قرآن چه كسانی را بازندگان زندگی یا در حقیقت شكست خوردگان عمر میداند؟ هر كس كه آیات و ارشادهای قرآن را با جان و دل پذیرفت، رستگار ابدی شد و چون خود را در میدان مقایسه یا مخاصمه با صالحین نهاد، مطمئناً، نامش سرلوحۀ بازندگان زندگی ثبت میشود.
قرآن در آیۀ 15 سوره مبارکه زمر میفرماید:
﴿ فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ.﴾
شما هر چه را جز او مىخواهید بپرستید. بگو: زیانكاران واقعى آنانند كه سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند آگاه باشید زیان آشكار همین است.
در تفسیر این آیه آمده است: اگر خود را شناختید بهتبَع خودشناسی، اطرافیانتان را خواهید شناخت و اگر باور کنید وجود خود شما و خانوادهتان سرمایهای از سرمایههای الهی است قطعاً برای حفظ آنها تلاش خواهید کرد؛ مگر شما برای حفظ سرمایههای مادی خویش از مجهّزترین امكانات كمك نمیگیرید؛ مگر برای محافظت از طلا و جواهر و پول فراوان از گاوصندوقهای محكم و سنگین استفاده نمیكنید؛ مگر پارچههای زربفت را در صندوقخانهها محافظت نمیكنید؛ مگر از املاك و داراییهایتان به نحو شایسته مراقبت نمیكنید. چگونه عظیمترین سرمایه خود را از خاطر بردهاید و با این نسیان در گروه بازندگان زندگی جای گرفتهاید؟ فقط كافی است لحظاتی فكر كنید تا دریابد قرآن چه کسانی را خسران دیده میخواند؛ و عاقبت آنها را چگونه ترسیم میكند، حال آنکه قرآن هر کس را که دچار غفلتزدگی از خویشتنخویش شده خسران دیده میداند و میگوید: زیر پای آنها آتش است.
وقتی خدا مثال آتش را بکار میبرد قصد دارد تا فضای معصیت را برای خانوادهها روشن سازد. متذكّر میشود که مراقب باشید فضای فکری خویش را آلوده نکنید، آلودگی فضای تربیتی به معنی فراهم کردن آتش برای خانواده است، ترسیم این آتش هشداری است برای تمام كسانی كه از نعمتهای خویش غافلاند.
قرآن میفرماید: زیر پای شما آتش است، یعنی هر چیزی که به شما میرسد در آتش هوس رانیها و بیفكریهایتان خواهد سوخت.
ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ؛ كلمۀ ذلك برای اشاره به نزدیك استفاده میشود یعنی اینها از خسران خویش آگاهند. این افراد از نابودی خود و اطرافیانشان مطلع هستند. این خسران پنهان و مخفی نیست، بلكه علنی و آشكار است. بازندگان زندگی كسانی هستند كه با آگاهی و علم خود را به نابودی میكشانند. بازندۀ حقیقی کسی است که آینده خود را تباه میکند، او میداند دنیا دنیای عمل و عکسالعمل است، اما انجام امرسوء را بر امر خیر ترجیح میدهد و آگاهانه به انتظار عواقب آن مینشیند.
قرآن در سورۀ مباركۀ شوری آیۀ 45 بازندگان زندگی را در قالب ظالمین معرفی میكند:
﴿ وَ تَراهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْها خاشِعینَ مِنَ الذُّلِّ یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیٍّ وَ قالَ الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا إِنَّ الظّالِمینَ فی عَذابٍ مُقیمٍ.﴾
و آنها را مىبینى كه بر آتش عرضه مىشوند در حالى كه از شدّت مذلّت خاشعند و زیر چشمى (به آن) نگاه مىكنند؛ و كسانى كه ایمان آوردهاند مىگویند: زیانكاران واقعى آنانند كه خود و خانواده خویش را روز قیامت از دست دادهاند؛ آگاه باشید كه ظالمان (آن روز) در عذاب دائمند.
گروهی كفر را در معنای كفر و گروه دیگر كمكاری دانستهاند. اگر با مفهوم دوم به این آیه نگاه كنیم، فرد ظالم كسی است كه در حق خود و افراد خانوادهاش كمكاری میكند؛ او در انجام مسئولیتهایش مرتكب قصور میشود و با نقصان وظیفه روبهرو میگردد، از جایگاه والای خود تا مرحلۀ ظالم بودن نزول میكند، و خانهای را كه دارالامن است تبدیل به دارالظلم میکند. آنچه در این زمان بیش از همه اهمیّت دارد آگاه شدن شخص به ضرر و زیان و خسران حاصله از كم كاریهایش میباشد. اگر این تنبیه صورت پذیرد قطعاً به لطف خدا در بسیاری از موارد سرمایۀ از دست رفته باز خواهد گشت ولی اگر فرد متوجه كم كاری و نقصان وظیفهاش نشود بهعنوان بازندگان قرآن باقی خواهد ماند.
در جریان زندگی هیچكس نباید وظیفهی خود را برگردن دیگری افكند تا با شانه خالی كردن از بار مسئولیت در رتبۀ ظالمین قرار گیرد.
اگر این آیه را با نگاهی دیگر بررسی كنیم میتوانیم بگوییم در بسیاری از موارد فرد قصد كمكاری و نقصان در عمل ندارد بلكه تصمیمگیریها وعمل او بر مبنای جهالت و نادانی نسبت به وظیفه است. جهل اگر تأثیری نامطلوبتر از كمكاری بر جای نگذارد قطعاً اثرش كمتر نخواهد بود.
هر فرد باید قبل از ورود به موقعیت جدید نسبت به وظایف واگذار شده به خود اطلاعات لازم را كسب كند مثلاً، اگر فردی در مقام مسئول روابط عمومی وارد محل كار جدید میشود باید قبل از شروع كار به دنبال فراگیری وظایف خود باشد؛ و اگر معلمی برای اولین بار پا در فضای مقدّس كلاس مینهد باید نسبت به وظیفۀ خود، شناخت كامل داشته باشد، واضح و روشن است كه در زندگی وظیفهای مهمتر از مسئولیت پدر و مادر شدن و یا همسر شدن نیست. چگونه فرد قدم در این وادی میگذارد بدون آنكه كمترین آمادگی برای موقعیّت جدید در خود فراهم كرده باشد. خسران جهالت نسبت به وظیفه كمتر از كمكاری نیست. آیا ضرر دیدگان کسانی به جز اینها میتوانند باشند؟
موسسه علی بن موسی الرضا