• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1878)
چهارشنبه 1/12/1386 - 11:53 -0 تشکر 30905
کبوتر حرم ...

سلام

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

ایجا محلی است برای کبوترهای حرم امام رضا (ع) که عشق خودشون رو به ایشون بیان کنند .

هر چه می خواهد دل تنگت بگو ...

شعر ، حدیث ، سیره ی امام و ...

پیشاپیش شهادت سلطان ایران رو به همه ی کبوترهای دل شکسته تسلیت می گم ...

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

پنج شنبه 2/12/1386 - 0:37 - 0 تشکر 31005

السلام علیك یا علی ابن موسی الرضا

 یا حجة الله علی خلقه ، یا سیدنا و مولانا

پیامبر خدا( ص ) : « زود باشد كه پاره ای از تن من در خاك خراسان دفن شود. هیچ مومنی آن را زیارت نكند مگر آن كه خداوند بهشت را بر او واجب و بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.»

امام رضا (ع) : « هیچ یك از دوستان من كه عارف به حق و مقام من باشد زیارتم نكند مگر این كه در روز قیامت شفاعتش كنم.»

امام رضا (ع): « هركه مرا در دیار غربت زیارت كند، روز قیامت من در سه جا به داد او می رسم و از هراس ها و سختی های آنها نجاتش میدهم: در وقتی كه نامه های اعمال از راست و چپ پراكنده شوند و در هنگام گذشتن از صراط و در موقع سنجیدن اعمال.»

ابراهیم بن عباس: « هرگز ندیدم كه امام رضا(ع) به كسی سخن تندی بگوید ، و یا پیش از آنكه كسی سخنش تمام شود، سخن او را قطع كند. اگر می توانست حاجت كسی را برآورد هرگز او را دست خالی بر نمی گرداند . هیچ گاه در برابر كسی پای خود را دراز نمی كرد ، و چنانچه كسی در حضور او نشسته بود ، تكیه نمی كرد. هرگز ندیدم كه به یكی از غلامان و خدمتكارانش ناسزا بگوید. هرگز ندیدم كه آب دهان بیندازد ، و یا هنگام خندیدن قهقهه سر دهد ، بلكه خنده اش تبسم بود. هرگاه سفره اش را پهن می كرد غلامان و خدمتكاران خود و حتی دربان و مهتر اسبان را با خود سر سفره می نشاند.»

التماس دعا ( جعفر )

موفقیت حاصل تصمیم گیری درست است، و تصمیم گیری درست حاصل تجربه و جالب اینکه تجربه اغلب حاصل تصمیم نادرست است!

 

پنج شنبه 2/12/1386 - 19:37 - 0 تشکر 31103

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.

****************************************************

سلام

طواف گنبد


هر شب در خیال خویش
ضریحت را
با آب دیدگانم غبارروبى مى كنم
و با نسیم
كبوتران ضریحت را
در دیدگانم
مجسم مى كنم
و بر گنبد طلایى ضریح تو
طواف مى گذارم
چشم هایم شیدا
براى یك لحظه
یك ثانیه
حضور صمیمى ات را
در ضریح ترسیم مى كند
و من
بى قرار مثل یك قطره حباب
رنگین ترین رؤیا و مجنون ترین مجنون
مى گردم
و از خطوط سبز تخیل
بر وادى عشق تو گام مى نهم
و در سفر به نزد تو
یا غریب الغربا!
حكایت هاى خسته جانم را بازگو مى كنم
و كبوتر ذهنم را
از حرم تنگناى خویش
بر وادى عشق تو رهسپار مى گردانم
؟؟؟

* * *

عشق بى نهایت
دل به زیارت تو اوج مى گیرد
اى رضا!
مى آیم به سوى تو
تو اى عشق بى نهایت!
و تو
عاشقانه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى
و هاى هاى اشكهایم
به زیارت تو
از دیدگانم جارى مى شود
اى ملكه دلهاى خسته!
تو جام مرا پر از شراب معنویت مى سازى
و من
عاشقانه نامت را فریاد مى زنم:
اى امام هشتمین!
اى ضامن آهوان رمیده!
تو معیار سنجش صداقت هستى
تو آسمان زلال دلها هستى

