• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 486)
شنبه 14/5/1391 - 2:2 -0 تشکر 490568
حسن معاشرت

یك تفاوت بسیار مهم میان انسان و حیوان، این است كه حیوان را اگر سیر كنی و نیاز جسمی اش را تأمین نمایى، از نظر عاطفی و اخلاقى، خلأ و كمبودی برایش باقی نمی ماند و با همان زبان بی زبانی ممنون و سپاسگزار است، ولی انسان چنین نیست.
انسان، نیاز دیگری هم دارد كه ما آن را نیاز عاطفی و اخلاقی می نامیم. انسان ها نیاز به معاشرت دارند و در این معاشرت باید از یكدیگر صفا و محبت و وفاداری و گذشت ببینند و حداقل، دورویى، خیانت، تزویر و افترا از یكدیگر نبینند.
در زندگی اجتماعى، اگر روش اول حاكم باشد، بسیار ایدآل است و اگر روش دوم حاكم باشد، زندگی سرد و بی روح است، ولی به هر حال قابل تحمل است؛ اما اگر این حداقل هم نباشد، زندگی بسیار تلخ و ناگوار و چیزی شبیه مرگ تدریجی و انتحار است!.
در محدوده زندگی خانوادگى، نیاز به عاطفه و محبت، شدیدتر است و تنها عاطفه و محبت و عشق است كه این كانون كوچك را گرم و جذاب می سازد و محیط بسیار مناسب و مساعدی برای آسایش و آرامش و شكوفایی استعدادها و پرورش و تزكیه كودكان به وجود می آورد.
قرآن كریم، برای این كه خانواده را استحكام و اعتبار بخشد و مرد را از این كه از قدرت خویش سوء استفاده كند، باز دارد، در آیه زیر سه دستور بسیار مهم به مردان می دهد:.
یِا أیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا لا یَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَلا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما ءاتَیْتُمُوهُنَّ إلاّ أنْ یَأْتینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعاشِرُوهُنَّ بِالمَعْرُوفِ فَإنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی أنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً؛(9).
ای مؤمنان! برای شما حلال نیست كه اموال زنان را با كراهت آنان به ارث ببرید و مبادا آنها را تحت فشار قرار دهید كه مقداری از مهریه ای كه به آنها داده اید، از آنها بگیرید و باید با آنها آن گونه كه متعارف و پسندیده است، معاشرت كنید و اگر از آنها كراهت دارید، ممكن است چیزی مورد كراهت شما باشد و خداوند در آن چیز، خیر فراوان قرار داده باشد.
دستورات سه گانه ای كه در آیه فوق آمده و فلسفه آنها احترام به آزادی و حقوق زن است را توضیح می دهیم:.
1. ظاهر دستور اول در جمله: (لایَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرثُوا النِّساءَ كَرْهاً) این است كه خود زن ها را به ارث نگیرید، ولی با توجه به این كه كلمه (كرها) نمی تواند قید توضیحی و احترازی باشد، نظریه علامه طباطبائی - قدس سره الشریف - در تفسیر المیزان (ج‏4، ص‏271) را توجیح دادیم و به گونه ای كه در بالا ذكر شد، تفسیر كردیم؛ البته به ارث بردن زنان، یكی از سنت های شومی بوده كه در عرب جاهلیت رواج داشته است. آنها این كار را برای یكی از دو منظور انجام می دادند: اگر خود مایل بودند با همسر پدر - در صورتی كه مادر نبود - ازدواج می كردند و اگر مایل نبودند، او را به شوهر می دادند و مهریه او را برای خود می گرفتند.
قرآن مجید جلو هر دو عمل را گرفت، در مورد عمل اول فرمود:.
لاتَنْكِحُوا مِا نَكَحَ ءابِاؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إلاّ ما قَدْ سَلَفَ؛(10).
همسران پدرانتان را به نكاح خود در نیاورید، مگر آنچه قبلاً انجام شده است.
و در مورد عمل دوم فرمود:.
