• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 1118)
چهارشنبه 16/11/1392 - 13:30 -0 تشکر 683777
امام خمینی(ره) و غرب

بدون تردید نامامام خمینى با تاریخ معاصر جهان آمیخته است او مرد قرن و احیاگر میراث عظیم اسلامى در جهان امروز است که باوجود سیطره تمدن غرب و شیفتگى بسیارى به زرق و برق آن، راه جدیدى را براى انسان امروز ارائه نموده و سنتى نو و مكتبى اصیل براى احیاى ارزشها واصول اسلامى در جهان امروز ارائه كرد . نوشتار حاضر متکفل بررسی مهمترین تاثیرات قیام و انقلاب حضرت امام (ره) بر جهان غرب می باشد؛ مفهوم غرب در نوشتار حاضر به مراتب وسیع تر از غرب جغرافیایی است بلکه بیشتر تأکید بر ابعاد فرهنگی و تمدنی است که در حوزه جغرافیایی غرب به خصوص بعد از رنسانس به وجود آمد. از این منظر غرب‌ عبارت‌ است‌ از تفكری‌ دنیاگرا، تجربی‌نگر و غیردینی ‌،‌همراه با سلطه‌ و استثمار مادی‌كه‌ سرچشمه‌ آن‌، در ظاهر نه‌ به‌ غرب‌، بلكه‌ به‌ همه‌تمایلات‌ درونی‌ و نفسانیات‌ و خودخواهی‌های‌ انسانی‌ ختم‌ می‌شود.[2]

یکم. رویکرد به معنویت،احیا دین و دین‌گرایی
رشدسریع تفكرات الحادی ، خدا گریزى و انسان محورى وگرایش برخی كشور‌‌‌‌های جهان به نظام فكری – سیاسی سکولار، بسیاری از صاحب‌نظران را به این باور رساند كه انزوا و اضمحلال كامل‌، سرنوشت محتوم ادیان الهی است.اما قیام امام خمینی (ره) وموفقیت انقلاب اسلامی به رهبری ایشان نه تنها توانست گفتمان دینى در ایران را تغییر دهد، ‌بلکه شرایط جدیدی را به وجود آورده كه حاكی از ورود جهان به دوره ‌‌‌‌های متفاوت از ادوار گذشته وعصری با ویژگی‌‌‌‌‌های ممتاز دینی ومعنوی است.

از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران تجدید حیات معنوی و دینی بشر «با پیروزیانقلاب اسلامیدر ایران آغازشده است و به این لحاظ دهة شصت را باید اولین دهة از این تجدید عهد محسوب داشت از این دیدگاه اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی در نظر بگیریم آن تاریخ سال1979میلادیاست یعنی مقارن با پیروزیانقلاب اسلامیایران که خیزشعظیمی را برای تفکرات دینی در تمام ادیان بوجود آورده است. آخرین آمارها در مورداحیای تفکر دینی که در سال 1990م صورت پذیرفته نشان می دهد که تقریباً 70% مردماروپا احساس دینداری می کنند. در تمام ادیان از هندوئیسم گرفته تا بودایسم و … وانواع فرقه‌های مسیحیت همه از یک نوع بازگشت به تفکر دینی خبر می دهند وانقلاب اسلامیایران موجباحیای فکر دینی در جهان گشت» شخصیت الهی و پیام‌‌‌‌‌های معنوی حضرت امام (ره) بسیاری از پیروان سایر ادیان و مذاهی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد تا آن جا كه در نظر برخی از تحلیل گران و متفركان مسیحی«اومسیح معاصر بود ودقیقا اشعة صلابت و سازش ناپذیری عیسی بن مریم –علیه السلام – بود».[3] از دیدگاه هفته نامه آبزرور ، «امام خمینى مردى هم پاى پیامبران كهن است كه دنیا را به پیروى از اصول دینى دعوت كرد. پیام وى براى مردم جهان خلوص عقیده و پیروى از سادگى در مقابل پیچیدگى و آلودگى هاى غرب بود، و این رمز موفقیت وى و احساس افتخار پیروان اوست.»[4] از دیدگاه شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی نیز: «آنچه در ایران در سال 1979 رخداد نه تنها برای ایرانیان بلکه برای تمام ادیان جهانی نقطه عطفی بود نقطه عطفی کهاز بازگشت میلیونها نفر در سراسر دینا به اصول‌گرایی مذهبی خبر می‌دهد» بهگفته این شبکه «در سراسر جهان پیروان دیگر ادیان مانند مسیحیت یهودیت و هندو نیز بهاصول گرایی مذهبی روی آوردند؛ حتی در ترکیه نیز که هفتاد سال قبل با مذهب وارد جنگشده بود روند بازگشت به اصول اسلامی سرعت گرفته است».[5]

