اروندوسیع است سرعت آب وخروش هولناکش زهره هرانسانی راآب میکند.اروندمغرور باهمه ابهتش دربرابربزرگ مردان ایران زمین سرتعظیم فرودآورد
هویزه فریادمظلومیت چندهزارساله ملت ایران است آوایی که تا ابد.دربیابانهای رنگین ازخون شهدای هویزه طنین اندازاست
خرمشهرنوک پیکان تیزوبرنده دفاع مقدس است خرمشهرمظلوم که هنوز سکوت کرده.ودراوج محرومیت به سرمی برد.زخم گلوله هابرتنش است وترمیم نشده است.خرمشهر.شهرخون وقیام.چه سرفرازوباشکوهی.چقدرمظلومان سکوت کرده ای واعتراضی نکرده ای به این همه محرومیت و آسیبی که تحمل می کنی.بایدبرای خرمشهربرای رفع محرومیتش.کاری کرد.فکری کردمردم خون گرمش.که شرم دارندلب به اعتراض بگشایند.آری من دیدم ازنزدیک بدن زخم خورده ات رادیدم چشمانت اندوهگینت را.که غمت راپنهان می کردی.تابه خوبی مهمان نوازی کنیدتاشایدمیهما نانت.متوجه.غمی که چهرات است باشد.بایدغم راپاک کرد.بایدساخت وابادکرد.خرمشهرمن بجای توسکوت می شکنم.من صدای سکوتت رابه گوش همه می رسانم.
چراکه قلب تپنده ماهستی.یادگاری ارزشمندوپرافتخاردفاع مقدس هستی.هرکس دلش برای عدالت می تپد به دادمحرویت خرمشهرپر زخم برسد.بادیده بصیرت بایدوارداین شهرشدتاجای پای شهداءومدافعانش رادبدبایدجای جای خرمشهر.راگلبارن کرد.جای پای شهداءرابایدعطرافشانی کرد.بایدرفع محرویت کردازاین شهرچراکه تمام ایران سرای من است.چون ایران نبادتن من هم مباد.