} معمارات اتونی ، مسیر اسلاف كارولنژی خویش را دنبال كردند . در كلیسای دیر سن میكائیل در هیلد سهایم كه در فاصله سالهای 1001 و 1031 میلادی شناخته شده است ، همان گروه بندی برجها و بدنه غربی كلیسای دیر سن ریكیه به اضافه دیوارهای جسیم و ساده آن دیده می شود . در نقشه ساختمانی و مقطع كلیسای دیر سن میكائیل مراكز ثقل شرقی و غربی به روشنی دیده می شوند و صحن در حكم تالاری است كه این مراكز را به یكدیگر می پیوندد . ورودیهای منتهی به راهروهای جانبی در سمت شمال و جنوب ، عواملی اضافی اند كه تقریبا یكسره باعث از میان رفتن جهت گیری سنتی باسیلیكاها به سوی شرق می شوند . این بار مربع های تقاطع ، كه علامت گذاری شده اند و به مراتب ظریفتر و دقیقتر از مربع های كلیسای دیر سن ریكیه هستند به عنوان مدولی برای ابعاد صحن كه طولش برای سه مربع و پهنایش برابر یك مربع تقاطع است ، مورد استفاده قرار گرفته اند . به جای دادن جرزهای سنگی در گوشه های هر مربع ، از لحاظ بصری بر این واقعیت تأكید شده است . این جرز ها به طور متناوب پس از ستونهای زوج و پایه های نگهدارنده دیوار قرار گرفته اند و « شبكه متناوب ستون بندی و دیواره نگهدارنده » كه بدین ترتیب به دست می آید ، جزو ویژگی های ثابت بسیاری از كلیساهای رمانسك در اروپای شمالی خواهد شد .