• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 2155)
پنج شنبه 29/10/1390 - 17:42 -0 تشکر 419104
پشت صحنه سریال شیدایی

پاركینگ آپارتمانی 5 طبقه در كوچه‌ای بن‌بست در میانه‌های یك كوچه‌ی باریك كه حتی یك اتومبیل هم به سختی از آن عبور می‌كند، لوكیشن تیم سریال «شیدایی» در یكی از روزهای سرد زمستان است.

 

به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، این آپارتمان پنج ‌طبقه، مربوط به لوكیشن خانه افسانه است كه در طبقه چهارم این آپارتمان واقع شده است. امروز اولین روزی است كه گروه به این لوكیشن آمده‌اند و هنوز صحنه‌ای در داخل آپارتمان ثبت نشده است.

 

گروه، شب‌كار است و همه منتظرند با تاریك شدن هوا، صحنه‌های خارجی خانه افسانه را ثبت كنند.

 

***

 

داخل پاركینگ، سردتر از بیرون است. چند زیرانداز حصیری در گوشه‌ای روی زمین، پهن شده است. عده‌ای از عوامل گروه، روی این زیراندازها نشسته‌اند و مشغول استراحت هستند. در كنار دیوار روبه‌رو، میز و آینه و وسایل روی آن، اتاق گریم را شكل داده‌اند.

 

پاركینگ پر از اتومبیل است كه نشان‌ از مسكونی بودن ساختمان دارد. هر از گاهی نیز یكی از اهالی ساختمان برای انجام كاری، به داخل پاركینگ، رفت و آمد می‌كند.

در گوشه‌ای از پاركینگ، سعید نعمت‌الله ـ نویسنده ـ اندیشه فولادوند و آرش مجیدی روی صندلی‌های پلاستیكی دور هم نشسته‌اند و مشغول صحبت هستند.

 

سعید نعمت‌الله كه به گفته عوامل و بازیگران، بیشتر روزها سر صحنه است، دیالوگ‌هایی را با بازیگر نقش افسانه، چك می‌كند.

بعد از اتمام صحبتشان كه چند دقیقه‌ای طول می‌كشد، با اندیشه فولادوند درباره نقش افسانه و حضورش در «شیدایی» به گفت و گو می‌نشینیم.

 

اندیشه فولادوند كه با سریال «شیدایی»، اولین حضورش در تلویزیون را تجربه می‌كند، در این‌باره می‌گوید: من در شش سالی كه وارد سینما شدم حدود 14 فیلم كار كردم و همه این فیلم‌ها را فارغ از نتایجشان‌، دوست

دارم. تفاوت بزرگی بین سینما و تلویزیون است. در تلویزیون،‌ مخاطب را انتخاب نمی‌كنی و همه‌ی آدم‌ها از هر طبقه‌ی اجتماعی و زبان و گویش كار را تماشا می‌كنند پس عرصه بزرگ‌تری برای قضاوت شدن وجود دارد.

 

 

او درباره‌ی كاراكتر «افسانه» نیز عنوان می‌كند: در ذات هستی، آدم‌ها به دنیا می‌آیند و تحت تاثیر بافت اجتماعی فشارهای روانی‌، تاریخ و شرایط سیاسی‌، ساخته می‌شوند؛ این است كه من در افسانه یك معصومیت از دست رفته سراغ دارم. من افسانه را قربانی یك‌سری شرایط می‌دانم. این مساله كه سقوط دلار یا یورو در زندگی این اشخاص تاثیر زیادی دارد‌، واقعا خنده‌آور است. برای مثال، این‌كه چون قیمت دلار پایین می‌آید‌، شرایطی را به وجود می‌آورد كه افسانه به زندان برود و با مشكل اقتصادی مواجه شود بیشتر شبیه شوخی است ولی در كمال ناباوری واقعیت دارد؛ چرا كه در دنیای امروز همه چیز روی هم تاثیر می‌گذارد به همین دلیل هم آنها قربانی‌اند و معصومیت‌های همه این آدم‌ها از دست رفته است كه واقعا تاثربرانگیز است.

 

***

 

با پایان گفت‌وگویمان با اندیشه فولادوند، هوا تاریك‌تر شده و گروه به ضبط صحنه‌های امشب، نزدیك‌تر می‌شود.

