• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 9771)
دوشنبه 14/5/1387 - 23:55 -0 تشکر 50592
*روز تولد علمدار كربلا،روز جانباز*

بسم رب شهدا

  

اى ماه بنى هاشم ، خورشید لقا عباس


اى نور دل حیدر، شمع شهدا عباس



با محنت و درد و غم ، من رو به تو آوردم


دست من محزون گیر از بهر خدا عباس

  

سلام

 چهارشنبه روز تولد حضرت عباس و روز جانباز است. حضرت عباس الگوی جانبازان است. جانباز در اصطلاح عرفی کسی است که بخشی از وجود خود را در راه هدفش از دست میدهد. دوران جانبازی حضرت عباس چند ساعتی بیش نبود. از زمانی که دستانش را قطع کردند و در راه امام حسین جانبازی کرد تا شهادتش فرصت اندک چند ساعته بود. اما آنقدر کار بزرگی کرد که در تاریخ شیعه ماندگار شد. بین عرب­ها که تعصب زیادی دارند هنوز که هنوزه کسی جرات ندارد به حضرت عباس قسم بخورد و آن را عملی نکند. جانبازان کشور ما مورد احترامترین انسانها هستند. برای دفاع از این مرز و بوم، بخشی از بدن خود را از دست دادهاند، بسیاری از آن­ها فراموش شدهاند و با تحمل رنج و سختی نقص عضو، در خلوت خود و خانوادهشان زندگی سپری میکنند. به خصوص آنها که شیمیایی شدند، مثل شمع آب میشوند. هر روز در گوشه و کنار یک خط کوتاه میخوانیم، فلان جانباز شیمیایی هم رفت. ملت وفادار ایران نمیتواند آنان را فراموش کند و نمیکند. 

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 14:2 - 0 تشکر 50852

جانباز 45%:واقعا در مانده ام،رن و بچه ام چه گناهی دارند؟

والله دیگر در توانم نیست کاری انجام دهم. واقعا مانده ام چه کار کنم من با این وضعیت جسمی و اعصاب و با کیف کپسول اکسیژن که همیشه باید همراهم باشد چطور می توانم کار کنم؟!حتی برای سرایداری یک آپارتمان رفتم اما نتوانستم دوام بیاورم.

یکی از جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان در گفتگو با خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر گفت: اولین بار در سال 61بر اثر موج انفجار و اصابت ترکش مجروح شدم .در عملیات مسلم بن عقیل از ناحیه فک و کمر و پا و موج انفجار مجروح شدم و بعد از آن نیز در منطقه شیخ صالح در سال 65 آلوده به مواد شیمیایی و گاز خردل شدم. عوارض پوستی مواد شیمیایی گاهی بر روی بدنم پیدا می شود اما مسئله شیمیایی بر روی ریه اثر گذاشته است.

وی اولین خواسته خود را دیدار مقام معظم رهبری عنوان کرد و افزود: من سالهاست که می خواهم به ملاقات رهبر بروم اما بنیاد تاکنون در برنامه های دیدار رهبری با جانبازان مرا دعوت نکرده است.

این جانباز 45درصد با بیان اینکه مشکل اصلی بیشتر جانبازان مسکن است، افزود: شاید دهها بار برای دکتر دهقان مشکلاتم را از طریق نامه منتقل کردم، ولی هیچ فایده ای نداشته ، اصلا جواب نمی دهد. نمی دانم شاید این نامه ها را پاره می کند و دور می اندازد . به ناچار سالها در خانه پدر همسرم زندگی کردم تا اینکه سال 80 که حالت اشتغال شدم، توانستم با یک میلیون تومان وامی که بنیاد داد زیر زمینی را اجاره کنم . چندین برج اجاره خانه ام عقب افتاده است و با کسر قسطهای وام شاید 50 هزار تومان از حقوقم برایم بماند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا بنیاد شهید و امور ایثارگران به جانبازان وام مسکن می دهد؟ تصریح کرد: بله .حدود 4میلیون وام بلاعوض و 12 میلیون تومان هم وام مسکن می دهند، اما آیا با این مبلغ می توانم خانه بخرم؟! کجا به من خانه می دهند؟ بنیاد به من می گوید برو واوان؛ رفتم آنجا را از نزدیک دیدم متأسفانه اصلا امنیت ندارد و خود جانبازانی که آنجا ساکن هستند می گویند مگر دیوانه ای که می خواهی اینجا بیایی. آنها هم مثل من جانباز هستند ولی مشکلات روحی شان بیشتر شده، دیگر اعصاب درست و حسابی ندارند.  از آن طرف حتی اگر برای اسکان در همان‌جا هم اقدام کنیم می گویند باید در پروژه ثبت نام بکنی و در نوبت باشی بعد هم که اسمت در بیاید نمی توانی آنجا بروی چون امنیت ندارد، اگر بخواهی اجاره بدهی کسی اجاره نمی کند و اگر بخواهی بفروشی کسی نمی خرد. در پروژه های ساختمانی -که آن هم نامناسب است- همه جانبازان اعصاب و روان را یک جا جمع می کنند، این اشتباه است، چون مشکلات و درگیری ها بیشتر می شود و افسردگی آنها و خانواده هایشان روز به روز بیشتر می شود.

