• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 3324)
جمعه 27/5/1391 - 6:53 -0 تشکر 516080
تربیت کودک

فواید دوران پادشاهی

 


در ارتباط با موضوع تربیت کودکان، بحثی مهم و اساسی وجود دارد که بیانگر این است که تربیت باید به گونه ای باشد که کودک در هفت سال اول زندگی، پادشاه، سرور و امپراطور باشد.

پدر و مادر و کودک

مباحث و نظریات بسیاری در این باره مطرح است که چه نوع رفتاری با کودک در این دوران باید صورت گیرد که بر مبنای سروری کردن او باشد، بدون اینکه به تربیت و ادب او لطمه ای بزند. آنچه برای هر پدر و مادری مهم است، شناخت حد و مرزهای موجود در این زمینه است که والدین را دچار رفتارهای افراطی و تفریطی نکند.

در مطلبی به چند مورد از موارد مربوط به مهیا بودن شرایط پادشاهی کودک در هفت سال اول زندگی، سخن گفتیم. در این نوشتار به ذکر ادامه این موارد خواهیم پرداخت.

 

ثمرات ارزشمند سروری کردن کودک در هفت سال اول زندگی را می توان به این صورت بیان کرد:

**شکوفایی استعدادهای نهفته در کودک

**اعتماد کودک به والدین

**مهیا شدن کودک برای پذیرش روحیه اطاعت

این موارد در بخش اول این موضوع، به طور کامل بیان شدند و توضیحاتی درباره آنها ارائه شد. اما مورد بعدی که باید بیان شود عبارتست از:

**آرامش روحی و روانی کودک در دوران بعدی

همانطور که قبلا نیز گفته شد، شرایط و وضعیتی که در هفت سال اول زندگی برای کودک ایجاد می شود و میزان بهره گیری کودک از شرایطی بهتر با داشتن احساس آزادی، می تواند به عنوان منشا و عاملی برای ایجاد آرامش درونی او در دوره های بعدی زندگی اش باشد.

آرامش و بردباری در جوانی، مرهون فعالیتها و جست و خیزهای دوران کودکی است.

و لذا رسول اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند: "چه خوب است که کودک در خردسالی پرتحرک و پر جنب و جوش باشد تا در بزرگسالی آرام و خویشتندار گردد." 1

 

از دیگر نتایج هفت سال پادشاهی کودک عبارتست از:

** ایجاد روحیه اعتماد به نفس و پرورش شخصیتی مستقل

در این رابطه باید گفت که والدین باید تمامی تلاش خود را بکنند تا احساس آزادی و استقلال در کودکان تقویت شود. چرا که کودک در سالهای اول زندگی نیاز دارد که برخی از موارد را تجربه کند و مورد آزمون قرار دهد. بدون اینکه خطری او را تهدید کند. همین مسئله موجب می شود تا کودک به نتایج و تجربیاتی دست پیدا کند که به او اعتماد به نفس دهد. آنچه مهم است اینکه برای کودک شرایطی غنی و کامل مهیا شود تا بتواند هر چه بیشتر تجربه و کشف کند، بهتر و سریعتر می تواند به روحیه اعتماد به نفس دست پیدا کند.نکته مهمی که باید درباره دوران پادشاهی کودک گفت این است که در این دوران ممکن است والدین برای خود سختیها و مشکلاتی را احساس کنند که بیشتر به خودشان ارتباط دارد. چرا که در اغلب اوقات حوصله وقت گذاری برای کودک را ندارند.

هر یک از اعضای خانواده باید شرایط را طوری فراهم کنند که کمترین آسیب را به خودشان و کودکشان برسانند. اگر به آینده کودک خود علاقه مند هستید و رشد استعدادهای او برای تان اهمیت دارد، باید تلاش کنید که به سیادت و سروری کودک، خدشه ای وارد نشود

 

از طرف دیگر شرایط زندگی در حال حاضر به گونه ای است که کودکان باید در محیطی محدود و کوچک، با وجود انواع و اقسام وسایل زندگی، به بازی بپردازند و احساس آزادی بکنند.

 

این شرایط بیش از آنکه مطابق میل کودکان باشد با سلیقه بزرگترها تطابق دارد و مسلما این شرایط نمی تواند برای فعالیتهای آزاد کودک مناسب باشد و آنها را آزار می دهد. در چنین شرایطی کودک ممکن است در هر قدمی که برمی دارد با فریاد "دست نزن" از سوی والدین و اطرافیان مواجه شود. چنین شرایطی با سلامت روحی و روانی کودک در تضاد است و موجب سرکوب شدن خواسته های کودک می شود و مانع بروز استعدادهای او می شود.

در چنین شرایطی به نظر می رسد که بهترین کار این است که والدین بعد از تولد کودک به ایجاد تغییراتی در محیط خانه بپردازند و مثلا برخی از وسایل را برای مدتی جمع کنند تا  هم خودشان و هم کودکشان، احساس آرامش بیشتری داشته باشند.

به هر حال هر یک از اعضای خانواده باید شرایط را طوری فراهم کنند که کمترین آسیب را به خودشان و کودکشان برسانند.

اگر به آینده کودک خود علاقه مند هستید و رشد استعدادهای او برای تان اهمیت دارد، باید تلاش کنید که به سیادت و سروری کودک، خدشه ای وارد نشود.

