• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 2334)
يکشنبه 25/10/1390 - 17:2 -0 تشکر 417439
خَشمواره ای علیه جشنواره ها

همزمان با برگزاری جشنواره فیلم عمار در تهران وسایر شهرستانها فیلمهای این جشنواره -به واقع مردمی– در شهرستان ایذه نیز به نمایش در آمد.
گذشته از استقبال کم سابقه مردم و محتوای فیلمها، این حرکت این پیام را برای مدیریت ناکارآمد فرهنگی جمهوری اسلامی داشت که نیروهای انقلاب اسلامی در کوچه پس کوچه های انقلاب منتظر ابلاغیه و بخشنامه های این مدیریت فشل و سست نمی مانند!

آنچه در ادامه آمده است یادداشتهای بچه هایی است که هر کدام به نوعی در اکران فیلمهای جشنواره عمار در ایذه درگیر بوده اند.

جمعه ۹ دی ماه…تبلیغات!
امین خدابخشی:
تبلیغاتی که بچه ها از سوم دی ماه با پیامک و نقل سینه به سینه شروع کرده بودند با رسیدن و دیدن فیلم‌ها و مشخص شدن نام آن‌ها بطور کامل‌تر و گسترده‌تری پیگیری شد.

نمایش فیلم در روزهای شنبه و یکشنبه ۱۰ و۱۱ دی ماه در سالن کانون شهید مطهری ایذه که در مرکز شهر قرار داشت انجام می شد.
جمعه روز بصیرت، هم قبل از شروع نماز جمعه و هم بعد از راهپیمایی، مکان و زمان نمایش فیلم به نمازگزاران اعلام شد.
در سطح شهر ۳ بنر بزرگ در میادین پر رفت و آمد نصب شد. پخش تراکت و بروشور تا موقع نماز مغرب و عشاء ادامه داشت، بعد از نماز نیز مسجد به عنوان نقطه شروع انتخاب شد، از مسجد جامع تا استادیوم، سینما، بیمارستان، هلال احمر، حافظ جنوبی، میدان ولایت، تپه شهدا، بهشت زهرا، سرقنات، گنجشگیر،میدان امام علی، میدان امام خمینی و …انجام شد.

شنبه ۱۰ دی ماه…حمایت از عمار
صبح شنبه برگه های تبلیغاتیA4 با مضمون دعوت به “حمایت از جشنواره عمار” نیز در سطح شهر توزیع شد.
کارهای تبلیغاتی سطح شهر تمام شده حالا مانده تزئینات داخلی،آماده کردن و فضا سازی سالن نمایش.
بعد از نماز ظهروعصر ساعت ۱۲:۴۵ فضا سازی سالن شروع شد.
سالنی با حدود ۲۰۰ صندلی(که به علت استقبال مردم بالاجبار دوباره صندلی اضافه شد)
تقسیم کار که شد بچه ها شروع کردند:
یکی بنر نصب می کرد یکی پوستر می چسباند یکی A4 می زد یکی A3می زد یکی پرده نمایش را آویزان می کرد، یکی سیستم صوتی را امتحان می کرد، یکی کف سالن را تمیز می کرد، یکی عکس می گرفت و … یکی هم از خستگی زیاد و گرسنگی روی صندلی افتاده بود.
“تیم شهید علی قاسم پور آماده مسابقه است” از مکتب ملکوتی جمع!
وحشت کفر از سردار سپاه خامنه ای!
شعر از محمد حسین جعفریان
کاریکاتور فتنه!
تبلیغ و معرفی کتاب
و…
همه و همه بر دیوار سالن به حمایت از عمار آمده بودند!
ساعت تقریباً ۱۶ بود که راه اندازی سالن تمام شده بود.

دکور را که نگاه می کردی بیشتر از هر چیز تندیس عمار بود که خیلی زیبا و شکیل به چشم می آمد. تندیس عمار را سجاد شریفی و اسماعیل نوروزی آماده کرده بودند.
برای امتحان سیستم صوتی، کیفیت صدا، کیفیت تصویر فیلم آژانس شیشه ای نمایش داده شد. همین حوالی بود که ناهار رسید!
ساعت ۴بعد از ظهر! نفری یک ساندویچ !
ساعت ۱۷:۱۰ بود که جمعیت یکی یکی، دوتا دوتا… وارد سالن نمایش می شدند.
مجری برنامه با مسئول برگزاری برنامه نزدیک میزیکه روی آن چن تا کتاب از دیار حبیب و براده ها و یک مجله ای که عکس حاج احمد متوسلیان روی آن جلب توجه می کرد، مشغول گپ و گفت بودند.
ساعت ۱۷:۳۰ نمایش آژانس قطع شد. قرآن تلاوت شد.بعد از تلاوت قرآن مجری شروع به توضیح دادن درباره ی جشنواره کرد. چراغ ها خاموش شدند.سالنی پر از جمعیت ، سکوتی که بر سالن حاکم بود و چشم هایی که به پرده نمایش دوخته شده بود.
پرده ی نمایش دوپینگی ها را نمایش می داد. در بین نمایش اگر کسی به هر دلیلی از روی صندلی بر می خواست بلا فاصله دیگری می نشست در گوشه کنار سالن افرادی به علت تکمیل ظرفیت سالن، ایستاده فیلم را تماشا می کردند.
بعد از نمایش دوپینگی ها چراغ ها روشن شد. از حضار پذیرایی شد و در همین حین نیز صندلی هایی به سالن اضافه شدند.
بعد از پذیرایی دوباره چراغ ها خاموش شد و دوباره سکوت و چشمها و پرده!
این بار مستند بی قرارگاه روی پرده نمایش بود.
شیخ فرج و بچه هایش! حاجاقا اکبریان و بچه های مسجد امام علی، محمد قربانی و بچه های مسجد ابالفضل، حسن اورکی وبچه های مسجد امام موسی کاظم، مسجدیهای باب الحوائج، مسجد صاحب الزمان گنجشگیر، صاحب الزمان حافظ جنوبی… فی الجمله مسجدیها و غیر مسجدیها همه بودند، همه وهمه ! باور کنید حتی در و دیوار هم به کمک جشنواره عمار آمده بودند. هیچ ظرفیتی مغفول و هیچ امکانی بر زمین نمانده بود!

