اشاره : همه پیامبران الهی، راز و نیاز و مناجات و تسلیم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم داشته اند و در راه عبودیت و بندگی و نماز و اطاعت خداوند جهان، هجرت و جهاد و فداكاری نموده و عمر خود را سپری كرده اند.ما در این نوشته، به آن دسته از پیغمبرانی خواهیم پرداخت كه قرآن كریم، داستان نماز خواندن آنان را مطرح ساخته است. ذكر این نكته ضروری است كه وقتی سخن از «نماز پیامبران الهی» به میان می آید، موضوع اصل نماز آنان مطرح است، كه با نماز تكامل یافته ای كه امروز آن را انجام می دهیم، تفاوت فراوانی داشته است.آری، این طور نبود كه آنان هم مثل ما، در هر شبانه روز هفده ركعت نماز واجب بخوانند، بلكه قرآن كریم، اصل نماز آنان را، كه شامل خضوع و خشوع و كرنش در برابر خداوند عالم بوده، مطرح نموده است.
نماز ابراهیم( علیه السلام )
قهرمان توحید، پیامبر بزرگ، ابراهیم خلیل( علیه السلام ) حدود دو هزار سال قبل از میلاد، در «اور» از توابع «كلده» در مشرق «بابل» كه بین دجله و فرات قرار داشت، به دنیا آمد.(1)این پیامبر بزرگ، تمام عمر دویست ساله خود را صرف اطاعت خدا و مبارزه با شرك و بت پرستی نمود و در این راه هجرتها و آوارگیها كشید. قرآن كریم، ابراهیم( علیه السلام ) را به عنوان الگو و اسوه برای ما معرفی كرده است.(2)همسر ابراهیم «ساره» نام داشت و در یك مسافرتی كه آنان از مصر به فلسطین انجام دادند و خدمتگزار خود «هاجر» را نیز همراه برده بودند، ساره كه تا آن سن و سال فرزندی نداشت، به شوهر خود ابراهیم( علیه السلام ) پیشنهاد كرد با «هاجر» ازدواج كند، تا ابراهیم( علیه السلام ) كه بسیار شوق فرزند شدن داشت، از این ناحیه فرزند دار گردد.اما وقتی ازدواج انجام شد و ابراهیم( علیه السلام ) از هاجر دارای فرزند پسری به نام اسماعیل گردید، ساره گرفتار رقابت و ناراحتی شد و برای كاستن از این ناراحتی، به همسر خود ابراهیم( علیه السلام ) پیشنهاد كرد هاجر و فرزند نو رسیده را از وطن و زندگی دور گرداند.در چنین وقتی، خداوند به ابراهیم( علیه السلام ) دستور داد مادر و كودك شیرخوار را به سرزمین مكه منتقل كند. ابراهیم( علیه السلام )، زن و فرزند را از فلسطین حركت داد و به مكه آورد و آنان را در كنار خانه كعبه گذاشت. سرگذشت وحشتناكی است، مادر جوانی با فرزند نو رسیده اش، در دره ای كه كوههای خشك سر به فلك كشیده قرار گرفته اند. نه از آب خبری هست و نه از آزادی، بلكه حرارت شنهای داغ، آن سرزمین را به كانون سوزان و طاقت فرسایی تبدیل كرده است.