پدر و مادر و کودک

چنانچه والدین با موقعیتی مواجه شدند که کودک از آنها خواسته ای طلب کرد که برآورده کردن آن امکان پذیر نیست و یا برای او خطر دارد، باید به دنبال راهکاری بود تا بدون لطمه زدن به حس سروری او، توجه او را به سمت و سویی دیگر جلب کرد.

هفت سال اول زندگی برای کودکان، دوران حسی و آشنایی و برقراری ارتباط با دنیای محسوسات است. توجه داشته باشید که به طور ناخودآگاه، مانعی برای فعالیت های سازنده کودک نباشید. بنابراین در این دوران باید بخش مهم و اعظم فعالیت والدین و مربیان، بر این راستا باشد که فضایی آزاد به همراه غنی کردن محیط برای آموزش و کسب تجربه و بازی را برای کودکان فراهم کنند.

همچنین به خواسته ها و نیازهای کودکان توجه کنند و آنان را از آنچه که موجب تحقیر و تخریب شخصیت شان می شود، دور نگه دارند.

به این ترتیب آنچه مسلم است اینکه نقش نهادهای تربیتی و خانواده در درجه اول، در تعالی و رشد آینده یک جامعه بسیار مهم است.

 

 

پی نوشت:

1-وسائل،ج15،ص198) به نقل از کتاب آنچه والدین و مربیان باید بدانند. نوشته رضا فرهادیان

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 6:57 - 0 تشکر 516091

بیاموزیم که امید ، زیباست





به کودکانمان بیاموزیم که امید سخت ترین راههای زندگی را هموار می کند و آینده شان را با آموختن امیدواری ، تضمین کنیم.



پدر و کودک

امید یعنی بیاندیشیم، باور داشته باشیم و بدانیم راهی هست که می‌توانیم آنچه را از زندگی می خواهیم بدون در نظر گرفتن چالش ها و موانع پیش روی مان داشته باشیم،گاهی اوقات این اندیشه بهترین نتیجه مطلوب رابه ارمغان می آورد. برای داشتن آینده ای روشن، امیدوار بودن ضرورت دارد و این امر  شامل تعیین و اقدام به عملی کردن  اهداف است .


امید شامل سه جزء است: باور داشتن ، تعیین هدف و اقدام برای رسیدن به هدف . حال آنکه بدون این سه جزء، امید نمی‌تواند شكل بگیرد.


کودکان را به آینده امیدوار کنیم


آموزش امیدوار بودن در زندگی به کودکان مخصوصا در سنین پایین تر نسبتا آسان است.کودکان در دنیا همه چیز را از آن خود می دانند و خود را مالک جهان می پندارند.  ممکن است آموختن امید و صحبت کردن و پذیرش آن برای کودکان بزرگسال مشکل تر باشد ، به خصوص اگر کودکان در خانواده ای زندگی کنند که با اندیشه های منفی وتشویش و اضطراب احاطه شده باشند.


والدین قهرمان کودکان هستند  


داستانهای والدین و آنچه آنها برای کودکانشان می گویند سبک  و روش آنها را در زندگی تعیین می کند. حال آنکه لازم است، امیدوار بودن را با تعریف کردن مجموعه ای از مثال های خوب به کودکان آموخت. آنها در زندگی بسیاری از موارد را با دیدن و تقلید از پدر و مادر و دیگر بزرگسالان اعم از مادربزرگ و پدربزرگ، برادر و خواهر و هر فرد بالغ که روی آنها نفوذ و تاثیر دارد، می آموزند. اگر پدر و مادر او دائما مضطرب  باشند و از زندگی روزمره هراس داشته باشند و به آینده امیدوار نباشند، این احتمال وجود دارد که کودک به همان شیوه، رشد و پرورش پیدا کند. بزرگسالان در خانواده باید یاد بگیرند امیدواری را در زندگی تمرین کنند و الگویی برای کودکانشان باشند. والدین باید یادشان نروند آنها قهرمانان ذهن کودکانشان هستند.


کودکان افکارشان را بازگو کنند


بهتر است والدین از فرزندان بخواهند آنچه در زندگی روزمره هدف شان است، بنویسند، افکارشان را بازگو کنند به نوعی با این کار به کودکان می آموزند که نیازهایشان را بشناسند، به آنها یادآوری می کنند که اگر آنچه را می خواهند در زندگی شان در دسترس باشد، چه اتفاقی رخ خواهد دارد. با این فرآیند به فرزندانشان می آموزندبا تلاش وکوشش به خواسته شان در زندگی خواهند رسید.


والدین داستانهای امیدوار کننده بخوانند


 اگر کودکانتان را به مطالعه و قصه گویی عادت داده اید، بهتر است برای آنها داستان های امیدوار کننده بخوانید تا این روحیه در آنها پرورش یابد.


لازم است والدین با توجه به شناختی که از کودک خویش دارند، اهداف و آروزهایی که در دسترس کودکان نیست و می دانند که شانس کمی برای موفقیت دارند را پرورش ندهند چرا که عدم دستیابی به این اهداف  نا امیدی را در آنها بوجود می آورد.



