• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن نصف جهان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
نصف جهان (بازدید: 3912)
دوشنبه 17/10/1386 - 11:34 -0 تشکر 22750
افتخار اصفهان (سلمان محمدی)

با سلام به تمام نازنینان تبیانی به ویژه نصف جهانی های گل.خوبین انشاالله؟ طی این چند ماه گذشته مطالب زیادی در مورد اصفهان واستون دادم از گذشتش از آثار تاریخیش از موقعیت جغرافیایی و ..خیلی چزهای دیگه اما امروز با بقیه فرق می کنه امروز می خوام از مردی واستون بگم که به اصفهانی بودنش افتخار می کنم نه تنها من بلکه اصفهان و ایران و جهان اسلام بهش افتخار می کنه و این عزیز بزرگ کسی نیست جز سلمان محمدی:

سلمان محمدی افتخار اصفهان

سلمان فارسی دهقان زاده ایی از ناحیه جی اصفهان بود.نام اصلی او روزبه بوده و در کودکی به دین عیسوی گرایید و از کشیشان شنیده بود که ظهور پیامبر تازه نزدیک است،خانه پدر را ترک گفت و به قصد یافتن آن پیامبر به سفر پرداخت. چون به سوریه رسید،مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا اینکه در یکی از بلاد عرب به اسارت بنی کعب افتاد.مردی از بنی غریضه اورا خرید و به یثرب برد . در این شهر بود که از ظهور پیامبر آگاه شد و چون گفته ها و علایم و نشانه هایی که از کشیش مراد خود شنیده بود را در ایشان دید،اسلام آورد.رسول اکرم او را از خواجه اش خرید و. آزاد کرد و از آن موقع سلمان ملازم رسول اکرم بود و نزد او منزلت خواستی یافت. گویند کندن خندق در جنگی که در تاریخ اسلام به غزه خندق معروف است، با پیشنهاد و راهنمایی سلمان بوده و کندن این خندق در ممانعت از تجاوز کافران اثری بزرگ داشته است.

سلمان فارسی از نگاه خاندان رسالت

صحبت پیرامون سلمان فارسی،این صحابه گرانقدر رسول گرامی اسلام(ص)و یار وفادار امام علی(ع)،بسیار مشکل است.سرگذشت حیرت انگیز او و جست و جوی بی وقفه اش برای دستیابی به حقیقت، به خوبی ثابت می کند که ایمان سلمان،از روی مصلحت جویی،یا احساس و عاطفه بدون پشتوانه عقلی نبوده است.سلمان از معدود مسلمانانی است که پس از شناخت حق،هیچ گاه از آن جدا نشد و همواره صدق ایمان خویش را با کردار خود اثبات نمود.سلمان به خاطر همین ویژگی و دیگر خصایص منحصر به فردش،از جایگاه خاصی نزد پیامبر(ص)و ائمه معصوم(ع) برخوردار شد.

محبوب خدا و پیامبر

از امیرالمؤمنین (ع)درباره سلمان سوال شد که درباره او چه می فرمایید؟؟حضرت فرمودند:چه بگویم درباره مردی که از طینت ما آفریده شده و روح او به روح ما نزدیک است.خدای متعال او را به آغاز و پایان و آشکار و نهان و ظاهر و باطن و همه دانش ها مخصوص ساخت.من به محضر رسول خدا (ص)رفتم،در حالی که سلمان شرف حضور داشت.پس از مدتی عربی وارد شد و سلمان را از جایی که نشسته بود دور کرد و خود به جای او نشست.پیامبر(ص)برآشفت و از فرط خشم،عرق از پیشانی اش چکید و دو چشم مبارکش سرخ شد.سپس فرمود:آیا کسی را که خداوند تبارک و تعالی در آسمان و پیامبرش در زمین او را دوست دارند،کنار میزنی؟آیا مردی را که هیچ گاه جبرییل به نزد من نیامد،جز آنکه از جانب پروردگار مرا مأمور کرد به او سلام برسانم،کنار میزنی؟همانا سلمان فارسی از من است.کسی که به او ستم کند به من ستم نموده و هر که او را دور سازد،مرا دور ساخته و هر کس به او تقرب جوید،به من نزدیک گشته است.

ظرفیت علمی

از امام صادق(ع)روایت شده است که می فرمود:پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) به سلمان از اسراری که در نهانخانه علم الهی محزون بود،خبر میدادند که هیچ کس قدرت تحمل شنیدن و فراگرفتن آن را نداشت.

