روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اخیرا گزارشی منتشر كرده است.
این گزارش فصل بیستم كتاب "موساد، عملیات بزرگ " است كه نحوه به شهادت رساندن عماد مغنیه از سوی موساد را توضیح میدهد، ادعاها و اتهامات مطرح شده از سوی صهیونیستها علیه این مبارز لبنانی كه عمدتا دروغ و برای مخدوش كردن چهره وی بوده است، در ترجمه این گزارش عینا آمده است، متن كامل گزارش را به مناسبت سالروز شهادت آن بزرگوار در زیر میبینید.
*تشریح صحنه ترور شعید مغنیه
روز دوازده فوریه 2008، بنا بر گزارشهای داخلی و خارجی، چند شخص پیرامون ساختمان یك آپارتمان بزرگ واقع در منطقهای گران قیمت از شهر دمشق جمع شدند، و اندكی پیش از عصر، ماشین جیپ نقرهای رنگ از نوع میتسوبیشی پاژیرو را نزدیك آپارتمان دیدند.
شخصی با لباس مشكی و ریشی مرتب و بدون محافظ وارد منزل شد. كارگرانی كه در خیابان ایستاده بودند، با سرعت از طریق سیستمهای ارتباطی خود اطلاع میدهند كه "فرد " به دمشق آمده و به آپارتمان رسیده است.
كمی پیش از ساعت 10 شب، این شخص آپارتمان را ترك و از ساختمان خارج شده و سوار بر خودروی خود برای ملاقاتی دیگر در یك آپارتمان مخفی امن واقع در منطقه كفر سوسة به راه میافتد تا چندین ملاقات با نمایندگان ایران، سوریه و لبنان داشته باشد.
بنا بر گزارش روزنامه "ساندی اكسپرس "، تعقیبكنندگان درحالیكه، تلفنهای همراه به دست داشتند، جهت اطمینان از اینكه بدون شك، این فرد، همان شخص مورد نظر است، به عكس جدید این فرد در تلفن همراه خود نگاه میكردند. در تمام مدت، ماوقع را به فرماندهان موساد گزارش میكردند.
پس از خروج فرد مورد نظر از خانهای كه در آن توقف داشت، تعقیبكنندگان با دقت او را زیر نظر گرفته و با استناد به عكس جدیدی كه همراهشان بود، مطمئن میشوند وی همان شخص مورد نظر است، لذا بلافاصله مسأله را به همكاران و مقر فرماندهی در تلآویو، گزارش داده و همگی برای اجرای عملیات آماده میشوند. سران موساد با استرس فراوان، در اتاق "مائیر داگان " جمع شدند تا از نزدیك جریان را دنبال كنند. فرد خودروی نقرهای رنگ را روشن كرد. یكی از تعقیبكنندگان در بیسیم خود به آرامی اعلام میكند كه شخص مورد نظر در راه است. فردی كه درون خودروی پاژیرو نقرهای رنگ حاضر بود همان "عماد مغنیه " است.
*مغنیه و سالها دروغپردازی علیه وی
بدنبال انفجار در برجهای دوقلوی،افبیآی، با انتشار ضمیمههای حجیم، لیست تروریستهایی كه بیشتر تحت تعقیب هستند را اعلام كرد. این اطلاعیه، آرم ال اف بی ای، وزارت امور خارجه و وزارت دادگستری آمریكا را به همراه داشت. در این لیست 22 اسم و 22 عكس وجود داشت، در ردیف نخست این لیست عماد مغنیه حضور داشت كه آمریكا آن را برای سیاستهای خود از همه خطرناكتر می دانست و برای كشتن وی 5 ملیون دلار جایزه تعیین كرده بود.
آمریكا در این بیانیه وی را به انفجارهایی متهم كرده است كه در آنها تعداد زیادی آمریكایی كشته شدهاند:
18 آوریل 1983- انفجار سفارت آمریكا در بیروت- 63 كشته.
23 اكتبر 1983- انفجار فرماندهی نیروهای مبارز آمریكایی در بیروت- 241 كشته.
23 اكتبر 1983- انفجار فرماندهی چتربازان فرانسوی در بیروت- 58 كشته.
به غیر از این موارد، ربودن و قتل "ویلیام باكلی " از اعضای آژانس اطلاعاتی مركزی ایالات متحده و یك سلسله عملیات در سفارت آمریكا در كویت و نیز ربودن هواپیمای مسافربری متعلق به شركت آمریكایی TWA، و دو هواپیمای شركت هواپیمایی كویت و به قتل رساندن كلونل هیگنز از نیروهای نظارتی سازمان ملل در جنوب آمریكا و قربانی كردن 10 سرباز آمریكایی در عربستان سعودی از جمله اتهاماتی است كه آمریكا به این مبارز لبنانی نسبت می داد.
زمانی كه این لیست به دست رژیم صهیونیستی رسید، موساد مواردی را به آن افزود:
4 نوامبر 1983- انفجار فرماندهی ارتش صهیونیستی در صور – 60 كشته.
10 مارس 1985 – حمله به كاروان ارتش صهیونیستی در نزدیكی مطلة – 12 كشته.
19 اكتبر 1988 – هدف قرار دادن فرمانده ارتش صهیونیستی نزدیك مطلة – 8 كشته.
17 مارس 1992_ انفجار در سفارت اسرائیل در آرژانتین -29 كشته
18 تیر 1994- انفجار مركز یهودیان در بوئنس آیرس آرژانتین- 86 كشته
به غیر از این اینها، مواردی همچون، ربودن 3 سرباز در مزارع شبعا، ربودن "حنان تتنباوم " و عملیات تیراندازی در نزدیكی شهرك صهیونیستی كیبوتس متسوفا و مهمتر از همه ربودن دو سرباز به نامهای ریگف و گولدفاسر در مرزهای لبنان نیز از سوی اسرائیل به این لیست اضافه شد.
