سلام
با تشكر از یاس كبود..بنده با تغییراتی در شعر آقای "محمد جاوید"طنز سرای خوب كشورمون اون ور سكه رو هم نشون بدم.
پس از سی سال واندی كار وزحمت
گرفتم حكم آزادی زدولت
به خانه آمدم با سر فرازی
عیالم را بدیدم شاد وراضی
عیالم داد كادو دست بنده
كمی با ناز وبا شادی وخنده
بگفتا شاد باشم از حضورت
دگر از خود نخواهم كرد دورت
ازین پس در كنار من نشینی
بجز خدمت زمن چیزی نبینی
خودم نان گیرم وهم گوشت،سبزی
تو كارت خوردن است ومهر ورزی
برایت قصه های نیك گویم
هر آنچه خواستی بهرت بجویم
الا ای شوهر بازن نشسته
نكن كاری كه گردی زار وخسته
بخواب از خوابهای لنگ ظهری
زبعد آن بزن در خانه دوری
بخور ازمیوه وآجیل هامان
ز سوهان قم وقاووت كرمان
برو چرخی بزن بیرون خانه
كه من سازم غذایی بی بهانه
زبعد خوردن ناهار... آقا
برو چرتی بزن آزاد وتنها
زبعد چرت بهرت شربت آرم
نباشی گر كنارم زار زارم
بخوان چندین مجله، روزنامه
كه تا آرم برت عصرانه خامه
چو شب گردد،شام حاضر نمایم
درسته مرغ،توی فر نمایم
زبعد اكل شام وچند چایی
بگویم بهر خوابت لای لایی