بهتر است والدین از فرزندان بخواهند آنچه در زندگی روزمره هدف شان است، بنویسند،افکارشان را بازگو کنند به نوعی با این کار به کودکان می آموزند که نیازهایشان را بشناسند


خلاقیت و تفکر را به کودکان بیاموزیم


پدر و مادر برای رسیدن به اهداف و امیدوار بودن باید به فرزندان بیاموزند که برای آنچه در ذهن می پرورانند، یک طرح و برنامه داشته باشند. در واقع باید آنها در نظر داشته باشند که از ترسیم راه و عنوان برنامه به جای کودکانشان خودداری کنند. والدین باید راههایی را جلوی پای کودکانشان بگذارند که خلاقیت و تفکر آنها رشد کند و از آنها بخواهند تمام ایده هایی را که دارند، عملی اجرا کنند. والدین لازم است فرزند خود را با انگیزه نگه دارند و با توجه به توانایی کودک شان به فرزندشان بگویند او می تواند از عهده اهدافش به خوبی بر آید .


الگو بودن پدر ومادر در امیدوار بودن


والدین در کنار امیدواری باید به کودکانشان بیاموزند که در زندگی هر راهی چالش و فراز و نشیب دارد. پدر و مادر با توجه به تلاشی که کودکانشان می کنند، باید به آنها آموزش دهند که برای رسیدن به هدف، راههای مختلفی وجود دارد، اگر آنها شکست خوردند، نباید از هدفشان دور شوند و آن را به فراموشی بسپارند.تمام این مواردی که گفته شد نباید در خانواده در حد حرف باقی بماند بلکه والدین باید به آنچه می گویند عمل کنند، چرا که کودکان برای عملیاتی کردن کارهای خود به دنبال الگو می گردند و چه زیباست اگر این الگو را در زیر سقف خانه خویش پیدا کنند.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 6:57 - 0 تشکر 516092

تنبیه به روش اصولی





اغلب ما در خانواده هایی پرورش می یابیم که در آن تنبیه و پاداش روشی نمونه بوده که در مورد انضباط دهی به بچه ها به کار می رفته است. اما این روش به بچه ها فرصت انتخاب نمی دهد تا بتوانند مسئولیت پذیری را......



پدر و کودک

برای بسیاری ازمردم واژه انضباط مترادف با تنبیه است. اغلب ما در خانواده هایی پرورش می یابیم که در آن تنبیه و پاداش روشی بوده که در مورد انضباط دهی به بچه ها به کار می رفته است. اما این روش به بچه ها فرصت انتخاب نمی دهد تا بتوانند مسئولیت پذیری را بیاموزند. گرچه پاداش و تنبیه ممکن است در سنین پایین موثر به نظر اید ولی ممکن است در دراز مدت موثر نباشد.


اما با همه این اوصاف، منظور ما این نیست که کلا روشهای تنبیهی مطرود و غیر موثر است در حالی که در برخی از شرایط صرفا تنبیه است که می تواند موثر باشد.البته تنبیه یک کودک کار آسانی نیست و انجام آن همراه با غم و رنجش فراوان هم برای کودک و هم برای والدین است.




نکات زیر به شما کمک می کند که یک تنبیه نرم و لطیف برای کودکتان به کار ببرید



کودکان باید بیاموزند که کردارشان توام با نتایج و عواقبی است. بدون این عواقب کودکان افرادی خودخواه و گردن کش بار می آیند و این وظیفه اولیاست که به یک کودک بیاموزند که شخصی مهربان ، منصف، صادق و درستکار باشد. از آنجایی که بیشترین یادگیری کودکان از طریق الگوها و نمونه هاست اینکه ما از به کار بردن کلمات خشن و تنبیه های غیر انسانی استفاده نکنیم بسیار حایز اهمیت است.


لذا مرزها و محدودیتهایی را مقرر کنید. والدین باید بدانند که چه نوع محدودیت هایی ختم به چالش همیشگی و دایمی کودک می شود. والدین لازم است به حرف خودشان عمل کنند آنچه که حالا خوب و پسندیده نیست فردا و پس فردا هم نباید پسندیده باشد. هیچ گونه انحرافی از مقررات نباید داشته باشید و الا کودک گیج و سردر گم خواهد شد.


تنبیه باید متناسب با جرم باشد . تنبیه های کوچک برای بدرفتاری های کوچک و تنبیه های بزرگ برای بی ادبی های بزرگ.


خونسرد و آرام باشید:  والدین باید بسیار تلاش کنند که تعادل خود را از دست ندهند زیرا ممکن است حرفها و یا کارهایی انجام دهند که در آینده ختم به پشیمانی گردد. از همه اینها گذشته آنها فقط کودک هستند و کودکان اشتباهات زیادی مرتکب می شوند و البته گاه ارتکاب این رفتارها صرفا برای آزمایش اطرافیان است.


ایجاد وقفه یا استراحت اجباری:  توقف و وقفه ایجاد کردن یک ابزار بسیار خوب برای تنبیه است که نه برای کودک و نه اولیا توام با تحقیر نمی باشد.



اگر کودکتان گردن کش است مانند یک والدین مسئولیت پذیر عمل کنید و از همین حالا مشکل را حل کنید. یادتان باشد هیچ کس حتی والدین، افراد گردن کش و متمرد را دوست ندارند


قوانین یک وقفه عبارتند از


**کودک را از موقعیت دور کنید


**آنها را در یک مکان خاص قرار دهید تا تحریک نشود


**با لحنی بسیار قاطع و محکم و بدون جیغ و فریاد به آنها بگویید که کارش ناپسند بوده است و باید تا پایان یک مدت خاص در آن محل باقی بماند، نه صحبت کند و نه جیغ و نه ...


**این مکان به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه است.


** وقتی که زمان تمام می شود کودک باید فورا به خاطر رفتارش از اولیا عذر خواهی کند و در صورت امکان و مناسب بودن جو از فردی هم که  با او بد رفتاری شده عذر خواهی کند.