* * *

عشق،
پنجره فولادت را معنا مى كند
و دل به زیارت تو اوج مى گیرد
اى ضریح سراسر نور!
با دلى آكنده از صداقتهاى تو
با جامى تهى از عشق
و چشمانى بر گل نشسته
به سوى تو مى آیم
و پرندگان حرمت
عروجت را معنا مى كنند
و عاشقانه دانه از لانه نور برمى چینند
و تو را مى ستایند
اى بزرگ ترین واژه كلام!
تو عروج آسمانى كرده اى
و تمامى زائران ضریحت را
به سوگ عشق نشانده اى
كه همه سینه ها و همه جانها
تو را مى طلبد
اى غریب الغربا!

**یا علی از تو مدد**

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 3/12/1386 - 9:29 - 0 تشکر 31281

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

امام رضا (ع) : اجعلوا لأنفسكم خطا من الدنیا بإعطائها ما تشتهی من الحلال ، و ما لم یثلم المروة و لا سرف فیه

خود را با كار مداوم خسته نكنید و برای خود تفریح و تنوع قرار دهید ولی از كاری كه در آن اسراف باشد یا شما را در اجتماع سبك كند پرهیز كنید

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

جمعه 3/12/1386 - 13:38 - 0 تشکر 31292

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
 سلام امام غریبم. سلام جد بزرگوارم. سلام آبروی من. سلام عزیز من.
 آقا جان! میدونی دلم برات تنگ شده؟ میدونی چند ساله نطلبیدی بیام پابوست؟ میدونی چقدر وقته دلم هواتو كرده؟ میدونی؟
 انگار دیگه منو قابل نمیدونی. حتی كبوترا لیاقتشون از من بیشتره.
 مهربونم! نمیخوای سلام برادرت شاه چراغ رو بهت برسونم؟ نمیخوای سلام سید علاءالدین حسین رو بهت برسونم؟ نمیخوای به پات بیفتم؟
 یا امام رضا بهت بدهكارم. خودت میدونی! خودت میدونی كه چه حاجتهایی رو به واسطه‌ی وجود عزیزت از خدا گرفتم. خودت میدونی كه همیشه ضامن من پیش خدا بودی.
 آقا جان! دلم برات تنگه. تو را به جان برادرت شاه چراغ(ع)، تو را به جان خواهرت حضرت معصومه(س)، تو را به جان جگر گوشت امام زمان(عج)، از خدا بخواه بازم زیارت تو رو نصیبم كنه. نه الان بلكه همیشه.
 ای ضامن آهو! دلم میخواد ضمانت من روسیاه رو هم قبول كنی. هر چند میدونم كه پیش تو و خدا یه ذره هم آبرو ندارم. اما میدونم و مطمئنم اونقدر خوب و مهربونی كه روی من بی‌بها رو هم زمین نمی‌اندازی.
 آقا جون دوباره دلتنگ تو ام        دلم هی میكنه آهنگ تو ام
 آقا جون باهام غریبی نكنی       كه هنوز عاشق یكرنگ تو ام
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود

آقا ببخش گر که دلم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ می شود

دوشنبه 6/12/1386 - 10:3 - 0 تشکر 31639

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

امام رضا علیه‏السلام : براى این كه بنده (خدا) وقتى براى مناجات با (خداوند) جبّار در برابر او مى‏ایستد ، پاك باشد . فرمان او را اطاعت كرده باشد و از آلودگى‏ها و نجاست پاكیزه باشد ، به علاوه این كه وضو باعث از بین رفتن حالت كسالت و زدودن خواب آلودگى و پاك ساختن دل براى ایستادن در حضور (خداوند) جبّار مى‏شود .