 

سعید نعمت‌الله با رضا شیخی، تصویربردار سریال صحبت می‌كند و آرش مجیدی بخش‌هایی از فیلمنامه را می‌خواند. نعمت‌الله درخواست گفت‌وگویمان را رد می‌كند و می‌گوید تا پایان سریال با رسانه‌ها صحبت نمی‌كند.

 

***

 

رضا شیخی، تصویربردار «شیدایی» است. او در مدت انتظار گروه، در گوشه‌ای نشسته است و چای می‌نوشد. در این فرصت، با او نیز صحبت می‌كنیم.

 

شیخی درباره ویژگی‌های تصویربرداری «شیدایی» می‌گوید:‌ كار ما كلاسیك است. من شخصا معتقدم همه ما در گروه تصویربرداری حول یك موضوع كه سناریو است جمع شده‌ایم. همه باید در خدمت سناریو به شكلی كه كارگردان قرار است آن را اجرا كند باشیم. قرار نیست حركت دوربین یا تصویربرداری دیده شود. همه باید در خدمت دوربین باشند. ما هیچ كوششی نمی‌كنیم كه تصویربرداری دیده شود. به نظر من، تصویربرداری خوب یعنی كاری كه دیده نشود بلكه فیلم دیده شود. سعی كردیم تصویربرداری فقط در خدمت موضوع باشد.

 

او توضیح می‌دهد: صحنه‌هایی كه الان می‌گیریم مربوط به قسمت 25 به بعد است. پخش ما پنج قسمت در هفته بوده كه الان شش قسمت شده است؛ این مساله روی ما تاثیر می‌گذارد و مجبوریم ساعت كارمان را بیشتر كنیم و فشرده‌تر كار كنیم چون آخرین قسمت ما اواخر دی ماه پخش می‌شود.

 

***

 

ساعت از پنج و نیم بعد از ظهر هم گذشته و عوامل تولید، هنوز منتظر تاریك‌تر شدن هوا هستند. بیرون از پاركینگ، گروه نور و تصویر، كم‌كم خود را آماده می‌كنند؛ یك پروژكتور بزرگ، روی تیر چراغ برق نصب شده است و تصویربرداران هم دوربین‌هایشان را روبه‌روی در ورودی ساختمان و راهرو، قرار می‌دهند.

یكی از دستیاران تصویربرداری، خود را یونس سبزی معرفی می‌كند و توضیح می‌دهد: سكانس‌های روز را زودتر گرفته‌ایم و منتظر تاریك‌تر شدن هوا هستیم. اینجا لوكیشن خانه افسانه است و حدود دو روز در اینجا كار داریم.

 

داخل پاركینگ هم همچنان، عوامل كه منتظر آغاز كار هستند به كار خود مشغول هستند. در این موقع، علی صابری ـ دستیار سریال ـ با قفس بزرگی كه یك كاسكو خاكستری رنگ در آن است وارد پاركینگ می‌شود. ورود این كاسكو، شور هیجان خاصی به گروه می‌دهد و تقریبا همه‌ دور او جمع می‌شوند.

 

این طوطی كه در صحنه بعد، بازی دارد، تا مدتی اسباب سرگرمی گروه را فراهم می‌كند و با تقلید صدای گربه و جیغ زدن، هر از گاهی، توجه همه را به خود جلب می‌كند.

علی صابری، در صحبت‌هایی كوتاه، از برنامه امشب گروه می‌گوید: امشب، صحنه داخلی نداریم و گروه، صحنه‌های بیرونی را ضبط می‌كند.

 

***

 

آرش مجیدی مشغول خواندن آخرین نسخه فیلمنامه است كه علی صابری، بین اعضای گروه، پخش كرده است. مجیدی كه در سریال «شیدایی» نقش یحیی ـ برادر افسانه ـ را بازی می‌كند، توضیح می‌دهد: یحیی قصه، آدم خیلی واقعی است و او را در زندگی روزمره‌مان می‌بینیم. به اعتقاد من، او یك مرد غیرتمند و بومی ایرانی با همه ویژگی‌هایی است كه می‌توان به مرد ایرانی نسبت داد؛ آدمی است كه غیرت دارد و خانواده برایش مهم است و می‌خواهد از آن دفاع كند یعنی حتی اگر چیز بدی هم پشت آن وجود داشته باشد، خودش را مسؤول دفاع از خانواده‌اش و حریم آن می‌داند. این ویژگی، متعلق به فرهنگ ایرانی است.