شیعه علی(ع)

گروهی از امامرضا (ع) اجازه خواستند تا خدمت ایشان شرفیاب شوند و ادعا کردند که همگی از شیعیان علی (ع) هستند.حضرت چند روزی با آنها اجازه حضور ندادند. سپس هنگامی که خدمت امام رسیدند،امام به آنها فرمود:وای بر شما که ادعایی بس بزرگ نموده اید.به درستی که شیعه حضرت علی(ع) کسانی همچون امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سلمان فارسی و ابوذر و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکر هستند که هیچ گاه با اوامر و دستورات آن حضرت مخالفت نکردند.

نخستین مترجم قرآن به زبان فارسی

نخستین مترجم قرآن به زبان فارسی سلمان فارسی مرید و عاشق مولا علی(ع)می باشد.ترجمه برای صاحبان علم در آینده راه را بازنموده و آنان توانستند با استفاده از آن روش تعلیم قرآن را عمومی سازند و در بین ملل دیگر نیز ترویج نمایند.سلمان محمدی گذشته از مقام بزرگی که نزد شیعیان دارد، نزد اهل سنت و جماعت نیز دارای منزلت و رتبه بالایی است.وفات او به سال 35 یا 36ه.ق.اتفاق افتاد و قبر وی در مداین در نزدیکی بغداد است و به سلمان محمدی شهرت دارد و مسجدی در آن موضع ساخته شده که این آرامگاه زیاتگاه مسلمین است.

اینم از وصف یکی از بزرگان اصفهانی که نه تنها برای مردم اصفهان و ایران بلکه تمام دنیا با ارزش و قابل احترامه.ای کاش الانم بزرگانی همچون سلمان ومقدادو.......در بین ما حضور داشتند.

یا علی

 

  • من کوير تشنه کامم
  • مهلتم ده تا بيايم
  • جرعه يي ده تا بنوشم
  • آري آري من کويرم
  • اي خداي مهربانم
  • مهلتي ده تا بجوشم
  • از دل همچون کويرم
  • دوشنبه 15/7/1387 - 8:6 - 0 تشکر 63245

    سلام.اندیشه :

    ::__سلام__::

    اشعث‏بن قیس، از رهبران «یمن‏» و جریر بن عبدالله بجلى، از فرماندهان عرب،از نزد «عامر بن حارث خزرجى انصارى‏» معروف به «ابودردا» قاضى شام از سوى‏«عثمان‏»، در «مداین‏» به حضور سلمان رسیدند و سلام كردند و گفتند:
    سلمان فارسى، تو هستى؟
    سلمان جواب مثبت داد.
    پرسیدند: حبیب __رسول خدا __(درود خدا بر ایشان و خاندان پاكشان) و كسى كه با آن حضرت مجلس سرى وخصوصى داشت، تو مى‏باشى؟
    سلمان گفت: این را درست نمى‏دانم!
    اشعث و جریر، از این پاسخ مشكوك شدند، و با خود گفتند: شاید این مردسلمان مشهور نباشد! اما سلمان كه متوجه مذاكره آنها شد، گفت: سلمان فارسى،صحابى __رسول خدا __(درود خدا بر ایشان و خاندان پاكشان) و كسى كه با آن حضرت نشست و برخاست داشته، من‏هستم، اما حبیب و یار واقعى __رسول خدا __(درود خدا بر ایشان و خاندان پاكشان) كسى است، كه با وى وارد بهشت ‏شود، حال بگویید: دیگر چه مى‏خواهید؟
    آنان گفتند: ما از طرف برادر دینى تو، از شام آمده‏ایم.
    سلمان پرسید: نام او چیست؟
    آنان جواب دادند: ابودردا.
    سلمان پرسید: هدیه‏اى را كه «ابودردا» براى من فرستاده، آورده‏اید؟
    آنان در جواب سلمان گفتند: او هدیه‏اى نفرستاده است.
    سلمان ادامه داد: از خدا بترسید و هدیه او را تحویل دهید، و امانت را به‏صاحب آن رد كنید، زیرا هر كس از طرف او آمده، براى من هدیه‏اى آورده است.
    آنان گفتند: سلمان! حقى را به گردن ما مگذار، مال و پول هر چه مى‏خواهى،خود مى‏پردازیم!
    سلمان گفت: من از شما چیزى نمى‏خواهم، فقط امانت «ابودردا» را بدهید.
    قیس و جریر، كه پریشان شده بودند، گفتند: ابودردا، چیزى به ما نداده، فقط به ماگفت: سلمان كسى است كه رسول خدا (درود خدا بر ایشان و خاندان پاكشان) با او مجلس سرى و خصوصى داشت، ودر آن وقت كس دیگرى را نمى‏پذیرفت، هر وقت‏به دیدن او رفتید، سلام مرا به اوبرسانید.
    سلمان گفت: شما گمان مى‏كردید، من چگونه هدیه‏اى را تقاضا مى‏كردم؟ كدام‏ هدیه بهتر از __سلام__ است؟ __سلام__ هدیه مبارك و رحمت از جانب خداوند است. (فتاوى صحابى كبیر سلمان، ص 121، حلیة الاولیاء، ج 1 ، ص 201)

    ان شاءالله موفق باشیم...بدرود.

