هرچند تا حدودی به نیازهای زنان جوامع دیگر ـ مسلمان و غیر مسلمان ـ اشاره کردید. بفرمایید که دیگر نیازها و مشکلات جامعه زنان این کشورها کدام است و انتظار آنها از ایران چیست؟
برخی از نیازها هستند که ممکن است خود آنها متوجه آن نباشند، به خصوص بعد از پیوستن این کشورها به کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان کاملاً قابل ردیابی است که در این بستر، بین فکر اسلامی و فکر غربی تلفیق التقاتی در حال شکل گیری است که این قضیه باعث پیچیده شدن مشکلاتشان می شود به طوریکه کشورهای اسلامی می خواهند در قالب اسلام تغییر ایجاد کنند، اما به وضوح دیده می شود که در بحث زنان و خانواده، چون اسناد جهانی وجود دارد و چون سیستم آنها نمی خواهد بر یک محور حکومتی اسلامی سیر کند طبعاً قوانین، تحت تثیر قرار می گیرد و این التقاط به وجود می آید. در واقع اتفاقی که می افتد این است که مسائل غربی، اسلام اندود می شود.
یکی دیگر از مشکلاتی که اینها طبیعتاً در این جوامع با آن روبرو هستند؛ عدم وجود الگوی مناسب اسلامی است و در اولین نگاه می خواهند که ایران به آنها الگو بدهد.
البته الگوی حکومتی به درد آنها نمی خورد مثلاً مسلمانان و شیعیان لبنان، حکومتی در اختیار ندارند که بخواهند الگوی حکومتی ما را اجرا کنند و در کشور ترکیه که حکومت آن لائیک است ما نمی توانیم الگوی حکومتی به آنها بدهیم، ولی می توانیم الگویی را به عنوان یک آرمان ارائه کنیم.
یکی از نیازهای جدی دیگر زنان مسلمان خارج از کشور، تبیین مسائل اسلامی است. (و ترجمه در اینجا یک ضرورت محسوب می شود) چراکه برای فهم دین نیازمند دو چیز هستند:
.1 شناخت جریان علمی نهادینه پیشین که یک جریان کاملا سنتی است.
.2 شناخت جریان جدید رو به رشد که جریانی است مبتنی بر تفسیر جدید از نگرش های دینی، تغییر گزاره های دینی و قرائت های جدید از دین. لذا برای رها شدن از افراط و تفریط به شدت نیاز دارند تا این مباحث را به زبان خودشان مطرح کنیم . آنها نیاز دارند به اینکه به طور واقعی بین دیدگاه اسلام و عرف جاری مسلمین تغییر ایجاد شود که یکی از رسالت های ماست.
ما باید با بیان دیدگاه های دینی بگوییم که این عرف غلط مردم ترک است، این عرف غلط مردم لبنان است، این عرف غلط مردم ایران است و در نتیجه بگوییم؛ اسلام ناب چیست تا زمینهِ سوء استفاده مردان از حقوق زنان را از بین ببریم .
یکی دیگر از مشکلات اساسی در مباحث علمی این کشورها - به ویژه کشورهایی با جمعیت بالای شیعی- در خصوص محور زن و خانواده ، عدم طرح تفکر شیعی است. حتی می توان گفت، چهرهِ شناخته شدهِ تفکر اسلامی در بحث زن و خانواده، مباحث اهل سنت است. من در بخش مطالعات زنان دانشگاه کلرمُنت که در بخش مذهب این دانشگاه وجود داشت. وقتی آخرین کتاب ها در مورد زنان را خواستم، یک کتاب به من دادند و گفتند که این خیلی به درد شما می خورد، عنوان کتاب زن در اسلام، از نگاه یکی از نویسندگان فمینیسم سنی در جهان اسلام بود. می خواهم بگویم سطح و بلوغ شناخت آنها از وضعیت زن در اسلام، زن در تفکر اهل سنت است. که همه می دانیم وضعیت زن شیعی -چه در مباحث تئوریک و چه در واقعیت زندگی خانوادگی - بسیار متفاوت است و این یکی از نیازهای اساسی این جوامع است که ما دیدگاه های شیعی را نسبت به زن و خانواده در این کشورها منتشر کنیم