میدان ولایت، سرما..و نبود پله ی ۵متری!
میلاد خادم زاده :
ساعت ده یازده جمعه شب بود، دیر شده بود، ولی هر جوری بود بچه ها صاحب مغازه بنری را راضی کردند بیاد مغازه و طرح بنرها رو چاپ کنه. تا بنر آماده بشه ساعت از یک شب گذشته بود.
از بین ۳تا بنر مشکل چسباندن یکی از بنرها بود، می گفتند که برای نصب باید پله ی ۵متری بیارید! رفتیم میدان ولایت، تابلو رو ورانداز کردیم، هوا خیلی سرد بود، دست و پنجه ها رو از کار انداخته بود، ولی مرتضی و حسن هر شکلی بود از تابلو تبلیغاتی بالا رفتند و دو گوشه ی بالای بنر رو صاف و خوب چسبوندند.
حالا مونده بودیم چطور گوشه ها ی پایین بنر رو ثابت کنیم. پایین بنر چون جا پا نداشت سخت تر بود. سیم اتصال هم تموم شده بود. توی اون سرما نمیدونستیم چیکار کنیم. با هزار زحمت و این ور و اون ور کردن نیم متر سیم پیدا کردیم. موتور روی دو جک، مرتضی روی موتور، حمید هم با پاهاش روی دوتا شونه های مرتضی سوار شد، منم موتور رو گرفته بودم که در نره. سه متر ازسطح زمین فاصله گرفته بودیم.بالاخره اون گوشه هم زده شد. تصویر خوبی از بی بضاعتی و نبود امکانت بود. جشنواره هم به خوبی و با همدلی عالی بچه ها تموم شد. از فیلم برداره خوبه جشنواره هم تشکر میکنیم!!!

مسئولیت چسباندن پوستر!
محمد جمشیدی:
قرار بر این بود در شهر ایذه فیلمهای جشنواره عمار به نمایش گذاشته شود. بچه ها همه مشغول کاری بودند. در سالن چند تا از بچه ها مشغول چسباندن کاریکاتور و نوشته هایی در بورد بودند، چند نفر هم صندلی ها را مرتب و پرده را صاف می کردند. ما هم مسئولیت چسباندن پوستر در یکی از خیابان ها را داشتیم. فردا وقتی برای سر زدن به سالن نمایش فیلم آمدم، دیوار ها پر از پوستر و کاریکاتور بود. در گوشه ی سالن یکی از بچه ها کتاب های کار فرهنگی را توزیع می کرد.
داخل سالن مردم منتظرند تا فیلم به نمایش گذاشته شود. کلیپ نمایش داده می شود و مردم ساکت به آن نگاه میکنند.

مساجد، خواربار فروشی ها، تعمیرگاه ها… محل تبلیغات جشنواره عماردر ایذه!
مازیار زمزم:
روز شنبه جشنواره ی فیلم های عمار در شهرستان ایذه برگزار شد. بین بچه های مسجد هیاهوی زیادی برای برگزاری این جشنواره بود. شاید به جرات بگویم که اصلا نمیدانستم که اصل این جشنواره به چه چیزی ربط دارد. برنامه ساعت۱۷:۳۰ شروع می شد. بچه ها از روزهای قبل برای تبلیغ شروع به کار کردند، هر جا که فکرش را بکنی مانند مساجد، مصلی، خواربار فروشی ها، تعمیرگاه ها، داخل ماشین ها و جاهای دیگر که فقط خودشان میدانستند ولی در کل فکر من این بود که چرا بچه ها دست به چنین کاری می زنند مگر چه چیزی در این فیلم ها نهفته که بچه ها تلاش میکنند تا مردم شهرستان به این جشنواره بیایند. طوری بود که من همان شب با پسر عمویم قرار داشتم و قرارم را به هم زدم تا به این جشنواره بیایم. خلاصه ساعت ۱۶ بود که به کانون آمدم. قرار بود جشنواره در کانون شهید مطهری برگزار شود.
هر کس مشغول کاری بود، حبیب و محسن مسئول کارهای کامپیوتری بودند، فرشاد و مسعود با ماشین بلند گو دار سطح شهر اعلام می کردند.
خلاصه یک هم بستگی بین بچه ها وجود داشت. ساعت ۱۷:۳۰ فیلم را گذاشتند. سالن شلوغ شد، تعداد زیادی از مردم را به دلیل پر بودن سالن روانه خانه شان کردیم. خلاصه فیلم ها را نگاه کردیم. حالا متوجه شدم که چرا بچه ها این قدر خودشان را به آب و آتش میزدند که مردم برای دیدن این جشنواره بیایند. یعنی کل تلاش بچه ها این بود که فقط مردم را بیدار کنند که چه چیزهایی در کشور میگذرد و ما در خاموشی کامل به سر می بریم. حالا فهمیدم که چقدر خرج کردند و از وقتشان زدند تا این جشنواره برگزار شود. در کل اگر اسم این جشنواره را هم بصیرت میگذاشتند شاید به جرات بگویم حق بود.

