• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 2441)
جمعه 15/11/1389 - 11:0 -0 تشکر 279416
فضایل امام رضا علیه السلام

الهَرَویّ : جِئتُ إلى بابِ الدّارِ الّتی حُبِسَ فیها الرِّضا علیه السلام بِسَرَخْسَ وقد قُیِّدَ ، فاسْتَأذَنتُ علَیهِ السَّجّانَ فقالَ : لا سَبیلَ لَكُم إلَیهِ ، فقلتُ : ولِمَ ؟ قالَ : لأنّه رُبَّما صلّى فی یَومِهِ ولیلَتِهِ ألفَ رَكعةٍ ، وإنّما یَنْفَتِلُ مِن صَلاتِهِ ساعةً فیصدرِ النّهارِ وقَبلَ الزّوالِ وعندَ اصْفِرارِ الشَّمسِ ، فهُوَ فی هذهِ الأوقاتِ قاعِدٌ فی مُصَلاّهُ یُناجی ربَّهُ . قالَ : فقُلتُ لَه :فاطْلُبْ لِی فی هذِه الأوقاتِ إذْنا علَیهِ ، فاسْتأذَنَ لِی علَیهِ ، فدَخَلتُ علَیهِ وهُو قاعِدٌ فی مُصلاّه مُتَفكِّرٌ .
هروى : به باب الدار سرخس ، كه حضرت در آن جا زندانى و به زنجیر بسته شده بود ، رفتم . از زندانبان اجازه خواستم خدمت آن حضرت بروم امّا او گفت : نمى توانید با او ملاقات كنید . پرسیدم : چرا ؟ گفت : چون گاهى در شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند . فقط در آغاز روز و قبل از زوال و نزدیك غروب آفتاب ساعتى از نماز خواندن باز مى ایستد و در همین اوقات نیز بر سجاده خود مى نشیند و با خدایش راز و نیاز مى كند . هروى مى گوید : به زندانبان گفتم : از ایشان خواهش كن كه اجازه دهند در این اوقات به دیدارشان روم . او برایم اجازه گرفت و من به حضور آن بزرگوار رسیدم . و دیدم بر سجاده خود نشسته و در اندیشه است .
بحارالانوار :ج ٤٩ ص ٩١ ح ٥

پنج شنبه 14/11/1389 - 21:8 - 0 تشکر 279355

هنگامى امام رضا ـ علیه السلام ـ ولیعهدى مأمون را پذیرفت كه دید اگر امتناع ورزد, نه تنها جان خویش را به رایگان از دست مى دهد , بلكه علویان و دوستداران حضرت نیز همگى در معرض خطر واقع مى شوند. بر امام لازم بود كه جان خویشتن و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند , زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیاز بسیار داشت . اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى , مردم به وجود امام و دست پروردگان وى نیاز بسیار داشتند , چه , در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بیگانه اى بر همه جا چیره شده و در قالب بحثهاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى , ارمغان كفر و الحاد مى آورد؟ ازینرو بر امام لازم بود كه بر جاى بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم كه امام نیز ـ با وجود كوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولیعهدى ـ چگونه عملاً وارد این كار زار شد. حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولیعهدى , هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد , این فداكارى معلوم نیست همچون شهادت حیاتبخش و گرهگشاى سید شهیدان گرهى از كار بسته امت مى گشود. علاوه بر این , نیل به مقام ولیعهدى ی اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب كه علویان نیز در حكومت سهم شایسته اى دارند. دیگر از دلائل قبول ولیعهدى از سوى امام آن بود كه مردم خاندان پیامبر 9را در صحنهء سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند, و نیز گمان نكنند كه آنان ـ همان گونه كه شایع شده بود ـ فقط علما و فقهایى هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى آیند. شاید امام نیز در پاسخى كه به سوءال ابن عرفه داد, نظر به همین مطلب داشت . ابن عرفه از حضرت پرسید: ـ اى فرزند رسول خدا! به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولیعهدى شدى ؟ امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى كه جدم على ـ علیه السلام ـ را وادار به ورود در شورا نمود (29). گذشته از همهء اینها, امام در ایام ولیعهدى خویش چهرهء واقعى مأمون را به همه شناساند و با افشا ساختن نیت و هدفهاى وى در كارهایى كه انجام مى داد, هرگونه شبهه و تردیدى را از ذهن مردم زدود. آیا امام خود رغبتى به این كار داشت ؟ اینها كه گفتیم هرگز دلیلى بر میلى باطنى امام براى پذیرفتن ولیعهدى نمى باشد, بلكه همان گونه كه حوادث بعدى اثبات كرد, او مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مأمون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام , جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. امام بخوبى در مى كرد كه مأمون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى ـ جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد. تازه اگر هم فرض مى شد كه مأمون هیچ نیت شومى در دل ندارد, چنانكه گفتیم با توجه به سن امام امید زیستنش تا پس از مرگ مأمون بسیار ضعیف مى نمود. پس اینها هیچ كدام براى توجیه پذیرفتن ولیعهدى براى امام كافى نبود. از همهء اینها كه بگذریم و فرض را بر این بگذاریم كه امام امید به زنده ماندن تا پس از درگذشت مأمون را نیز مى داشت , ولى برخوردش با عوامل ذى نفوذى كه از شیوهء حكمرانى وى خشنود نبودند, حتمى بود. همچنین توطئه هاى عباسیان و دار و دسته شان و بسیج همهء نیروها و ناراضیان اهل دنیا بر ضد حكومت امام كه برنامه اش اجراى احكام خدا به شیوهء جدش پیامبر (صلی الله علیه واله) و على ـ علیه السلام ـ بود, امام را با مشكلات زیانبارى روبرو مى ساخت . فقط اتخاذ موضع منفى درست بود با توجه به تمام آنچه گفته شد درمى یابیم كه براى امام ـ علیه السلام ـ طبیعى بود كه اندیشه ء رسیدن به حكومت را از چنین راهى پر زیان و خطر از سر به دركند, چه , نه تنها هیچ ی از هدفهاى وى را به تحقق نمى رساند, بلكه بر عكس سبب نابودى علویان و پیروانشان همراه با هدفها و آمالشان نیز مى گردید. بنابراین , اقدام مثبت در این جهت ی عمل انتحارى و بى منطق قلمداد مى شد.

