نتیجه تحقیقات انجام شده
محققانی كه در اوایل قرن بیستم به بررسی علمی پدیده دروغگویی پرداختهاند، از حالتی نام بردهاند كه « بصیرت مضاعف » نامیده میشود و طی آن شخص در یك لحظه دو موضوع را در ذهن خود مرور میكند. یكی مربوط به آرزوهایش در زندگی ایدهآل و دیگری زندگی واقعی است و در اغلب موارد مورد اول بر دومی سایه میافكند و ذهن را تحت تأثیر قرار میدهد.
در تحقیقی كه به تازگی به منظور بررسی یكصد سال ادبیات داستانی كشورهای مختلف صورت گرفت، محققان دانشگاه "ییل" دریافتند كه نویسندگان گاهی برای افزایش جذابیت موضوع، از مبالغه استفاده كردهاند؛ در عین حال كه خود افرادی موفق، توانا و منظم بودهاند. اما مساًله همیشه به همین سادگی نیست.
بسیاری از روانپزشكان دروغگویی دایمی را همیشه به عنوان نشانهای از وجود مشكل روانی در نظر میگیرند كه میتواند شامل بیماریهایی مثل توهم و خیالپردازی، انواعی از بیماریهای روانی و یا خودشیفتگی روانی باشد.
دكتر "چالرز دیك"، استاد روان شناسی دانشگاه "ییل" میگوید: در بعضی موارد نیز افراد دروغگو نشانهای از وجود بیماری نداشته و صرفاً به دروغ عادت كردهاند. این گونه اشخاص صبح از خواب بیدار میشوند و انگار مجبور هستند كه تا شب دروغ بگویند. در این حالت باید نوع زندگی و كار آنها مورد بررسی قرار گیرد و شاید به دلیل نوعی اجبار كاری یا فشار در زندگی روزمره مجبور به دروغگویی میشوند.
برابر نظر ارونیگ گافمن جامعه شناس معروف، دروغ گو باید جلوی صحنه را چنان بیاراید تا ببیننده و شنونده از آن خوشش بیاید و در حرفهای او منطق و استدلال ببیند. اما وقتی تنها گوشهای از پشت صحنه رو شود تمامی آن بنا یکباره فرو میریزد و ببیننده و یا شنونده را دچار حیرت میکند.
دكتر "رابر فلدمن"، روانپزشك دانشگاه "ماساچوست" گروهی از افراد داوطلب را به دوربین مخفی مجهز كرد كه حركات آنها طی روز ثبت میشد.
این بررسی نتایج نشان داد كه اكثر افراد طی روز از دروغهای مصلحت آمیز استفاده كردهاند. این دروغهای مصلحت آمیز اكثراً دلایل مشابهی به شرح زیر دارند:
- اجتناب از توهین به دیگران،
- جلوگیری از اهانت به احساسات و عقاید اطرافیان،
- پوشاندن و مخفی كردن اشتباهات شخصی،
- خودداری كردن از ایجاد دردسرهای بیهوده و...