بنام خدااولا در جوابتون باید بگم که خداوند میفرمایدثم سواه ونفخ فیه من روحه =یعنی اشاره دارد به  اینکه خداوند انسان را یعنی جسمرابه اعتدال افریدوبه خاطر جاودانگی روح در انسان یعنی همان جسمش روح دمید.این روح است که باعث میشود انسان میل به جاودانگی داشته باشد.ثانیاحقیقت انسان را روح تشکیل میدهدوباید اعتقاد داشته باشی.ثالثا خداوند وقتی انسان را می افریند در او روح را نیز می افریند.در آخر اگر روح نباشه پس چطور در قیامت پاسخ عملمان را بدهیم.     اللهم عجل لولیک الفرج

با عرض سلام خدمت دومست گرامی

سوال جالبی مطرح كردین

تا تونجایی كه من میدونم اصل انسان روحه و جسم فقط یه ابزاره واسه روح

خداوند ابتدا روح رو خلق میكنه اگرچه هنوز وارد جسم نشده باشه

در واقع تولد واقعی انسان زمان خلقت روح اوست.حتی روح آیندگان نیز خلق شده فقط هنوز وارد جسم نشده

سلام و عرض ادب خدمت دوستان

در بین صحبتای دوستان نکاتی بود !

نسیم بقا : "به خاطر جاودانگی روح در انسان یعنی همان جسمش روح دمید.این روح است که باعث میشود انسان میل به جاودانگی داشته باشد "" ""خداوند وقتی انسان را می افریند در او روح را نیز می افریند ""

بنده به طور دقیق متوجه منظورتون نشدم . این که میفرمایید از روح خود در روح ما دمیده رو مشکلی باهاش ندارم . اما تعبیرش چجوریه به نظرتون ؟ یعنی وقتی جسم شکل گرفت روح خداوندی هم در اون دمیده میشه ؟ پس باید بگیم اول جسم خلق میشه ! چون خدا فرموده روح من در اون دمیده میشه یعنی در "جسم" . این طور نیست ؟

دوست عزیز دیگرمون chashmanemontazer:
""خداوند ابتدا روح رو خلق میكنه اگرچه هنوز وارد جسم نشده باشه . در واقع تولد واقعی انسان زمان خلقت روح اوست.حتی روح آیندگان نیز خلق شده فقط هنوز وارد جسم نشده  ""

در جواب شما هم همون مطلبی که برای نسیم بقا گفتم عرض میکنم و در مرحله بعدش اینکه ارواحی که قراره در جسم های اینده قرار بگیرند ! ممکنه موقعیتی پیش بیاد که قرار نگیرند ؟؟!!
برفرض اگه صد سال پیش ظهور حضرت مهدی رخ میداد و طبعا ده الی 20 سال بعدش ! حکومت جهانی ایشان در دنیا پایان میافت !! اون موقع تکلیف امثال مثل من در این زمان چی میشد ؟؟؟!!!!

با سلام

چند نكته است كه باید در مورد خلقت روح گفته شود ان شاء الله كه بتواند راه گشا باشد .

اول در مورد تجرد یا عدم تجرد روح باید گفته شود كه روح انسان ابتدا جسمانی است اما به مرور زمان به سوی تجرد می رود . 

دوم در مورد خلقت روح باید بگویم كه روح پیدایشش همزمان با جسم است و اصلاً روح و جسم حقیقت واحده ای را تشكیل می دهند و بین حكما این نكته به اثبات رسیده  .

