آقای من و مولای عزیز من كه جانم فدای شما باشد دل من خون است از این كه در این 30سال بهاری كه از عمرم می گذرد متأسفّانه روی خوش در زندگی ندیدیم و جز بدبختی و توهین به شریعت اسلام و لایت مولایم حضرت علی (ع) چیزی ندیدم .آقاجان متأسفّانه من فردی هستم بس گناهكار و آلوده كه تنها و تنها امیدش به آمرزش حق و شفاعت شما مولایم می باشم و چیزی از خود جز این جانی كه در بدنم هست ندارم تا به پیشگاه حق تعالی در راه شما فدا كنم . امیدوارم این جان ناچیز و ناقابل ار از من حقیر بپذیرید. آقای من مولای من ای مهدی جان ، شاید اگر كمی شكّ و تردید نسبت به اسلام رؤسای حكومتی داشتم ولی با این انتخابات و جریانات بعد از آن و سخنانی كه در نماز های جمعه ایراد شد متأسفّانه مشاهده كردم كه اسلام ناب محمّدی رنگش از بین دارد می رود و چیزی جز جاه طلبی و مقام پرستی و گرفتن كرسی قدرت چیزی در میان نظر بزرگان نیست.آقای من متأسفّانه آنها اینهمه مدّت شهادت مادرتان حضرت فاطمه ی زهرا (س)و صدق شدن فرزندش محسن بن علی (ع)بین درو دیوار و شهید شدن پدر بزرگوارتان مولای متقیّان امیرالمؤنین معلی (ع) در ماه مبارك رمضان آن عاشق راستین خداوند بر سجاّده عشق الهی و شهادت مظلومانهی امام حسن (ع)و شهارت مظلومانه ی امام حسین (ع) و عموی عزیزتان حضرت عباّس (ع) و یارانشان و و الباقی امامن معصوم ما را كه در راه اسلام و حفظ شریعت و فرموده ی پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله الاجمعین)كه گفت در میان شما دو چیز گرانبها می گذاریم كه باید برای سعادتمندی و پیروزی اسلام به آن تمسّك جوئئید كه یكی عترت و اهل بیت بود و دیگری قرآن ، شهید شدند برای اثبات دین وصیانت از اركان اسلام. ولی آنچه كه اقاجان می بینم این است كه دستور كشتار مردم بی دفاع را به نام خداوند منّان و شما صادر می كنند آقا جان خوب است كه شما به لطف باری تعالی زنده هستید و آگاه هستید از آنچه می گذرد والّا خداوند داند كه بر ما چه می كردند حال كه شما زنده هستید و افتخار و امید ما بعد از خداوند به شماست اینگونه با مردم رفتار می كننید با اسلام و دین و شریعت ما رفتار می كنند وای به روزی كه شما نبودید.خداوند را شاكرم از بابت این مسئله.مسأله ی دیگر این است كه مولایم و سرورم یا حضرت مهدی(عج)تا كجا باید این جثارت ها به دین و شریعت و توهین به شما و امّت اسلامی را باید تحمّل كرد تا كی باید زیر شكنجه های این یزیدان زمانه جان داد و ببینیم كه اسلام را به مسخره می گیرند و به شریعت ما و ولایت مولایمان توهین می كنند ؟
تا كی ؟ متأسفانه در میان اطرافیان آقای آیت الله خامنه ای كسانی را می بینیم مولایم كه به صراحتاً كفرگویی می كنند و خداوند را به حالت جسم ومادّه بخ نزول زمینی میكشانند و خداوند را كسی می دانند كه هر حكمی لازم بداند می دهد و فضاحت و اسلام سیتیزی را به حدّی رسانده اند كه ایشان را نماینده ی مستقیم خدواند بر روی زمین می نامند. آقا جان من به این كافران و ناكسان ایمان ندارم و ترسی هم ندارم ،تا خداوند و شما هستید از كسی جر خداوند و شما امیدی نداریم و جز از خداوند ترسی نداریم .آنچه كه باید گفته شود این است كه نماز جمعه این امر مقدّس را تبدیل به سنگری علیه امّت تبدیل كرده اند و سخنانی را در پشت این سنگر بیان می كنند كه باعث به جوش آمدن غیرت هر شیعه ی اسلامی و علوی و الهی می گردد .آقا جان مولایم ، سرورم ای عزیز تر از جانم كه ان شاءالله جانم فدای شما باشد ، ما منتظران شما تا حدّی می توانیم این همه حجوه گویی و تهمت ها به دین اسلام محمّدی و شما را تحمّل كنیم كاسه ی صبر ما گنجایشی دارد و تا آن میزان می توانیم تحمّل كنیم . ما نمی توانیم و چشم رو هم بگذاریم ببینیم كه به مادرمان و پدرمان توهین كنند به شما و خدای مهربانم توهین كنند و كاری نكنیم.آنگونه از اسلام بیزار شده اند كه فریادهای الله اكبر این امّت برایشان زجرآور شده است و تحمّل شنیدنش را ندارند .آقا جان بوالله دلمان برایتان تنگ شده دلمان برای یك حكومت علوی و مهدوی تنگ شده است . یا مولای عزیزم چه كنم كه درد دل زیاد زد است ولی می دانم كه باید نامه های زیادی را بخوانید و به دادهای آنها هم گوش دهید و در زمان مناسب پاسخ دهید امیدوارم ان شاءالله نامه ی این حقیر مورد التفات قرار گیرد و خوانده شود تا بدانید حتّی در میان افراد گناهكار و پرخطایی چون این خاك پای اهل بیت (علیهم السلام ) دلدادگان و یارانی دارید كه بواقع دوستتان دارند . ما از خداوند می خواهیم كه بتوانیم هر چه زود تر از گناه پاك شویم و بتوانیم به روی ماه شما نگاهی داشته باشیم اگر عمری باقی باشد ان شاء الله .
در اینجا می خواهم برای پایان دادن به سخنانم مدحی از خدابیامرز سید جواد ذاكر مدّاح اهل بیت (علیهم السلام )برایتان بیاورم:
عمر ما رفت و چشم انتظاریم ای خدا ما مگر دل نداریم
نام زیبایت ای دلبر من دل چه آسان ربود از بر من
دم به دم عشق روی تو ای گل می برد عقل و هوش از سر من
ساقی بزم هستی تو هستی از چه خالی بود ساقر من
نام تو حك شده روی سینه ای گل گلگزار مدینه
ای گل ناز حیدر كجایی ای گل فاطمه كی می آیی
غیر نام خوش و دلربایت كی شود دیده در دفتر من
كی نصیبم شود تا ببینم دلبر من بود در بر من
عمر ما رفت و چشم انتظاریم ای خدا ما مگر دل نداریم
یبن الزهرا بیا عقده وا كند مشكل امّتت را دوا كن
مهدـــــــــــــــــــی یا مهدی مهدــــــــــــــــــــی یا مهدی
دل به خال سیاه تو بستم از می انتظار تو مستم
در سر كویت از پا درآیم از كرم نگیری تو دستم
از دو عالم گذشتن به یكبار تا كه در پیش رویت نشستم
یبن الزهرا بیا عقده وا كند مشكل امّتت را دوا كن