علل الشرایع : 257 / 9

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

سه شنبه 7/12/1386 - 17:53 - 0 تشکر 31786

به نام خدا

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

حضرت رضا ( ع ) همیشه به اصحاب خود می فرمود :

بر شما باد به اسلحه پیامبران ،

گفته شد : اسلحه پیامبران چیست ؟ فرمود :

دعــــــا

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

پنج شنبه 9/12/1386 - 12:26 - 0 تشکر 31950

به نام خدا

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

امام رضا (ع) : المؤمن اذا غضب لم یخرجه غضبه عن حق ، و اذا رضی لم یدخله رضاه فی باطل ، و اذا قدر لم یأخذ اكثر من حقه

مسلمان اگر شاد یا خشمگین شود از مسیر حق منحرف نمی شود ، و اگر بر دشمن مسلط شود بیشتر از حقش مطالبه نمی كند

اربعین حسینی تسلیت باد

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

شنبه 11/12/1386 - 14:10 - 0 تشکر 32159

به نام خدا

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

امام رضا (ع) : و الایمان أداء الفرائض و اجتناب المحارم . و الایمان هو معرفة بالقلب و إقرار باللسان و عمل بالاركان

ایمان انجام واجبات و دوری از محرمات است ، ایمان عقیده به دل و اقرار به زبان و كردار با اعضاء تن است.

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

شنبه 11/12/1386 - 15:35 - 0 تشکر 32183

نمونه هایی از فضائل و سیره ی فردی امام رضا (ع)