دوپینگی ها عالی!
محمد رضا محمودی:
جشنواره عمار که در سالن اجتماعات شهید مطهری برگزار شد. از کیفیت نسبتاً خوبی برخوردار بود. از لحاظ فیلم هایی که روی پرده نمایش داده شده اند مستند دوپینگی ها چون بنظر من هم حالت خبری داشت هم حالت شرح وقایعی که برای دو تا از پر فروش ترین فیلم های امسال رخ داده بود را به تصویر کشیده بود، جذابیت خاصی داشت.
خود جشنواره و کارهای اجرایی آن هم از لحاظ اطلاع رسانی و پخش پوستر و معرفی جشنواره درسطح شهر خوب بود.
خیلی از کسانی که آمده بودند یا سر پا ایستاده بودند یا به دلیل نبود جا محل جشنواره را ترک می کردند. از لحاظ تغذیه ای که در جشنواره پخش شد هم خوب بود.*

پیک جشنواره!
حمید نوروزی:
شده بود پیک جشنواره !
خسته از موتورسواری روزانه و این طرف آن طرف شدن ساعت یازده دوازده شب رفته بود که بخوابد، رفت! دقایقی بعد برگشت!
گفتم چیه چرا نخوابیدی! مگه فردا پست نداری!؟
{راستش سرباز هم بود. هم مجبور بود جور نظام را بکشد و هم جور انقلاب را! }
۴ تا ۷ صبح پست داشت، خسته هم بود! اما گفت: خواب تو چشام نمیاد!
اومد و مشغول کپی و برش تراکتها و بروشورها شد.
این چند روز جشنواره به معنی واقعی کلمه بچه ها خواب و خوراک نداشتند، طرف سه شبانه روز فقط ۶ یا ۷ ساعت خوابیده بود. دو سه شبانه روز می گذشت می دیدی فقط دو سه وعده غذا…
نه که وقت و فرصت خورد و خوراک نبود، وقت هم اگر بود، حوصله خورد و خوراک نبود. فکر و ذکر بچه ها شده بود کار جشنواره!

خشمواره ای علیه جشنواره
محمد محمودی
سی سال است از انقلاب می گذرد و سی جشنواره که مردمی را نشان می دهد که نسبتی با انقلاب ندارند ، مردمی که بارز ترین مثالش ۸ ماه کذایی است که شورش کردند علیه مردمی که دلشان با انقلاب بود ، مردمی که نه صدایشان شنیده شد و خواسته هایشان دیده . از دل این دادها و صداها خشم واره ای ترتیب داده شد که صدای مردمی باشد علیه جشنواره ای که صدای مردمی بود از نوع شمال شهری اش . خشم واره ای که تولیدش همین مردم و توزیعش نیز ، و مخاطب و بیننده اش که بی شک در دل همین مردم بود . مردمی که هم شمال داشت هم جنوب ، هم شرق داشت و هم غرب ، مردمی که مرکز امورش و مرکز قلبش انقلاب است و خشم واره ای که همه ی این جهات را می دید و بی هیچ سانسوری نشان می داد . خشم واره ای که هیچ صدایی (آمریکا ) و هیچ شبکه ای (بی بی سی ) تبلیغاتش را نمی کرد و بیلبوردی آن را نشان نمی داد و هیچ سینمایی در هیچ سانسی آن را اکران نمی کرد . الغرض از بحث ، حشنواره ای راه افتاده که تولید و توزیع و بیلبورد و سینمایش مردمی هستند که می خوا هند دیده و صدایشان شنیده شود . جشنواره ای که به مخاطبش توهین نمی کند و ادا در نمی آورد و مخاطبش را به عام و خاص تقسیم نمی کند و الخ …

جشنواره ای است به نام جشنواره ی عمار.

