2-2- قرائت فضا :
فضا از مفاهیمی است که با بودن در کنار اشیا و پربودن آن می توان درک کرد یا از خلال قابلیت حرکت و عدم چنین قابلیتی فهمید . انسان با قرار گرفتن در فضا دست به تغییر آن می زند یا خود تغییر می کند ، نشانه هایی را پدید می آورد تا به وسیله ی آن از وحشت قرارگیری در فضای خالی کم کند. تجربه ی فضا نیاز به نگریستن دارد اما با حرکت در آن فضا ؛ و این حرکت علاوه بر حرکتی فیزیکی همراه با حرکتی ذهنی است که از تجارب پیشین و انباشت فکری حاصل می شود .
همان طور که در بالا گفته شد انسان از قرارگیری در فضای بدون نشانه وحشت دارد و سعی دارد با نشانه مند کردن فضا آن را هنجارمند کند و این هنجارمند کردن یعنی تفاوت گذاری به وسیله نشانه ها برای درآمدن از حالت ایستایی صوری شدن (هنجارمندی) تقسیم فضا به صورتی که؛ بنابه گفته های راپوپورت فضا به عنوان مجموعه هایی پویا از صحنه ها است و این صحنه ها محدوده ای از فضا هستند که نظامی از فعالیتها را درون خود جای می دهد به صورتی که رفتارها با محیط درون آن فضا روابطی قابل انتظار به وجود می آورند. این رابطه ی فضایی است که فرد در هرلحظه باید از خلال آن وجود خود را به مثابه یک فضا با سایر فضاها از جمله کالبدهای انسانی دیگر و فضاهای پیرامونی ساخته شده احساس ، درک و از همه مهم تر تنظیم کند . و این تنظیم در روند انتقال تجربیات ذهنی یا همان وجدان جمعی اتفاق می افتد و فرد به تدریج توانایی قرائت محیط پیرامون خود را می یابد و براساس گفته ی لینچ قرائت محیط با استفاده از گروهی از علائم و نشانه ها رخ می دهد. اما نکته ی قابل تامل این است که جوامع یا فرهنگهای مختلف درک یکسانی نسبت به زمان ، مکان و صحنه های ناشی از آن ندارند . شهرستان ساری نیز از این قاعده مستثنی نیست ؛ بازار چهارسوق ساری در محلی از شهر قرار گرفته که افراد خواه ناخواه از آن عبور کرده و می کنند ، یعنی در کنار میدان ساعت و مرکز شهر. در این قسمت نکته ای قابل ذکر است که اولین نمادها و نشانه های موجود که در معرض دید است راسته های در هم تنیده ی بازار می باشد که شکل هندسی چهارسو را به خود گرفته است. علاوه برآن میدان های قرار گرفته در آن که نماینده ی اشکال هندسی دایره و مربع(چهارگوش) با تفسیر نمادین جهان شمولی و گویای سکونت ، ایستایی ، استحکام و تحجراست با جای دادن عدد مقدس چهاردر خود ، با چهارسوی و چهارفصل و چهارعنصر و بسیاری مشخصات چهارگونه ی دیگر ، با جهان قدسی تماس و پیوند حاصل می کند . اما چهارگوش ، در برابر الوهیت دایره ، نمادی آشکارا زمینی و انسانی است .
همان طور که گفته شد بازار می تواند با توجه به جایگیری اش در شهر نقش مسیر میان بر را ایفا نماید پس نه تنها خریداران و فروشندگان را در خود داراست ، عابرانی هم که قصد خرید را نداشته در آن در رفت و آمد هستند. همین شرایط باعث شده فضای بازار نقش محل اطلاع رسانی را ایفا کند . فضاهای حجره قرار گرفته در راسته ها نزدیک به هم و کوچک بوده به گونه ای که فروشنده دائم در میان درون و بیرون حجره در حرکت است وتا حدودی تابع حرکت خریدار . برتری ارتباطی خاصی از نظر فاصله میان خریدار و فروشنده وجود نداشته بلکه تنها یک پیش خوان این فضا را تفکیک می کند . هیچ کدام از این حجره ها به غیر از زرگری ها در ورودی نداشته که بتوان آن را بست. هر یک از این حجره ها به گونه ای سعی در مجزا و متفاوت نمودن خود در هر یک از راسته ها دارند . محدود بودن فاصله حجره ها، همراه با باز بودن همه درها و امکان نظاره کالاها از سوی هر سه گروه خریدار ، فروشنده و عابر این فرصت را فراهم می نماید که فروشندگان از نیازها و سلایق مردم مطلع باشند. علاوه برآن باعث گردیده که امکان رقابت بین فروشندگان تا حدودی کم گردد زیرا فروشندگان نمی توانند از اشکال متفاوت چینش کالا استفاده نمایند به این معنا که نمی توانند با این فضای نزدیک به هم تفاوت گذاری نمایند و چینش عاملی برای جذب خریدار گردد. اما این قضیه تنها در یک راسته مانند بزازی ، کفش فروشی رخ می دهد و نمی توان چینش کالا را در میان چند راسته مقایسه نمود. علاوه بر آن هر راسته هویت متفاوتی را اینگونه برای خود می آفریند.
