• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 4328)
چهارشنبه 23/5/1392 - 1:0 -0 تشکر 632416
قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی

 


آیه ۴۱ سوره عنكبوت

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ


داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كرده ‏اند همچون عنكبوت است كه خانه‏ اى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر می ‏دانستند سست‏ ترین خانه‏ ها همان خانه عنكبوت است (۴۱)


این تمثیل در بیان حقیقت است که هر کس غیر از خدا را به دوستی برگزیند چنان است که از قلعه مستحکمی بیرون آمده و به خانه عنکبوتی دل بسته است.

در حالی که اگر شخص از خانه عنکبوت آگاه شود درمی یابد که خانه ای سست تر از آن در میان آشیانه های موجودات زنده نیست که فقط اسم خانه خانه را دارد بدون در و پنجره و حفاظ و سقف و امنیت که به جاروبی هزار مثلِ آن را می توان درپیچید در حالی که دوستی خدا حصار محکمی است که آدمی را از همه دشمنان در پناه می گیرد.

اگر چه خداوند خانه عنکبوت را سست ترین خانه ها معرفی کرده و این در مقام خود راست است، در عین حال تارهای عنکبوت یکی از شگفتیهای طبیعت و خلقت است: حیوانی از آب دهان آنچنان مفتولی می بافد که اگر مفتولی از فولاد با همان قطر  بسازند و با تار عنکبوت مقایسه کنند آن تار از مفتول پولادی قوی تر و محکم تر است.


و در عین حال خداوند نشان می دهد که سست ترین خانه های او خود از نظر استحکام،دانشمندان جهان را به حیرت وا می دارد و چه بسیار که ایمان آنها را معجزۀ همین تارهای سست، تقویت می کند .

آنجا که همین دام سست، پیامبر اکرم را در غاری که با ابوبکر پنهان شده بودند از شر دشمنان حفظ کرد و عجیب واقعه ای است که خداوند با سست ترین چیزی چون تارهای عنکبوت بنده خاص خویش را در پناه می گیرد.


منبع:http://www.yjc.ir

شنبه 26/5/1392 - 21:59 - 0 تشکر 634318

عنکبوت نمادِ چگونه انسان‌هایی است؟



آیه ۴۱ سورهعنكبوت

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ

داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كرده ‏اند همچون عنكبوت است كه خانه‏ اى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر می ‏دانستند سست‏ ترین خانه‏ ها همان خانه عنكبوت است.

دام عنکبوت در عین حال رمزی از طنابهای اهریمنی است که شیطان با آن دست و پای آدمیان را می بندد و چه ضعیف انسانی باید که در چنین دامی فروافتد. چنین کس پشه ای و مگسی بیش نخواهد بود.
چند پری چون مگس از بهر قوت   در دهن این تنۀ عنکبوت
نظامی، مخزن الاسرار

عنکبوتی است جهان، دام نهان کرده ز هر سو
حیف باشد چو تو مرغی، که در این دام بمانی
حسین الهی قمشه ای

چهار پنجم حشراتی که طعمه می شوند طعمه عنکبوت و اگر همین خانه سست نبود حشرات روزگار آدمیان را سیاه می کردند.

عنکبوت در ادبِ فارسی رمز انسانهای دون همت است که به شکار مگسی در این عالم قناعت کرده اند و هوسی بزرگ در سر ندارند تا به هوای آن وجودشان همه شور و عشق و مستی شود. به گفته سنایی:
عارفان هر دمی دو عید کنند      عنکبوتان مگس قدید کنند
مولانا شیطان را عنکبوتی خوانده است که بر ضعیفان و سست رأیان سلطه ای دارد اما او را بر مخلصان که چنگ در ریسمان محکم الهی زده اند سروری ندارد.
عنکبوتِ دیو بر تو چون ذباب       کرّ و فرّ دارد نه بر کبک و عقاب

عنکبوت با همۀ سستی و دون همتی، از آیات محکم الهی است. او بر صخره ای بلند و عظیم می ایستد بی هیچ هراس و دهشت و چون قصد حرکت به دامنه دارد از لعاب دهان خویش ریسمانی می سازد.