پنج شنبه 14/11/1389 - 21:13 - 0 تشکر 279356

. مؤمن ، مؤمن واقعى نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است .(اصول كافى ، ج 3 ، ص 339) 2. پنهان كننده كار نیك ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشكار كنندهكار بد سرافكنده است ، و پنهان كننده كار بد آمرزیده است .(اصول كافى ، ج 4 ، ص 160) 3. از اخلاق پیامبران ، نظافت و پاكیزگى است. (تحف العقول ، ص 466) 4. امین به تو خیانت نكرده ( و نمىكند ) و لیكن ( تو ) خائن را امین تصور نمودى . (تحف العقول ، ص 466) 5. برادر بزرگتر به منزله پدر است .(تحف العقول ، ص 466) 6. دوست هركس عقل او ، و دشمنش جهل اوست .(تحف العقول ، ص 467) 7. دوستى با مردم ، نیمى از عقل است. (تحف العقول ، ص 467) 8. به درستى كه خداوند ، سر و صدا و تلف كردن مال و پر خواهشى را دوست ندارد . (تحف العقول ، ص 467) 9. عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این كه ده خصلت را دارا باشد : از اوامید خیر باشد ، از بدى او در امان باشند ، خیر اندك دیگرى را بسیار شمارد ، خیر بسیار خود را اندك شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود ، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد ، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد : چیست ؟ فرمود : احدى را ننگرد جز این كه بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است. (تحف العقول ، ص 467) 10. از امام رضا (علیه السلام) سؤال شد : سفله كیست ؟ فرمود : آن كه چیزى دارد كه از ( یاد ) خدا بازش دارد. (تحف العقول ، ص 466)