يکشنبه 25/10/1390 - 17:6 - 0 تشکر 417441

يکشنبه 25/10/1390 - 17:14 - 0 تشکر 417444

دومین جشنواره‌ی مردمی فیلم عمار که سه‌شنبه‌ی گذشته با معرفی برگزیدگان بخش مسابقه به کار خود پایان داد شروعی امیدبخش برای فیلم‌سازان جوان و حزب‌اللهی بود. این جشنواره که به همت سازمان مردم‌نهاد «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» برگزار شده بود توانسته بود با جمع‌آوری ۳۰۰ فیلم کوتاه و بلند و مستند و داستانی و هم‌چنین پویانمایی نسبت به اولین دوره‌ی این جشنواره پیشرفت چشمگیری داشته باشد. متنی که در ادامه می‌آید گفت‌وگوی تریبون مستضعفین با «وحید جلیلی» مسئول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی پیرامون چشم‌انداز‌ پیش‌ روی جشنواره و بی‌توجهی مسئولین فرهنگی و جریان روشنفکری حاکم بر فضای سینما با این پدیده‌ی امیدبخش هنری است:

از برگزاری جشنواره راضی بودید؟

  بسم الله الرحمن الرحیم.  باتوجه به اینکه این دومین دوره جشنواره هست، در مقایسه با پارسال جهش خیلی بزرگی انجام شده؛ از جهت کمی، کیفی، نوع برگزاری وگستره ی مخاطب. خدارا شکر اتفاق خیلی مبارکی رخ داده است. بیش از۳۱۵ اثر به جشنواره ارسال شده که حدودا۱۲۰اثر به نمایش گذاشته شد که نیمی از آن در بخش مسابقه و نیمی دیگر در بخش مهمان است.

این آثار تنوع موضوعی خوبی دارد. در پنج محوری که اعلام شد اثر ارائه شد؛ تاریخ انقلاب، نقد درون‌گفتمانی، جنگ نرم، فتنه۸۸ و بیداری اسلامی.

باتوجه به نمایش این فیلم‌ها دراستان‌ها، نحوه نمایش وتعداد فیلم‌ها در استان‌ها چگونه بود؟ آیا در استان‌ها هم هیئت داورانی حضور دارند یا فقط در تهران مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد؟ و در چه شهرهایی این فیلم ها به نمایش گذاشته شدند؟

در سال گذشته به جز تهران در شهر تبریز و مشهد اکران داشتیم، فیلم‌ها در تبریز دریک سالن سینما و در مشهد در تالار رازی دانشگاه علوم پزشکی به نمایش در‌آمد، هم‌چنین تعدادی از روستاها که تصاویرش هم به نمایش درآمده است. امسال هم همان اتفاق افتاد البته گسترده‌تر. عمدتا در روستاها وضعیت مشخص است و بعضی شهرستان‌ها که اصلا سینما ندارند که از سالن های آمفی‌تئاتر آن‌ها استفاده شده است، درقم سالن آمفی تئاتر دفتر تبلیغات اسلامی را گرفتند و برای بقیه سالن‌ها را هم از آموزش و پرورش و نهادهای دیگر کمک گرفته شد.

همه فیلم‌ها درشهرستان‌ها نمایش داده می شود؟

قاعدتا امکان نمایش همه فیلم‌ها در شهرستان‌ها نبود، مثلا در تبریز به مدت یک هفته سانس شب یکی از سینماها را گرفتند یا در مشهد یکبود سینما را به مدت دو روز گرفتند. به همین دلیل امکان پخش بیش از صد فیلم برای همه نبود.

چرا جشنواره «مردمی» عمار؟

تعمد داشتیم که روی این تاکید کنیم. می‌خواستیم اشاره کنیم که سینمای ایران باید مردمی‌تر شود و از فضای نخبگانی و اشرافی که به انها آلوده شده، فاصله بگیرد. ما در جشنواره عمار تلاش کردیم که هم در نوع فیلم‌ها و هم در سازماندهی جشنواره این اصل را دنبال کنیم که هم در گفتمان‌سازی‌ شود و هم این‌که خودمان فراموش نکنیم با چه محوریتی وارد این فضا شدیم.

ارزیابی شما از اسقبالی که از فیلم‌های امسال شد نسبت به سال قبل چگونه است؟
و آثار این دوره  از لحاظ تکنیک‌های فیلم‌سازی و محتوا نسبت به سال قبل بهتر بوده یا نه؟

اگر ما بخواهیم مقایسه‌ کنیم، پیشرفت کار به نسبت سال گذشته از لحاظ کمی و کیفی مشخص است.  آثاری که آمده موقع خروج مخاطب از سالن مشخص است که چگونه قضاوت کرده است. شما مقایسه کنید با جشنواره های فیلم کوتاه و مستندی که خروجی هایشان امثال سینمای جوان را جذب می کنند. هفت مجموعه‌ای که تقریبا ۲۰ سال گذشته در دست روشنفکران بوده‌است، حتی می توان گفت طی ۴۰ سال گذشته در دست آن‌ها بوده است. یعنی از اواخر دهه ۴۰ که آموزش فیلمسازی به جوانان و نوجوانان در کانون پرورشی  و دیگر مراکز شروع شد و بعد از انقلاب هم به یک شکل دیگر ادامه پیدا کرد. گفتمان آنها یک گفتمان روشنفکری بوده و هست.