و یک سرِ آن را به سنگ وصل می کند بی هیچ افزاری، آنگاه خود را بدان موی باریک که از دهان تولید می کند می آویزد و پایین می آید سالم و درست و طناب را می گذارد و می رود.

کیست که در مقابل شگفتی تعظیم نکند و تسبیح نگوید آن آفریدگار یگانه را که به هر موجود شیوه های زندگیش را چنین خوب و کارآمد آموخته است.

يکشنبه 27/5/1392 - 21:35 - 0 تشکر 634677


خدای بلندی و پستی تویی ...






آیه ۸۸ سوره قصص



وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَیْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

و با خدا معبودى دیگر مخوان خدایى جز او نیست جز ذات او همه چیز نابودشونده است فرمان از آن اوست و به سوى او بازگردانیده می‌شوید



غیر از او هیچ موجود دیگری نیست که چنین باشد زیرا اگر موجود دیگری نیز فرض شود آن موجود نیز همان یگانه لایزال خواهد بود.
زیرا وجود قابل تکرار نیست که حکیمان گفته اند: «صرف الشیء لا یتکرر» و اگر صد وجود دیگر هم فرض شود همان وجود اول است و به طور کلی تمام آفرینش از آن وجود می آیند و بدان باز می گردند.


بار دیگر بایدم جستن ز جو      کل شیءٍ هالک الا وجهه
پس عدم گردم عدم چون ارغنون       گویدم انا آلیه راجعون


امیلی برونته در قطعه شعری که آخرین سخن اوست پس از بیان استواری ایمان خویش به جاودانگی گوید:

اگر زمین و جمله آدمیان از میان بروند
و خورشید و جانهای بی پایان محو و نابود گردند
و تنها تو بر جای باشی،
جملۀ موجودات هستی خود را در تو باز می یابند.
در حیات جاودانۀ تو جایی برای مرگ نیست،
و هیچ ذره ای را بیم فنا و هراس نیستی نخواهد بود.
ذات هستی تویی و جان و نفس عالم تویی
و آنچه تو هستی هیچگاه از میان نخواهد رفت.





خدای بلندی و پستی تویی       همه نیستند، آنچه هستی تویی
به هستیش باید که خستو شوی       ز گفتار بیهوده یکسو شوی
فردوسی

کی تراشد نردبان چرخ نجار خیال           ساخت معراجش ید «کل الینا راجعون»
دیوان شمس



نردبان حاصل کنید از ذی المعارج بر روید       تعرج الروح الیه و الملائک اجمعون

معراج به معنی نردبان است و آن نردبان را باید از ذی المعارج (صاحب نردبان) وام گرفت. اوست که هزاران هزار نردبان آفریده تا کل کائنات به بام هستیِ او درآیند.





يکشنبه 27/5/1392 - 21:37 - 0 تشکر 634678

عاقبت جوینده یابنده بوَد

آیه ۶۹ سوره عنكبوت
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
و كسانى كه در راه ما كوشیده‏ اند به یقین راه‏هاى خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت‏ خدا با نیكوكاران است

از وعده های دلپذیر الهی یکی این است که می فرماید هر کس در راه ما قدم گذارد و در آن راه تلاش و کوشش کند و استقامت ورزد ما به تحقیق او را به راه های کمال و نهایتاً به سوی خود هدایت خواهیم کرد.