جمعه 15/11/1389 - 10:45 - 0 تشکر 279410

شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع)در مَرو (203 ق)
شرح مناسبت:
سال‏های پایانی حیات مبارك امام رضا(ع) به جنگ‏های داخلی امین و مأمون بر سر كسب قدرت، پیروزی مأمون و در نهایت قبول ولایتعهدی مامون توسط امام سپری شد. با استقرار مامون بر تخت خلافت، او كه از جانب امام، احساس خطر می‏كرد، برای تحت نظر داشتن حضرت و نیز تظاهر به علاقه به خاندان پیامبر، امام رضا را به مرو فرا خواند. هرچند، حضرت، در ابتدا این دعوت را نپذیرفت ولی از سوی مامون، اصرار و تاكیدهای فراوانی صورت گرفت تا این كه، امام راهی مرو گردید. در تاریخ وفات امام رضا(ع) اختلاف نظر وجود دارد. برخی سال 202 و برخی سال 203 را سال شهادت آن حضرت دانسته‏اند. از نظر ماهِ شهادت نیز كلینی و شیخ مفید، ماه صفر را بدون تعیین روز یاد كرده‏اند. مسعودی، مورخ مشهور نیز ماه صفر را ماه شهادت امام(ع) دانسته است. نوبختی آخرین روز ماه صفر را روز رحلت آن امام دانسته است. به نظر می‏رسد كه در عرف شیعه، سخن نوبختی پذیرفته شده است. حضرت امام رضا(ع) درسن پنجاه و پنج سالگی، در حالی كه بیست سال از امامت آن حضرت می‏گذشت به دست مأمون عباسی مسموم گردید.
منبع : برنامه روزشمار تاریخ ازمركز پژوهشهای صدا و سیما

جمعه 15/11/1389 - 10:48 - 0 تشکر 279411

پیامبرصلی الله علیه وآله :
مَن أحَبَّ أن یَلقَی اللَّهَ ضاحِكاً مُستَبشِراً فَلیَتَوَلَّ عَلِیَّ ابنَ مُوسَی الرِّضاعلیه السلام
كسی كه دوست دارد خندان و با روی گشاده خداوند را دیدار كند ، باید از محبّت و ولایت علی بن موسی الرضّاعلیه السلام بهره‏مند باشد
بحار الأنوار ، ج 36 ، ص 296 .
امام رضاعلیه السلام :
ما زارَنی أحَدٌ مِن أولیِائی عارِفاً بِحَقّی إلّا شُفِّعتُ فیهِ یَومَ القِیامَةِ
هیچ یك از دوستانم مرا با شناخت حقّم زیارت نمی‏كند مگر این كه در روز قیامت شفاعتم از او پذیرفته می‏شود
وسائل الشیعه ، ج 13 ، ص 552 .
ابراهیم بن عباس :
ما رَأیتُ أبَاالحَسَنِ الرِّضاعلیه السلام جَفا أحَداً بِكَلامِهِ قَطُّ . . . . و مارَدَّ أحَداً عَن حاجَةٍ یَقدِرُ عَلَیها
هرگز ندیدم كه امام رضاعلیه السلام با سخن خود كسی را برنجاند و هرگز حاجت كسی را ، كه توان ادای آن را داشت ، ردّ نمی‏كرد
بحار الأنوار ، ج 49 ، ص 90 .

جمعه 15/11/1389 - 10:51 - 0 تشکر 279412

مَن جَلَسَ مَجلِساً یُحیی فیهِ أمرُنا ، لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوُبُ
هر كه در مجلسی بنشیند كه در آن یاد ما (اهل‏بیت) زنده می‏شود ، قلبش ، در روزی كه قلب‏ها می‏میرند ، نمی‏میرد
بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 278 .
امام رضاعلیه السلام :
لَیسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنیاهُ لِدِینِهِ و دِینَهُ لِدُنیاهُ
از ما نیست آن كه دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترك گوید
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 346 .
امام رضاعلیه السلام :
أَجمِل مُعاشَرَتَكَ مَعَ الصَّغیر و الكَبیرِ
نشست و برخاست خود را با كوچك و بزرگ نیكو گردان
مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 354 .
امام رضاعلیه السلام :
مَن فَرَّجَ مِن مُؤمِنٍ ، فَرَّجَ اللَّهُ عَن قَلبِهِ یَومَ القِیامَةِ
هر كس اندوه مؤمنی را بزداید ، خداوند در روز قیامت ، غم از دلش می‏زداید
الكافی ، ج 2 ، ص 200 .
امام رضاعلیه السلام :
صاحِبُ النِّعمَةِ یَجِبُ أن یُوَسَّعَ عَلی عِیالِهِ
آن كه صاحب نعمت است باید كه بر هزینه خانواده‏اش وسعت بخشد
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 335 .
امام رضاعلیه السلام :
مَن لَم تُتابِعِ رأیَكَ فی صَلاحِهِ فلاتَصغَ إلی رأیِهِ وَ انتَظِر بِهِ أن یُصلِحَهُ شَرٌّ
تو نیز از رأی كسی كه از نظر مصلحت اندیشانه تو پیروی نكرد ، پیروی نكن ؛ منتظر باش ؛ حادثه‏ای ناخوشایند او را اصلاح خواهد كرد
بحار الأنوار ، ص 353 .