 

وی ادامه می‌دهد: اگر مردم، یحیی را دوست دارند به خاطر این است كه با او همذات پنداری می‌كنند و مثلا اگر بچه خواهرشان دستشان باشد، مثل بچه خواهرشان از او نگهداری می‌كنند و حاضرند به خاطرش جان دهند. وقتی قصه را نگاه می‌كنیم، یحیی به نسبت شخصیت‌های دیگر، حضور كمتری دارد. اما همیشه وقتی می‌آید خیلی موثر و درست ظاهر می‌شود و باعث بروز یك اتفاق و تاثیر در داستان می‌شود.‌

 

***

 

حالا جنب‌ و جوش صحنه، بیشتر شده و محمد مهدی عسگرپور ـ كارگردان ـ نیز به سایر عوامل سریالش پیوسته است. او ابتدا با همه خوش و بش می‌كند و مدتی را با سعید نعمت‌الله و دستیارش درباره كارهای امشب، صحبت می‌كند.

 

صحبت عسگرپور و سعید نعمت‌الله، همچنان ادامه دارد. به نظر می‌رسد لوكیشن خانه افسانه، كاملا با متن منطبق نیست و باید تغییرات كوچكی در متن اعمال شود تا با فضای جدید، هماهنگ باشد.

 

 

در این بین، گلاره عباسی، آرش مجیدی و اندیشه فولادوند، قسمت‌های جدید فیلمنامه را می‌خوانند. گریمور نیز در همان فضای محدودی كه دارد، كار امشبش را آغاز كرده و گلاره عباسی را گریم می‌كند. او با گریم سارا، آماده می‌شود.

 

***

 

در بیرون از پاركینگ، هوا سردتر و تاریك‌تر شده است. دوربین دم در ورودی ساختمان قرار داده شده و لیلا كه قرار است زنگ در خانه افسانه را برای گفت‌وگوی كوتاهی بزند، بیرون در مستقر می‌شود و عسگرپور و گروهش در ابتدای راهرو برای ضبط این سكانس، آماده می‌شوند.

 

بعد از چند كات و ضبط دوباره، صحنه مورد نظر عسگرپور، ثبت می‌شود.

این سكانس كه مربوط به قسمت 26 سریال است، باید از رو به‌ رو هم تصویربرداری شود. به همین دلیل، گروه صحنه و تصویر، جابه‌جا می‌شوند. پروژكتور بالای تیر چراغ‌ برق، روشن می‌شود و كوچه تاریك را روشن می‌كند. عسگرپور نیز در جای خود، مستقر می‌شود.

ـ‌ آماده، حركت ...

ضبط این صحنه نیز به پایان می‌رسد.

 

***

 

صحنه‌ی بعدی امشب، با حضور افسانه و یحیی تصویربرداری می شود و این دو بازیگر باید گریم شوند. در این بین، به محمد مهدی عسگرپور نیز فرصت كوتاهی دست می‌دهد تا به سوالاتم پاسخ دهد.

 

كارگردان سریال «شیدایی» تجربه‌اش در این سریال، عنوان می‌كند: طرح این سریال، از جذابیت خاصی برخوردار بود. هر چند این تجربه ممكن است پیش از این در تلویزیون یا سینما اتفاق افتاده باشد، اما برای خود من می‌توانست یك تجربه جدید تلقی شود. «شیدایی» یك قصه‌ی گرم خانوادگی با ته مایه‌های اجتماعی است؛ ضمن اینكه محور اصلی آن هم عشق و لطافت است.

