بر گرفته از: http://mh1342.blogfa.com/post-1003.aspx تهیهكننده: اكرم محسنی، كارشناس ارشد تاریخ و فلسفه
ارسطو برجستهترین و نامورترین شاگرد افلاطون است. وی كه مانند افلاطون درباره آموزش و پرورش زمان خود به تفكر پرداخته است، نظرهای ارزندهای دارد.
ارسطو مانند استاد خود افلاطون، آموزش و پرورش را از وظایف زمامداران جامعه (دولت) میداند و تربیت افراد جامعه را یكی از شرایط كشورداری میشمارد.
به همین دلیل اثر مهم خود یعنی كتاب «سیاست» را با نقد وضع آموزش و پرورش كشورش در زمان خود و بیان اصول و روشهایی برای بهبود آن پایان میدهد. او سه سؤال را مطرح كرده و به آنها پاسخ داده است. 1ـ آیا باید مقرراتی برای تربیت كودكان وجود داشته باشد؟ 2ـ آیا تربیت كودكان باید وظیفه دولت باشد؟ 3ـ مقررات مربوط به تربیت كودكان چگونه باید باشد؟
او به سؤالها پاسخ مثبت میدهد و سپس به بیان چگونگی این مقررات یعنی بحث دربارة اهداف و برنامه و روشهای آن میپردازد؛ شكی نیست كه قانونگذار باید پیش از هر چیز به تربیت جوانان توجه كند. زیرا بیاعتنایی به تربیت به زیان جامعه است.