جمعه 15/11/1389 - 10:58 - 0 تشکر 279414

أبوالصَّلْتِ الهَرَویُّ: إنّ المأمونَ قالَ للرِّضا علیه السلام: یابنَ رسولِ اللّه... إنّی قد رأیتُ أنْ أعزِلَ نَفْسی عنِ الخِلافةِ ، وأجْعَلَها لكَ واُبایِعَكَ ! فقالَ له الرِّضا علیه السلام : إنْ كانتْ هذهِ الخلافةُ لكَ واللّه ُ جَعلَها لكَ فلا یَجوزُ لكَ أنْ تَخْلَعَ لِباسا ألبَسَكَهُ اللّه ُ وتَجْعلَهُ لِغَیرِكَ ، وإنْ كانتِ الخِلافةُ لَیستْ لكَ فلا یَجوزُ لكَ أن تَجْعلَ لِی ما لیسَ لكَ . فقالَ له المأمونُ : یابنَ رسولِ اللّه ، فَلابُدَّ لكَ مِن قَبولِ هذا الأمرِ ! فقالَ : لَستُ أفْعَلُ ذلك طائعا أبدا ... تُریدُ بذلك أن یَقولَ النّاسُ : إنّ علیَّ بنَ موسى الرِّضا لم یَزْهَدْ فی الدُّنیا بل زَهِدَتِ الدُّنیا فیهِ ! ألا تَرَونَ كیفَ قَبِلَ وِلایةَ العهدِ طمَعا فی الخِلافه ؟! فغَضِبَ المأمونُ ثُمَّ قالَ : ... فباللّه اُقسِمُ لَئنْ قَبِلْتَ وِلایةَ العهدِ وإلاّ أجْبَرتُكَ على ذلكَ ، فإنْ فَعلت وإلاّ ضَرَبتُ عُنُقَكَ .
ابا صلت هروى : مأمون به حضرت رضـا علیه السلام گـفت : اى پـسر پیامبر خدا ! ... من صلاح دیدم كه خود را از خلافت عزل كنم و آن را به تو بسپارم و با تو بیعت كنم . حضرت رضا علیه السلام فرمود : اگر این خلافت از آن توست و خدا به تو داده است كه روا نیست جامه اى را كه خدا بر قامت تو پوشانده از تن درآورى و به دیگرى دهى و اگر خلافت از آن تو نیست ، حقّ ندارى آنچه را از آن تو نیست به من واگذارى . مأمون گفت : اى فرزند رسول خدا ! باید این كار را بپذیرى . امام فرمود : من با میل خود هرگز این كار را نمى كنم ... تو با این كارت مى خواهى مردم بگویند : على بن موسى به دنیا پشت نكرده بود بلكه دینا به او پشت كرده بود ، مگر نمى بینید كه چگونه به طمع خلافت ، ولایتعهدى را پذیرفت ؟ ! مأمون در خشم شد و گفت : ... به خدا سوگند اگر ولایتعهدى را نپذیرى تو را به پذیرفتن آن مجبور مى كنم . اگر این كار را كردى چه بهتر و گرنه گردنت را مى زنم .
عیون أخبار الرضا علیه السلام : ٢ / ١٣٩ / ٣