خداوند هر آینه یار و همراه نیکوکاران است یعنی چنین نیست که آدمی با اخلاص مقصود بلندی را طلب کند و جهد کند و نپاید.
در حدیث آمده است که: «مَن طلبَ و جدَّ وجدَ». مولانا حدیث را به نظم آورده است:
گفت پیغمبر که چون کوبی دری      عاقبت زان در برون آید سری
چون ز چاهی می کَنی هر روز خاک      عاقبت اندر رسی در آبِ پاک
    سایۀ حق بر سرِ بنده بوَد      عاقبت جوینده یابنده بوَد

این وعده در مقابل وعده هایی است که شیطان به آدمیان می دهد که اگر به راه من آیید شما را خوشبختی و شادکامی می بخشم و روزگار را چنان به کامتان کنم که بگویید ای فلک بپای و دیگر هیچ حرکت مکن که من به خوش ترین احوال رسیده ام.
اما شیطان سالها مردم را به دنبال خود می کشاند و جان و نفَس آنها را می گیرد و به هیچ کامی نرسیده ایشان را محروم از عالم بیرون می فرستد.
وعده ها باشد حقیق دلپذیر      وعده ها باشد مجازی تاسه گیر
مثنوی

يکشنبه 27/5/1392 - 21:39 - 0 تشکر 634679

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی...


آیه ۶۹ سوره عنكبوت

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

و كسانى كه در راه ما كوشیده‏ اند به یقین راه‏هاى خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت‏ خدا با نیكوكاران است

مولانا در تفسیر این آیه به نکتۀ لطیفی اشاره کرده است و آن اینکه صرف جهد و تلاش برای رسیدن به مقصود کافی نیست بلکه جهد باید درست در جهت رسیدن به مقصود باشد و خداوند در آیه، «جاهدوا فینا» فرموده نه جاهدوا عنا:
جاهدوا فینا بگفت آن شهریار       جاهدوا عنا نگفت ای بی قرار
  ای کمان و تیرها برساخته       صید نزدیک و تو دور انداخته
        هر که دور اندازتر او دورتر       وز چنین گنج است او مهجورتر
  فلسفی خود را از اندیشه بکشت       گو بدو کاو را سوی گنج است پشت
گو بدان چندان که افزون می دود       از مراد دل جداتر می شود

این ابیات در داستان آن مرد گنج طلب است که با وی در خواب گفته اند تیر در کمان بگذار و بیفکن هر کجا افتاد گنج آنجاست.

آن مرد تیر در کمان می گذارد و تا بناگوش کمان را می کشد و تیر در مکانی بسیار دور می افتد و گنج را نمی یابد و باز سعی می کند دور و دورتر بیندازد باز گنج را نمی یابد تا در خواب با او عتاب می کنند که ما گفتیم تیر را در کمان بگذار و رها کن و دستوری برای کشیدن کمان ندادیم. کشیدن کمان فضولیِ بی جای توست.


مقصود داستان این است که آن گنجِ مقصود همانجاست که خودت ایستاده ای. آن گنج توسا. راه دور و دراز مپیما و آن را از خود طبی کن و جهد کن تا به خویشتن در رسی.
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

چه بسیار مردمند که مجاهده در راه خدا را به انجام پاره ای سنتها و عادتها محدود می کنند و عبادت بر عبادت می افزایند و ذکر بر ذکر یا سقایت حجاج و عمارت مسجد می کنند اما روی در دنیا دارند و هیچ جهد و کوشش در راه اعتلای خوبی و زیبایی و دانایی و تعالی فرهنگی و معنوی نمی کنند.

آنها مصداق «جاهدوا عنا» هستند و پشت به گنج با شتاب می روند که اگر بنشینند و هیچ حرکت نکنند خود پیشرفت است:
این مدعیان در طلبش پشت به راهند        باشد که نشینم نفسی پیشتر افتم

يکشنبه 27/5/1392 - 21:39 - 0 تشکر 634680

بدی را جز بدی پاداش نیست




آیه ۱۰ سوره روم


ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون


نگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند می‌گرفتند.


