وبلاگهایی که تنها در قالب کاریکلماتور،جملات کوتاه یا داستانهای مینیمال به ارائه اثر می پردازند، از نظر نوع نگاه و موضوع و قوت و ضعف متفاوتند ولی از جهت تلاش برای آفرینش قالب و زبانمی متناسب با نیاز مخاطب،قابل توجهند:
*از خواب بیدار می شوم.کابوسی به نام زندگی دیده ام.(از وبلاگ مینی مالیده)
*گربه سگ
تنها موجود عالم است
که عشق افلاطونی را
تجربه می کند.(از وبلاگ تراوشات ذهن من)
*آفتاب پرست مشرک به چراغ قوه ای سجده کرد.(از وبلاگ تراوشات ذهن من)
*نویسنده ای آنقدر خودش را سانسور کرد تا ناپدید شد.(از وبلاگ کاریکلماتور،نوشته ناصر خالدیان)
*زیر باران ایستاده ام
چتر ندارم
احساس عاشقانه هم...(از وبلاگ ناتور)
در یک جمع بندی،اگرچه طنز وبلاگی در فراغت از خط قرمزهای پذیرفته شده در رسانه های رسمی،تاثیر مثبتی را بر طنز جامعه،با توجه به تنوع و تکثر آثار ارائه دارد،ولی خطر بروز نوعی ابتذال را در طنز در سایه سهل گرفتن کار طنز و هدایت نیافتن نویسندگان آن در وبلاگستان فراهم می آورد که نیازمند توجه جدی است،هر چند در طی زمان،شاهد رشد و ارتقای سطح طنز وبلاگی در سایه حضور پاره ای از نیروهای حرفه ای و نیز ارتقای سطح کارعلاقمندان در سایه امکان ارتباط دوسویه و انتقال تجربه در وبلاگستان هستیم.