طبق آمارهای رسمی بیش از صد هزار نفر در کلاس‌های سینمای جوان و غیره آموزش دیده اند. استعدادها با ساز و کارها و مکانیزم‌هایی شناسایی می‌شوند و یک سری از آن ها پس از ورود به سینمای ایران می‌درخشند. برنامه‌ریزی و بودجه‌ی زیادی صرفشان شده و پاتوق‌های مختلفی برایشان فراهم شده است؛ از انواع و اقسام پاتوق‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای گرفته تا پاتوق‌های جشنواره‌ای داخلی و خارجی. شما تعداد زیادی جوان فیلم‌ساز می‌توانید سراغ بگیرید از فلان شهر دور افتاده در جنوب خراسان تا ارسباران که اینها در فلان جشنواره آلمان حضور پیدا کردند حتی با یک فیلم کوتاه پنج دقیقه‌ای یا ده دقیقه‌ای و قس علی هذا.

برنامه‌ریزی‌ها، سیاست گذاری‌ها و هزینه‌های هنگفتی شده است، تشویق‌ها و انگیزش‌های متنوع و گسترده‌ای هم وجود داشته است وامروز حاصلش این هست که می بینیم. یک سینمای بی هویت، یک سینمایی که بعضا ضد انقلابی است و از جهت فنی هم نه‌چندان در خور اعتنا. این‌طرف در آثاری که من در جشنواره عمار دیدم بچه هایی که تازه شروع کرده اند و دوربین به دست گرفته اند و فیلم اول و دومشان را ساخته‌اند، از جهت توانایی و استعداد از تربیت شده‌های جریان روشنفکری سینما هیچ کم نمی‌آورند بلکه در موارد متعددی بالاتر از آن‌ها هستند. به غیر از مسائل فنی، رویکرد این آثار هم متفاوت است، نمونه‌اش هم همین آقای کیاسری که فیلم مشتی اسماعیل را ساخته است. البته سابقه فعالیت ایشان بیشتر است، ایشان از سال۸۵ شروع به فیلم‌سازی کرده اند. آقای کیاسری گلایه می‌کرد که چرا ما هیچ فیلمی نداریم که آن امید و نشاط و زندگی که در ایران هست را بتواند به دنیا معرفی کند با اینکه سینمای جوان حدوداً صدهزار نیرو تربیت کرده است. مثلا درباره انقلاب جریان بسیار خوبی به راه افتاده است و بیشتر از همه از این بخش در جشنواره امسال استقبال شد. از تاریخ انقلاب در زابل و گرگان گرفته تا تهران و قم، در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب از مشروطه گرفته تا نهضت نفت تا ۱۵ خرداد و بعداز آن. ما آثار متعددی داریم که همواره جزء خط‌قرمزهای سینمای ایران شمرده می‌شده است.
هیچ فضایی برای تشویق فیلم‌سازان تاریخ انقلاب نبوده است یعنی شما اگر یک دور مجلات سینمایی ما را ورق بزنید کوچکترین اعتنایی و به اصطلاح کوچکترین حساسیت ویژه‌ای نسبت به تاریخ به این عظمت وجود ندارد. درجشنواره عمار بیش از ۸۹ مستند درباره تاریخ انقلاب به دست ما رسیده که این هنوز از نتایج سحر است و تازه موتور بچه حزب اللهی ها دارد گرم می‌شود، در فازهای دیگر هم همین‌طور، مثلاً نقد درون گفتمانی؛ از نقد نیروی انتظامی داریم تا بنیاد مستضعفان و بعضی از فضاهای اجتماعی، فرهنگی و….   در حوزه بیداری اسلامی کارهای خوبی داریم از تونس تا افغانستان و عراق و بحرین انواع و اقسام کارها امده است. بنابراین در مقایسه با جریانات مشابه و موازی به نظر من جریان فیلم‌سازی جدید بچه‌های انقلاب واقعاً درخشان است. مخصوصاً که در ابتدای راه است و هیچ مدیریت و مرکزیتی برای سازماندهی و هدایت و تشویقش وجود نداشته است .

برای فیلمسازان و برگزیدگان در بخش بین‌الملل چه برنامه‌هایی دارید؟

قاعدتا یکی از اهداف ما در این جشنواره این بوده که نیروها را شناسایی کنیم و بعد از شناسایی ارتباط و تعامل را برقرار کنیم. سازوکارهایی هم اندیشیدیم که ارتباط بین بچه مسلمان های فیلم ساز را با یک‌دیگر و با حلقه‌های دیگر نهادینه کنیم. این فیلم‌سازان جوان انقلابی باید در درجه اول با هم دیگر و در درجه بعد با حلقه های رسانه ای انقلاب و در نهایت با حلقه های فکری انقلاب ارتباط داشته باشند. این‌که ما از بعضی آقایان اهل فکر و نظریه پردازی دعوت کردیم که در جشنواره حضور پیدا کنند از این جهت بود که هر چه قدر فیلم‌سازان جوان ما با حلقه های فکری انقلاب ارتباط عمیق‌تر وکامل‌تری پیدا کنند در آثارشان به رویکرد‌های جدید و ابتکارات جدیدی خواهند رسید.

