بسم الله الرحمن الرحیم
-*******-
سلام بر شما
***
ابتدا عرض میکنم قصد بنده بحث هست و نه مجادله.
اگر منظور شما نه اینكه دو تا دختر و پسر كه اسلام جونشونو آورده بالا تقاضای حكومت دختر
پسری كنن كه من گفتم؛ من این حرف را در پاسخ به یك بند صحبت های شما بود .
شهدا برای دفاع از وطن و جامعه ی اسلامی رفتند
اما مردم فعلی اون مردم نیستند و خواهان اسلام نیستند در ضمن ما که نمیتوانیم تا
ابد خود را مدیون شهدا بدانیم! شاید چند سال دیگر مردم بخواهند انقلاب کنند و
حکومت آزاد تشکیل دهند اونوقت ما میخواهیم بگیم : "شهدا ... "
شما با چه مدرك و شواهدی این صحبت رو میگید كه
گفته مردم فعلی اون مردم نیستند اتفاقا مردم همیشه در ذهنشان خواهد بود كه چه
كسانی از كشور دفاع كردند و نمی گذارند قطره ای از خونشان پایمال شود ما شاهد این
هستیم جوانان زیادی هستند كه احترام و ارزش خاصی را برای شهدا قائل هستند.
مردم فعلی همون مردم هستند فقط لباس تغییر كرده
زمان پیامبر (ص) جوان ایرانی یك جور لباس می پوشید . الان هم یك جور لباس می پوشد
و عقاید آنها را نمیشه از روی لباس تشخیص داد . اگر مردم می خواستند انقلاب تغییر
بدن این كار را زودتر انجام می دادند انقلاب تغییر دادن حرف امروز و تازه ای نیست
از همان روز های اول انقلاب دشمنان انقلاب در صدد تغییر بودند تا به امروز اما
دیدیم كه مردم مقاوم بودند و نمونه دفاع از انقلاب لبیك گفتن به رهبر انقلاب است
پس مردمی كه 30 سال حكومت را نگه داشته اند با تمامی وجودشان دفاع می كنند .
اگر کافر کسی باشد که خواهان تاسیس کاباره باشد ؛
تمام جوانانی که خواهان تاسیس آن هستند کافر هستند و اتفاقا این تعداد جوانها اصلا
کم نیستند و به اعتقاد من از نصف مردم و نصف جوان ها بیشتر هستند!
مسئله این هست که یک کافر در کار نیست! ما با
جامعه ی کافران در مواجهه هستیم و میخواهیم به زور اسلام رو به اونها تحمیل کنیم.
من درباره اینكه چه كسی از كافر دفاع می كند چیزی
نگفتم اما مطمئنن همون هم عقیده های كافره ازش دفاع می كنند هم عقیده .
شما چطور با دیدن یك چیز درباره ی اون تصمیم
میگیرید .
یكی از وظایف مسلمانان دعوت همه افراد به اسلام
است و این كار را پیامبر (ص) انجام می دادند .
ما هیچ وقت نباید با زور عقیده ای را تحمیل كنیم .
اما بسیاری هستند از این شیوه استفاده می كنند به
نظرم هیچ كس حق تبلیغ اسلام در جامعه كافرانی كه شما می گویید ندارد به جز متخصص
دین .
همان طور كه یك پزشك برای جلوگیری از بیماری عملی
انجام می دهد
.
یك متخصص باید كافران را به اسلام برگرداند.
خدا به هدایت كننده بشر و مسلمین در سوره كافرون
بعد از این كه كلی سفارش شد و... چنین فرمود : بگو ای كافران انچه می پرستید، نمی
پرستم.
دین شما برای خودتان و دین من بری خودم .
اعلام بیزاری خدا و پیامبر از كافران بعد از
اینكه آیات فراوانی برای كافران وارد شده.