**اگر کودک از عذر خواهی پرهیز کرد او را به محل انزوایش باز گردانید و مراحل را تکرار کنید. اگر هنوز هم حاضر به عذر خواهی نیست باید یک راست به اتاقش برود و تا زمانی که برای بیرون آمدن و عذر خواهی کردن آماده نشده است، بیرون نیاید. نکته قابل اهمیت این است  که شما باید بازی های ویدیویی و کامپیوتری و یا هر وسیله سرگرمی دیگر را از اتاقش خارج کنید.


امتیازات و حقوق ویژه را قطع کنید:  اگر کودکی کاری بسیار ناشایست را انجام داد، امتیازات خاصی مانند حق تماشای تلویزیون و بازی های کامپیوتری و .. را از او سلب کنید. مدت تنبیه از روی میزان نادرستی عمل انجام شده مشخص می شود.



تنبیه کردن کودک



تذکر دادن:  برخی از اشتباهات در حد تنبیه نیستند بلکه لازم است به کودک اخطار داده شود که اگر به این رفتار ادامه دهد تنبیه خواهد شد. اطمینان حاصل کنید که به طور واضح و با لحنی قاطع به کودک تذکر داده اید که اگر ادامه دهد تنبیهش خواهید کرد مثلا اگر کودکتان موقع صرف شام خودسری می کند به او بگویید که اگر ادامه دهی تو را به اتاق انزوا خواهم برد و اجازه شام خوردن دسته جمعی را نخواهد داشت. اطمینان حاصل کنید که متوجه تذکر شما هست و گرنه در آینده هم شما را جدی نمی گیرد.


گردن کشی و قلدری کردن:  اگر کودکتان گردن کش است مانند یک والدین مسئولیت پذیر عمل کنید و از همین حالا مشکل را حل کنید. یادتان باشد هیچ کس حتی والدین، افراد گردن کش و متمرد را دوست ندارند. اگر کودک شما متهم به گردن کشی است توصیه می کنیم که این مساله را جدی بگیرید زیرا این اتهام به ندرت خلاف واقع است.


یک گفتگوی جدی درباره موقعیت پیش آمده با کودکتان داشته باشید او را از طریق محرومیت از امتیازات ویژه در طی یک زمان مشخص تنبیه کنید. یک روز یا یک هفته بسته به نوع رفتار به او تذکر دهید که اگر به این روند ادامه دهد به طور کامل او را از این امتیازات محروم خواهید کرد.(نه فوتبال، نه کلاس ورزشی و ...). کودک شما در اسرع وقت باید از بقیه بچه ها عذر خواهی کند حتی اگر مجبور باشید مجددا او را به آن محل ببرید. اگر مجددا گردن کشی رخ داد باز هم او را تنبیه کنید و امکانات او را به طور کلی قطع کنید. اگر باز هم در موقعیت دیگری گردن کشی کرد توصیه می شود که با یک روان شناس مجرب صحبت داشته باشید و خیلی سریع مشکل را ریشه ای بررسی نمایید.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 6:58 - 0 تشکر 516093

تربیت در محدوده مجاز





بدون شک شما والدین،مطالب زیادی را در مورد تربیت کودک شنیده اید و یا مطالعه کرده اید که گاهی شما را به داوری در مورد رفتارتان نسبت به کودکانتان وا داشته ، در این مقاله سعی داریم شما را با نکات کاربردی و روزمره ای که در ارتباط با یک کودک مواجه خواهید شد،آشنا سازیم.



تربیت در محدوده مجاز

مهمترین عاملی که در یک ارتباط سازنده  به چشم می خورد نوع کلامی است که بین افراد رد و بدل می شود، حال اگر بخواهیم این کلام را در منطق کودکانه فرزندانم بگنجانیم ، نیاز به رعایت شرایطی دارد که عبارتند از:


** هنگام صحبت کردن با بچه ها مجبورشان کنیم که به چشمانمان نگاه کنند.


** آرام و محکم صحبت کنیم.


**هنگام مخالفت با خواسته کودکمان، دلائل خود را به صورت واضح مطرح کرده و خاطر نشان می کنیم که این مخالفت ها فقط بخاطر سلامتی وی می باشد. مانند کودکی اصرار داشته باشد با چاقو میوه اش را پوست بگیرد.  


** از جملات پرسشی ( چرا؟ چطور؟...) کمتر استفاده کنیم. چون در مقابل این جملات کودک یک حالت دفاعی به خود می گیرد و ارزش بحث را زیر سوال می برد. و حاضر جواب بودن را در کودک تقویت می کند. (چرا دیر آمدی؟)


** احساساتمان را برای کودک بیان کنیم :(از اینکه پشت تلفن خوب صحبت کردی، خوشم آمد.)


** به کودکمان کمک کنیم تا واکنش های تنش آور را تشخیص دهند. مثلا به بچه ای که وسیله ای را پرت می کند، بگوییم: بنظر می رسد عصبانی هستی.


اصولی که برای خواب کودک باید رعایت کنیم


بعضی از بچه ها به خاطر اینکه مجبورند هنگام خواب از مادرشان جدا شوند، گریه می کنند. در این حالت مادر باید همراه کودک به اتاقش برود و منتظر بماند تا کودک به خواب برود.