 ادامه در پست بعدی...

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 14:4 - 0 تشکر 50853

ادامه از پست قبل...

این جانباز اعصاب و روان در حالیکه دستانش می لرزید در میان سرفه های ممتد گفت: والله دیگر در توانم نیست کاری انجام دهم. چندین بار سرکار رفتم اما با کوچک ترین مسئله اعصابم به هم می ریزد و همه چیز را به هم می ریزم. به خاطر مشکلات اعصاب و روان و هم مسکن چندین بار زندگی ام با وجود دو فرزند تا مرز طلاق رفت. واقعا درمانده شده‌ام . واقعا مانده ام چه کار کنم من با این وضعیت جسمی و اعصاب  و با کیف کپسول اکسیژن که همیشه باید همراهم باشد چطور می توانم کار کنم؟!

وی به مسئله تعیین درصد و نوع خدمات رسانی بر اساس درصد اشاره کرد و افزود: بعد از سالها کمیسیون پزشکی تشکیل شد و با 45درصد جانبازی مرا حالت اشتغال کردند. تا قبل از این حدود بیست سال دیگران هزینه زندگی ام را دادند. به هر حال با زجر این دوران را گذراندم. حتی مدتی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره)بودم . به بنیاد مراجعه می کنم و می گویم که زن و بچه من جایی نرفته اند و وضعیت خودم هم که معلوم است، یک مشهدی یا جای تفریحی برای زن و بچه های ما بگذارید می گویند زیر 50درصد تعلق نمی گیرد! زن و بچه های ما چه گناهی کرده اند؟

هر چیزی که از آنها تقاضا می کنیم -آن هم به صورت قسطی -می گویند به 50درصد به بالا تعلق می گیرد. می گویم یک ماشین به من بدهید ببینم می توانم با آن کار کنم یا نه، اگر نتوانستم به پسرم بدهم با آن کار کند، می گویند 50درصد به بالا. حتی برای سرایداری یک آپارتمان رفتم اما نتوانستم دوام بیاورم.

وی که حدود یک و نیم سال سابقه حضور در جبهه دارد به اشتیاق رزمندگان جهت شرکت در عملیات با وجود مجروحیت ، اشاره کرد و افزود: آن زمان که به جبهه رفتیم نه برای چیزی بود نه چیزی به ما دادند، نه چیزی می خواستیم، هدف مان خدا بود و حفظ ناموس و مملکت. وظیفه ما دفاع از وطن بود و به جنگ رفتیم  اما الان در شرایطی هستیم که می بینیم بین جانباز و یک فوتبالیست و کشتی گیر فرق گذاشته اند، الان می بینم من در شرایطی هستم که احتیاج به خانه و حتی به اجاره خانه دارم ولی متأسفانه بعد از بیست سال کسی توجه نمی کند.

 ادامه در پست بعدی...

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 14:7 - 0 تشکر 50854

ادامه از پست قبل...

این جانباز 45درصد در خصوص برنامه های فرهنگی -تفریحی بنیاد گفت: فعالیت های فرهنگی -تفریحی بنیاد هم برای خانواده های جانبازان به این صورت است که مثلا شما سال گذشته فلان جا رفتی امسال نمی توانی بروی یا چند سال پیش جانباز برای اینکه بچه هایش را به پارک ارم برده امسال به این فرد بلیط تعلق نمی گیرد. دفتر منطقه ما حدود 14هزار نفر زیر پوشش دارد حالا شما در نظر بگیرید هر جانباز هر چند سال نوبتش می شود که مثلا تسهیلات تفریحی دریافت کند؟