با توجه به پرسشی که از خریداران و فروشندگان بازار چهارسو شهرستان ساری شده می توان در نظر داشت که رفت و آمد بیشتر آنها در شهر از بازار است و جز در شرایطی چون تجمع بیش از حد مردم و شلوغی بازار آنها مسیر خود را تغییر نمی دهند و بعضی از آنها از تکرار این مسیر خسته شده و بعضی دیگر نشده اند اما این را باید در نظر داشت که بازار شکل گرفته دراین شهر تاحدودی نزدیک به مغازه های تازه تاسیس دوطرف خیابان ها است یعنی راسته ی بازار را می توان بخش ماشین روی ِ خیابان درنظر گرفته و پیاده روها را مسیری که خریداران از زیر سقفهای نیمه ی پیش آمده ی بازار طی می کنند دانست با این تفاوت که پهنای خیابان بزرگ است و نور خورشید یا باران تاحدودی موجب آزار می گردد . اما اندازه ی مغازه ها به همان اندازه و شاید اندکی بزرگتر است و ویترین آنها پوشش شیشه مانند دارد و برای لمس آن باید وارد مغازه شوید. به دلیل همین تفاوتهای اندک ، این طرح مدرن در ساری مشکلات زیادی برای بازار از نظر مشتری پدید نیاورد و بازار کارکرد قدیمی خود را از دست نداد و فرم هایی چون قرار دادن کالاها به شکل قابل دید طوری که تمامی اجناس مغازه از بیرون آن مشاهده شود وایجاد تمایل به خرید را برای مشتری زیاد کند یکی از بهترین فرم های سنتی بازارشد. با این حال مشکلی که پدید آمد حضور دست فروشان در پیاده روها است که حرکت را دچار مشکل می کند و حتی شیوه ی حرکت را تغییر می دهد اما این نکته قابل ذکر است که حضور دست فروشان بنابه مناسبت هایی متفاوت خواهد شد .
حال جا دارد این را بیان داریم که وجود سقف ، آبراهه ها و معماری متناسب با محیط باعث می گردد خریدار مکث بیشتری برای خرید داشته باشد .اما بیشتر این تعابیر به این دلیل ذکر شده نبوده بلکه بیشتر به دلیل حفاظت و جلوگیری از ورود خسارت در اثر عوامل جوی به کالاها بوده است . ارتفاء این سقفها در نقاط گوناگون بازار متنوع است.
در مورد طول بازار باید گفت که متناسب با رشدو رونق شهر است و عرض بازارهم در بعضی نقاط پهن و در بعضی نقاط کم عرض می باشد به این صورت که در بعضی نقاط سقف بلند و پوشیده و عرض کم است و در دیگر نقاط عرض زیاد و راسته نیمه سرپوشیده یا بدون سقف و کوتاه می باشد. اما به دلیل حضور گسترده ی وسایل نقلیه در شهر و گاهی عبور آنها از بافت قدیمی بازار - جهت دور زدن ترافیک موجود یا علاقه به عبور از این ناحیه از بازار باماشین و یا تخلیه ی بار توسط ماشین در بازار- برای عبور عابران مشکل ایجاد شده است زیرا عرض راسته نسبت به حجم رفت و آمد کم بوده یا تعابیری برای عبور وسایل نقلیه اندیشیده نشده است .