دعاى مستجاب
1- آل برمك، مخصوصاً یحیى بن خالد بر مكى براى حفظ حكومت و مقام خویش هارون عباسى را وادار كردند تا موسى بن جعفر (ع) را شهید كرد، بدین سبب امام رضا (ع) در مكه به آنها نفرین كردند، حكومت و مقامشان تار و مار گردید.
محمد بن فضیل گوید: ابوالحسن رضا (ع) را دیدم، در عرفات ایستاده و دعاى مى‏كرد. بعد سرش را پایین انداخت، (گویى چیزى به قلب مباركش الهام شد) كه وى علت سر به زیر انداختن را پرسیدند؟ فرمود: به برامكه نفرین مى‏كردم كه سبب قتل پدرم شدند. خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب كرد، امام از مكه برگشت، چیزى نگذشت كه در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان كرد، 1جعفر برمكى شقه شد، پدرش یحیى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند كه مایه عبرت مردم گشتند.
* * *
علم غیب ‏
2- حسن بن على بن وشا از مسافر نقل مى‏كند: با ابوالحسن الرّضا (ع) در «منى» بودم، یحیى بن خالد با گروهى از آل برمك از آنجا گذشتند. امام صلوات الله علیه فرمود: بیچاره‏ها نمى‏دانند در این سال چه بلایى به سرشان خواهد آمد، بعد فرمود: بدانید عجیب‏تر از این آن است كه من با هارون مانند این دو انگشت خواهم بود، آنگاه دو تا انگشت مبارك را در كنار هم گذاشت. مسافر گوید: والله من معنى این كلام را نفهمیدم مگر بعد از آنكه امام را در طوس در كنار قبر هارون دفن كردیم. 2
* * *
لقب رضا ازخدا است
3- ابونصر بزنطى رضوان الله علیه گوید: به امام جواد صلوات الله علیه گفتم: قومى از مخالفان شما مى‏گویند: پدرت صلوات الله علیه را مأمون، رضا لقب داد، كه به ولایت عهدى راضى شد. فرمود: به خدا قسم، دروغ گفته و گناهكار شده‏اند. پدرم را خداى تعالى رضا لقب داده است زیرا كه به خداوندى خدا در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمینش راضى بود.
گفتم: مگر همه پدرانت چنین نبودند؟ فرمود: آرى. گفتم: پس چرا فقط پدرت به این لقب ملقب شدند؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش از وى راضى شدند و چنین چیزى براى پدرانش به وجود نیامد، لذا از میان همه به رضا ملقب گردید. 3
ناگفته نماند: مخالفان خواسته‏اند با این طریق منقصتى بر آن حضرت فراهم آوردند، ولى چنانكه دیدیم این لقب از جانب خدا بوده است، درست است كه همه امامان صادق، كاظم، رضا، جواد و هادى و... بودند ولى براى هر یك بمناسبتى لقب بخصوص تعیین گشته است .
* * *
حضرت ابوالحسن رضا (ع) در«نیاج»
4- ابو حبیب نیاجى 4 گوید: رسول خدا (ص) را در خواب دیدم كه به «نیاج» آمد و در مسجدى كه حاجیان هر سال مى‏آمدند نشست گویا محضر ایشان رفته و سلام كرده و مقابلش ایستادم، در پیش آن حضرت طبقى از برگ درختان خرماى مدینه بود و در آن خرماى صیحانى داشت. گویا رسول خدا مشتى از آن خرما را به من داد، شمردم هیجده تا بود، - پس از بیدارى - خوابم را چنین تأویل كردیم كه هیجده سال عمر خواهم كرد.
بعد از بیست روز در زمینى بودم كه براى زراعت آماده مى‏كردند، مردى پیش من آمد گفت: حضرت ابوالحسن رضا (ع) به «نیاج» آمده و الان در مسجد نشسته‏اند. در این بین دیدم كه مردى به دیدار آن حضرت مى‏روند، من هم به زیارت آن بزرگوار شتافتم، دیدم در محلى نشسته كه رسول خدا (ص) را در آنجا دیده بودم، زیر آن حضرت حصیرى بود مانند حصیررى كه در زیر جدش بود. و در پیش وى طبقى از برگ درخت خرما و در آن خرماى صیحانى قرار داشت .
سلام كردم، جواب سلامم را داد و از من خواست نزدش بروم، مشتى از خرما به من داد كه شمردم هیجده تا بود، گفتم: یابن رسول الله (ص)! زیاد بدهید، فرمود: اگر رسول خدا (ص) زیاد داده بود ما هم زیاد مى‏دادیم «فقال لوزادكَ رسولُ اللّه لزدْناكَ» 5.
* * *
فضایل امام رضا(ع)اززبان ابراهیم بن عباس
5- ابراهیم بن عباس گوید: امام رضا (ع) نشد كه به كسى در سخن گفتن ظلم یا جفا كند، هر كه با او سخن مى‏گفت، كلام او را قطع نمى‏كرد و مجال مى‏داد تا آخر سخنش را بگوید. اگر كسى حاجت پیش او مى‏آورد در صورت امكان ابداً او را رد و مأیوس نمى‏كرد. ندیدم كه در پیش كسى پایش را دراز كند، و ندیدم در پیش كسى تكیه كند. ندیدم كه به كسى از غلامانش فحش بدهد، ندیدم كه آب دهان را به زمین اندازد، و ندیم كه با صدا و قهقهه بخندد بلكه فقط تبسم مى‏كرد.
چون سفره طعام را باز مى‏كردند همه خدمتكاران و غلامانش را و حتى دربان را با خود در سر سفره مى‏نشانید. شبها كم مى‏خوابید، بیشتر بیدار مى‏ماند، اكثر شبها از اول تا آخر احیا مى‏كرد، بسیار روزه مى‏گرفت، در هر ماه سه روز روزه از وى فوت نمى‏شد. مى‏گفت : این روزه همه عمر است «ذلك صومُ الدّهر» .6 در پنهانى بسیار احسان مى‏كرد و صدقه مى‏داد، این كار را بیشتر در شبهاى ظلمانى انجام مى‏داد، هر كه گوید: نظیر او را در خوبى دیده‏ام، باور نكنید 7.
* * *
مبارزه با اسراف
6- روزى غلامانش میوه‏اى را خوردند ولى آن را تمام نخوردند و مقدارى مانده به دور انداختند، امام صلوات الله علیه بر آنها بر آشفت و فرمود: سبحان الله، اگر شما بى نیاز هستید دیگران بدان نیازمندند، بجاى انداختن، به مستمندان انفاق كنید، «سبحان الله ان كنتم استغنیتم فان اُنا ساً لم یستغنوا اطعموه من یحتاج الیه» 8.
* * *
علم غیب ‏
7- محمد بن سنان گوید: به آن حضرت عرض كردم: خودت را به امامت و پیشوایى مشهور كرده و در جاى پدرت نشستى حال آن كه از شمشیر هارون خون مى‏ریزد؟! فرمود: قول رسول خدا (ص) به من این جرأت را داده است، آن حضرت فرمود: اگر ابوجهل مویى از سر من بركند، بدانید كه من پیغمبر نیستم، و من مى‏گویم: اگر هارون توانست مویى از سر من بگیرد بدانید كه من امام نیستم. 9
* * *

ادامه دارد ...