وی در پاسخ به این سوال که فرزندانتان چه برخوردی با شما دارند؟ گفت: بچه هایم تنها از این وضعیت بلاتکلیفی و سختی زندگی گلایه دارند و می گویند تا کی ما آواره این خانه و آن خانه باشیم. من اعصاب مدارا کردن با آنها را ندارم آنها تقصیر ندارند من مشکل دارم که با آنها نمی سازم. حتی پزشکان به من گفتند برو شمال، هم برای اعصابت خوب است هم به خاطر وضعیت خوب آب و هوا آنجا مشکل ریه ات کمتر می شود. با پیگیری که کردم بنیاد به من گفت برو ساری. برای خانه به آنجا مراجعه کردم تا شاید یک جایی را به من بدهند تا از این سرفه ها خلاص شوم اگر بچه هایم خواستند بیایند،بیایند وگرنه که هیچ . به بنیاد ساری مراجعه کردم و گفتم یک جایی به من بدهید. گفتند: "ما اینجا جا نداریم بیخود شما را فرستادند"!

این جانباز شیمیایی با بیان اینکه با ادغام دو بنیاد تغییری در بهبود وضعیت خدمات رسانی ندیدیم، تصریح کرد: الان بنیاد در وضعیت بلاتکلیفی است و فقط وعده می دهند و تمام. چون هنوز مشخص نیست با ادغام، چه کارهایی را انجام می دهند و چه کارهایی را انجام نمی دهند.

وی در خصوص سرکشی مسئولین بنیاد به جانبازان خاطر نشان کرد: کسی از مسئولین بنیاد تا الان به ما سرکشی نکرده است.

وی با بیان اینکه هیچگاه از رفتن به جبهه، پشیمان نشده ام تأکید کرد: هجده ساله بودم که به جنگ رفتم و مجروح شدم، اما اصلا پشیمان نشده ام. ما جنگ را برای کسی نرفتیم که پشیمان بشویم. برای رضای خدا رفتم برای چیزی نرفتم. والله اگر الان خدای نکرده جنگ شود همین جانبازان هستند که در صف اول جبهه خواهند ایستاد.

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 14:8 - 0 تشکر 50855

با سرمایه های معنویمان چه كرده ایم؟

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 20:34 - 0 تشکر 50894

به نام خدا

سلام

سلام بر رشادت دستان حیدری ات! سلام بر توفندگی شمشیر ذوالفقارت!

سلام بر جانبازی و عشق و برادری ات! سلام بر تو ای زیباترین واژه قاموس فروتنی!

سلام بر تو و بر دستان آب آورت! سلام بر لبان خشکیده ات که سرچشمه آب بقاست

و آب را در حسرت جرعه ای از خنکای خود وانهاده است! خاک بوی بهشت می گیرد، آسمان،

پایین می آید و خانه مرتضی (ع) را به آغوش می کشد.

نوزادی مبارک پا بر ابرهای احساس می گذارد.

فرخنده زاد روز اسطوره وفا و تندیس فداکاری، حضرت عباس (ع) و روز جانباز مبارک باد

فال نیک عزیز ایکاش یه کاری میکردی...دو تا تاپیک میزدی یکی قران و عترت یکی اینجا...

از دو منظر میپرداختی به حضرت عباس اینجا در مورد رشادت ها دلیری ها و خلاصه هر چی مرتبط با دفاع و ...بود...که مناسب بشه با روز جانباز

یکی هم تو قران و عترت در مورد شناختن حضرت و ویژگی های اخلاقی رفتاری شون خارج

از محیط جنگ و دفاع و...

فکر میکنم هنوزم دیر نشده...چون خودتم مدیری...یه تاپیک بزن اونجا...از جناب میکرو و ماندگاری هم بخواه برن اونور ثبت کنن

اینجا بمونیم با مطالبی مثل پست های اخرت مربوط به جانباز و...

البته هر جور صلاح میدونی...من فکر کردم اینجوری بهتر میشه

موفق باشی...بازم ممنون

به این میگن تعامل قرآن و عترت و دفاع مقدس

ان شاء الله که ادامه دار باشه

شاد باشی

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 16/5/1387 - 22:24 - 0 تشکر 50915

سلام هر چه شما بفرمایید

پس دوستای عزیز لطف كنندمطالب خوبشون رو در انجمن قرآن و عترت ثبت كنند.

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 22:25 - 0 تشکر 50916

ما جانبازان نمی‌خواهیم مظلوم نمایی کنیم بلکه می‌خواهیم حقایق مشخص شود

غمناک ترین و دردناک ترین چیزی که برایم اتفاق افتاد این بود که به یکی از مسئولین مربوطه ، مشکلات جانبازان و مسائلی را که برای خودم هم پیش آمده بود را توضیح دادم، دیدم که بیست هزار تومان چپاند در دستم. گفتم این چیست؟ گفت حالا خدمتتان باشد. گفتم من چنین چیزی از تو خواستم بنده خدا؟! این مشکل من است؟ اینها می خواهند صدا و اعتراض جانبازان را با دادن مقدار وجهی خاموش کنند .