 

عسگرپور همچنین در پاسخ به این پرسش كه «شیدایی» برخلاف نام این سریال‌، سریال تلخی است‌، می‌گوید:‌ اسم این را نمی‌توانیم تلخی بگذاریم. تعبیر خود من از این نوع كارها مثل «شكلات تلخ» است؛ یعنی حتما با اثری كه ذاتش، ذات شكلات است مواجه باشیم اما تلخی‌اش را كه می‌تواند نفع داشته باشد را بپذیریم. به نظر من این نوع قصه‌ها كه «جراحت» هم از این نوع بود‌، درگیری آدم‌ها را نشان می‌دهد نه تلخی؛ اگر بخواهیم تلخی را در شرایط اجتماعی امروزمان باز كنیم با مسائل دیگری مواجه می‌شویم كه شاید تلویزیون هم نخواهد،‌ مایل نباشد یا امكان نشان دادن آن را نداشته باشد. من این موضوع را خیلی تلخ نمی‌دانم بلكه آن را از موضوعات روزمره اجتماعی می‌دانم كه پیچیدگی‌های سختی در زندگی آدم‌ها به وجود می‌آورد.

 

***

 

با پایان گفت‌وگویم با عسگرپور، گروه همچنان به كار خود ادامه می‌دهد.

حالا هوا، تاریك‌تر و سردتر شده است. عسگرپور با اندیشه فولادوند و آرش مجیدی كه گریم شده‌ و لباس كاراكترشان را پوشیده‌اند، سكانس بعدی را تمرین می‌كند.

گروه تصویربرداری، در این فاصله، مشغول چیدن ریل‌های تراولینگ، روی زمین می‌شوند، چون دوربین در این صحنه باید بازیگران را تعقیب كند. انجام این كار با توجه به رفت و آمد اتومبیل‌های اهالی كوچه، كمی سخت است و طول می‌كشد.

 

***

 

فرشید رئوفی، مدیر تولید سریال «شیدایی» است كه امروز هم سر صحنه، حاضر شده است. او با اشاره به پخش و ضبط همزمان، می‌گوید:‌ به دلیل این كه ما با تاخیر چند روزه، كار را به پخش می‌رسانیم. روی همه، فشار وجود دارد. اما از آن جایی كه همه كارشان را دوست دارند و رابطه دوستی بین ما و نویسنده وجود دارد، سعی می‌كنیم دقیقا خواسته نویسنده را در این كار برایش فراهم كنیم.

 

وی همچنین تاكید می‌كند:‌ در فضای باز، هوای سرد سختی و مشكلات خاص خودش را دارد. اما چون همه، كار را دوست دارند و كار روی آنتن است؛ همه سعی می‌كنند كارشان را به نحو احسن انجام دهند.

 

***

 

حالا ریل‌ها آماده و دوربین، روی آن مستقر شده است.

تمرین با دوربین انجام می‌شود.

یحیی ـ نگران و غمناك ـ قفس كاسكو را به دست دارد و كنار در خانه، با افسانه حرف می‌زند. یحیی كه نگران شیداست، در حالی كه از پله‌ها پایین می‌آید، و دوربین و افسانه، او را در طول كوچه دنبال می‌كنند، نگرانی‌هایش را مطرح می‌كند.

تمرین این صحنه كه مربوط به قسمت بیست و نهم «شیدایی» است، همچنان ادامه دارد و دیالوگ‌های افسانه و یحیی، همچنان تكرار می‌شود.

 

***

 

حالا ساعت از هشت شب هم گذشته و با اضافه شدن عطا عمرانی ـ بازیگر نقش طاها ـ‌ كه تا ساعتی دیگر، به گروه، می‌پیوندد، كار امشب گروه ادامه پیدا می‌كند.

 

ایسنا

 

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

جمعه 30/10/1390 - 11:36 - 0 تشکر 419372

سلام

بازی خانم اندیشه فولادوند توی این سریال رو واقعا دوست دارم .... واقعا خیلی خوب کاراکتر افسانه رو بازی میکنند .... چهرشون هم به گونه ای که انگار میشه در صورتشون یک آدم آسیب دیده و خسته رو دید ....

 

thank you for attention

يکشنبه 2/11/1390 - 19:31 - 0 تشکر 420482

سلام
با شما موافقم
بازی امیر جعفری هم چشم نواز بود
شاید اگه از بازیگرهای دیگه استفاده میشد
با این استقبال مواجه نمیشد

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.