آیه الله مصباح یزدی در این باره با اشاره به جریان دین ستیزی و دین زدایی در اروپا و غرب طی قرن ‌‌‌‌های اخیر كه دامنه آن تا كشورها ی اسلامی‌از جمله ایران عصر پهلوی نیز كشیده شده می‌فرماید:« مهم‌ترین دست‌آوردحركت امام خمینی (ره) احیا دین و دین‌گرایی درجهان معاصر بود به گونه ای كه به بركت این حركت نه تنها پیروان دین اسلام دیگر ادیان ا زجمله مسیحیت نیز حیاتی دوباره یافته ودرنتیجه گرایش به دین ودین داری در سایر ملل نیز افزایش یافت.» ایشان درهمین مورد‌، به سخن یك اسقف مسیحی از مكزیك اشاره می نماید که در دیدار با ایشان اظهار داشت : «این افتخار مخصوص شماست كه توانستید ایمان را در دنیا زنده كنید و بالاتر این‌كه كشورداری را با دین داری توأم كنید‌، ما [ مسیحیان]این توان را نداریم كه ایمان را در مردم حفظ كنیم‌، چرا كه مردم دیگر اطمینانی به ما ندارند‌، بالاتر این كه نتوانستیم دین‌داری را با كشورداری توأم كنیم» [6] و برخی دیگر از مسیحیان نیز سخن از «تأثیر پذیری شدید از مقام وعظمت وتحمل و بردباری شكوهمند امام خمینی (ره) ودرك احساس عطیه وموهبت الهی دراولین دیدار با ایشان »به میان آورده‌اند.[7] و به تعبیر اندیشمند پسامدرنفرانسوى، میشل فوكو، «امام خمینی (ره) منادى معنویت و روحى جدید براى جهان بى روح در عصر حاضر گردید» [8].

دوم. جمع معنویت و حاكمیت

در قرون جدید و تا پیش از قیام شکوهمند حضرت امام(ره) ، در شرق و غرب جهان امكان جمع معنویت و حاكمیت یك معما، افسانه و محال بود. نه تنها در افكار عمومی، بلكه در تمام متون آكادمیك و دانشگاهی در باب سیاست، در این بحث اجماع داشتند. چنانکه برنارد واندویل، صاحب افسانه كندوی زنبورها در غرب و از نخستین تئوریسین‌های جریان مدرنیزم غرب ، می گوید : « اخلاق از حاكمیت جداست و این دو مقوله هیچ سازگاری با هم ندارند. و با آنچه كه در اخلاق به عنوان فضیلت اخلاقی نام برده می‌شود نمی توان جامعه و حكومت را اداره كرد. » وی تصریح می کند که اگر بنا باشد همه ی انسان ها اهل زهد، توكل، ایثار و شجاعت باشند، دیگر نمی توان نظام اجتماعی بنا نمود و حكومت تشكیل داد. جامعه برخلاف این ارزش‌ها و منطبق بر آنچه كه «رذیلت» به آن گفته می‌شود ساخته می‌شود. اتفاقاً پیشرفت، توسعه، آبادانی و رفاه جامعه در این است كه مردم اهل سخاوت و انفاق و ایثار نباشند، بلکه برعکس باید اهل استیثار، ویژه خواری، خودخواهی، حسادت و حرص و زیاده طلبی باشند. با چنین شرایطی است که می‌توان زندگی اجتماعی كرد. فلسفه سیاسی مدرن نیز مبتنی بر همین مفروضات است، که بر اساس آن سه آموزه ماركسیسم، لیبرالیسم و فاشیسم به عنوان محصول مدرنیزم غرب در آخرین سدة این قرن، شکل گرفته و دنیا را تحت سیطره شوم خویش قرار دادند و خونین‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر را به عنوان مكاتب توجیه گذار جنگ‌ها و خونریزی‌ها تئوریزه كردند[9].