للرِّجالِ نَصیب مِمَّا اكْتَسَبُوا وللِنِّساءِ نَصیب مِمَّا اكْتَسَبْنَ؛(11).
برای مردان نصیبی است از آنچه كسب كرده اند و برای زنان نصیبی است از آنچه كسب كرده اند.
بنابراین، هر كس هر چه از راه مشروع به دست می آورد، با رعایت ضوابط اسلامى، متعلق به خودش است و زن نیز از این قاعده، مستثنا نیست.
با توجه به توضیحات بالا روشن می شود كه مقصود از جمله: (لایَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً) این است كه: شما حق ندارید اموال زنان را از روی كراهت ایشان به ارث ببرید؛ زیرا با این عمل، حقوق آنان را پایمال می كنید و به خواست و اراده و رضایت آنها احترام نمی گذارید(12).
این كار ناپسند را هر زورمندی می تواند انجام دهد، اعم از شوهر یا دیگری و به هر صورت از نظر اسلام، كار ناپسندی است و به خصوص، شوهر حق ندارد زورمندانه، دست به چنین شیوه ای بزند و زن را طوری در فشار ومضیقه قرار دهد كه مال خود را به او بدهد.
غالباً آنچه زن دارد، و شوهر ممكن است از راه تضییق و اكراه، از دست او خارج سازد، مالی است كه از پدر و مادر خود به ارث برده است و شوهر با رفتار غیر انسانی و غیر اسلامى، چنین می انگارد كه خودش وارث اموال پدر و مادر زن بوده است.
2. معمولاً مرد مبلغی به عنوان مهریه، مدیون زن است یا به او پرداخت كرده است.
بعد از آن كه زندگی مشترك زناشویی آغاز شد، بعضی از مردان حریص و طماع، در صدد بر می آیند كه یا از دادن مهریه خودداری كنند، یا آنچه داده اند پس بگیرند. این كار، اگر با رضایت زن صورت بگیرد اشكالی ندارد، اما اگر با تضییق و فشار باشد، كاری ناپسند و از نظر شرعى، حرام است.
این گونه مردان، هنگامی بر تضییق و فشار خود می افزایند كه بخواهند همسر جدیدی اختیار كنند.آنان برای این كه با تحمل هزینه ای كمتر، به خواسته خود برسند، همسر فعلی خود را آن قدر تحت فشار و شكنجه قرار می دهند، تا ناچار بگوید: (مهرم حلال، جانم آزاد).
جمله فوق، ضرب المثلی است كه زنان پریشان حال و محروم از عواطف و آزرده از فشارها و شكنجه های شوهر، بر زبان می آورند و با بذل مهر، تن ضعیف و رنجور خود را خلاص و آزاد می سازند.
این گونه اعمال، در نظام خانوادگی اسلام و از لحاظ اخلاق اسلامی محكوم است و باید تربیت اخلاقی و اسلامی مردان، آن گونه باشد كه به هیچ وجه، برای رسیدن به مقاصد اقتصادی و شهوانى، زن را تحت فشار و تضییق قرار ندهند.
این مسأله مهم خانوادگى، از دیدگاه اسلام بسیار حساس است و به همین جهت قرآن، باز در مورد آن اصرار و پافشاری ورزیده و می فرماید:.
لایَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَأخُذُوا مِمّا ءاتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إلاّ أنْ یَخافا ألاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ فَإنْ خِفْتُمْ أى یُقیما حُدُودَ اللّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛(13).
برای شما حلال نیست كه از آنچه به زنان داده اید، چیزی بگیرید، مگر این كه زن و شوهر بیم آن داشته باشند كه نتوانند مرزهای خداوند (دستورات او) را رعایت كنند؛ بنابراین، اگر بیم آن دارید كه زن و شوهر نمی توانند رعایت مرزهای خدا كنند، بر آنها گناهی نیست كه آنچه زن به خاطر جدا شدن، به شوهر می دهد، بگیرد. این است حدود خدا و هر كس از مرزهای خدا تجاوز كند، ستمكار است.