جزای بدی جز بدی نیست. بدان را بی گمان بدی در پیش است چنانکه خوبان را خوبی در انتظار خواهد بود.این یکی از قوانین کلی عالم است  و این قانون بارها  و بارها در قرآن تکرار شده است تا به خوبی در دلها بنشیند.

در سوره یونس، آیه 26، خداوند می فرماید «للذینَ أحسنوا الحسنی و زیادة» یعنی آنها که کار نیک کردند به نیکی می رسند و چیزی بیش از آن. اما آنها که بدی می کنند معادل همان بدی را دریافت خواهند کرد چنانکه در آیه حاضر آمده است.

اگر در جایی بدی و سختی هست میل می کند به سوی آن کس که خود را  به بدی آراسته و در انتظار آن بدی است. به گفته مولانا در مثنوی:

    ذره ذره هر چه در ارض و سماست        جنس خود را همچو کاه و کهرباست
   ناریان مر ناریان را جاذبند        نوریان مر نوریان را طالبند
او جمیل است و محبُّ للجمال        کی جوان نوگزیند پیر زال


عجب است که آدمیان وقتی می خواهند مقامِ خوبی و محبوبی را به دست آورند خود را برای آن می آرایند اگرچه ریا و تظاهر باشد و خوب می دانند که اگر صاحب جمالی در راه است باید خود را برای او آراست زیرا بدیهی است که او پیش پیش زشتان و دد صفتان و دیو رویان نمی رود.
او انسان آلوده و آشفته را خوش نمی دارد پس چهره را به لبخند و ظاهر را به پاکیزگی و لباس فاخر می آرایند باشد که بدان خوبی دست یابند.

سه شنبه 29/5/1392 - 17:2 - 0 تشکر 635426



چون سامری مباش که زر داد و ....



آیه ۸۹ سوره طه

أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا

مگر نمیبینند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمیدهد و به حالشان سود و زیانى ندارد


*ماجرای سامری و دعوت او مردم را به گوساله پرستی، بخشی از داستان بلند حضرت موسی است.

*در ادب فارسی انسان‌هایی را که به حقیقت معنی نرسیده‌اند و از دین و عرفان سخن می‌گویند و در پی دنیا هستند به این گوساله تشبیه می‌کنند.

مقصود حافظ این است که سامری مردم را سِحر کرد و مانند موسی معجزه ای نداشت که دست در گریبان خویش کند و آن را، سفید و درخشان (ید بیضاء)، بیرون آورد.


سِحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار          سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد


بنابر این جای نگرانی نیست زیرا سحر سامری نمی تواند در مقابل معجزۀ موسوی بایستد. به عبارت دیگر تبلیغات باطل در برابر حق و حقیقت تاب نم آورد اگرچه چندگاهی جولانی بدهد. بنابراین:


چون سامری مباش که زر داد و از خری   موسی نهاد و از پی گوساله می رود
حافظ



اگر بگوییم که خدای حاکم بر اکثریت عالم در طول تاریخ تا به امروز همان گوساله سامری است سخنی به گزاف نخواهد بود زیرا خدای یا ارباب هر کس همان است که به خاطر او به عشق و سودای او کار می کند و اکثریت مردم را سودایی جز درهم و دینار نیست. به خاطر اوست که جنگها می کنند و جانها می ستانند، دامها می گسترند و آدمها را شکار می کنند.

درهم و دینار در تحلیل نهایی همان هوای نفس و خودپرستی است و اینهمه بانگ و غوغای زرسالاری بانگ گاوی بیش نیست که همه را سِحر کرده است. و ای کاش مردمان از سِحرِ حرامِ سامری بِرَهند و به سِحرِ حلالِ سعدی و سنایی برسند.

سه شنبه 29/5/1392 - 17:21 - 0 تشکر 635443

بزرگترین سختی و بلا در جهان


آیه ۱۰ سوره روم


ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون

نگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند می‌گرفتند.