اما حضرت امام(ره) این معادله را در دنیا به هم زد و با طرح حیات معنوى و باطنى براى بشریت، و ارائه مدل دقیق و کارآمد حکومت اسلامی، عملاً حیات تك ساحتى و تك بعدى غرب را به چالش كشید و اعلام كرد كه فضاى غیرمعنوى غرب نمى تواند براى همیشه ادامه داشته باشد و بشر غربى روزى از زندگى در فضاى مادى خسته مى شود و ناگزیر دوباره به معنویت روى مى آورد: در حقیقت بشر امروز دارد به دوران جدایى مادیت از معنویت پایان مى دهدمادیتی که کار بشر را با بن بست مواجه ساخته است و اینك زمان آن است كه فعالیت مادى، آمادگى براى اعتلاى معنوى انسان تلقى شود و همین تلقى است كه بشریت امروز و فردا را به مذهب بازمى گرداند. اسلام دینى است كه با تنظیم فعالیت هاى مادى، راه را به اعتلاى معنوى انسان مى گشاید. [10]

از این رو امروزه نه تنها دیگر سکولاریسم به عنوان نظریه مطلوب نیست بلکه به عقیده صاحب نظران آنچه فرهنگ غربى را مورد تهدید قرار مى دهد همین سكولاریسم است چنانکه برژینسکی اعتراف می کند: سكولاریسم عنان گسیخته حاكم بر نیمكره غربى، در درون خود نقطه ویرانى فرهنگ غربى را مى پرورد از اینرو آنچه ابر قدرتى آمریكا را در معرض زوال قرار مى دهد همین سكولاریسم است. و تنها راه رهایى از این بحران را در احیاء عنصر مذهب مى دانند.

سوم. رویارویی با ایدوئولوژی های حاکم و تحول در نظام بین المللی

اثرات عمیق اندیشه هاى امام تنها در بعد نظرى و فكرى، محدود نگردیده بلكه؛ در بعد عملى حتى مؤثرتر هم بوده است و توانسته معادلات موجود در نظام بین الملل را دگرگون ساخته و اعمال و رفتار و روابط موجود این سیستم هاى بین المللى و مقتضیات حاكم بر نظام بین الملل را به چالش كشاند. چنانکه هنری کسینجر ، مشاور رئیس جمهوری آمریکا در دهه 70اعتراف می نماید : «آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه كرد‌، تصمیمات او آن چنان رعد آسا بود كه مجال هر نوع تفكر و برنامه ریزی را از سیاست مداران و نظریه پردازان سیاسی می‌گرفت.هیچ كس نمی‌توانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند‌، او با معیار‌‌‌‌های دیگری غیر از معیار‌‌‌‌های شناخته شده دردنیا سخن می‌گفت وعمل می‌كرد‌، گویی از جای دیگر الهام می‌گرفت‌، دشمنی آیت الله خمینی با غرب بر گرفته ازتعالیم الهی او بود اودر دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت. » [11]

تایمز لندن در توصیف حضرت امام(ره) می‌نویسد: « امام خمینی مردی بود كه توده‌ها را با كلام خود مسحور كرد‌، وی به زبان مردم عادی سخن می‌گفت و به طرفدارای فقیر ومحروم خود اعتماد به نفس می‌بخشید‌، این احساس آن‌ها را قادر ساخت تاهر كسی را كه سر راهشان بایستد از بین ببرند وی به مردم نشان داد كه حتی می‌تو‌ان در برابر قدرت‌‌‌‌‌هایی مثل آمریكا ایستاد و نهراسید.»[12] امام (ره) توانست جسارت و شهادت انتقاد كردن در برابر قدرت ها را به دیگر رهبران جهان و دیگر كشورها انتقال دهد و عملكرد نظام بین المللى را زیر سؤال برند. مهمترین تاثیراتی که انقلاب اسلام به رهبری حضرت امام (ره) برنظام بین الملل داشتند عبارت اند از:

  1. [13]

واقعیت اینست که «گرایش‌های جسته و گریخته‌ای كه امروزه در جوامع مدرن به سمت مذهب در شرف ظهور و شكل‌گیری است طلیعه‌ای امیدوار كننده از نوعی بیداری و خودآگاهی ملت‌های آنان است، (چنانكه) بی‌شك اجتماع عظیم سیاه‌پوستان مسلمان ایالات متحده آمریكا در سال 1995 در واشنگتن و برخواستن طنین پرصلابت «الله اكبر» در مقابل كاخ سفید، مقر ریاست جمهوری آمریكا نشانة میمونی از یك «خیزش معنوی و اخلاقی در كانون یك جامعه مدرن است.» [14]

چهارم. جنبش هاى اسلامى و رهایى بخش معاصر

حیات جنبش هاى اسلامى معاصر مدیون انقلاب اسلامى به رهبری حضرت امام(ره) می باشند ؛ زیرا قیام و انقلاب حضرت امام(ره) به اسلام و مسلمانان حیاتى تازه بخشید، آنها را از عزلت و حقارت نجات داد، بر ناتوانى ماركسیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم در اداره و هدایت مسلمانان مهر تایید زد و اسلام را به عنوان تنها راه حل براى زندگى سیاسى مسلمین مطرح ساخت.[15] مقام معظم رهبرى در این باره فرمود:«على رغم گذشت بیش از یك صدوپنجاه سال از برنامه ریزى مدرن و همه جانبه علیه اسلام،امروز در سراسر دنیا یك حركت عظیم اسلامى به وجود آمده است كه به موجب آن ، اسلام در آفریقا،آسیا و حتى در قلب اروپا، حیات جدیدى را بازیافته و مسلمانان به شخصیت و هویت واقعى خود پى برده اند.»[16]

امام خمینی (ره) معتقد است غرب در پی استیلای فرهنگی خویش بر شرق است و این استیلا نظم فرهنگی جامعه شرقی را بر هم خواهد زد.از نگاه ایشان باید اصلاح یك جامعه را از اصلاح فرهنگی آن جامعه آغاز كرد. این شیوة اصلاح فرهنگی امام الگویی از تحول فرهنگی در پرتو تعهد فرهنگی را به جهان امروز عرضه نمود. از این رو غرب‌ستیزی منطقی امام (ره)، همواره بر جهت خاص حفظ و كسب استقلال فرهنگی استوار بوده است. از نگاه امام غرب‌ستیزی فرهنگی در كنار تحول فرهنگی در چارچوب فرهنگ شرقی باید به استقلال فرهنگی بیانجامد چنانكه فرمودند: «بالأخره باید فرهنگ متحول شود به یك فرهنگ سالم و یك فرهنگ مستقل و یك فرهنگ انسانی.»

انقلاب اسلامى از یك سو سبب روى آوردن مردم جهان به دین، رشد گرایش هاى معنوى و تضعیف اندیشه هاى مادى گرایانه شد و از سوى دیگر، به الگوى مبارزه ى مردم ستم دیده در مناطق گوناگون جهان تبدیل گشت. براى مثال، پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، «الهیات رهایى بخش» به معناى پناه بردن مردم به كلیسا براى رهایى از مشكلات اجتماعى و سیاسى، در امریكاى لاتین رشد كرد و شمار انجمن هاى مسیحى سیاسى، افزایش چشم گیرى یافت.[17]

نهضت امام(ره) توانست به یك الگوى عملیاتى موفق براى سایر ملل تبدیل شود و لذا شاهد آن هستیم كه متأثر از ایران بسیارى از مظلومان در سایر كشورها اقدامات رهایى بخش خود را تشدید مى نمایند.