باری، مطلب از نظر جریان طبیعی، بسیار سخت و دلخراش است؛ اما پشتیبان آن خداوند تواناست، كه هر مشكلی را آسان و هر رنجی را مقدمه پیروزی قرار می دهد. بدین جهت، با همه سختیها، باید دل به لطف او بست و ابراهیم هم چنین زمزمه سر می دهد:
«پروردگارا! من تعدادی از اعضای خانواده ام را، به سرزمین بی كشت و زراعتی، نزد خانه محترم تو مسكن دادم. پروردگارا! منظور من این است كه آنان نماز را به پای دارند. خدایا! دلهای مردم را به سوی آنان متوجه گردان و با انواع میوه ها به آنان روزی برسان، تا شكر و سپاس تو را انجام دهند.(3)
روزهایی كه اسماعیل( علیه السلام ) بزرگ شده بود، در هشتم ذیحجه ای، ابراهیم( علیه السلام )، فرزند را برداشت و لبیك گویان راه «منا» را پیش گرفتند و با پیروان موحدی كه همراه آنان بودند، ابراهیم( علیه السلام ) برای ظهر و عصر و مغرب و عشاء، نمازهای جماعتی تشكیل داد و پیروانش به او اقتدا كردند. از آن تاریخ تاكنون، حدود چهار هزار سال می گذرد، ولی ابراهیم( علیه السلام ) و پیروانش با نماز خود، دره «منا» و بعد صحرای عرفات را با نور توحید و نماز جماعت، جلوه شكوهمندی بخشیدند.(4)
نماز اسماعیل( علیه السلام )
اسماعیل، فرزند ابراهیم( علیه السلام ) بزرگ شد و برای بالا بردن دیوارها و ساختمان خانه كعبه، با ابراهیم( علیه السلام ) همكاری كرد.(5) از سوی دیگر، ابراهیم( علیه السلام ) از قبل نیز از درگاه الهی تقاضا كرده بود: «خدایا! مرا و ذریه ام را، از نمازگزاران قرار بده.»(6)این دعاها و درخواستها به ظهور رسید، ابراهیم( علیه السلام ) و اسماعیل( علیه السلام ) دو پیامبر بزرگ، پایه گذاران حج و عبادت و دعا و نماز در آن سرزمین گردیدند، با شرك و بت پرستی مبارزه نمودند و از امتحانهای سخت، سرفراز بیرون آمدند(7) و به تطهیر خانه خدا برای ركوع و سجود كنندگان و طواف گزاران اقدام نمودند و راه توحید و عبادت را برای انسانها هموار كردند.خداوند متعال در قرآن كریم، خطاب به پیامبر اعظم(ص)، ضمن تجلیل فراوان از این پیامبر بزرگ می فرماید(8)«داستان اسماعیل را در كتاب خود یاد كن، زیرا او پیامبری بود كه در وعده ها و قرارهای خود بسیار صادق و درست كردار بود. افزون بر این، اسماعیل پیوسته اعضای خانواده خود را به انجام نماز و پرداخت زكات وادار می كرد و او در نزد پروردگار خویش، بنده ای پسندیده و رضایتبخش بود.»(9)
نماز شعیب( علیه السلام )
چهار تن از پیامبران الهی، عرب بودند، كه ترتیب آنان بدین قرار است: هود، صالح، شعیب و محمد(ص).شعیب پیغمبر( علیه السلام )، از نسل ابراهیم خلیل( علیه السلام ) بود كه بعد از هود و صالح و اندكی پیش از حضرت موسی( علیه السلام ) می زیست. او از سرزمین «مدین» نزدیك «تبوك» فاصله بین «مدینه» و شام برخاسته بود.(10)قرآن كریم نام سرزمین شعیب را آورده و می فرماید: «ما برای مردم «مدین»، برادر آنان شعیب را فرستادیم، او گفت: ای مردم! خداوند را عبادت كنید، زیرا غیر از او خدایی وجود ندارد...»(11)شعیب( علیه السلام )، برای راهنمایی ملت خود به توحید و عبادت خداوند و مبارزه با كم فروشی و انحرافهای مالی و اقتصادی جامعه، تلاشهای فراوانی انجام داد، سخنرانی های فصیح و بلیغی ایراد نمود، تا جایی كه او را «خطیب پیامبران» نامیدند.(12)
اما مردم، همچنان به نادانی و لجبازی خود ادامه می دادند، این پیامبر الهی را مسخره می كردند و حتی می گفتند: «ای شعیب! آیا این نمازی كه می خوانی به تو دستور داده كه ما را از پرستش خدایان پدرهایمان و نیز از دخل و تصرف در اموالمان - هرطور می خواهیم- باز داری؟ اما خداوند، رسالت و دعوت و عبادت شعیب( علیه السلام ) را كه همراه با صبر و مقاومت و درستكاری بود، مورد تمجید و ستایش قرار داده است.»(13)آن مردم تأثیر سازنده نماز را روی شعیب پیامبر و یاران و پیروان او مشاهده كرده و دیده بودند نماز، روحیه انسان را عوض می كند، وجدان را منقلب می سازد، احساسات و مشاعر او را به سوی تقوا و خدابینی سوق می دهد، از عبادت غیرخدا باز می دارد و از لغزشهای اعتقادی و كم فروشی و حرامخواری، كه از خصلتهای خطرناك و نابود كننده آن مردم بود، انسان را باز می دارد.(14)