این آیه فرشته ای است که مرتب اعلام می کند که عاقبتِ بدکاران بدی است و هنگامی که این بدی مکرر شد و قبح بدی از میان رفت به تدریج بدکاران به تکذیب آیات الهی یعنی قانون مسلم هستی می پردازند.

در ادامه آن آیات را به سخره می گیرند و به چند روزی اقبال دنیوی که آزمون آنهاست چنان مغرور می شوند که فرشته آن آیت را ریشخند می کنند که کجاست آن بدی که برای ما در راه است.

چرا ما را هیچ بدی در پیش نمی آید و این منتهای شقاوت آدمی است که راه را حتی بر درهای بی شمار توبه که همیشه باز است می بندد تا به ناگاه پرده ستاری حق فرو افتد و زشتی و تباهی کارشان آشکار شود و آن بدیها را که کرده اند به چشم ببیند و چون قارون در زمین فرو روند چنانکه مولانا گفت:

ای آنکه به دلها، ز حسد خار خلیدی        اینها همه کردیّ و در آن گور خزیدی
        تلخی دهد امروز تو را در دل و در کام       آن زهر گیاهی که در این دشت چشیدی


هیچ بلا و سختی در جهان بدتر از این نیست که آدمی به بدی و زشتکاری و ظلم و تعدی منسوب گردد و هیچ زیانی بیش از این بر آدمی وارد نمی شود که گوهر خوبی و تاج کرامت و انسانیت را از دست بدهد.
از فیلسوف بزرگ آلمانی، کانت،
نقل کرده اند که گفت:
اگر امروز به من بگویند که مرگت فرا رسیده مرا هیج جای نگرانی نیست. گویم: فرمان خدا راست اما وای بر من اگر گویند که فلان کس از تو ستمی دیده و تلخکام است، مرا هیچ آرام و قرار نخواهد ماند.

سه شنبه 29/5/1392 - 17:26 - 0 تشکر 635451


قانون جاذبۀ عمومی



آیه ۱۰ سوره روم


ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون


نگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند می‌گرفتند.


عجب است که آدمیان وقتی می خواهند مقامِ خوبی و محبوبی را به دست آورند خود را برای آن می آرایند اگرچه ریا و تظاهر باشد و خوب می دانند که اگر صاحب جمالی در راه است باید خود را برای او آراست زیرا بدیهی است که او پیش پیش زشتان و دد صفتان و دیو رویان نمی رود.

این قانون جاذبه عمومی را همه در دل پذیرفته اند و این همه جامه های دروغ و تزویر و نقابهای مردم فریب که آدمیان به خود می پوشند حاصل اعتقاد به همین جاذبه سنخیت است الا آنکه اگر با ظاهر آراسته و باطن آلوده خوبرویی را به چنگ آورند بی گمان به زودی آن خوبرو از پیش ایشان خواهد رفت و زشت رویی به جای او خواهد نشست.

چگونه است که مردم انواع کارهای بد که از زشتی آن به خودمی لرزند و از شرم آب می شوند به جا می آورند، چه دروغها می گویند و چه ظلمها می کنند و در انتظار خوبی و خوشی و سعادت نشسته اند.



زهی خیال باطل که عالم اینچنین نادان و نابینا باشد و فرق میان خوبی و بدی را ندهد.


سه شنبه 29/5/1392 - 17:30 - 0 تشکر 635457


نتیجۀ نهایی مشاهدۀ اسرار زمین




آیه ۲۰ سوره عنکبوت



قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ


بگو در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز كرده است‏ سپس [باز] خداست كه نشاه آخرت را پدید می ‏آورد خداست كه بر هر چیزى تواناست


چندان ساده نیست که آدمی در زمین بگردد و سرچشمه های حیات و اسرار زندگی را درک کند حتی اگر نیوتن باشد اما اگر تا بدان حد که در توان انسانی اوست بکوشد، هم تا اندازه ای به راز حیات پی می برد و هم در می یابد که نسئه دیگری نیز از زندگی در پیش است و آن نیروی هوشمندی که این همه بدایع و عجایب و غرایب از خاک برآورده است حکیم تر و داناتر از آن است که این کوزۀ پر نقش و نگار را بر زمین بزند و بشکند و دیگر هیچ خبری در پیش نباشد بلکه بدیهی است که این همه غوغای حیات مقدمه حیات دیگری است که سرّ حکمت این زندگی را بیان خواهد کرد.