یکی از جانبازان هنرمند دفاع مقدس که هم اکنون دوران شصت سالگی خود را با تنی مجروح با کار و تلاش سپری می کند، در خصوص سابقه حضورش در جبهه به خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر گفت: پس از چند ساعت که از حکم بازنشستگی ام در نیروی هوایی می گذشت حمله عراق به جنوب ایران آغاز شد . همان موقع فردی با زخم زبان به من گفت شما می خواهید با الله اکبرتان جلوی عراق بایستید که من همانجا راهی اهواز شدم.

ادامه در پست بعد....

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 22:27 - 0 تشکر 50918

ادمه از پست قبل....

وی افزود :ابتدای جنگ بسیج تشکیل نشده بود بلکه نیروهای مردمی در قالب فدائیان اسلام به جبهه ها می رفتند. اولین مجروحیت بنده در عید 60 در ذوالفقاریه آبادان اتفاق افتاد که در پرونده ام نیست چون آن موقع که پرونده و این صحبتها نبود. به دلیل مجروحیت نتوانستم در عملیات عظیم فتح المبین شرکت کنم ولی همچنان تا پایان جنگ در جبهه ها حضور داشته و بارها مجروح شدم که برخی از آن مجروحیتها در پرونده ام ثبت شده است.



وی با ذکر این مطلب که جانبازان با هدف کمک به دولت سعی در این داشتند تا وبال گردن جامعه نباشند اما به دلیل عدم استقبال بنیاد این نیروها تحلیل رفته و منجر به انزوای این عزیزان در جامعه شد، افزود: بنده با این هدف بعد از جنگ، از ارگانهای مختلف در خواست کردم که با سابقه هنری‌ام می توانم خدمت کنم و اگر نیازی هست من حاضرم، که جواب مثبتی دریافت نکردم.



این جانباز20درصد با بیان اینکه هر کسی که با جانبازان سروکار دارد از آنها چیزی می گیرد و نه اینکه چیزی به آنها بدهد خود را خادم آنها دانست و تأکید کرد: دنیای آنها قابل توصیف نیست.عشق به ایثار و به اخلاص از روحیات معنوی وعالی آنهاست. نوکری مردم وظیفه من است جایی که رهبر جامعه می گوید : به من خادم مردم بگویید بهتر از رهبر است ؛ ما چه بگوییم. اما ای مسئول ای مدیر تو هم وظیفه خودت را انجام بده!

این جانباز در پاسخ به این سوال که آیا واقعا با وجود بارها مجروحیت و مصدومیت شیمیایی 20% جانبازی برای شما در نظر گرفته‌اند، تأکید کرد: بله ! اما من اعتراضی ندارم . اصلا ، به هیچ عنوان. بحث درصد نیست ما برای این مسائل که نرفتیم که به خاطر آن اعتراضی داشته باشیم. برفرض درصدمان هم بیشتر شود تأثیری در عزم ما نخواهد داشت. البته گرفتاری هایی را ما به عنوان جانباز داریم و این مشکلات هم تمامی ندارد ، منتهی مسئله جایگاه و منزلت اجتماعی و فرهنگی ایثار و جانبازی است که متأسفانه با برخوردهایی که شاهد آن هستیم در حال فراموشی است.

 ادامه در پست بعد...

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 22:29 - 0 تشکر 50919

ادامه از پست قبل...

وی با بیان اینکه با تمام مشکلات من جانباز در خانه دست روی دست نگذاشتم و الان هم در این سن سعی می کنم روی پای خود باشم خاطر نشان کرد: اما ما جانبازان خانواده ای داریم که آنها را در زمان جنگ برای ادای تکلیف رها کردیم و به جبهه رفتیم. بچه های جانباز در آن زمان چه کار کردند؟ این بچه در خانه چشمش به در بود تا پدرش بیاید. زن چشمش به در بود تا شوهرش بیاید. اگر بچه های جانباز کمبودی داشتند مادر می گفت بگذار تا بابا بیاید. پدر برای او وزنه سنگینی بود که می توانست با یاد آمدنش در مقابل کمبودها و سختی ها ایستادگی کند. حالا بعد از سالها که از جنگ گذشته و نبود پدر در دوران کودکی و نوجوانی را از سر گذرانده حداقل انتظاری که از پدرش دارد این است که کاری برای او انجام دهد . مثلا در ورود به دانشگاه کمکش کند اما همان را هم من نوعی نتوانستم. 

