ستایش خداوندی را سزاست که خواص پنج گانه او را درک نکنند، و مکان ها او را در برنگیرند، دیدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نسازند! با حدوث آفرینش ازلی بودن خود را ثابت کرده و با پیدایش انواع پدیده ها وجود خود را اثبات فرمود و با همانند داشتن مخلوقات ثابت شد که خدا همانندی ندارد. اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگی نعمت های او می اندشیدند به راه راست باز می گشتند.
آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه آفرینش آنها را استحکام بخشید.به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود! نگاه کنید که چگونه روی زمین راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. خداوند منان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم و آنچه در سر او است از چشم و گوش اندیشه نمایی از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و در وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدایی که که مورچه را بر روی دست و پایش برپاداشت و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد.
اگر اندیشه ات را به کار گیری تا به راز آفرینش پی برده باشی دلائل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جداجدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات، سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان ها و هوا و بادها و آب یکی است. پس اندیشه کن در آفتاب و ماه، درخت و گیاه، آب و سنگ، اختلاف شب و روز و جوشش دریاها و فراوانی کوهها و بلندای قله ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند.
پس آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده باشد؟!
خطبه 185 از نهج البلاغه