و اجازه ورود گرفتیم ، داخل منزل رفتیم . همین كه وارد شدیم ، دیدم مولایم همچون ماه شب چهارده در گوشه اتاق نشسته است و كودكی خردسال را - كه چون ستاره مشتری می درخشید - روی زانوی خود نشانیده بود. امام عسكری علیه السلام به ما اشاره نمود كه جلو بیائید و در نزدیكی ما بنشینید. پس طبق فرمان حضرت ، جلو رفتیم و نشستیم و سپس مسائل خود را به طور كلّی مطرح كردیم . امام حسن عسكری صلوات اللّه علیه پس از شنیدن سخنان و مسائل ما، اشاره به كودك نمود و اظهار داشت : ای فرزندم ! جواب شیعیان خود را بیان كن . پس ناگهان ، آن كودك لب به سخن گشود و تمامی سؤ ال های ما را یكی پس ‍ از دیگری جواب كافی داد. و بعضی سؤال ها را پیش از آن كه مطرح كنیم ، خود كودك مطرح می نمود و جواب آن را می داد، به طوری كه همه ما مبهوت و متحیّر گشتیم كه این كودك خردسال چگونه در همه علوم و فنون شناخت كافی دارد و با بیان شیوا تمامی سؤ ال های ما را پاسخ داده و همه افراد را قانع می نماید؟! پس از آن ، امام حسن عسگری صلوات اللّه علیه متوجّه من شد و فرمود:


ای سعد بن عبداللّه ! برای چه از قم به این جا آمده ای ؟ عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! چون عشق زیارت و دیدار شما را داشتم ، بدین جا آمده ام . حضرت فرمود: پس بقیّه سؤال هائی را كه تهیّه و تنظیم نموده بودی ، چه شد؟ پاسخ دادم : آماده و موجود می باشد. فرمود: از فرزندم و نور چشمم مهدی موعود علیه السلام آنچه می خواهی سؤال كن . و من بعضی از سؤال های باقی مانده را مطرح كردم ، از آن جمله عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! تاءویل و تفسیر كهیعص چیست؟ كودك در حالی كه روی زانوی پدر نشسته بود، فرمود: این حروف ، رموز و اخبار غیبی الهی است كه خداوند متعال در رابطه با حضرت زكریّا پیغمبر علیه السلام بیان نموده است؛ چون زكریّا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامی خمسه طیّبه - پنج تن آل عبا علیهم السلام - را تعلیم او نماید.



از شهر قم به همراه بعضی دوستان حركت كردیم ، هنگامی كه وارد شهر سامراء شدیم به سوی منزل آن حضرت روانه گشته ؛ و پس از آن به منزل رسیدیم و اجازه ورود گرفتیم ، داخل منزل رفتیم . همین كه وارد شدیم ، دیدم مولایم همچون ماه شب چهارده در گوشه اتاق نشسته است و كودكی خردسال را - كه چون ستاره مشتری می درخشید - روی زانوی خود نشانیده بود


لذا جبرئیل علیه السلام نازل شد و آن اسامی مقدّس را به او تعلیم داد؛ و هر زمان حضرت زكریّا علیه السلام یادی از آن اسامی: محمّد، علی، فاطمه ، حسن ، حسین علیهم السلام می كرد، هر نوع مشكل و ناراحتی كه داشت ، حلّ و بر طرف می گردید. امّا هرگاه نام حسین علیه السلام بر زبان جاری می نمود و به یاد آن حضرت می افتاد، غم و اندوه فراوانی بر او عارض می شد؛ و افسرده خاطر می گردید. پس روزی اظهار داشت : خداوندا! علّت چیست كه هر موقع چهار نفر اوّل را یادآور می شوم ، دلم آرام می گیرد؛ و چون پنجمین نفر را یاد می كنم محزون گردیده و در چشمانم اشك حلقه می زند؟! خداوند متعال كهیعص را در جواب حضرت زكریّا علیه السلام برایش ‍ فرستاد؛ و تمامی اخبار و جریاناتی را كه بر امام حسین علیه السلام مقدّر شده بود، به وسیله آن رموز كلّی برایش بیان نمود: كاف یعنی ؛ كربلاء و حوادث آن، هاء اشاره به هلاكت و شهادت اهل بیت سلام اللّه علیهم ، یاء یزید - بن معاویه است - كه بر امام حسین علیه السلام ظلم نمود، عین اشاره به عطش و تشنگی آن حضرت و اصحاب می باشد؛ و صاد صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود. سپس آن كودك در ادامه فرمایشات گهربارش فرمود: چون حضرت زكریّا علیه السلام این خبر را - از فرشته الهی یعنی؛ جبرئیل امین علیه السلام - دریافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گریه و زاری می كرد. و در پایان افزود: حضرت یحیی پیغمبر و امام حسین علیهماالسلام هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگی به دنیا آمدند.





what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.