به نام خدا
با سلام
این مبحث در واقع نظر شخصی آقای شجاعتی هست.
که جاهاییش درسته و جاهایی هم غلط
همه داریم تو این جامعه زندگی میکنیم و همه چیز رو میبینیم.
یک همسایه ای داشتیم که خب به واسطه ی نزدیکی محل زندگی به احوالاتش آشنا بودم. همکلاسی سال اول دبستانم هم بود.
دبستان گذشت راهنمایی دبیرستان ظاهرش هر روز بد تر میشد رفتار اخلاق و همه خلاصه با توجه به اطرافیانی که داشت حتی داشت به جایی میرسید که پاش به یکی از این دسته جات و گروه های منحرف داشت باز میشد.
من خودم نه خیلی ولی از هر موقعیتی برای صحبت با این آقا استفاده میکردم که خیلی آروم و بدون تند روی یه سر نخی بهش بدم که بتونه اون رو دنبال کنه و معمولا به این نتیجه میرسیدم که ظاهرا راه برگشتی نداره ..آخه دیگه مگه میشه چیزی به این بنده خدا گفت که راهش برگرده ...
اما زمانی که رفت خدمت سربازی.. همون جایی که خیلی ها از رفتن به اون میترسن، فرار میکنن، بعضی ها با رفتن به این محیط گاها منحرف میشن بعضی با رفتن به خدمت سربازی تحولات بزرگی درشون ایجاد میشه و بزرگ میشن و موفق شاید باورتون نشه چنان تغییری کرد چنان تغییری کرد که واقعا به یکی مث من که یه جورایی به اصطلاح قطع امید کرده بودم از این که این فرد درست بشه ثابت شد که خدا واقعا هوای همه بنده هاش رو داره و به همه اونا نگاه میکنه
و این آقا شروع کرد به جبران کردن و واقعا توبه واقعی و برگشتن واقعی ...شد مرید آیت الله بهجت رحمت الله صبح ها اولین نفر تو مسجد برای نماز جماعت حاضر بود و درس رو که رها کرده بود دوباره پیگیری کرد و...
حالا چرا اینا رو گفتم
این که ما بگیم که اسلام اجباری نباید باشه و خب نیست ولی اگه تو جامعه کنترل نباشه و یه چیزایی مثل رعایت حجاب در جامعه اسلامی (که به اصطلاح اجباری هست) نباشه و هر کسی هر کاری دوست داره انجام بده هر جایی بره و هر چیزی بخوره آیا امنیت میمونه؟ آیا یکی مثل این دوست ما گرایشاتش به سمت منفی بیشتر نمیشد و از دست نمیرفت؟؟
چند نفر رو میشه اینطوری پیدا کرد که به واسطه بودن همین وضعیت از بند خیلی چیزها رهایی پیدا کردن
اینجا نباید در پی متقاعد کردن اینکه اجبار تو حجاب باشه یا نه بحث بشه؟
باید برای حل این مشکل بحث بشه؟
با چشم خودمون این مسائل رو میبینیم
چی باعث شد این دوست ما اینطوری متحول بشه که برای همه اونایی که یه جورایی مسیرشون منحرف شده ارائه بشه تا بلکه خیلی از اونا بتونن به راه صحیح برگردن
این که اون با چه کسایی نشست و برخواست میکرد و روش چه تاثیرات منفی گذاشته بودن
و بعدا با چه کسایی نشست و برخواست کرد و یاد گرفت که اون تاثیرات مثبت رو روش گذاشتن مهمه
که بتونیم اون تاثیرات رو ایجاد کنیم که همه یه دست بشن
در ضمن یه چیزی هم که نمیشه ازش فرار کرد همون فتنه های آخر الزمانه که خب مبحث کاملا جایی هستش.
یا علی