• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 642)
چهارشنبه 18/5/1391 - 11:26 -0 تشکر 497325
خاطراتی از امام خمینی (ره)

پژوهشگر: حجت الاسلام و المسلمین اشعری قمی

حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای محمد حسین اشعری فرزند مرحوم آیت الله علی اصغر اشعری قمی - از همدرسان امام راحل - چهره ای آشنا بیشتر برای قمی هایی هستند که در طول سالهای پس از انقلاب، شاهد خدمات ارزنده ایشان برای بهبود بخشیدن به اوضاع درمانی این شهر بوده اند. پدر ایشان با امام خمینی هم دوره و هم درس بوده اند. آنچه در پی می آید، خاطراتی از ایشان در مورد حضرت امام است.

حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای محمد حسین اشعری فرزند مرحوم آیت الله علی اصغر اشعری قمی - از همدرسان امام راحل - چهره ای آشنا بیشتر برای قمی هایی هستند که در طول سالهای پس از انقلاب، شاهد خدمات ارزنده ایشان برای بهبود بخشیدن به اوضاع درمانی این شهر بوده اند. ایشان می گوید تاریخ تولدش در شناسنامه 30/12/1319 اما فی الواقع شهریور 1320است. پدر ایشان هم در سال 1320 ق 1282 ش به دنیا آمده است.

پدر ایشان با امام خمینی هم دوره و هم درس بوده اند. به علاوه این دو رفیق بوده و به گفته آقای اشعری، پدرش همیشه از انضباط و لباس خوب امام به نیکی یاد می کرد. این دو در اراک جزو شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری بودند و زمانی که حاج شیخ به قم آمد، این دو به همراه دیگر شاگردان حاج شیخ به قم آمدند.

در دو هفته نخست ماه شعبان سال 1426 (شهریور 1384) که به عمره مشرف بودم، توفیق همراهی جمعی از اساتید و دوستان از جمله جناب آقای اشعری نصیب بنده شد. فرصت را مغتنم شمرده از ایشان که می دانستم مورد علاقه و اعتماد امام خمینی بود خواستم تا خاطراتش را از امام باز گوید. هدف آن بود تا بتوانم از لابلای این گفته ها با گوشه ای از سیره امام آشنا شوم و هدیه ای به دوستداران امام تقدیم کنم. ایشان نیز پذیرفت و البته نه به صورت منظم آنچه را از حضرتش به یاد داشت برایم بیان کرد. زمانی که بازگشتیم اسنادی را که در گوشه و کنار بود گردآوری کرده برای بنده آورد تا از آنها استفاده کنم. در میان آنها چند سند خوب وجود داشت که از آن جمله دو نامه از امام به پدر ایشان بود. به علاوه گواهی نامه های اجتهاد پدر، از زبان مراجع وقت و نیز تصدیق مدرسی پدرشان هم بود.

چهارشنبه 18/5/1391 - 11:48 - 0 تشکر 497367

یک بار هم مجلس مصوبه ای را گذراند که بر اساس آن تمامی مراکز بهداشتی و بیمارستانی باید زیر نظر وزارت بهداری در می آمد. برای همین در قم هم تلاش شد تا بیمارستان آقای گلپایگانی توسط بهداری تصرف شود. آقای گلپایگانی مرا خواست و این مسأله را مطرح کرد. من خدمت امام عرض کردم. ایشان به احمد آقا فرمودند: چیزی بنویسد که بیمارستان ایشان مانند بیمارستان های دولتی اداره شده و لازم نیست زیر نظر بهداری درآید.

زمانی هم که همه پزشک ها را به جبهه می بردند، آقای باهر را هم که پزشک خاص آقای گلپایگانی بود می خواستند ببرند. آقای گلپایگانی به من گفت و من هم خدمت امام عرض کردم که دکتر باهر پزشک خاص ایشان است و ایشان دلش نمی خواهد آقای باهر از وی جدا باشد. امام به من فرمودند: از قول من به آقای منافی بگویید که ایشان را استثناء کند.

چهارشنبه 18/5/1391 - 11:50 - 0 تشکر 497368

زمانی هم که سروصدای مربوط به مرحوم آقای شریعتمداری بالا گرفت، چیزی نگذشت که سروصدایی هم برای آقای گلپایگانی پیدا شد و طبعا اگر آقای مهدی زنده بود، با آن سوابق، این موارد بیشتر می شد. یک وقتی من شنیدم که در چاپخانه ای در قم، متن مفصلی را علیه ایشان چاپ کرده اند و قرار است همان روز منتشر شود. من نزد آقای خمینی رفتم و جریان را عرض کردم. ایشان ابتدا بعید دانست. من محل چاپخانه را هم گفتم. ایشان آقای شیخ حسن صانعی را خواست و فرمود می روید هر آنچه آنجا هست جمع کنید و اجازه انتشارش را ندهید.

چهارشنبه 18/5/1391 - 11:51 - 0 تشکر 497369

من یک زمانی نجف خدمت آقای خمینی رسیدم به ایشان عرض کردم که آقای صالحی نجف آبادی کتابی در باره سید الشهداء (ع) نوشته است و این کتاب مخالف روش متعارف شیعه است و اگر چاپ شود سروصدایی به پا خواهد کرد. چون ایشان خودش را به شما منتسب می کند، اگر صلاح می دانید دستور دهید که ایشان کتاب را منتشر نکند. ایشان فرمود: من چند سال است که از ایران دور هستم. اگر بدون اطلاع این کار را بکنم، صورت خوشی ندارد. شما این مسأله را با علمای قم در میان بگذارید تا آنان از این کار منعش کنند. من که ایران آمدم. مسأله را خدمت حاج شیخ مرتضی حائری عرض کردم. ایشان فرمودند: من به آقای صالحی گفتم آنچه از بابت این کتاب سود می بری، من به تو می دهم. این کار را نکن. اما قبول نکرد.