برای آینده جشنواره چه طور در پتانسیل جشنواره مشاهده می شود که توانایی راه‌اندازی بخش بین‌الملل را هم دارد، در این زمینه برنامه‌ای دارید؟

بله امسال هم می‌شد اگر زودتر شروع می‌کردیم و یک مقدار دست‌مان  بازتر بود می شد یک بخش مختصر بین المللی هم داشت. انشاالله در سال های آتی به این سمت هم خواهیم رفت کما اینکه وقتی که انسان به فضای فیلم سازی جهان اسلام و فراتر از آن نگاه می‌کند می‌بیند که فیلم‌سازان مستقل بسیاری وجود دارد که به خاطر هژومونی رسانه‌ای که غرب بر کل عالم حاکم کرده کمتر دیده می شود. شما در هر کشوری که بگردید از کشورهای عربی گرفته تا کشورهای آسیایی وحتی خود اروپا و آمریکا می بینید که چنین فیلم‌سازانی وجود دارند در قالب های مختلف از فیلم های کوتاه گرفته تا مستند و… کار می‌کنند. در ایام جشنواره یکی از دوستانم از فرانسه تماس گرفت و گفت که چند تا مستند پیدا کرده از فیلم‌سازان مستقل که موضوعاتش با جشنواره عمار قرابت دارد که گفتم بفرستد. این امکان هست فقط باید  برنامه‌ریزی کرد.

آیا جشنواره عمار می‌خواهد به حوزه فیلم های بلند و سینمایی هم وارد شود یا فقط روی فیلم‌های مستند و کوتاه متمرکز تمرکز دارد؟

به طور طبیعی این اتفاق خواهد افتاد. با توجه به استعدادهایی که ما در این جشنواره دیدیم من مطمئنم که در آینده و سال‌های نه چندان دور جزء فیلم‌سازهای آتیه‌دار سینمای ایران معرفی خواهند شد در یک فرایند طبیعی به نظر من این اتفاق خواهد افتاد. ما باید در حد بضاعت وامکانات و توانایی‌هایمان تلاش کنیم که شتاب این فرایند بیشتر شود تا زودتر به آن حلقه هایی که در آن‌ها احساس کمبود بیشتری می‌شود برسیم.

همین ورود به بخش سینمای بلند و تجاری نیاز به یک پشتوانه مالی عظیم‌تری دارد؛ بسیاری از فیلم‌سازانی که در جشنواره حضور دارند با هزینه ی شخصی فیلم ساخته اند ولی وقتی بخواهند به این سمت بروند اصولا حمایت‌ها باید بیشتر شود. آیا این امکان وجود دارد؟

رو خطر کن ز کام شیر بجوی، همانطور که در ابتدا گفتم مشکلی که در سینمای ایران داریم در تخصیص منابع است و این از مشکلاتی است که پیچیده و عمیق شده است؛ یعنی نوع مدیریت منفعل فرهنگی وجریانات سیاسی و پیچیده‌ی روشنفکری که اعمال کرده اند در تخصیص توان سینمای ایران در سوژه های مختلف، بخش مهمی از سوژه های مربوط به انقلاب و مربوط به جامعه‌ی ایران را کنار زده اند. در فضای مدیریت فرهنگی هم همین‌طور؛ آن‌جا هم در تخصیص منابع مالی یک چنین اتفاقی افتاده است . با توجه به اینکه اکثریت قاطع بودجه فرهنگی که در سینما خرج می‌شود دولتی است ولی دولت و نظام کنترلی روی آن‌ها ندارد و کاملا در اختیار جریان‌های روشنفکری است یا در اختیار جریان‌های کاسب کار است و یا حتی بعضا در خدمت جریان‌های ضد انقلاب است . فیلم های متعددی داریم که در دستگاه‌های دولتی ساخته شده و ضد انقلابی است. حوزه هنری از این جنس فیلم‌ها دارد. مثلا «زادبوم» که پنج یا شش سال پیش ساخته شده را حتی خودشان نمی‌توانند اکران کنند با اینکه هفتصد میلیون تومان هزینه‌اش کرده اند. مرکز فارابی از این گونه فیلم ها دارد. سازمان تبلیغات اسلامی داشته است. شهرداری تهران دارد. تقریبا دستگاه فرهنگی دولتی پولداری  در کشور نیست که فیلم ضدانقلابی در کارنامه اش نداشته باشد. قاعدتا وقتی فیلم ضدانقلابی ساخته می شود، فیلم های غیر انقلابی که دیگر به طریق اولی راحت تر هم ساخته می‌شوند. انگشت شمارند فیلم‌هایی که نهادهای دولتی با نگاه استراتژیک بلندمدت حزب اللهی ساخته باشند. باید این فضا را به هم زد. جشنواره عماری شکل می‌گیرد و ده‌ها فیلم‌ساز جوان با استعداد شناخته می‌شوند. در مرحله‌ی بعدی کار به دوش بچه‌های رسانه‌ای است.

