انسان جمع اضداد است. انسان تنها حیوان و تنها موجودی است که جمع اضدادی است و این نشانه بی همتایی اوست. وجود خاص انسان از نظر معنوی نیز جمع اضداد است٬ حیوانات جمع اضدادی نیستند.
درخت درخت است٬ سگ سگ است٬ اما انسان هرگز در یک حالت نیست. او همیشه در حال شدن و رشد کردن است. انسان همیشه در حال تعالی بخشیدن به خود است٬ و این حالت٬ حالتی جمع اضدادیست که در هسته های وجودی او قرار دارد و این نه یک حادثه که امری بسیار ریشه دار است. زمانی شما این جمع اضداد را درمیابید که اول از خودتان به عنوان انسان تصور درستی داشته باشید.
انسان همواره یک طرح و یک شدن است. بودنش دربردارنده شدن اوست و این جمع اضداد است . او همیشه بین آن چیزی که بوده و آنچه که میخواهد بشود قرار دارد. او همیشه بین گذشته و آینده اش قرار دارد. او پلی معلق میان دو بینهایت٬ یعنی گذشته و آینده است. او در حال رسیدن به تعالی است.
در چشمان یک گاو نگاه کنید. می بینید چقدر آرام٬ساده و بی دغدغه است؟
هیچ اضطراب٬ دلهره و غمی در آنها نیست اما در چشمهای یک انسان نگاه کنید. همیشه غمگین است٬ همیشه دلهره در آن موج میزند. همیشه نگرانی ای در آن هست: نگرانی از اینکه آیا چیزی که میخواهم بشوم میشوم یا نه؟
حیوانات در آرامش اند٬ آسوده اند. آدمی در تنش است و این مایه افتخار اوست و هم اسباب رنج او .