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

شنبه 11/12/1386 - 15:39 - 0 تشکر 32186

نمونه هایی از فضائل و سیره ی فردی امام رضا (ع)

فضیلت زیارت امام رضا(ع)
8- رسول خدا (ص) فرمود: بزودى پاره‏اى از بدن من در زمین خراسان دفن مى‏شود، هیچ غمگینى او را زیارت نمى‏كند، مگر آن كه خدا غمش را زایل مى‏كند و هیچ گناهكارى او را زیارت نمى‏كند، مگر آن كه خدا گناهانش را مى‏آمرزد. «قال رسول اللّه (ص) ستّد فَنُ بضعةٌ منى بخراسان مازارها مكروب الا نفس الله كربه و لا مذنب الا غفرالله ذنوبه» 10زیارت ائمه علیهم السلام مانند توبه از مكفرات است و مصداق: «ان الحسنات یذهبن السیئات» (هود: 114) مى‏باشد، رسول خدا (ص) این كلام را در وقتى فرموده كه هنوز پدر و مادر امام هم به دنیا نیامده بودند.
امام جواد صلوات الله علیه به داوود صرمى فرمود: «من زار ابى فله الجنة» .11 هر كه قبر پدرم را زیارت كند اجرش بهشت است .
و در روایت دیگرى فرمود: هر كس قبر پدرم را عارفاً بحقه زیارت كند ازطرف خدا بهشت او را ضمانت مى‏كنم: «قال ابوجعفر محمد بن على الرضا (ع) ضمنت لمن زار قبر ابى (ع) بطوس عارفاً بحقه الجّنةَ على اللّه عزوجل» 12.
* * *
سخنىگهربار
9- ثامن الائمه صلوات الله علیه فرمود: مؤمن، مؤمن (واقعى) نمى‏شود مگر آن كه در وى سه سنت (عادت و كار) باشد: سنتى از پروردگارش ،سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش. اما خصلتش از پروردگار آن است كه اسرار مردم رإ؛ّّ مخفى بدارد و افشا نكند و اما خصلتش از پیامبر آن است كه با مردم مدارا كند، و امام خصلتش از امام آن است كه در ضررهاى بدنى و مالى صبر و استقامت داشته باشد. «قال الرضا (ع) لایكون المؤمن مؤمناً حتّى یكونَ فیه ثلاث خصالٍ: سنةٌ من ربه و سنة من نبیه و سنة من ولیّه، فاما السّنةُ من ربه فكتمان السر و اما السنة من نبیه فمداراة الناس و اما السنة من ولیّه فالصبر فى الباساء والضراء» تحف العقول: ص 442.
* * *
احسان
10- مردى به محضر حضرت رضا (ع) آمد و گفت: به اندازه مروت خویش به من احسان كن، فرمود: نمى‏توانم (زیرا مروت امام خارج از حد بود). گفت: پس بقدر مروت من احسان كن، امام فرمود: آرى، بعد به غلامش فرمود: دویست دینار به او بده.
امام در روز عرفه در خراسان همه مالش (شاید نقدینه باشد) را احسان كرد و به اهل نیاز تقسیم فرمود. فضل بن سهل گفت: این غرامت و اسراف است. فرمود: نه، بلكه غنیمت است، آنچه را كه در آن پاداش و كرامت هست، غرامت مشمار.13
* * *
على بن موسى عالم آل محمد
11- موسى بن جعفر صلوات الله علیه به پسرانش مى‏فرمود: برادرتان على بن موسى عالم آل محمد است، از او از دینتان بپرسید، آنچه مى‏گوید حفظ كنید، من ازپدرم امام صادق (ع) دفعات شنیدم مى‏گفت: عالم آل محمد در صلب تو است اى كاش او را درك مى‏كردم، او همنام امیرالمؤمنین على است. .14 امام صادق صلوات الله علیه در 25 شوال 83 هجرى از دنیا رفت، امام رضا (ع) بعد از 16 روز در 11 ذوالقعده همان سال به دنیا آمد.
* * *
تواضع