بعضی دیگر اهل خواب شب نیستند و صبح ها می خوابند. در این حالت باید کم کم خواب صبح را از کودک گرفت تا به عادت خود، یعنی خوابیدن در شب برسند. همچنین یک تکنیک مناسب در موقع خواب این است که یک یا چند وسیله بازی در اختیار کودک قرار بدهیم و به او گوشزد می کنیم که به موقع تو را از خواب بیدار می کنیم اما اگر زود بیدار شدی، با اسباب بازی هایت بازی کن تا ما بیدار شویم.


برای بیدار کردن کودک از ساعتی استفاده کنیم که صدای جیرجیرک یا نوای صبح گاهی دارد. و یا برای بیدار کردنشان از برنامه فیزیکی مثل غلغلک استفاده کنیم.




سعی کنیم در اتاق کودک، عکس های خودش را در سنین مختلف بچسبانیم. چون نوعی بها دادن به کودک می باشد و ناخودآگاه به کودک این حس را القاء می کنیم که با تفاوت های ظاهری، به تفاوت های باطنی اش بپردازد




برای بیدار کردن کودکان خواب آلود که معمولا آرامش ندارند و بد غلق هستند از جدولی به نام کودک سحر خیز که در آن به وسیله ستاره یا گل علامت گذاری می شود، استفاده می کنیم.ویا بر روی نق زدن کودک اسم بگذاریم.

سعی کنیم در اتاق کودک، عکس های خودش را در سنین مختلف بچسبانیم. چون نوعی بها دادن به کودک می باشد و ناخودآگاه به کودک این حس را القاء می کنیم که با تفاوت های ظاهری، به تفاوت های باطنی اش بپردازد.


الگوهایی را که برای تغییر رفتار در کودک باید رعایت کنیم


نادیده گرفتن : سعی کنید نسبت به بعضی از اعمال کودک بی تفاوت باشید یعنی همیشه در پی چند و چون نباشید. گاهی اوقات هم ذهن کودک را از چیزی که نباید به آن متمایل شود با استفاده از یک سرگرمی منحرف سازید.


تحسین و تشویق: تحسین و تشویق در تربیت کودک مشوق کارهای خوبش می باشد. به همین منظور تشویق باید بلافاصله بعد از انجام کار مثبت  باشد. همچنین تحسین باید به خاطر انجام کار مثبتش بدون قید و شرط باشد نه اینکه به او بگویم این هدیه را به تو می دهم تا بعد از این فلان کارها را انجام دهی. باید به کودک شرح دهیم که برای کدام عملش  او را مورد تحسین قرار داده ایم. 



تربیت در محدوده مجاز



صبور بودن: گاهی اوقات بعضی رفتارها بجای اینکه خوب تر شوند، بد می شوند. مثل بچه ای که مادرش برای او معلم خصوصی گرفته اما پیشرفت تحصیلی ندارد. این، یک حالت طبیعی است که رفتار منفی وقتی  بخواهد به رفتار مثبت تبدیل شود، زمان می برد، چون ذهن به آن عادت کرده است.


منصف باشید: اگر کاری با پیش رفتن سخت تر می شود باید بخش بخشش کنیم. مانند انجام تکالیف درسی. و اعتراف می کنیم که واقعا کار دشواری است نه اینکه تو بجز درس خووندن مگر کار دیگری هم داری.


جدول ستاره ها: گاهی اوقات برای اینکه بخواهیم یک رفتار را درکودک نهادینه کنیم از جدولی به نام جدول ستاره ها استفاده کنیم. در این جدول اعمالی را که کودک باید روزانه به آن مبادرت ورزد را می نویسیم سپس با انجام دادن آن عمل یک ستاره جلوی کارش می چسبانیم و به کودک خاطر نشان می سازیم که اگر تعداد ستاره ها در یک روز یا یک هفته به حد نصاب برسد، برایش آنچه را که دوست دارد تهیه خواهید کرد.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 6:58 - 0 تشکر 516094

دستورالعمل طبخ موفقیت برای فرزندتان







روانشناسان کودک اثر شش میم را در تربیت موثر می دانند . دراین مقاله با این 6 میم آشنا می شوید.





مادر و فرزند

نیاز روانی بچه های ما، عبارت است از انتقال اثر شش میم. این شش میم را هر کس در کارنامه گذشته زندگی اش دریافت کرده باشد، میم هفتمش "مــوفقیــت" است که خود به خود پدید خواهد آمد:


1. تو محبوبی


2. تو محترمی


3. تو مطرحی


4. تو مهمی


5. تو مفیدی


6. تو می فهمی


اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 میم را به فرزندان مان انتقال دهیم میم هفتم "مــوفقیــت" خود به خود خواهد آمد؛ یعنی باتری روانی انرژی دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و کار و... موفق خواهد شد.


البته ضد این شش میم که گفته شد، چیزهای دیگری هم هستند که اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عکس این نتیجه را می گیرند و آن آرایه 7 "ت" است که خیلی سخت است. این 7 "ت" را هر کسی دریافت کرد، "ت" هشتمش تباهی است که انتظارش را می کشد:


1. تنبیه


2. توهین


3. تهدید


4. تحقیر


5. تبعیض


6. تنفر


7. ترس


همه افراد شکست خورده و جامعه ستیزها و...، در کارنامه های خود این "ت" ها را دارند، یعنی تاثیر "ت" تحقیر با "ت " تحسین، زمین تا آسمان است."



شما بیشتر توسط کسانی که محبت و عشق خود را ابراز می کنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی که مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می کنند ؟!