در مورد سخن دوستان كه گفته اند روح قبل از خلقت بدن خلق شده است لطفاً دلایل خود را مبنی بر این سخن ارائه دهند تا در مورد آنها به بحث بپردازیم

با توجه به مطالب فوق دیگر برخی از سوالات مطرح نمی شود

به نام یگانه خالق هستی بخش
جناب صدرا ممنون از صحبتاتون

"روح انسان ابتدا جسمانی است اما به مرور زمان به سوی تجرد می رود . "
میشه بیشتر توضیح این مطلب  رو بدین ؟
اگه روح بخواد ابتدائا جسمانی حتی باشه ، نیازهای جسمی رو هم باید داشته باشه . پس از ابتدا هم خوراک میخواسته هم پوشاک و هم چیزهای دیگری که مختص جسم باشه . ضمن اینکه تغییر حالت روح از جسم به تجرد طبق کدوم استناد و استدلال هست ؟

"" دوم در مورد خلقت روح باید بگویم كه روح پیدایشش همزمان با جسم است و اصلاً روح و جسم حقیقت واحده ای را تشكیل می دهند و بین حكما این نكته به اثبات رسیده  ""
ایه ای از سوره یس " الم اعهد الیکم یا بنی ادم الا تعبدو الشیطان انه لکم عدو مبین "
(اگه اشتباه املایی داره معذرت ، حفظی نوشتم)
خب جناب صدرا ما طبق این ایه و بیان خیلی از بزرگانمون عالمی رو برای ارواح داشتیم که نشان دهنده موجودیت ارواح قبل از این دنیا بوده و حکم به این میشه خداوند با ارواح انسانها (که اصلیت اونها رو شامل میشده) به نوعی اتمام حجت کرده و اگر بدو تولد جسمی را آغاز زندگی روحانی بدونیم خیلی از مسائل نه تنها پشت پرده میره بلکه زیر سوال هم میره !

از جمله عدم ارامش نوزادان و ارتباط روحی انها با ارواح !
وجود عالم ذر و موجودیت اون (که خیلی از بزرگان ما به اونها اعتقاد دارند )
و ....

علی علی 

با سلام

در مورد این سخنی كه فرمودید "از جمله عدم ارامش نوزادان و ارتباط روحی انها با ارواح ! " نمی دانم كه منظور شما چیست ؟ لطفاً دلیلی بر این مدعا بیاورید .

ضمنان خوشحال می شوم كه این بحث ادامه پیدا كند و نیمه كاره رها نشود

بسمه تعالی

از انجا كه همه ارواح دو هزار سال قبل از به دنیا آمدن در عالم ذر زندگی كرده اند و همه معلومات دینی اعم از اعتقادات

وخوبیها وبدیها را آموخته اند انجا كه طبق آیه قرآن  همگی گفتند : قالوا بلی

وهمگی به خوبیها بله گفتند وقتی در قالب جسم ظاهر شدند ، در دوران طفولیّت و روح پاك كم كم انس به ظواهروآشنایی با محیط اطراف و از همه مهمتر ترتیت غلط ، سوق دادن اطرافیان به سمت دنیا باعث میشود " قالوا بلی " را فراموش كرده وبه سمت زشتیها رو آورد 

درروز الست بلی گفتی        امروز به بستر لا خفتی

   امیدوارم توانسته باشم به دوستان خود مفهوم را برسانم                         

با سلام         

دوست عزیز جناب نور هدایت در مورد سخنان شما باید گفت كه ملاك كمالات انسانی علم اوست و انسان بوسیله علم و با كمك از قوه عاقله خود می تواند به مراتب بالا برسد همانگونه كه در قرآن سبب برتری آدم بر ملائكه را علم الاسماء بیان كرده اند و علم آدم الاسماء كلها.حال بنا بر گفته های شما اگر همه انسانها علم را در عالم دیگر فراگرفته باشند باید در كمالات خود برابر باشند كه اصلاً اینكونه نیست  و دیگر نیازی نبود كه برای كسب كمالت به این دنیا بیایند چون بنابر فرض شما كماتلات را از قبل داشته اند پس خلق جسمانی آنها بیهوده بوده در حالی كه خداوند كار عبث و بیهوده نمی كند و همچنین شما گفته اید كه انسانها قالو بلی را فراموش كرده اند چون به سمت بدی ها رفته اند اینگونه هم نیست چون بسیاری از انساتهای پاك كه در طول زندگی خود گناهی نكرده اند این عهد را به یاد نمی اورند و اصلاً ظاهر سخنان شما با اصول اعتقادات شیعی و اصول عقلانی ناسازگاری دارد.اگر مطالب قبلی را دقیقاً مطالعه فرموده باشید به این نكته پی خواهید برد. ما در مطالب قبلی اصل عالم ذر را به علم الهی به مخلوقات و توانایی ها و استعدادهای آنها برگرداندیم زیرا خداوند قبل از خلقت نه تنها  به بشر بلكه  به تمام موجودات با تمام ویژگی هایشان علم ذاتی داشته است و این پیمان در اصل همان علم  الهی میباشد البته در زبان استعاره و تشبیه و مجاز و كنایه