این همه کاسه زرین به سر خوان فلک       بهر آن است که یک روز صلایی برسد
دیوان شمس



زان مایه که طبع ها سرشتند      ما را ورقی دگر نوشتند
         تا در نگریم و راز جوییم      سر رشته کار بازجوییم
      کاین کار و کیایی از پیِ چیست      او کیست کیای کار، او کیست
       هر نقش بدیع کایدت پیش      جز مبدع او در او میندیش
      بیرون تر از این حواله گاهی است      کانجا به طریق عجز راهی است


مقصود نظامی این است که مشاهده اسرار زمین و آسمان نهایتا ما را می رساند به اینکه ورای عالم محسوسات عالم دیگری هست که حواله گاه نهایی ماست.

زیرا آن کس که این نشئۀ دنیا را انشا کرد و خطی بدین زیبایی برنگاشت که به گفته مولانا:
صاد چشم و نون ابرو، جیم گوش        برنوشتی فتنۀ صد عقل و هوش

سه شنبه 29/5/1392 - 17:32 - 0 تشکر 635462


در زمین بگردید تا آنچه را باید دریابید





آیه ۲۰ سوره عنکبوت



قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ


بگو در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز كرده است‏ سپس [باز] خداست كه نشاه آخرت را پدید می ‏آورد خداست كه بر هر چیزى تواناست



فرمان دلپذیری است که هر کس را شوق به اطاعت آن هست. کیست که نخواهد در جهان بگردد و اطوار طبیعت و مردمان و اقوام و ملل وآداب و سنن و هنرها و ذوقها را و رقص ها و آوازها و معماری ها و شیوه های زندگی را تماشا کند.

و به دنبال راز آغازها باشد که اینهمه اطوار گوناگون که همه آکنده از نظم و تدبر است از کجا و چگونه پدید آمده است.

در روزگار پیش متفکران و دانشمندان چون فارابی و ابن سینا و ابوریحان بیرونی از این گونه سیرها در زمین کرده اند و محصول تجربیات خود را به صورت کتابها و یادداشت هایی به بشریت عرضه داشته اند اما افرادی مانند هربرت اسپنسر انگلیسی و چارلز داروین به سبب امکانات فناوری در زمان خود سیر گسترده تری در جهان کرده اند.




آنها اطوار گوناگون حیات را با دقتی شگفت نظاره کرده اند تا دریابند که آغاز خلقت چگونه بوده است و بعضی برای شناخت اسرار خلقت به سیر در زمین بسنده نکردند بلکه ستارگان و کهکشانها و سحابیها را نیز با تلسکوپهای دقیق زیر نظر گرفتند و نیز سفری به دنیای بی نهایت کوچکها یعنی اتمها و ذرات کوچک تر از اتم داشته اند و هر یک از غواصی در این بحر بی کران اگر نگوییم به گوهری لااقل به صدفی و سنگواره دست یافته اند.

نیوتن یک از غواصان این بحر عمیق گفته است:
من نمی دانم که مردمان درباره من چه می اندیشند ولی من خود را کودکی می بینم که بر کنار ساحل هستی قدم می زند و گاه و بیگاه صدفی یا سنگی را که نرم را جلب می کند بر میدارم و پاک می کنم و در جیب هایم می گذارم در حالی که تمامی اقیانوس حقیقت در پیش روی من نامکشوف است.


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.