یك حكم و دو استثنا.
اگر آنچه در آیه آمده، با آنچه در دستور دوم آیه نوزده سوره نساء آمده است، با هم بسنجیم، یك حكم با دو استثنا به دست می آید كه در خور توجه و تأمل است.
حكم همان است كه توضیح آن داده شده و باز تأكید می كنیم كه برای مرد حلال نیست كه مهریه ای كه به زن داده، از او بگیرد، و اما دو استثنایی كه به دست می آید عبارتند از:.
الف) اگر زن و شوهر بیم آن دارند كه نتوانند به وظایف خود عمل كنند، زن می تواند تمام یا قسمتی از مهریه خود را به شوهر بدهد و شوهر نیز در برابر این بذل و بخشش، همسرخود را طلاق دهد.
این گونه طلاق؛ اگر فقط زن از شوهر ناراضی است، طلاق خلع و اگر هر دو از یكدیگر ناراضی اند، طلاق مبارات نامیده می شود و زن می تواند علاوه بر مهریه، چیز دیگری نیز به شوهر بدهد.
نكته قابل ذكر این است كه تشخیص این كه آنها نمی توانند به وظایف خود عمل كنند، تنها به عهده زن و شوهر نیست، بلكه قرآن، مسأله را به صورت یك مسأله اجتماعی مطرح می كند.
بدیهی است كه وقتی مسأله جنبه اجتماعی پیدا می كند، باید علاوه بر تشخیص زن و شوهر، محاكم خانوادگی - كه در حقیقت، چشم بینای جامعه هستند - نیز تشخیص دهند كه آیا واقعاً زندگی خانوادگی به بن بست رسیده و هیچ راهی برای اصلاح و بهبود آن باقی نمانده، یا صرف هوس یكی از زن و شوهر یا هر دوی آنهاست و اگر بر سر عقل آیند، همه چیز دگرگون می شود.
این نكته ظریف و لطیف از جمله (فَإنْ خِفْتُمْ ألاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ...) به دست می آید.
براساس این استثنا بدون این كه اكراه و اجباری در كار باشد، زن راضی شده است كه قسمتی از مهریه یا همه آن یا چیزی علاوه بر آن را به شوهر بدهد و شوهر نیز راضی می شود كه در ازای آن، زن را مطلقه سازد.
انگیزه رضایت طرفین به این بخشش و قبول، همان است كه قرآن مطرح می كند: بیم زن و شوهر از این كه نتوانند سازش كنند مشروط بر این كه شما نیز تشخیص دهید كه این بیم و ترس، بی مورد نیست.
وقتی زن از شوهر خود نفرت دارد و شوهر نیز متقابلاً از زن متنفر است، یا بدون این كه شوهر اززن تنفری داشته باشد، به تنفر زن آگاه است و تشخیص محكمه خانوادگی هم - كه گفتیم: چشم بینای جامعه است - همین است، چه بهتر كه زن از راه بذل و بخشش، شوهر را به طلاق راضی سازد و به زندگی به ظاهر مشتركی كه هیچ جذب و انجذابی ندارد، خاتمه داده شود!.
زندگی زناشویی به خودی خود هدف نیست، بلكه وسیله است. در این زندگی هدف ، جذب و انجذاب و از بیگانگی به یگانگی رسیدن است و همواره چنین اصلی باید در نظر باشد. حال اگر زن و شوهر، بدون این كه تسلیم هواهای نفسانی و تخیلات بی اساس باشند، تشخیص دهند كه ممكن نیست به هدف برسند، بلكه هر چه بر عمر ازدواج آنها می گذرد، از هدف بیشتر فاصله می گیرند و دافعه آنها قوی تر می شود، بهتر است از یكدیگر جدا شوند و اگر مرد، به این جدایی تن ندهد، زن با بذل و بخششی او را راضی سازد.