پنجم. بنیادگرایی دینی در غرب

آنچه غرب سكولار و رهبران آن امروزه منفعلانه نظاره گر تاثیرات گسترده پیام های دینی و معنوی حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی بر شهروندان جوامع غربی می باشند. حیات مجدد كلیساها، افزیش بی سابقه مبلغان مذهبی، طرح گسترده مطالبات دینی مردم از سوی سیاست مداران و تحرك چشم گیر رهبران مذهبی، تمایل شدید آنها به تاثیرگذاری در صحنه های سیاسی، استقبال وسیع مردم از آثار صوتی و تصویری و مكتوب دینی و مذهبی افزایش مخالفت های مردمی با پرده دری های اخلاقی و واكنش های شدید آنها در قبال شكست شدن حرمت مقدسات مذهبی و... تنها بخشی از علائم تاثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی و پیام های بیدار كننده دینی و معنوی حضرت امام خمینی(ص) در غرب می باشند.

آیت الله مصباح با اشاره به سفرخود به اسپانیا و مكزیك و آرژانتین و كلمبیا و برزیل و كوبا در آمریكای لاتین چنین بیان می دارند:« پیش از اینكه به این كشورها پا بگذارم تصور نمی كردم چنین صحنه هایی برایمان پیش بیاید. نمی توان آن را مجسم كرد...! در این سفر معمولاً با رجال مذهبی كلیسا و دانشگاهیان و گاهی به صورت غیرمستقیم از طریق مصاحبه های رادیو تلویزیونی یا مطبوعاتی با دیگران ارتباط داشتیم استقبال واقعاً غیرقابل باور بود! در شهر سن پابلو كاردینالی كه كنار من نشسته بود... دست من را گرفته بود و فشار می داد و یك دستش را روی قلبش گذاشته بود و می گفت: شما در قلب ما جای دارید! اسقفی كه در جمع اسقف ها در گوادالپ سخنرانی كرد می گفت: در غرب ایمان واقعی وجود ندارد مردم منطقه به ما اعتمادی ندارند. حرف ما را گوش نمی دهند شما هستید كه هم ایمان واقعی دارید و هم توانسته اید ایمان را با كشور داری جمع كنید.» استاد مصباح اضافه می نمایند: « ایشان چه داعی دارد كه درجمع اسقف ها چنین صحبتی بكند جز اینكه احساس می كنند كلیسا شكست خورده است و نمی تواند برای دین مردم و جلوگیری از مفاسد اخلاقی كاری انجام دهد؟ آنها تمام امیدشان به اسلام است. در گوادالپ وقتی می خواستیم از آنها جدا شویم یكی از كشیش ها آمد و گفت: اجازه بدهید شما را در آغوش بگیریم و در حالی كه دوربین تلویزیون هم در حال فیلم برداری بود مرا در آغوش گرفته و گفت:

ما كاری از دستمان بر نمی آید شما هستید كه باید پرچم دار مبارزه با مفاسد اخلاقی و انحراف باشید. من باور نمی كردم كه چنین منطقه ای در دنیا وجود داشته باشد كه این قدر نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی علاقه داشته باشند ولی به چشم خود دیدم ممكن است شما هم تا نبینید باور نكنید ...در آخرین شبی كه در بوینس آیرس بودیم رئیس دیوان عالی استان كه قبلاً رئیس آن دانشگاه بود ولی اكنون در آنجا تدریس می كند از من دعوت كرده بود كه در آن دانشگاه درباره حقوق خانواده از دیدگاه اسلام صحبت كنم. تالار مملو از جمعیت شده بود، بیش از 90% شركت كنندگان هم خانم بودند. بحث چنان در آنها اثر گذاشت كه تا چند دقیقه كف می زدند، حتی خود شخص رئیس دیوان عالی استان بوینس آیرس مرتب كف می زد. بعد هم مرا در آغوش گرفت و دیپلم افتخاری را به من هدیه كرد و گفت: آرزوی ما این است كه شما یكی دو جلسه دیگر برای سخنرانی به این جا بیایید.