12- مردى از اهل بلغ گوید: در سفر خراسان در خدمت امام رضا (ع) بودم .روزى طعام خواست، همه خدمتكاران از سیاهان و دیگران را كنار سفره جمع كرد، گفتم: فدایت شوم ،بهتر آن است كه آنها در خوان دیگرى بخورند. فرمود: آرام باش پروردگار همه یكى است، مادرمان حوا و پدرمان آدم یكى است، مجازات بسته به اعمال است «فقال: مه ان الرّبّ تبارك و تعالى واحد، والام واحدة والاب واحد و الجزاء بالاعمال» 15.
* * *
بنده نوازى
13- امام صلوات الله علیه به غلامانش گفته بود: در وقت طعام خوردن اگر بالاى سرتان هم بایستم قبل از تمام كردن طعام برنخیزید، یاسر گوید: گاهى بعضى از ما را صدا مى‏كرد، مى‏گفتند: مشغول طعام خوردنند، مى‏فرمود: پس بگذارید طعامشان را تمام كنند: «قال: ان قمت على رؤوسكم و انتم تاكلون فلاتقوموا حتى تفرغوا». 16
* * *
توحید
14- بزنطى علیه الرحمة نقل مى‏كند: مردى از ماوراء نهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالى مى‏كنم اگر جواب دادید به امامتان معتقد خواهم بود، حضرت فرمود: از هر چه مى‏خواهى بپرس.
گفت: مرا از خدایت خبر بده، در كجا بوده و چطور بوده و بر چه چیز تكیه كرده بوده است؟ امام (ع) فرمود: «انّ اللّه اَیّنَ الأَینَ بلاأینٍ و كَیّفَ الكْیفَ بلا كیفٍ و كان اعتمادُه على قدرته» .
یعنى خداوند به وجود آوردنده مكان است بى آنكه مكانى داشته باشد و به وجود آورنده كیفیت است بى آنكه كیفیتى داشته باشد و اعتمادش بر قدرتش بود، (خدا لامكان است، مكان از عوارض جسم است، خدا جسم نیست، كیفیت، مخلوق خداست، لازمه‏اش محدود بودن است، خدا بى انتها است، خدا بر قدرت خود ایستاده، هستى را از جایى دریافت نكرده است).
آن مرد چون این جواب را شنید برخاست، سر مبارك امام را بوسید و گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان علیا وصى رسول الله والقیّمُ بعده بما أَقام به رسول الله و انّكم الائمة الصادقون و انك الخلف بعدهم» 17 ظاهراً آن مرد از فلاسفه بوده و از جواب امام (ع) پى‏به دانایى و امامت آن حضرت برده است .
* * *
‏معجزه اى از امام رضا (ع) و مجسم شدن عكسها
صدوق رحمة الله علیه در عیون اخبار الرضا (ع) نقل مى‏كند: در عهد مأمون عباسى كه حضرت رضا (ع) ولیعهد بود، باران قطع گردید، مأمون از آن حضرت خواست درباره باران دعا كند، امام فرمود: روز دوشنبه چنین خواهم كرد، رسول خدا (ص) دیشب با امیرالمؤمنین به خواب من آمد و فرمود: روز دوشنبه به صحرا برو و از خدا باران بطلب كه خدا بر آنها باران خواهد فرستاد...
امام به صحرا رفت و از خدا باران خواست، باران آمد و احتیاج مردم رفع گردید. 5 امام جواد صلوات الله علیه فرمود: بعضى از بدخواهان پدرم، به مأمون گفتند: یا امیرالمؤمنین! به خدا پناه كه تو شرافت عمیم و افتخار بزرگ خلافت را از خاندان بنى عباس به خاندان علویان منتقل كنى!! بر علیه خود و خانواده‏ات اقدام كردى. این جادوگر و فرزند جادوگران را آوردى، و او را پس از آن كه گمنام بود میان مردم شهرت دادى، آوازه‏اش را بلند كردى.
دنیا را با این جادو كه در وقت دعایش باران آمد، پر كرد. مرا واهمه گرفت كه خلافت را ازخاندان عباسى خارج گرداند، حتى وحشت كردم كه با سحر خود نعمت شما را زایل نموده و بر مملكت تو شورش بر پا دارد، آیا كسى بر علیه خود چنین جنایتى كرده است؟!!