ب) اگر زن به شوهر خود خیانت كند و حیثیت و شرافت خانوادگی شوهر را با ارتكاب فاحشه آشكار (زنا) جریحه دار سازد، در این صورت، شوهر می تواند به خاطر خیانت و پیمان شكنی زن و این كه پای بیگانه ای را به حریم او باز كرده است، وی را تحت فشار قرار دهد، تا ناچار شود تمام یا قسمتی از مهریه خود یا بیشتر از آن را بدهد و شوهر، به كیفر خیانت زشتی كه مرتكب شده است، طلاقش دهد.
چنین كاری برای مرد مسلمان، ناپسندیده نیست، زیرا مرد مسلمان باید غیرتمند باشد و در حفظ ناموس خود بكوشد و با زنی كه غیرت مردانه او را به بازی گرفته، نباید غیر از این رفتار كند.

what`s life?life is love.
شنبه 14/5/1391 - 2:4 - 0 تشکر 490571

مرد غیرتمند، از نظر اسلام ارزشمند است و مرد دیوث، هیچ گونه ارزشی ندارد و پیامبر خداْ فرمود:.
اَلْغَیْرَةُ مِن الایمِانِ؛(14).
غیرت، جزئی از ایمان است.
و نیز فرمود:.
إنّ الجنّة لتوجد ریحُها من مَسیرَةِ خمسِمائةِ عامٍ ولاَیجِدُها عاقّ ولادَیّوث. قِیلَ: یا رسولَ اللّه، وما الدّیّوث قال: الّذى تزنى اْمرَأَتُهُ وَهُوَ یعلَمُ ِبها؛(15).
بوی بهشت از فاصله پانصد سال راه به مشام می خورد، ولی كسی كه عاق والدین یا دیوث باشد، بوی آن به مشامش نمی خورد.
پرسیدند: یا رسول اللّه! دیوث چه كسی است.
فرمود: كسی كه زنش زنا كند و او بداند.
بدین ترتیب قرآن، در این استثنای دوم، خواسته است مرد را به عنوان پاسدار غیرتمند خانواده، ناظر پاكی و عفاف زن قرار دهد و او را آن چنان مواظب و مراقب گرداند كه مبادا لكه ننگین دیوثی بر دامنش بنشیند!.

what`s life?life is love.
شنبه 14/5/1391 - 16:35 - 0 تشکر 491146

ghandeasal گفته است :
[quote=ghandeasal;376894;490568]
یِا أیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا لا یَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَلا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما ءاتَیْتُمُوهُنَّ إلاّ أنْ یَأْتینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعاشِرُوهُنَّ بِالمَعْرُوفِ فَإنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی أنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً؛(9).
ای مؤمنان! برای شما حلال نیست كه اموال زنان را با كراهت آنان به ارث ببرید و مبادا آنها را تحت فشار قرار دهید كه مقداری از مهریه ای كه به آنها داده اید، از آنها بگیرید و باید با آنها آن گونه كه متعارف و پسندیده است، معاشرت كنید و اگر از آنها كراهت دارید، ممكن است چیزی مورد كراهت شما باشد و خداوند در آن چیز، خیر فراوان قرار داده باشد.


سلام
ممنون از ثبت مبحث مفیدتون
خداوند در قرآن به نکته ای اشاره کرده اند که متاسفانه خیلی از آقایون اصلا معاشرت و برخورد خوبی با خانمها ندارن اگه هم در ظاهر برخوردشون خوبه ولی دیدشون خیلی بده زن را به عنوان یک کنیز و کسی که باید به مثل کنیز به حرفشون باشه نگاه میکنند مهریه را هم که از سر اجبار تقبل میکنند تا دختر بهشون بدهند.
اگه مرد این مهریه ای که خداوند تعیین کرده را به همان دیدی که حق زن هست تقبل کنه اگر یک سکه هم باشه ارزشش و داره تا اون کسی که 1000 سکه مهر همسرش میکنه ولی از سر اجبار و زور تقبل میکنه.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.