گاهی بعضی از دانشجویان در محیط دانشگاه وقتی ما را می دیدند می خندیدند اما همان ها كه می خندیدند پس از این جلسه می آمدند و می خواستند دست مرا ببوسند ولی من با زحمت خود را كنار نگه می داشتم، دانشجویان و استادان زن و مرد ]برای ابراز ارادت[ به شدت هجوم می آوردند...! در مدت كمی كه آن جا بودیم گاهی در یك نصف روز چهار یا پنج مصاحبه و سخنرانی برای من گذاشتند؛ مثلاً در كوبا كه یك كشور ماركسیستی است و ده ها سال تلاش كردند كه در آن جا دین را كنار بگذارند، استاد دانشگاه آمده بود جلو من زانو می زد كه دست مرا ببوسد می گفت: برای پدر و مادر من دعا كنید و خواهش می كنم یك قرآن به زبان اسپانیولی به من بدهید!

ایشان مقابل معاون دانشگاه و استادان ماركسیست آن جا به قدری از اسلام و ایران تعریف كرد كه شگفت آور بود وقتی نام امام را می برد به قدری احساساتی می شد كه نمی توانست خود را نگه دارد.

مقامات دانشگاهی و كلیسایی به امام عشق می ورزیدند و او را مظهر اخلاص می دانستند و در بین همه فرق اسلامی به تشیع علاقه مند شده اند.و كشیش ها از این تعبیرها زیاد به كار می بردند كه خدا شما را برای احیای دینش به این جا فرستاده است... .» [18]

رشد اسلام در جوامعی كه اكثریت آنان را مسیحیان تشكیل می دهند باعث شده تا صاحب نظران آن جوامع از نوعی رنسانس اسلامی سخن به میان آورند.وجود نشان دهنده این واقعیت است كه:

غرب اكنون در برابر شمار زیادی از روشنفكران و اندیشمندان و هنرمندان و بازرگانانی كه اسلام را انتخاب نموده اند سرگردان شده است. دورنمای تشكیل یك دولت اسلامی در قلب اروپا، غرب را با نگرانی فزاینده و جدیدی مواجه نمود، به طوری كه به مقابله جدی با این پدیده احتمالی برخاستند، به همین دلیل بسیاری از تحلیل گران وقایع بالكان بر این اعتقادند كه صرب های جنایت كار با چراغ سبز غرب و در سایه حكومت مرگبار آنها، به كشتار گسترده و فجیع مسلمانان بوسنی اقدام نمودند. برخی از سران اروپا نیز مانند رئیس جمهور وقت فرانسه (میتران) با سفر به سارایوو در كوران جنگ بوسنی در دیدار با علی عزت بگویچ، رئیس جمهور بوسنی، ضمن ابراز نگرانی از ملاقات بگویچ با امام خمینی(ص) در ایران و تاثیرپذیری وی از انقلاب اسلامی، به صراحت به وی اعلام نمود كه اروپا از تشكیل یك دولت اسلامی در منطقه بالكان جلوگیری خواهد كرد. [19]

دكتر ژیل كیپل (Dr.Gilles Kepel)، جامعه شناس فرانسوى و استاد كرسى مطالعات عربى در مركز پژوهشهاى بین المللى پاریس، طى سخنرانى خود در كنفرانس «اروپاى ادیان »، در اكتبر 1994 در وین، تایید كرد: تفكر دینى در فرانسه، بویژه دربین مسلمانان، احیا شده و «جوانان مسلمان كه در اروپا متولد شده اند، نیروهاى فعال نوینى را به صورت هسته هایى بوجود آورده اند كه بین اراده براى ماندن و تبعیض در نوسانند».وى به طور ضمنى اثرگذارى نقش امام خمینى را در احیاى تفكر دینى در مسلمانان اروپایى تایید مى كند و مى نویسد: مسلمانان اروپایى به خاطر ماجراى سلمان رشدى و حجاب اسلامى، یك حركت اخلاقى و اجتماعى را آغاز كرده اند». دكتر گوتفرید شایبر ، معاون انستیتوى اصول الهیات مسیحى ، در كتاب خود تحت عنوان «پاسخ صریح » [20](1984) مى نویسد: «آنچه ناظران امروزى اوضاع در ایران را كاملا شگفت زده مى كند، وفادارى بلاقید و شرطى است كه ملت در قبال آیت الله ابراز مى نماید. البته این واقعیت بدون یك استدلال و برهان كلامى براى چنین حاكمیتى قابل توجیه نیست. جالب است گفته شود كه در این نقطه، بنیادگرایى یا به اعتبار مفهوم متعارف كنونى، بنیادگرایى نیست; زیرا در عرف امروزى، بنیادگرایى معنى پذیرش بى چون و چراى ساختار فكرى ناسازگار با زمان را مى دهد، در حالى كه (امام) خمینى انتقال یك الگوى فكرى موجود را با عنایت به اوضاع زمان و سنجش با معیارهاى كلامى اسلام انجام داده است ». [21]