بنابراین اگر تلاش کنیم که نکات و ویژگی های مثبت فرزندانمان را برجسته نموده و آنها را بابت این ویژگی ها تشویق نماییم به صورت ناخودآگاه و بلکه شاید آگاهانه سعی بر آن خواهند داشت تا برای تشویق بیشتر و مورد تایید قرار گرفتن آن ویژگی ها را در وجود خود افزایش دهند.


تاکید می شود که اگر ما در رفتار و گفتارمان 6 میم :


1. تــو محبوبی


2. تــو محترمی


3. تــو مطرحی


4. تــو مهمی


5. تــو مفیدی


6. تــو می فهمی


را به فرزندانمان انتقال دهیم میم هفتم "مــوفقیــت" خود به خود خواهد آمد.


حال آنکه در صورت تحقیر و تنبیه آنان، خود را به همان صورتی می پذیرند که شما آنها را خطاب نمودید و متصور شده اید. به علاوه این که خاصیتی در تنبیه هست که در تشویق یافت نمی شود و آن ایجاد روحیه مقاومت و لجبازی است، با ایجاد این حالت در وجودش، زمینه ای را برای عدم پذیرش هرچه راستی و درستی است فراهم می کنیم.


کافیست کمی فکر کنید؛ شما بیشتر توسط کسانی که محبت و عشق خود را ابراز می کنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی که مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می کنند ؟!

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 6:59 - 0 تشکر 516095

تربیت خاموش و زیر پوستی







در مقاله ی قبل با عنوان تربیت دینی ، باید ها و نباید ها در مورد هدف تربیت صحبت کردیم و در این مقاله به سه مورد دیگر از عوامل تربیتی خواهیم پرداخت . محتوای تربیت ،روش تربیت و عامل تربیت.





تربیت خاموش و زیر پوستی

محتوای تربیت چیست؟ یعنی میخواهیم فرزندمان را بر اساس چه آموزه هایی تربیت کنیم؟


مترّبیمان را می خواهیم بر مبنای کدام یکی از مکاتب و باورها تربیت کنیم ؟


چرا ما در جامعه ای که اسلامی است ، خروجی اسلامی نداریم؟ یکی از علت ها به نظر من این است که محتوای ما یک محتوای خالص نیست. محتوای اسلامی را با محتوای غیراسلامی مخلوط کردیم. نه می شود گفت این محتوا، محتوای اسلامی است نه می شود گفت محتوای غربی است، نه می شود گفت محتوای شرقی است.براساس چه محتوایی می خواهیم تربیت کنیم.


روش تربیت هم مهم است. ممکن است محتوای خوبی داشته باشیم، مثلاً ایده آل محتوای ما محتوای قرآنی است. محتوای وحیانی است که هم قرآن را در بر می گیرد هم روایات را شامل می شود. محتوای ما خوب است هدفمان هم خوب است. هدفمان تربیت و اصلاح و ساختن این شخص است ولی روشمان روش درستی نیست.


گاهی روش ما دقیقاً مغایر با عقاید ماست. یعنی پدر و مادرها آنگونه ای عمل نمی کنند که فکر می کنند و اعتقاد دارند. دقیقاً مخالفش را  عمل می کنند. پدری که مذهبی است،اگر روشش روش تندی باشد این پدر نمیتواند فرزندش را به خوبی تربیت کند. خانواده باید یک خانواده مقتدر باشد تا بتواند در تربیت موفق باشد. ما چند نوع خانواده داریم، خانواده های سخت گیر ، خانواده های سهل گیر ، خانواده های مقتدر یا دموکرات.


خانواده های سخت گیر یک سالار دارد . حالا یا پدر سالار یا مادر سالار. بالاخره یک نفر آنجا حکومت می کند. یک نفر تحکم می کند اگر حکومت بکند خوب است اما تحکم می کند.


خانواده ی سهل گیر خانواده ای است که هیچکس به هیچکس کاری ندارد. پدر از فرزندش خبر ندارد. من دیدم پدری را که نمی داند بچه اش کلاس چندم است. مادر کاری به فرزندش ندارد، فرزند هم کاری به والدینش ندارد.


خانواده مقتدر که در عین وجود یک فضا و هوای آزاد برای گفتگو و گفتمان ، نظارت  نیز وجود دارد. البته نظارت غیر پلیسی .کنترل پلیسی یعنی :کجا رفتی؟ با کی بودی؟ چرا رفتی؟ چی خوردی؟ چی پوشیدی؟ این میشود نظارت غلط و اشتباه و پلیسی . ولی در خانواده مقتدر  نظارت صحیح دیده می شود.  روش های تربیتی اگر سخت گیرانه باشد آفت است اگر سهل گیرانه باشد هم  آفت است.


اما موضوع روش تربیت


خیلی وقت ها ما در تربیت یک سری مفاهیم اصلی را فراموش می کنیم مثل مفهوم تغافل ،به محض اینکه کوچکترین خطایی را می بینیم اولاً به روی بچه می آوریم. کاش فقط به روی خودش بیاوریم. در جمع خرابش می کنیم .کاش خرابش کنیم دیگر اصلاً راه برگشت برایش نمیگذاریم یعنی این احساس را می کند که الان یک کمونیست مرتد است و دیگر در درگاه خدا راهی برای برگشت ندارد.