البته به کار بردن کلمه ی هیچ در اینجا صحیح نیست
میتونستید بگید اکثر. اما به یاد داشتهباشید جمله ی دکتر شریعتی رو که : درجامعه
10 درصد مردم فکر میکنند اما 90 درصد دیگر هستند که تصمیم میگیرند. جامعه ی اسلامی
بله! مخالف این قضیه هست اما جامعه ی ایران سال 1388 هم غیر اسلامی هست و هم موافق
با اون قضیه !کلیت حرف من اینه که باید هرچیزی سر جای خودش بره. مسئله ی حجاب و
... مصداق هست.
كلمه هیچ را بخاطر این به كاربردم چون در خانواده
ها چه پدر چه مادر خواهان این نیست كه فرزندشان منحرف بشه .این دو طریق است یا پدر
و مادر افرادی مذهبی هستند و یا افرادی كه در زمینه مذهب كمی سست هستند .كه یكی از شرط هایی است كه
فرزند نسبت به عقاید خانواده منحرف شود . بنده نمی توانم راجع به شریعتی نظری داشته باشم .
شما یك سری مسائل را با چشم دیدید فكر كردید كه
كل كشور اینطور است. و شما میگید ایران 88 غیر اسلامی است .
ما در جمهوری اسلامی ایران زندگی می كنیم و راه
انداختن كاباره جرم است و با عامل آن برخورد می شود .حالا شما بگید چرا برخورد
نشود .
و فردی كه كاباره را راه اندازی می كند باید
از عقیده اش دفاع كند
.
شما نمیتونید بگید" اولا این عقیده نیست یك
فكر و حس شهوانی است " چون همونطور که شما شاید از خواندن نماز لذت ببرید فرد
دیگری هم از کاباره رفتن لذت میبره! نمیتونید متهم کنید اون رو به شهوت رانی. اگر
اینطور باشه اون هم شما رو به تحجر و شاید سفاهت متهم میکنه!
دقیقا به همون دلیلی که یک فرد مذهبی، مذهبی هست؛
یک فرد غیر مذهبی هم غیر مذهبی هست.
پس کاباره و ... رفتن یک آزادی در اعمال عقیده
است که کمی تفاوت داره با آزادی عقیده.
شما میگید عقیده تمام تفكرات یك فرد عقاید اونه .
مسئله كاباره و حجاب از لحاظ موضوعیت از یك جا
سرچشمه میگیرند اونم اخلاق .
همان طور كه هندسه و جبر و ... از ریاضی سرچشمه
میگیرند .
اما موضوع هركدام حل مسائل ریاضی است .
كاباره چگونه جایی است ؟ جایگاهی است برای انجام
دادن كارهای ضد اخلاقی مانند رقص و ...
در اسلام هیچگونه جایگاهی ندارد و نهی شده.
نماز خواندن یك تكلیف است و ما مكلف به انجام آن
هستیم .
حالا چه لذت ببریم چه لذت نداشته باشد .
اما رقص و انجام همه ی اعمال ضد اخلاقی در كاباره
عقیده نیست . عقیده این است كه ما تفكراتی را كه داریم با تصریف منطق باشد .
مثلا : كاباره جایگاهی برای انجام برخی كارهاست ،
چون كاباره لذت دارد ، پس من به كاباره می روم .
این بسیار فكر بی منطقی است . ما باید با تصریف منطق یعنی معیار سنجش فكر كه
افكار را تنظیم می كند
.
نماز یك تكلیف است ، نماز خواندن لذت بخش است ،
پس من نماز می خوانم
.
اما
كاباره یك تكلیف است ، تكلیف اون چیزی است كه
انجام دادنش برای خود شخص و جامعه مفید است . نه كاباره ای كه هیچگونه دلیلی جزء
ارضای شهوت ندارد آیا ارضای شهوت در جامعه یك تفكر است كه بوسیله كاباره انجام شود .
كاباره تكلیف نیست ، كاباره لذت شهوانی دارد ، پس
من به كاباره نمی روم
.
ما باید آزادی در اعمال عقیده داشته باشیم به شرطی كه اون عقیده ضد شرع نباشد و اخلاق در
اون رعایت بشه
.
موفق و موید
التماس دعا