ششم. نقش مؤثر طرح گفتمان در سطح جهانىحضرت امام (ره) پیام دهنده
همزیستى میان ادیان می باشند از این رو از آغاز پیروزى انقلاب اسلامى ایران نیز تاكنون جلسات بحث و گفتمان با اندیشمندان ادیان بزرگ بخصوص متفكران مسیحى تشكیل شده است. اینگونه گفت وگوها كه با هدف همزیستى مسالمت آمیز، شناخت واقعى ادیان، فرهنگ ها و تمدن ها، احترام متقابل صاحبان ادیان، استقرار عدالت و صلح جهانى، گسترش معنویت و ارزش هاى دینى و اخلاقى در سراسر دنیا صورت مى گیرد، نقش مثبت و تأثیر فراوانى برجاى نهاده است. وطرح گفت وگوى تمدن های جمهوری اسلامی مورد استقبال گرم جهانیان بویژه پیروان ادیان و متفكران و روشنفكران برجسته دنیا قرار گرفت و این ابتكار جالب و شایسته دولت اسلامى ایران را تحسین كردند.[22] اسقف خلیل ابى نادر یكى از رهبران مسیحى لبنان در خصوص اثرگذارى گفتمان و برقرارى ارتباط با جامعه مسیحى مى گوید: «[امام] خمینى در من تأثیر بسیارى بر جاى نهاده است. اگر چه من به عنوان یك روحانى مسیحى نمى توانم دینم را ترك كنم، امّا با این حال اندیشه و افكار من از رسالت دینى وى بسیار تأثیر گرفته است.این تأثیر به صورت زیر جلوه گر مى باشد:1ـ او به این حقیقت دست یافت كه عقب ماندگى مسلمانان در عصر انحطاط خصوصا در ایران اصولاً از دورى آنها از درك صحیح قرآن ناشى مى شود. این بود كه او صدا و موعظه اش را به مردم رساند و آنها را از خواب بیدار نمود، خصوصا كه اعمال او همواره از قرآن سرچشمه مى گرفت. 2ـ او خواهان وحدت مسلمانان بود و مسلمانان ایران را با اراده و اهداف و آرمانهایشان وحدت داد. مردم مستضعف سلاح او در مبارزات بودند و پیروزى نیز همیشه نصیب او مى گشت. اگر وى از كلیساى مسیحى مى بود، مردم مؤمن وى را قدیس بزرگى مى دانستند و او را شفیع خویش قرار مى دادند. [امام] خمینى در خارج از ایران پیام دهنده همزیستى میان مسیحیان و مسلمانان مى شد. من به عنوان یك روحانى مسیحى، جمهورى اسلامى ایران را درك مى كنم. اگر شانس آن را داشتم كه با [امام] خمینى بزرگ گفتگویى داشته باشم با روح مسیح(ع) و محمّد(ص) همان خط و راه را در پیش مى گرفتیم».[23]