شما قصد دارید مربی خوبی باشید. هر کسی هستید و در هر جایگاهی که هستید ، وقتی مربی می شوی، الگو می شوی، اسوه می شوی، اول از تربیت خودت باید شروع کنی. قبل از اینکه بقیه را تربیت کنی



این روش ، غلط است. روش قرآنی چیست؟ خیلی وقت ها آدم باید ببخشد و بگذرد اصلاً اشتباه و خطاها را نبیند. البته اینکه هیچ و قت خطاهارا نبیند هم اشتباه است وباید اعتدال را رعایت کرد.

بچه ی ما 15-16 ساله  می شود. میگوییم میخواهیم تغافل کنیم، نماز نمی خواند. تغافل تغافل تغافل... 25 سالش شد نماز نمی خواند بازهم تغافل .این روش هم غلط است. باید بدانیم چه زمانی تغافل کنیم و چه زمانی نه.


بحث چهارم در تربیت هم ، عامل تربیتی(مربی) است . خواه شما یکی از والدین باشید خواه معلم. عالم تربیتی هم یک رکن مهم در تربیت است.


روایتی از امیرالمومنین علیه السلام است که می فرمایند:


((هر کسی خودش را پیشوا و امام مردم قرار داد (هرکسی خودش را الگوی یک جمعی قرار داد ممکن است این جمع بچه های فرد باشند.) پس بر اوست (یعنی بر او واجب است) که قبل از پرداختن به تربیت دیگری خودش را تربیت کند.))


امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: هر کسی به یک گوینده ای گوش فرا دهد او را عبادت کرده است.(اینجا منظور تاثیر کلام مربی است.)


شما قصد دارید مربی خوبی باشید. هر کسی هستید و در هر جایگاهی که هستید ، وقتی مربی می شوی، الگو می شوی، اسوه می شوی، اول از تربیت خودت باید شروع کنی. قبل از اینکه بقیه را تربیت کنی.


ادامه حدیث: قبل از اینکه بخواهید کسی را با زبانتان تربیت کنید ، او را با سیرت و روش و عملتان تربیت کنید.


بچه های ما کسی نمی شوند که ما دوست داریم کسی میشوند که ما هستیم. این جمله را باید با آب طلا بنویسیم .


تربیت خاموش و زیر پوستی

آرزوها ی زیادی برای فرزندم دارم ولی باید بدانم فرزندم به آرزو های من نمی رسد به چیزی می رسد که من هستم.


این تعبیر صحیح نیست که به بچه ها به عنوان یک محصول نگاه کنیم ولی فرزندان محصول تربیتی والدینشان هستند البته این روزها وضع بدتر است. فرزندان ما محصول تربیتی تلویزیون و خشایار مستوفی و مهران مدیری و قهوه تلخ و سریال پایتخت و...هستند.


میزانی که فلان بازیگر تلویزیون یا بازیکن فوتبال یا فلان هنرپیشه برای بچه های ما الگو دهی دارند ، پدرندارد. روش ها ی تربیتی ما مشکل دارد که چنین شده است.


قبل از اینکه پدر و مادر، من و شما، بخواهیم مترّبی را با زبانمان تربیت کنیم با روشمان باید این کار را انجام دهیم.



من موفق ترین تربیت را تربیت خاموش می دانم یعنی تربیتی که بلندگویی نباشد. داد میزنیم و  شعار میدهیم و آنوقت کار خراب می شود.


تربیتی که در یک شب ایجاد شود ، در یک شب هم از بین می رود. تربیت خاموش...، خیلی مطلب هست . انشاء الله در مطالب آینده تو همین بحث تربیت خاموش نکاتی را خواهیم گفت.


کسی که معلم خودش باشد خیلی شایسته تر و موفق تر خواهد بود و قابل احترام یعنی اگر اینجا دو نفر نشسته باشند یکی معلم خودش باشد  و یکی معلم مردم باشد. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند که کدام یک را بیشتر احترام کنیم؟ کسی که معلم خودش باشد.


ما می خواهیم به فرزندمان مفهوم حق الناس را آموزش دهیم.


من مثال می زنیم شما هم مثال بزنید:


یک راهش این است که من با زبان فرزندم را موعظه کنم که به جای خود لازم است. اما باید با عملم به او نشان دهم.مثلا وقتی مدادش را بر می دارم تا با آن چیزی بنویسم ، از او بپرسم می شود با مداد تو بنویسم؟


تا آخر عمر این فرد یادش می ماند که من وقتی می خواهم از خودکار کسی استفاده کنم باید اجازه بگیرم .


این میشود آموزش عملی ، به همین سادگی :بابا من می تونم با خودکارت بنویسم؟ پسرم می تونم بیام تو اتاقت؟ هم  احترام گذاشتن را آموزش داده ایم و هم مفهوم حق الناس را به صورت عملی یاد گرفته است.


لازم نیست خیلی راه دور برویم ، مثلاٌ صدای تلویزیونت زیاداست ، صدا را کم می کنی و می گویی همسایه ها ناراحت می شوند.



اگر میخواهم نماز خوان شود ،باید با فرزندم بازی کنم ، حرف بزنم، مهربان باشم و ارتباط خوبی با او بر قرار کنم . ارتباط که نباشد ، پذیریش نیست ، تاثیر نیست بلکه ما در واقع یک فرصت را از دست می دهیم



مثلاً در مورد نماز اول وقت، می شود به فرزندمان بگوییم : پاشو نماز بخون ، چرا گذاشتی آخر وقت ، و به او غر بزنیم اما یک روش دیگر هم این است که علاوه بر گفتن زبانی که نماز خواندن خوب است ، خودمان اینار را در اول وقت به بهترین شکل  انجام دهیم.