بسم رب المهدی

سلام و عرض ادب خدمت دوستان گلم .
جناب صدرای عزیز ما هم از خدامونه بحثمون نتیجه داشته باشه و اگر این نباشه همه کارهامون بی هدف و بی ارزش تلقی میشه و اصلا این مسئله برای من شخصا خوب و مفید نخواهد بود . فلذا از دوستانی که توانایی پاسخ گویی علمی و بر اساس منطق و عقل دارند درخواستم این هست که از پاسخ های خود دریغ نکنند . (فکر کنم چند هزار باری شده باشه این حرفو میزنم!)

یه سری تحقیقات و جستجوهایی در این باره دارم انجام میدم و دوست دارم اگر حرفی میزنم بنا بر دلیل و مدرک باشه . فلذا یکم وقت گیر شده این تاپیک و ایشالله که جهت پیشرفتش کاسته نشه  

چند  مورد رو عرض کنم :

جالب بود صحبتهای نور هدایت عزیز و من هم به این مسئله رسیدم که دو هزار سال پیش از خلقت ادم (اگه دقیقش یادم نرفته باشه!) ارواح خلق شده اند و موجودیت یافته اند .


در مورد کمالات و کسب ان خدمت جناب صدرا عرض کنم ایا نمیشه به این استناد کرد که قوه ی ذاتی هر فرد و ادراک او که در بینش اسلامی و مکاتب دیگر به وجود دلیل و برهانی بر خداپرستی یاد میشود ، در عالم ذر ایجاد شده باشد ؟ منظورم میل ذاتی به پرستش کردن ! اخلاق حسنه ! نیکیها و خوبیها و تفاوت بین بد و خوب و ...است


اگر به دست اوردن تمام کمالات در عالم ذر را (خودتون هم فرمودید اختلافهایی بین این مورد در بین بزرگان هست . لذا من قبول آن را مد نظر میگیرم و پاسخ میدهم ! ) قبول کنیم ، در حال حاضر دلیل بر فراموشی اون رو خیلی چیزها میشه قلمداد کرد و مثالهای زیادی هم داره .
جسم انسان محدود هست و دلیلی نداره تمام مسائل معنوی و روحانی رو درک کنه . همون طور که حتی عالم شکم مادر رو هم به یاد نداریم پس دلیلی بر رد اون عالم نیست. همون طور که خیلی از برنامه های جسمی و دنیایی مثل خاطرات گذشته رو حتی چنان فراموش میکنیم که به هیچ عنوان یاد آوری اون مقدور نیست با اینکه در همین دنیا هم بوده اند

در دین ما علم به غیب و شهود ارزش زیادی داره و اون چیزی که شما میفرمائید و دلیل بر نبود اون مسائل میکنید رو خیلی از مکاتب دیگه هم میگند . در صورتی که دین ما دینی نیست که تنها "کلامی" باشد . درسته ؟
بخشی از حرفاتون خیلی برای من خوب بود و اون که فرمودید ، اشتباه من اینه که جسم و روح رو دو حقیقت جدا از هم فرض کرده ام و پاسخ های دیگه ای هم دیگران در این زمینه به من دادند

...ادامه دارد...