نتیجه قیام حضرت امام (ره) هم از حیث نظرى، هم از حیث آرمانى و هم از حیث عملى تأثیرات و تحولات شگرف و قابل توجهى را بر جهان غرب بر جای گذارده است. [24] همان‌گونه كه مقام معظم رهبری فرمودند امام (ره) مبشر دوران جدیدی درتاریخ حیات بشری است كه مطالبات معنوی بشر و رویكرد دینی و مذهبی انسان بیش از ادوار گذشته وچند قرن اخیر، جلوه‌گر خواهد شد‌، البته :«امام خمینی (ره) پیامبر تازه ای نبود‌، اما او از یادآوران بود‌، ازمخاطبان «انت مذكر» كه عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یاداوری كرد وپس از چند قرن كه از هبوط بشر در مصداق جمع كلی می‌گذشت چون اسلاف خویش از ابراهیم واسماعیل ومحمد (ص) دور‌‌‌‌ه ای از جاهلیت وعصر دیگری از دینداری زا آغاز كرد، این عصر تازه راباید عصر امام خمینی (ره) نام نهاد.» و« این دوران [عصر امام خمینی (ره)] دوران اسلام ودوران غلبة ارزش‌‌‌‌‌های الهی ومعنوی است‌، این دوران دوران امام خمینی(ره) می‌باشد وان شاء الله جوان‌‌‌‌‌های ما این اینده را خواهند دید. »[25]

[1]- بحار الانوار ، محمد باقر مجلسی ، ج60 ، ص 216 .

[2]- ر. ک : غرب در جغرافیای اندیشه، دکتر مجید کاشانی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.

[3] - روبین وود زورث، زیباترین تجربه من ، ترجمه خدیجه مصطفوی ، ص 38 .

[4]- هفته نامه آبزرور، چاپ لندن.

[5]- شبکه اول تلویزیون بی‌بی‌سی انگلیس.

[6]- فصلنامه حضور ، ش 24 ، ص 262.

[7] - اویانا فالاچی، روزنامه جمهوری اسلامی ، 29/7/ 1358 .

[8] - میشل فوکو، انقلاب ایران روح جهان بی روح،

[9] - انقلاب اسلامی در مصاف با قرن جدید ، حسن رحیم پور ، باشگاه اندیشه 20/4/1384.

[10] - احمد رهدار ، نگرشى بر نقد غرب از دیدگاه امام خمینى، غرب شناسى اثباتى، پگاه حوزه ، ش 161 .

[11] - مجله سروش ، 20/11/1380.

[12] - مصاحبه پروفسور حمید مولانا ، فصلنامه حضور ، ش 29 غ پاییز 1378 .

[13]- صحیفه‌ی نور، جلد21، ص‌ص 69 ـ 66.

[14] - سید علی اصغر کاظمی ، بحران جامعه مدرن ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1377 ، ص 168 .

[15] - جمیله كدیور، رویارویى انقلاب اسلامى و آمریكا، اطلاعات، تهران، 1372، ص 100 و 114.

[16]- كیهان، 22/9/1369، ص 12.

[17]- براى آگاهى بیشتر ر.ك: فیدل كاسترو و مذهب، گفتوگوى فیدل كاسترو با كشیش فرى بتو، برگردان: حسن پستا و سیروس طاهباز، تهران، نشر همبستگى، چ اول، 1367; كلیساى شورشى، كامیلو تورس، برگردان: جواد یوسفیان، تهران، نشر نى، 1368.

[18]- مجله معرفت ، ش 23 .

[19] - نگرانی استكبار از تاثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر جوامع غربی ، میر احمد رضا حاجتی ، منبع: خبرگزاری فارس بر گرفته از كتاب عصر امام خمینی (ره ) 24/11/84

[20] Dr. Gottfried W. Scheiber:EindeutigeAntworten Fndamentalistische Versuchung in Relegion ind Gesellschaft, خsterreichischerKulturverlag, 1989

[21] - امام خمینى و احیاى تفكر دینى از نگاه خاورشناسان ، دكتر میر محمد حسین هدى .

[22]- گفت وگو: مسایل اساسى نظام همزیستى عادلانه از دیدگاه اندیشمندان مسلمان و مسیحى، مركز گفتگوى ادیان، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى، ص 30ـ31، چاپ اول، سال 1380.

[23]-امام خمینى در حدیث دیگران، مرتضایى، على اكبر، نشر مركز بازشناسى اسلام و ایران ص 140ـ141 .

[24] - ر.ک : گفتگو ، مجله اندیشه انقلاب اسلامی ، ش 4 .

[25] -ر.ک: رویكرد دینی ومعنوی انسان عصر امام خمینی ، )میر احمد رضا حاجتی ) عصر امام خمینی (ره) از نگاه امام و مقام معظم رهبری


سایت پرسمان

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.