خیلی از ما یک سناریو داریم که فرزندمان را با خدا آشنا کنیم اما گاهی رفتار ما فرزندمان را از خدا و دین دور می کند.فرآیندی که می خواهم فرزندم به نقطه ی مطلوب برسد هم خیلی مهم است.


اگر میخواهم نماز خوان شود ،باید با فرزندم بازی کنم ، حرف بزنم، مهربان باشم و ارتباط خوبی با او بر قرار کنم .


ارتباط که نباشد ، پذیریش نیست ، تاثیر نیست بلکه ما در واقع یک فرصت را از دست می دهیم.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 9:22 - 0 تشکر 516214

تمامی والدین خواستار تربیت فرزندانی خوب و مودب هستند، به گونه ای كه هم در زندگی خانوادگی براحتی با اطرافیان ارتباط برقرار كنند و هم در اجتماع افرادی محترم باشند؛ اما رسیدن به این منظور مستلزم شروع رفتارهای مناسب از سنین پایین و استمرار آن با نكات مناسب كه این موارد توضیح داده می شود. در دوران نوزادی شما به عنوان والدین، تنها كسی هستید كه كنار كودك وجود دارید. او از هر رفتار شما چیزی می آموزد. از نوازش، محبت می آموزد و از توجه شما، درك كردن و تعامل با جهان پیرامون را یاد می گیرد.
كودك وقتی به یك سالگی می رسد یاد می گیرد شما و اطرافیان احساس و نیازهایی نیز دارید. او حالاآماده است كه بیاموزد. نیازهای او با شما فرق دارد و این همان الفبای اخلاقیات است.

جمعه 27/5/1391 - 9:23 - 0 تشکر 516215

كارشناسان امور تربیتی معتقدند فرد باید قلبا به مواردی متقاعد شود تا تمایلات درونی به آن پیدا كند. به بیان دیگر، عادت به انجام كارهای صحیح پیدا كند چه كسی او را در حال انجام آنها ببیند و چه نبیند، بتدریج این فرد به انسانی تبدیل خواهد شد كه با اختیار خود راستگویی را انتخاب می كند، حتی اگر به ضررش باشد یا به خاطر آن تنبیه شود. انسانی كه علاوه بر نیازهای خود به احتیاجات دیگران نیز توجه دارد؛ یاد می گیرد در كنار دیگران زندگی كند و زندگی اجتماعی را بخوبی پیش ببرد.

جمعه 27/5/1391 - 9:25 - 0 تشکر 516219

والدین می توانند با ارتباط دادن ارزش ها با مفاهیم معنوی، این اراده را در وی تقویت كنند؛ اما اگر مفاهیمی كه مطرح می كنند در رفتار و اعمال روزمره قابل لمس نباشد، تبدیل به پند و موعظه شده و تاثیری نخواهد داشت. از این رو شیوه رفتار و گفتار والدین در شیوه زندگی فرزندتان اهمیت بسزایی دارد.
نخستین گام برای احترام به دیگران، ارزش قائل بودن برای خود است. وقتی او می پذیرد مهم است، درك می كند كه اعمال و رفتارش بر دیگران تاثیر دارد. در غیر این صورت او می پندارد وقتی خودش باارزش نیست، پس رفتار خوب یا بدش نیز تاثیری ندارد و مهم نیست. بدین ترتیب مسوولیت رفتارش را نیز نمی پذیرد.
 كودك نیاز دارد بداند آنقدر خوب و با ارزش است كه شما او را دوست بدارید، حتی اگر آبمیوه را روی زمین ریخته یا نتوانسته توپش را بخوبی شوت كند یا اگر گاهی بد اخلاقی كرده است. ابراز علاقه شما برای وی حیاتی است.
  در مورد كودك، رفتارهای اشتباه در برخی شرایط امری عادی است؛ اما با قرار دادن برخی محدودیت ها یاد می گیرند رفتار خود را كنترل كنند؛ البته نیاز به تنبیه شدید هنگام گذشتن از این مرزها نیاز نیست. باید قوانین روشنی وجود داشته باشد كه عمل نكردن به آن عواقبی را در پی داشته باشد. برای مثال محرومیت از تماشای تلویزیون یا نرفتن به پارك و زمین بازی می تواند عواقب این قانون شكنی محسوب شود.

جمعه 27/5/1391 - 9:26 - 0 تشکر 516222

از نكات كوچك شروع كنید

 قدم به قدم جلو بروید. برای مثال در پاسخ دادن به تلفن از «سلام« و «خداحافظی» شروع كنید. در مرحله بعد به كودك یاد بدهید كه بگوید «لطفا كمی صبر كنید تا پدرم را صدا كنم.» و در نهایت از او بخواهید پیغام طرف مقابل را به شما برساند.  به كودك نشان دهید كه چگونه از دستمال استفاده كند. از كلمه دستمال برای یادآوری استفاده كنید از روش غیركلامی بهره ببرید. بدین ترتیب كه فقط به دستمال اشاره كنید.

جمعه 27/5/1391 - 9:26 - 0 تشکر 516224

رفتارهای مورد علاقه تان را الگو قرار دهید

 شما می توانید در مورد چنین رفتارهایی با فرزندتان صحبت كنید. برای مثال به وی بگویید «مریم برای پدربزرگش گل برد.» یا «ادب حكم می كند كه من از او تشكر كنم.» در مقابل، اگر با دهان پر صحبت كنید به احتمال زیاد دفعه بعد فرزندتان نیز چنین می كند.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.