این جانباز 20% شیمیایی افزود: بچه های من با سختی و در معمولی ترین مدارس دولتی تحصیل  کردند و موفق شدند و به بهترین دانشگاه ها وارد شده و بعد با مدارج عالی بورسیه به خارج از کشور شدند. بدون کوچکترین کمکی از طرف بنیاد . اما این جانباز حتی توان این را ندارد که امکانات اولیه را برای سفر فرزندش فراهم کند. باید این طرف آن طرف بدود تا مقداری پول تهیه کند. اینجا چه کسی به جانباز کمک می کند؟! آیا منافقین ؟! آیا بی خبران؟! آیا مرفهین؟!آنها تازه سنگ نیندازند کاری نمی کنند. آیا یک فرد از کسانی که متولی رسیدگی به او هستند انتظار یاری ندارد؟

ادامه در پست بعد...

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


چهارشنبه 16/5/1387 - 22:30 - 0 تشکر 50920

ادامه در پست قبل...

این جانباز دوران دفاع مقدس با بیان اینکه به خاطر سوء مدیریت و نوع تبلیغاتی که از ارائه خدمات به جانبازان شده،  این مسئله حتی در درمان و ارتباطات اجتماعی جانباز هم تأثیر منفی گذاشته است، اظهار کرد: وقتی برای درمان ضایعات پوستی ناشی از گازهای شیمیایی به بیمارستان تخصصی پوست مراجعه کردم از طرف بنیاد نامه ای(در واقع توصیه نامه) را به مسئول آن مرکز دادم  ایشان گفت: خودت را قبول دارم اما این نامه را قبول ندارم و نامه را پاره کرد. این بازتاب عملکرد خود مسئولین بنیاد است. یا برای عمل جراحی قلب به بیمارستان رفتم لحظه به لحظه به بهانه هر چیزی از ما پول می گرفتند آنوقت می گویند جانبازان مشکل درمانی ندارند.

یا اگر در یک مجموعه ای همه یک مشکل اداری یا مالیاتی داشته باشند می خواهند صدای جانباز آن مجموعه بلند شود تا آنها از کنار او به خواسته هایشان برسند. آیا ما قوانین حمایتی و حقوقی برای ایثارگران نداریم؟ آیا نباید معافیت و یا تخفیف پرداخت مالیات که در قانون آمده اجرا شود؟ ما نمی خواهیم سربار کسی شویم اما این برخوردها ناشی از چیست؟

ما جانبازان نمی خواهیم مظلوم نمایی کنیم بلکه می خواهیم حقایق مشخص شود. این فیش حقوق من است، ببینید چقدر دریافتی دارم. من چیزی نمی‌خواهم . اما سازمان بازنشستگی، جانبازی مرا قبول نمی کند و می گوید تو قبل از جنگ باز نشسته شدی و سالم بودی. درست هم می گوید چون اگر قبول کند 80 -70هزار تومان در حقوق بازنشستگی ام تأثیر دارد و از سال 60چند میلیون از سازمان بازنشستگی طلبکار می‌شوم . از آن طرف بنیاد جانبازان با تمام مجروحیتی که دارم 20% تعیین کرده اند که آن هم چیزی تعلق نمی گیرد.  این هنرمند جانباز تصریح کرد: وقتی رهبر می گوید به بازنشستگان برسید اینها آیینه جوانان هستند؛ به چه امید جوان به آینده دل ببندد. ما توقع زیادی نداریم تا الان نه خانه گرفته ام و نه هیچ امکاناتی که ادعایش را می کنند. اما این کارت برای جانباز زشت است. 


وی افزود: غمناک ترین و دردناک ترین چیزی که برایم اتفاق افتاد این بود که به یکی از مسئولین مربوطه مشکلات جانبازان و مسائلی را که برای خودم هم پیش آمده بود را توضیح دادم، دیدم که بیست هزار تومان چپاند در دستم. گفتم این چیست؟ گفت حالا خدمتتان باشد. گفتم من چنین چیزی از تو خواستم بنده خدا؟! من اگر بخواهم تدریس کنم ساعتی بالای 15-10هزار تومان درآمد دارم، این مشکل من است؟ اینها می خواهند جانبازان را با دادن مقدار وجهی صدا و اعتراضش را ببرند.

وی در پایان گفت: دخترم که با تلاش خودش در بورسیه تخصصی قبول شد الان در استرالیا درس می خواند اما وای بر من که فرزندم آنجا بماند و برنگردد... اگر برنگشت مقصر من نبودم.

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.