ارزش عمر
عمری که همه در ره جور و بجفا رفت افسوس خطا کردم و در راه خطا رفت
واقف به خود و حال دل خویش نبودم درمان نشده درد و بدنبال دوا رفت
*******************************
بیا ای دل، ره دیگــــــر بگیریم گنه را وانـــهیم، تا پر بگیریم
اگر شیطان به قصد ما کمین کرد مدد از ساقی کوثر بگیریم
**********************************
بیا ای دل ، به یاد دوست بـــاهم یکی گشته، برانیم ماتم و غم
اگر دشمن زند نیش و کُند ریش به زخم دشنه ما، باشیم مرهم
********************************
بیا ای دل ، دوباره شاد گردیم به یک باده ، زغم آزاد گردیم
به عشق ساقی و جام دمـادم خرابــاتی شده، آباد گردیم
**********************************
بیا ای دل که دنیا ناجوانمرد کند وارد تب و رنج و غم و درد
مُخِ بُرنا خورد صبحانه و شام بسی گردیده این ضحاک نامرد
**************************************
غمی بسیار در دل لانه کرده مرا از خویشتن بیگانه کرده
همه دردم دوا دارد و لیـــکن غم یـارم مرا دیوانه کرده
***********************************
چشیدم زهر هجران ای رفیقان ندیدم روی خوبان ای رفیقان
غمم را غم کند دلجویی و ناز کشیدم رنج دوران ای رفیقان
************************************
غمت آتش زده بر جانم ای دوست نشانده ماتمی بر خوانم ای دوست
خیالت برده مــا را طاقت و تاب شبی گردد شوی مهمانم ای دوست
************************************
جانِ من غمگین ز هجران تا به کی سینه ام سنگـین زهجران تا به کی
مــن به امید وصــالت زنده ام دل بخون چرکین زهجران تا به کی
*************************************
عالَمی گِرد وجودت، من ز تو شرمنده ام دیده ام تــار و تـویی نور فروزاننده ام
از سرشکم در فراقت رودها جاری کـنم دارویِ درمان تویی، من از همه درمانده ام
**************************************
نصرالدین کریمی (مبین) از زیاران