جمعه 15/11/1389 - 11:6 - 0 تشکر 279417

إبراهیمُ بنُ العبّاسِ : ما رَأیتُ أبا الحَسَنِ الرّضا علیه السلام جَفا أحَدا بِكَلِمَةٍ قَطُّ وَلا رَأیتُهُ قَطَعَ عَلى أحَدٍ كَلامَهُ حَتَّى یَفرُغَ مِنهُ ، وَمارَدَّ أحَدا عَن حاجَةٍ یَقدِرُ عَلَیها وَلا حَدَّ رِجلَهُ بَینَ یَدَی جَلیسٍ لَهُ قَطُّ وَلا اتَّكى بَینَ یَدَی جَلیسٍ لَهُ قَطُّ ، وَلا رَأیتُهُ شَتَمَ أحَدا مِن مَوالیهِ وَمَمالیكِهِ قَطُّ ، وَلا رَأیتُهُ تَفَلَ وَلا رَأیتُهُ یُقَهقِهُ فی ضِحكِهِ قَطُّ ، بَل كانَ ضِحكُهُ التَّبَسُّمُ ، وَكانَ إذا خَلا وَنَصَبَ مائِدَتَهُ أجلَسَ مَعَهُ عَلى مائِدَتِهِ مَمالیكَهُ وَمَوالیهِ حَتَّى البَوّابَ السّائِسَ .
إبراهیم بن العباس : هرگز ندیدم كه امام رضا علیه السلام به كسى سخن تندى بگوید ، و یا پیش از آن كه كسى سخنش تمام شود سخن او را قطع كند . اگر مى توانست حاجت كسى را برآورد هرگز او را دست خالى برنمى گرداند ؛ هیچ گاه در برابر كسى پاى خود را دراز نمى كرد ، و چنانچه كسى در حضور او نشسته بود ، تكیه نمى كرد . هرگز ندیدم كه به یكى از غلامان و خدمتكارانش ناسزا بگوید ؛ هرگز ندیدم كه آب دهان بیندازد ، و یا هنگام خندیدن قهقهه سر دهد ، بلكه خنده اش تبسّم بود . هرگاه سفره اش را پهن مى كرد غلامان و خدمتكاران خود و حتى دربان (و) مِهتر اسبان را با خود سر سفره مى نشاند .
عیون أخبار الرِّضا : ٢ / ١٨٤ / ٧

جمعه 15/11/1389 - 21:48 - 0 تشکر 279530

اخلاق فردی و اجتماعی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، مایه جلب محبت مردم شده بود، به طوری که همه موافقان و مخالفان از وی خشنود بودند. ایشان در حقیقت، گنجینه فضیلت ها بود. آن حضرت، بسیار صدقه می داد، به ویژه در شب های تاریک و پنهانی. همواره متبسم و خوشرو بود و قهقهه نمی زد. اگر کسی از او کمک می خواست، با تواضع او را یاری می کرد. با خدمتکاران کنار یک سفره می نشست و غذا می خورد. خدمتکاری را که مشغول غذا خوردن بود، برای کاری فرا نمی خواند. بهترین قسمت غذای خود را برای نیازمندان می فرستاد. اگر غذایی از حد نیاز بیشتر می آمد، آن را هرگز دور نمی ریخت. اهل اسراف نبود و حتی با دیدن میوه نیم خورده ناراحت می شد. غذای خود را با نمک آغاز می کرد. با بوی خوش خود را خوشبو می ساخت.محاسن خود را خضاب می نمود و در تشییع جنازه مسلمانان شرکت می کرد

جمعه 15/11/1389 - 21:49 - 0 تشکر 279531

هنگامی که میهمانی به محضر امام رضا علیه السلام می آمد. ایشان به اندازه توانایی خود از وی پذیرایی می کرد و راضی نمی شد میهمان کارهای منزل را انجام دهد. یک روز بر امام رضا علیه السلام میهمانی آمد و تا هنگام شب با ایشان صحبت می کرد. ناگهان نور چراغ کمسو شد. آن مرد دستش را برای درست کردن چراغ دراز کرد، ولی امام به سرعت مانع کار او شدند و خودشان آن را تنظیم نمودند و فرمودند: «ما میهمان را به کار نمی گیریم». امام رضا علیه السلام با چنین کارهای به ظاهر کوچک، درس های بزرگی به یاران خود می دادند.

جمعه 15/11/1389 - 21:50 - 0 تشکر 279532

امام رضا علیه السلام در برخوردهای اجتماعی، بهترین عبارات را به کار می بردند و مواظب بودند کسی از ایشان نرنجد. محمدبن فَضْل می گوید: امام رضا علیه السلام در عید فطر به یکی از خادمانش فرمود: «خداوند اعمال شما و ما را بپذیرد». سپس نماز عید فطر را بر پا نمودند. روز عید قربان هم به همان غلام فرمود:«خداوند از ما و شما قبول کند». به امام عرض کردم: ای پسر رسول خدا، در روز عید فطر جمله ای گفته ای و در عید قربان غیر آن؟ امام فرمود: «در عید فطر گفتم از تو و ما بپذیرد؛ زیرا کار او مانند کار ما بود. هر دو در ماه رمضان روزه گرفته بودیم، ولی در عید قربان گفتم: خداوند از ما و شما بپذیرد؛ زیرا ما توانایی قربانی کردن داریم و او نمی تواند قربانی کند. پس کار ما غیر کار او بود». به این ترتیب، حضرت رضا علیه السلام حتی در برخوردهای ساده به عزت دیگران احترام می گذاشت.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.