مأمون گفت: این مرد در پنهانى مردم را به سوى خویش دعوت مى‏كرد، خواستیم او را ولیعهد خود گردانیم تا مردم را به سوى ما دعوت نماید و مردم بدانند كه اهل حكومت و خلافت (دنیا دوست) است و آنان كه به وى فریفته شده‏اند بدانند كه در ادعاى خود از تقوا و فضیلت و زهد صادق نیست! خلافت مال ما است نه مال او، ولى ترسیدیم كه اگر او را به حال خود رها كنیم، براى ما از جانب او وضعى پیش بیاید كه جلوگیرى نتوانیم كرد.
واكنون كه كرده خود را كردیم و به خطاى خود پى بردیم، مسامحه در كار وى ابداً روا نیست، ولى مى‏خواهیم بتدریج او را در نزد رعیت چنان بنمایانیم كه بدانند لیاقت حكومت ندارد، آنوقت ببینیم با چه راهى بلاى او را از سر خود مى‏توانیم قطع نماییم.6
آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! مجادله با او را به عهده من بگذارید، تا خود و یارانش را مغلوب نمایم و احترام و عظمت او را پایین آورم، اگر هیبت تو در سینه‏ام نبود او را سر جاى خودش مى‏نشاندم. و بر مردم آشكار مى‏كردم كه از لیاقت ولایت عهدى كه به او تفویض كرده‏اى قاصر است .
مأمون گفت: چیزى براى من محبوبتر از این كار نیست كه به او اهانت و از قدرتش كاسته گردد، گفت: پس بزرگان مملكت، فرماندهان، قضات، و بهترین فقهاء را جمع نمایید، تا منقصت او را در پیش آنها روشن كنم، تا از مقامى كه او را در آن قرار داده‏اى پایین آید.
مأمون نامبردگان را جمع كرد، و در صدر مجلس نشست و حضرت رضا (ع) را در مقام ولایت عهدى در طرف راست خود نشانید، پس از رسمیت جلسه، آن شخص كه از طرف مأمون مطمئن بود، شروع به سخن كرد و گفت: مردم از شما بسیار حكایات نقل مى‏كنند. و در تعریف شما افراط كرده‏اند، بطورى كه اگر خودتان بدانید از آنها بیزارى مى‏كنید، اولین اینها آن است كه: شما خدا را درباره باران كه عادت باریدن دارد، دعا كردید و باران آمد، مردم آن را به حساب معجزه‏اى از شما گذاشتند و نتیجه گرفتند كه در دنیا نظیر و مانندى ندارد. این امیرالمؤمنین ادام الله ملكه و بقاءه است كه با كسى مقایسه نمى‏شود مگر آن كه برتر آید، شما را در محلى قرار داده كه مى‏دانید، این پاسدارى از حق و انصاف نیست كه مجال دهید دروغگویان بر علیه او و بر له شما بدروغ چیزهایى بگویند كه تكذیب مقام امیرالمؤمنین است!! و شما را از او بالاتر بدانند؟!!!
امام صلوات الله علیه فرمود: بندگان خدا را مانع نمى‏شوم ازاین كه نعمتهاى خدا را درباره من یاد و حكایت كنند، اما این كه گفتى: صاحب تو (مأمون) مقام مرا برتر داشت، او مرا قرار نداد مگر در مقامى كه پادشاه مصر، یوسف صدیق را در آن قرار داد، حال آن دو را نیز مى‏دانى (یوسف پیامبر بود و او یك پادشاه مشرك).
در این وقت آن مرد بر آشفت و گفت: پسر موسى! از حد خود قدم فراتر گذاشتى، كه خداوند بارانى را در وقت معین خود نازل كرد و تو آن را وسیله بلندى مقام خود قراردادى، كه به مقام حمله به دیگران بر آیى؟ گویا معجزه ابراهیم خلیل را آورده‏اى كه سرهاى پرندگان را در دست گرفت و اعضاء آنها را در كوهها پراكنده نمود و به وقت خواندن، آمدند و بر سرهاى خود چسبیدند و شروع به پرواز كردند؟!!!
اگر راستگویى این دو عكس شیر را كه در مسند خلیفه هستند زنده كن و بر من مسلط گردان، در این صورت معجزه‏اى براى تو خواهد بود، اما باران كه با دعاى تو آمد، تو از دیگران در این كار برتر نیستى.