چهارشنبه 18/5/1391 - 11:52 - 0 تشکر 497370

زمانی که آقای خمینی قم بودند به ایشان عرض کردم که قرار است سالگرد شریعتی را در مدرسه فیضیه فردا برگزار کنند. ایشان خیلی تعجب کرد. من عرض کردم این کار صلاح نیست. ایشان فرمود: اگر چنین باشد شدیدا جلوگیری می کنم و ایشان دستور داد در مدرسه فیضیه را آن روز بستند. به نظر من ایشان میانه ای با شریعتی نداشت و آرام آرام او را از صحنه حذف کرد.

چهارشنبه 18/5/1391 - 11:53 - 0 تشکر 497371

داستان دفن علامه طباطبائی


یک جریانی هم با علامه طباطبائی دارم. ایشان این اواخر بیماری پارکسینسون گرفت و تقریبا آخر کاری فلج شد تا گردن. این اواخر در بیمارستان آیت الله گلپایگانی بستری شد. من سه شبانه روز اکثر اوقات آنجا بودم و ایشان در حالت اغماء بود. روزی دکتر منافی وزیر بهداری وقت آمد به بیمارستان برای ملاقات با ایشان. وقتی وضع او را دید تلفن کرد که هلکوپتر بفرستند تا او را به تهران منتقل کنیم. من مخالفت کردم و گفتم ایشان چند ساعتی بیشتر زنده نیست. اما قبول نکرد. همان وقت آیت الله گلپایگانی آمد که دید ایشان در حال اغماء است. این مسأله را با ایشان مطرح کردم و به ایشان گفتم: شما امر کنید دکتر منافی این کار را نکند. ایشان دکتر منافی را صدا زد و از او خواست تا عصر صبر کنند. اگر جوری بود که می شود او را منتقل کرد آن وقت منتقل کنید. بالاخره یکی دو ساعت بعد درگذشت. من تلفنا فوت ایشان را به آقای خمینی اطلاع دادم. ایشان فرمودند: در باره قبر ایشان هر کجا را صلاح می دانید اقدام کنید. به آقای مولایی هم دستور خواهیم دید. من به دنبال آقای مولایی آمدم تا محل قبر را تعیین کنیم. ایشان در کنار قبر مرحوم اشراقی و انگجی جایی را معرفی کرد. من مخالفت کردم و گفتم علامه طباطبایی به عنوان مفسر و فیلسوف باید قبرش جایی باشد که مردم راحت تر و آشکارتر سر قبر ایشان بیایند. آنچه آقای مولایی اصرار کرد من مخالفت کردم. بعد آمدم جایی را که قبر فعلی ایشان است نشان دادم. ایشان گفت اینجا پایه های سقف است و تمام بتون آرمه است و قابل شکافتن نیست. من نپذیرفتم. ایشان گفت: حتی اگر بشود شکافت، اینجا قبر علماست و ما مجاز به شکافتن نیستیم. من گفتم: این مسأله را حل می کنم. معمارها را بیاورید تا نظر بدهند که می شود شکاف داد یا نه. و ثانیا آقای نجفی در وقت ساختن مسجد بالاسر فهرست قبور را برداشت. از ایشان می پرسیم که آیا قبر عالمی در اینجا هست یا خیر. غروب شد و آقای نجفی آمد. بعد از نماز داستان را شرح دادم و خواستم ایشان بیاید شرح بدهد که اینجا قبری از علما بوده است یا نه. ایشان آمد و گفت: تا آنجا که من صورت برداری کرده ام اینجا قبر کسی نیست. آقای مولایی گفت: چه اصراری دارید. من گفتم: نه اینجا که قبر نیست. بر فرض هم بتون باشد، امتحانش آسان است. بالاخره به این امر تن دادند و شب درها را بستند و قالی را کنار زدند و عمله آوردند تا بشکافند. سنگ مرمر را برداشتند. موزائیک را هم برداشتند، خبری از بتون نبود. خاک و خاشاک را برداشتند یک مرتبه هر چه کلنگ زدند صدا می کرد. آقای مولایی گفت: من عرض کردم اینجا بتون است. من مخالفت کردم و گفتم: ببینیم چرا صدا می کند. دیدیم آجرهای بزرگ است. برداشتند، در این وقت با کمال شگفتی دیدیم یک قبر آماده و ساخته آن جا هست بدون این که ذره ای چیزی از استخوان و غیره در آن باشد. آقای مولایی گفت: این واقعا شبیه معجزه است. همانجا آقای طباطبائی را دفن کردند.


بعد از بازگشت از سفر عمره، حضرت آقای اشعری لطف کرده فهرستی از صورت فعالیت های خود را در زمانی که نماینده حضرت امام در بهداری قم و استان مرکزی وقت بودند برای ما نوشتند. ایشان یکسال پس از رحلت امام، استعفا داد و مدتی بعد کارهای عمرانی و خدماتی دفتر حضرت آیت الله سیستانی را بر عهده گرفت. پس از فهرست اول که کارهای دوره اول ایشان است، فهرست دومی خواهد آمد که مربوط به کارهای عمرانی و فعالیت های ایشان برای بهبود اوضاع بهداشتی و پزشکی قم در دوره اخیر است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.