چون تا کنون منتقدین صدا وسیما و بقیه بخش‌های دولتی فرهنگی را با این حرف از در می‌راندند که شما فقط نق می‌زنید، فقط حرف می‌زنید، دستتان اصلا پر نیست، کار ایجابی بلد نیستید و…  همان صدا و سیما که این‌قدر ما را متهم می‌کرد الان چه واکنشی نسبت به جشنواره عمار دارد، مگر شما نمی‌گفتید که کارایجابی بلد نیستید؟ خوب این هم ۳۰۰  فیلم. انیمیشن بین‌شان هست، مستند هست، کوتاه، بلند و داستانی هست. چرا پوشش نمی‌دهید؟ شما که وقایع فرهنگی‌ای را که یک دهم این هم اهمیت ندارد با بزرگنمایی منعکس می‌کنید، چرا جشنواره عمار را تنها هشت ثانیه در برنامه‌ی هفت پوشش می‌دهید؟ تنها هشت ثانیه آن هم با یک متن خنثی. وقتی به آقایان فرهنگی مراجعه می کینم می‌گویند ما نیرو نداریم شما نیروی حزب اللهی معرفی کنید، وقتی هم معرفی می‌کنیم بایکوت می‌کنند.

هنرمندی که بایکوت می‌شود و تحویل گرفته نمی‌شود تا کی می‌تواند ادامه دهد؟ بهترین اثر -در اندازه ی خودش- را هم که بسازد، اگر شما اجازه ی بروز و ظهور به او ندهید و تحویلش نگیرید بعد از مدتی یا منزوی می‌شود یا وسوسه می‌شود که تو هم برو فیلم ضدانقلابی بساز تا مورد حمایت قرار بگیری. آن‌هایی که خیلی نجیب باشند کناره‌گیری می کنند و منزوی می‌شوند و آن‌هایی هم که تحملشان تمام شود می‌گویند خوب ما همان سیگنال‌هایی که نظام به ما می‌دهد را پیگیری کنیم تا رشد کنیم. در نظام جمهوری اسلامی انگار هر چه بیشتر فحش بدهی وکمتر دغدغه‌های انقلابی داشته باشی فضا بهتر برایت فراهم می شود. صدا وسیما بیشتر تحویلت می گیرد. عناصر بسیاری هستند -حتی از این پیرمرد و پیشکسوت‌ها نه از همین جوان‌ها- که کارهای خنثای هنری انجام می‌دهند و زمان‌ زیادی در برنامه های مختلف صدا وسیما حضور پیدا می‌کنند؛ آن‌ها را تحویل می‌گیرند و تشویق‌شان می کنند و… ما به مدیران دوتا از شبکه‌های سازمان صدا و سیما نامه‌ی رسمی زدیم و کاملا جشنواره را برایشان توضیح دادیم و گفتیم که همان کاری را که برای فلان جشنواره‌ی خنثی دارید انجام می‌دهید برای ما هم انجام دهید. هرشب یک گزارش ده دقیقه‌ای از جشنواره بگیرید ولی حاضر نشدند. حاضرند همان ده دقیقه را تفسیر ورزشی از بازی شموشک نوشهر و شاهین بوشهر بگذارند ولی به جشنواره عمار نپردازند.

جشنواره عمار یک مثال نقض است برای تمام حرف‌هایی که تا به حال می زده اند. می‌گفتند بچه حزب‌اللهی که هنر ندارد، بچه حزب‌اللهی در عرصه‌ی سینما اصلاً نداریم. حالا به یک‌باره ۳۰۰ اثر بیاید، خوب تمام دروغ‌هایی که سعی می کردند به مخاطبین خودشان بگویند زیر سوال می رود. بنابرین انگیزه‌ای ندارند که این جشنواره را پوشش جدی بدهند، البته اگر نگوییم که انگیزه‌ی این را دارند که حتی بایکوتش کنند. بله، در حد ده یا پانزده ثانیه در بخش خبری کار شد آن هم در قالب کلیشه‌ای و شعاری، مثل هشت ثانیه‌ای که در برنامه‌ی هفت پخش شد و دو تا عکس از آقای شمقدری نشان دادند و گفتند که جشنواره عمار برگزار شد در حالی که همین برنامه‌ی هفت برای فیلم ضد ایرانی جدایی نادر از سیمین تا حالا بیش از چهل رپرتاژ اگهی رفته انواع و اقسامش. یعنی یک فیلم ضدایرانی بساز، به ملت خودت توهین کن، بگو ایران‌‌ها دروغگو هستند، بگو ایران دیگر جای زندگی نیست و باید به غرب پناهنده شد آن‌وقت صدا و سیمای آقای ضرغامی می‌آید و ده‌ها برنامه در حمایت از این فیلم می‌سازد و حتی اگر کسی بخواهد نقدش کند سانسور می‌شود. آقای حاتمی‌کیا در برنامه‌ی راز به محض این‌که شروع می‌کند به نقد فیلم آقای اصغر فرهادی، از سوی مدیران صدا و سیما دستور می‌رسد که حرف‌های  حاتمی‌کیا در نقد فیلم آقای فرهادی را سانسور کنید و سانسور هم می‌شود. ولی وقتی ده‌ها فیلم ساز تازه‌نفس مسلمان و باانگیزه و بادغدغه و خوش‌استعداد در یک محفلی مثل جشنواره عمار گرد هم بیایند یک دهم فقط یکی از فیلم‌های ضد‌ایرانی که روشنفکرها ساخته‌اند مورد عنایت آقایان صدا و سیما قرار نمی‌گیرد. فقط در حد یک رفع‌تکلیف آن هم در دو برنامه خبری آن هم خیلی گذرا.

