ایجاد شبكه ماهوارهای فارسی زبان كودك و نوجوان توسط اسرائیل
علی زارعان به عنوان یك صاحبنظر در عرصه صدا و سیما معتقد است كودك تحت تأثیر سه عنصر آموزشی خانواده، مدرسه و رسانه قرار دارد.
وی ادامه میدهد: اگر هر كدام از این نهادها در جهتی حركت كنند، كودك دچار پارادوكس میشود و اگر قرار باشد شخص در تضاد رشد كند، تمامی جامعه دچار آشوب میشود و نهاد آموزش شكننده میشود، اما اگر این سه نهاد همسو باشند، دراین صورت هم فرآیند فرهنگپذیری سرعت پیدا میكند و هم نهاد مدرسه تقویت میشود.
مدیر گروه كودك و نوجوان شبكه تهران با اشاره به قرینههای همكاری این نهادها با یكدیگر میگوید: در كشور مصر شبكه مخصوص آموزش و پرورش با همكاری آموزش و پرورش و صدا و سیمای مصر راهاندازی شده است كه وظیفه آن حمایت از آموزش رسمی كشور است یا در تاجیكستان شبكه بهارستان، در عراق و دو شبكه توسط شیعیان عراق و كردهای عراق و در تركیه دو شبكه مخصوص امر آموزش كودك و نوجوان وجود دارد. تمام شبكههایی كه در این راستا در جهان به وجود آمده اند، با هدف كمك به فرآیند رشد ایجاد شدهاند و رسالت صدا و سیما كمك به فرآیند رشد كودك است.
وی در ادامه میافزاید: اگر قبول كنیم كه صدا و سیما رسالت یاد شده را نسبت به مخاطب كودك و نوجوان دارد و آموزش وپرورش هم فرآیند رشد را در تمام ابعاد كاری خود قرار داده است، به این نتیجه میرسیم كه این دو نهاد باید به هم اتصال داشته باشند و نه صرفاً همكاری. این صاحبنظر تزاحم بین سه نهاد فوق الذكر را امری نگرانكننده عنوان و بیان میكند: تزاحم عامل خطرناكی در بین این سه نهاد محسوب میشود، زیرا اگر كودك در مدرسه سخنی را بشنود كه در رسانه و خانواده این امر تأیید نشود، كودك را باید به آن صندلی تشبیه كرد كه سه پایه آن برداشته شده است و قطعاً این فرآیند موجب سقوط او خواهد شد. زارعان خاطرنشان میكند: چون كششی از سوی آموزش و پرورش وجود نداشته، كوششی از صداو سیما نیز دیده نشده است. من نمیخواهم یكی از این دو نهاد را مقصر عنوان كنم، اما هر دو نهاد بهطور كامل به وظیفه خود عمل نكردهاند و باید یك فرصت طلایی به وجود آید تا این دو نهاد اهداف خود را تعریف كنند و به یكدیگر نزدیك شوند.
وی با اشاره به ضرورت وجود شبكه مخصوص آموزش و پرورش در صدا و سیما میافزاید: آموزش رسمی ذاتاً خوشایند نیست و همراه با الزام است. 90 درصد كودكان و نوجوانان دوست دارند تفریح كنند، اما الزام زندگی درست، اجباری است و اجبار برای این قشر یعنی محدودیت. تلویزیون جزو لذتهای مطلوب برای كودكان و نوجوانان محسوب میشود و اگر آموزش و پرورش الزام آموزشی را با لذتهای بصری همراه كند از تلخی ذاتی آموزش كاسته میشود.
وی اضافه میكند: آیا تا به حال آموزش و پرورش گامی به جلو گذاشته است تا در ارتباط با برنامههای تابستانی دانشآموزان در صدا و سیما با این مركز مذاكره كند و به صدا و سیما طرح، برنامه و راهكار ارائه دهد كه صدا و سیما بهتر است چه برنامههایی را در ایام تابستان پخش كند تا آموزش و پرورش اول مهر پویاتر باشد؟ جواب تمام این سؤالها منفی است و من در مدت 15 سالی كه در گروه كودك و نوجوان صدا و سیما هستم، به یاد ندارم كه آموزش و پرورش گام كوچكی برداشته باشد.
زارعان تصریح میكند: صدا و سیما نهادی است كه پاسخگوی تمام دستگاههاست و فرصت پرداختن به آموزش رسمی را ندارد ولی آموزش و پرورش این زمان رادر اختیار دارد. متأسفانه در كشور ما رفتارهای هماهنگ و همسو نداریم و رفتارهای تك بعدی رواج بیشتری دارد، اما اگر قرار است رفتارهای همگن و دانشآموز محور طراحی كنیم، مسیری كه مسئولان آموزش و پرورش طی كردهاند و در حال طی كردن هستند، مسیر صحیحی نیست و غفلت از رسانهها مسئله كوچكی نیست و لازم است آموزش و پرورش از نهاد تلویزیون برای رساندن پیامهای خود به والدین بیشترین استفاده را بكند.