    ««« تبیان »»»

     

    دوشنبه 15/7/1387 - 8:7 - 0 تشکر 63246

    شوق پرواز :

    بزرگ منشی سلمان در ازدواج
    زمخشری در کتاب ربیع الابرار نقل می کند :

    روزی سلمان همراه ابو درداء برای خواستگاری رفت و یک زن از قبیله قریش را برای خود خواستگاری کرد و ابو درداء برای تحقق این ازدواج مقداری از شان و مقام سلمان را بیان کرد و سابقه درخشان سلمان و فضایل اخلاقی او را شرح داد.
    ولی اولیاء آن زن قریشی به ابودرداء گفتند :
    ما به او زن نمی دهیم ، ولی اگر تو بخواهی با این زن ازدواج کنی راضی هستیم!

    ابو درداء هم با آن زن ازدواج کرد

    سپس نزد سلمان آمد و گفت :
    برادرم ! کاری کرده ام که از تو شرم دارم ....آنگاه ماجرای ازدواج خود را به سلمان خبر داد!

    سلمان در پاسخ گفت:

    _ انا احقّ ان استحیی منک اخطب امراة کتبها الله لک

    شایسته تر آن است که من از تو شرم کنم ، زیرا من از زنی خواستگاری کردم که خداوند او را برای تو مقدر کرده بود! __

    ««« تبیان »»»

     

    دوشنبه 15/7/1387 - 8:9 - 0 تشکر 63247

    شوق پرواز :

    نخستین بانوی مسلمان ایرانی هم اصفهانی بود !
    درکتاب " الاوائل " (تالیف عالم جلیل ، آقای محمد مقدس اصفهانی ) چنین آمده است :

    نخستین بانویی که از ایرانیان مسلمان شد بانویی به نام " ام الفارسیه " از اهالی اصفهان بود ، حتی او قبل از سلمان به اسلام گروید و راهنمای سلمان به خانه رسول خدا (ص) بود و رسول خدا او را " ام الفارسیه " نامید.

    وی می نویسد :
    ابن حجر در کتاب اصابه از تاریخ اصفهان ( تالیف ابن منده ) نقل نموده که سلمان گفت :

    هنگامی که وارد مدینه شدم زنی اصفهانی را دیدم که قبل از من به محضر رسول خدا (ص) شرفیاب شده و اسلام پذیرفته است . او مرا به رسول خدا (ص) هدایت کرد .

    ««« تبیان »»»

     

    دوشنبه 15/7/1387 - 8:10 - 0 تشکر 63249

    شوق پرواز :

    سوگند به خدا آنها سلمان و قوم او هستند !
    از امام باقر (ع) نقل شده است :

    که روزی سلمان از دختر عمربن خطاب خواستگاری نمود...عمر که به شدت خشمگین شده بود نزد رسول خدا (ص) شکایت کرد که چرا به سلمان اینقدر بها داده اید که به خود اجازه چنین پیشنهادی بدهد !

    پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند :
    وای بر تو ای عمر ! آیا خرسند نیستی دخترت را همسر سلمان کنی و او به تو مشتاق شود؟ و تو به او نزدیک گردی؟ سلمانی که بهشت مشتاق اوست و خدا وند درباره او و قریش این آیه را نازل کرده است :

    __اولئک الذین اتیناهم الکتاب والحُکم والنبوة فاِن یکفروا بها هولاء فقد وکّلنا بها قوما لیسوا بها بکافرین

    بندگان هدایت شده خدا کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم و اگر نسبت به آن کفر ورزند ( مهم نیست ) زیرا کسانی را نگهبان آن ساخته ایم که نسبت به آن کافر نیستند__

    عمر پرسید : این بندگان هدایت شده و نگاهبان کیانند ؟

    رسول اکرم (ص) فرمودند :

    __هم والله سلمان و رهطُه

    سوگند به خدا آنها سلمان و قوم او ( ایرانیان ) هستند __

    سپس پیامبر فرمودند : آری سوگند به خدا ، خداوند درباره او و شما این آیه ( 38 سوره محمد ) را نازل کرد :

    __... و اِن تتولّوا یستبدل قوما غیرکم ثم لا یکونوا امثالکم

    و هر گاه سرپیچی کنید خداوند گروه دیگری را به جای شما می آورد که مانند شما نخواهند بود .__

    عمر ساکت شدخُذَیفه به رسول خدا عرض کرد : این گروه کیانند ؟

    رسول خدا فرمود:

    هم والله سلمان و رهطُه

    سوگند به خدا آنها سلمان و قوم او ( ایرانیان ) هستند


    سپس فرمود : ای گروه قریش ! شما عجم را به خاطر پذیرش اسلام ( در فتح ایران ) می زنید ، ولی روزی خواهد آمد که آنها شما را به خاطر برگشت از اسلام می زنند !