اگر بخواهیم به یک قدم عقب‌تر نگاه کنیم آن تربیت نیروی اولیه است،یعنی نیروهایی که بخواهند تازه وارد جشنواره فیلم عمار شوند وفیلم اولشان را بسازند برای این چه تدبیری اندیشیده اید وکسانی که علاقه دارند چگونه می توانند ارتباط بر قرار کنند؟

جشنواره عمار قرار نیست وظایفی را که مدیران منفعل فرهنگی کشور زمین گذاشته اند همه را یک تنه به دوش بکشد. این جشنواره صرفا یک نشانه است، یک مثال است برای این‌که نشان دهد هنر انقلاب اسلامی علی‌رغم تلاش‌های جریان روشنفکری و علی‌رغم ناکارآمدی ها و ناهنجاری‌هایی که در مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی وجود دارد هنوز نمرده است. یعنی با وجود همه‌ی تلاش‌هایی که مدیران منفعل و روشنفکری معاند برای نابود کردن جریان فیلم‌سازی اسلامی با کرده‌اند و موفقیت‌های بزرگی هم به دست آورده اند، ولی نتوانسته اند چراغ  هنر و سینمای انقلاب را خاموش کنند. جشنواره عمار هم باشد یا نباشد آن جریان وجود دارد. جشنواره عمار تلاش می‌کند که در این فضای قناس رسانه‌ای کشور، دراین فضای ظالمانه‌ی ضریب دهی به مسائل فرهنگی کشور که در رسانه های دولتی و غیردولتی ما حاکم است یک فضایی باز کند که این جریانی که در واقعیت حضور دارد در فضای مجازی و رسانه ای هم دیده شود. این می تواند کمک کند که آن استعدادهایی که تازه در حال ورود به عرصه سینما هستند این گزینه را هم در برابر خود ببینند که یک سینمای ضد انقلابی هست و که می‌توان در آن به ملت خود توهین کرد حتی اگر تکنیک هم نداشته باشد، بلافاصله فلان جشنواره خارجی هم شما را بپذیرد، یک سفر اروپا هم بروید. این یک نوع سینماست. یک سینما با دغدغه‌های انقلابی و مردمی هم هست که این نمونه‌هایش است، یعنی فقط بحث نظری نیست مصداق دارد که در جشنواره عمار شما می توانید بخشی از این مصادیقش را ببینید. این خودش می‌تواند تا حدی کمک کند که استعدادهای جدید به این سمت بیایند.

در آخر اگر نکته ویا صحبتی دارید بفرمایید.

ما باید تاکید کنیم که فرهنگ موضوعیت دارد. متاسفانه در فضاهای مشهور به ارزشی خیلی از اوقات فرهنگ اصلا موضوعیتی ندارد. مثالش را در اول صحبتم زدم، اولا هیچ‌کدام از این رسانه‌های ارزشی ضریب به فرهنگ نمی‌دهند، ثانیا هنگامی هم که می‌خواهند به فرهنگ ضریب دهند صرفا از دید تهدیدی و سلبی نگاه می‌کنند این دو تا باید تغییر کند. یعنی اولا فرهنگ باید برای ما موضوعیت پیدا کند و همان نگاهی رهبری که اصل کتاب خواندن، فیلم ساختن، عکاسی کردن، داستان نوشتن و… اصل اینها در جامعه ی اسلامی یک موضوعیتی دارد و باید گسترش پیدا کند، باید از این قالب های هنری و ادبی و رسانه ای درست استفاده شود. این همه مضامین و معارفی که داریم باید در این چهارچوب ها بیاید و ارائه شود چه به انواع و اقسام مخاطب داخلی و چه جهانی. ثانیا نگاه در بحث فرهنگی باید استراتژی تهدیدمحور را کنار گذاشت و استراتژی فرصت‌محور را جایگزین کرد و گرنه آینده‌ی بسیار خطرناکی پیش روی ما خواهد بود. برعکس اگر ما فرصت‌ها را ببینیم و قدر بشناسیم جریان فرهنگی انقلاب اسلامی به شکل تصاعدی به شکوفایی خواهد رسید. چون ما خیلی حرف برای گفتن داریم. انقلاب اسلامی هنوز خیلی حرف های نگفته برای گفتن دارد. مشروط به اینکه فضای ذهنی ما و اقدامات عملی ما راهبرد فرصت‌محور را انتخاب کند.

يکشنبه 25/10/1390 - 17:20 - 0 تشکر 417446

منبع همه شون تریبون هست.
اینم خاتمه ی اطلاع رسانی : http://www.teribon.ir/media/Abnabate%20ammar.flv
عنوان فیلم بالا ابنبات عمار هست.

یا علی

يکشنبه 25/10/1390 - 17:32 - 0 تشکر 417450

سلام
پس از مدتها بازگشتید ( خوشحالیم )
در مورد این جشنواره بگم که یکی از ویژگی ما ایرانی اینه که اگه کاری بصورت مردمی برگزار بشه استقبال بالایی هم ازش میشه
در مورد مستند مهار نشدنی هم خبرهای خوبی شنیدم
امیدوارم در خارج دیده بشه

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.