امام صلوات الله علیه از جسارت آن خبیث برآشفت و به دو عكس شیر فریاد كشید: این فاجر را بگیرید، پاره كنید، از او عینى و اثرى نگذارید. در دم آن دو عكس به دو شیر ژیان مبدل شدند، و آن خبیث را گرفته و خرد كردند و خوردند و خونش را كه ریخته بود لیسیدند، مردم با حیرت به این منظره نگاه مى‏كردند. آنگاه آن دو شیر محضر حضرت آمده و گفتند: یا ولى الله فى ارضه! دیگر چه فرمانى دارى، مى‏خواهى مأمون را نیز مانند او به سزایش برسانیم.
مأمون از شنیدن این سخن بیهوش گردید، امام فرمود: در جاى خویش بایستید. بعد فرمود: بر صورت مأمون گلاب پاشیدند، به حال آمد، شیران عرض كردند: مى‏فرمایید او را به رفیقش ملحق سازیم؟ فرمود: نه، خداوند عز و جل را تدبیرى است كه به سر خواهد برد(اجازه نداده از ولایت تكوینى هر استفاده‏اى را بكنیم).
گفتند: پس فرمانت چیست؟ فرمود: برگردید به حالت اولى خود، آن دو شیر در دم مبدل به عكس شده و در روى مسند قرار گرفتند.
مأمون گفت: خدا را حمد مى‏كنم كه مرا از شر حمیدبن مهران خلاص كرد (آن مرد خبیث)، بعد گفت: یابن رسول الله! خلافت مال جد شما بود، سپس از آن شماست اگر مى‏خواهى آن را به شما تحویل بدهم، امام فرمود: اگر خلافت را مى‏خوستم در عدم قبول آن با تو منازعه نمى‏كردم و از تو آن را نمى‏خواستم، زیرا خداوند از اطاعت مخلوقش به من عطا فرموده مانند آن را كه با چشم دیدى كه چگونه آن دو تصویر به شیر مبدل شدند.
ولى جهال بنى آدم از من طاعت ندارند، آنها هر چند در این كار زیانكار شده‏اند ولى خدا را در تدبیر آنها مشیتى است، مرا امرفرموده بر تو اعتراضى نكنم و كارى را كه كردم بر تو ننمایم، چنان كه به یوسف (ع) نیز درباره پادشاه مصر چنان فرمان داده بود...7
نگارنده گوید: در این كار ابداً شگفتى نیست، آن مانند مبدل شدن عصاى موسى به اژدهاست. امام (ع) ولایت تكوینى داشت و خدا او را چنین قدرتى داده بود، چنان كه عیسى (ع) نیز نظیر آن را انجام داد. در بعضى نقلها دیده‏ام كه مأمون به آن حضرت گفت: دعا كنید كه آن مرد زنده شود، فرمود: اگر عصاى موسى جادوها را پس مى‏داد، اینها نیز آن مرد را پس مى‏دادند.

_____________________________________


پى نوشتها:
1- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.
2- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.
3- علل الشرایع: ج 2 ص 237 باب 172.
4- نیاج بر وزن كتاب روستایى است در بادیه.
5- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 210 باب 47، بحار ج 49 ص 35.
6- چون بحكم «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» هر یك روز در جاى ده روز است .
7- عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 184، بحار ج 49 ص 91.
8- انوار البهیه ص 107.
9- انوار البهیه ص 107.
10- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.
11- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.
12- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.
13- بحارالانوار /101/ 100/ 49.
14- بحارالانوار /101/ 100/ 49.
15- بحارالانوار /101/ 100/ 49.
16- فروع كافى: ج 6 ص 298.
17- اصول كافى: ج 1 ص 88 باب الكون و المكان.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.