    ««« تبیان »»»

     

    دوشنبه 15/7/1387 - 8:13 - 0 تشکر 63250

    شوق پرواز :

    تحفه بهشتی برای سلمان
    عبدالله پسر سلمان چنین نقل کرده است :

    پدرم گفت : ده روز بعد از رحلت رسول خدا از خانه بیرون آمدم ، با امیر مومنان علی ملاقات کردم ، آن حضرت به من فرمود :

    یا سلمان جفوتنا بعد رسول الله
    ای سلمان بعد از رسول خدا به ما جفا و بی مهری کردی ( هیچ به دیدار ما نمی آیی )
    عرض کردم : ای محبوب دلم ای ابو الحسن ! بر کسی روا نیست که به مثل شما جفا کند ،علت اینکه به زیارت شما نیامدم سنگینی غم رحلت رسول خدا (ص) است که مرا خانه نشین کرده است

    آن حضرت فرمود نزد فاطمه (س) برو

    فانها بک مشتاقة ترید ان تتحفک بتحفة قد اتحفَت بها من الجَنة
    حضرت زهرا مشتاق دیدار توست ، می خواهد تحفه ای را که از بهشت به او اهداء شده به تو بدهد .


    سلمان می گوید با شتاب به خانه فاطمه رفتم .
    آن حضرت به من فرمود :
    ای سلمان بعد از وفات رسول خدا به من بی مهری کردی ( هیچ یادی از ما نمی کنی)
    فرمود :
    اکنون بنشین و درباره آنچه به تو می گویم بیندیش
    من روز گذشته در همینجا نشسته بودم و در خانه بسته بود. در فکر فرو رفته بودم که وحی الهی از خانه ما قطع شده و فرشتگان دیگر به خانه ما نمی آیند
    در این فکر بودم که ناگاه بی آنکه که کسی در را باز کند، باز شد و سه نفر از حوریان بهشتی که زیباتر و پاکیزه تر و خوش بو تر از آنان را ندیده بودم وارد خانه شدند
    پرسیدم : شما از اهالی مکه یا مدینه اید؟
    گفتند : ای دختر محمد (ص) ما از حورالعین دارالسلام هستیم خداوند ما را نزد تو فرستاده که شدیدا مشتاق دیدن تو بودیم

    سپس هر کدام خود را معرفی کردند :
    من " مقدوده " ام زیرا برای " مقداد " آفریده شده ام
    من " ذره  " ام چون برای " ابوذر غفاری " آفریده شده ام
    و من " سلمی " هستم و برای " سلمان " آفریده شدم

    سپس طبقی از خرمای خوشرنگتر از برف و خوشبوتر از مشک به من دادند

    سلمان می گوید : فاطمه (س) از آن خرما به من داد و گفت هنگام افطار بخور و فردا هسته آن را برایم بیاور !

    روز بعد به پیش فاطمه سلام الله علیها رفتم و گفتم : خرما هسته نداشت !

    فرمود : آری...زیرا از درختی است که خداوند آن را در " دارالسلام " به خاطر ذکری که پدرم به من آموخته است و من آن را بامداد و شب می گویم کاشته است .
    اگر دوست داری تا در دنیا هستی به بیماری تب مبتلا نگردی این ذکر را بخوان و بر آن مداومت و مراقبت کن !

    و آن ذکر این است :

    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم الله النور ، بسم الله النور النور
    بسم الله الذی هو مدبرالامور
    بسم الله الذی خلق النور من النور
    الحمدلله الذی خلق النور من النور
    و انزل النور علی الطور
    فی کتاب مسطور ، فی رِق منشور
    بقَدَر مقدور علی محبور
    و الحمدلله الذی هو بالعز مذکور
    و بالفجر مشهود
    و علی السراء و الضراء مشکور
    و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین

    ««« تبیان »»»

     

    پنج شنبه 18/7/1387 - 0:7 - 0 تشکر 63989

    خیلی تاپیک خوبیه . مطالب مفیدی بود . ممنون از زحماتتون

    برو به انجمن
    انجمن فعال در هفته گذشته
    مدیر فعال در هفته گذشته
    آخرین مطالب
    • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
      آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
    • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
      جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
    • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
      خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
    • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
      پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
    • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
      اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.