آمریكا و اسرائیل مدعی بودند در پشت همه این عملیاتها یك نفر وجود دارد، فردی مخفی كه در میان پایتختهای خاورمیانه حركت كرده، [این در حالی است كه آنها در برخی از این اتفاقات مدعی بودند كه ایران مسئول انجام این انفجارهاست، اما این بار منافع خود را در آن دیده بودند كه مغنیه را در این مورد متهم كنند. وی از دست عكاسان فرار كرده و انجام مصاحبه را رد می كند. دستگاههای اطلاعاتی غربی مغنیه را به شبحی تشبیه میكنند كه گاهی هست و گاهی نیست. بسیاری از اقدامات مغنیه شناخته شده اما دیگر در مورد قیافه، عادات و مكان او چیزی معلوم نیست. روشن است كه وی سال 1962، در یكی از روستاهای جنوب لبنان به دنیا آمده، برخی این روستا را طیردبا دانسته و برخی دیگر اطلاعات مختلفی را مطرح كردهاند. *مغنیه سالها سازمانهای جاسوسی دنیا را سردرگم كرد
بنا بر اطلاعات موثق، والدین مغنیه از شیعیان مذهبی بودهاند؛ وی در سنین كودكی به بیروت رفته و در محله فقیری در مجاورت فلسطینیها بزرگ شد، او به سازمان آزادیبخش فلسطین پیوسته، تحصیلات راهنمایی را رها و به جنبش فتح ملحق شد. گفتهاند كه وی نگهبان شخصی "ابو ایاد " (جانشین عرفات) بوده؛ او بعد از مدتی به خدمت "گروه 17 " كه یگان امنیتی سازمان بود، در آمد، اما زمانیكه پس از جنگ سلامة الجلیل در سال 1982، سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان اخراج شد، مغنیه، ماندن در بیروت را ترجیح داده و به هسته اولیه مؤسسین حزبالله پیوست.
بر اساس گزارش یدیعوت این مرد، در سایه بودن و ظاهر نشدن در ملا عام را ترجیح داد و گزارشها پیرامون وی ناقص و پیچیده است. بنا بر یكی از گزارشها، مغنیه محافظ شخصی علامه فضل الله مرجع فقید شیعیان در لبنان بوده است. طبق گزارشی دیگر، وی فرمانده و مغز متفكر عملیاتهای منظمی بوده كه نتایجی خونین را بدنبال داشته است. برخلاف سید حسن نصرالله رهبر فعلی حزبالله، مغنیه در تلویزیون حاضر نمیشد.
عماد مغنیه به ادعای این كتاب یك تروریست [مبارز] سرسخت و مبتكر بوده است. درخشش وی در جریان طراحی و فرماندهی سلسله عملیاتهای كشتار جمعی لبنان در اواخر جنگ اول لبنان نمود داشته است. وی زمانیكه یك كامیون پر از مواد منفجره را با هدایت تعدادی از مبارزان به مقر فرماندهی نیروهای مبارز آمریكایی و چتربازان فرانسوی در بیروت فرستاد، تنها 21 سال داشت. چند روز بعد، همین حادثه علیه مقر فرماندهی اسرائیل در صور تكرار شد. مغنیه در 22 سالگی یك گروه از مبارزان را به سمت ساختمان سفارت آمریكا در كویت فرماندهی و همانجا اولین هواپیمای خود را ربود. مغنیه پس از هر عملیات از محل فرار میكرد، گویی كه زمین او را بلعیده باشد.
به ادعای این كتاب صهیونیستی عماد مغنیه در 23 سالگی هواپیمای TWA را در مسیر یونان به رم ربود و خلبان را وادار به فرود در فرودگاه بیروت كرد؛ در جریان ربودن هواپیما، "رابرت دین استاتهام " غواص ناوگان به قتل رسیده و جنازهاش از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب شد. مغنیه بعد از عملیات ربودن هواپیما فرار كرد! اما این بار اثر انگشتش را در دستشویی هواپیما جا گذاشت.
*مغنیه، مرد سایهها
از زندگی شخصی مغنیه چیزی معلوم نیست، جز ازدواج با دختر عمهاش كه حاصل آن یك دختر و یك پسر است. مغنیه از سنین پایین احساس میكرد كه هدف تعدادی از دستگاههای اطلاعاتی غربی است، لذا تلاش كرد هویت خود را پنهان سازد؛ وی عمل جراحی پلاستیك ناموفقی را درلیبی انجام داد.
تنها یك عكس از مغنیه به دستگاههای اطلاعاتی غربی رسید كه در آن عینك و ریش داشته، چاق است و كلاهی بر سر دارد. اطلاعات درباره وی ناقص بود، اف بی آی تا این حد از او میدانست كه متولد لبنان است، عربی صحبت میكند، مو و محاسن دارد، قدی حدود 170 سانتیمتر و وزنی حدود 60 كیلوگرم دارد. اما باید باز هم تأكید كرد كه عماد مغنیه خود را به خوبی پنهان میكرد و در گمراه كردن تعقیب كنندگانش موفق بود.
مغنیه پس از تمامی عملیاتهایی كه انجام داد، از شخصیتهای بزرگ حزبالله شد و نمادی از استواری، شجاعت و توان اجرایی شد، تا جائیكه بازوی نظامی سازمان، به عامل وحشت دستگاههای اطلاعاتی جهان تبدیل شد. هر زمان كه نیرو و توان این سازمان افزایش یافت، هدف خود را ترور در اسرائیل و غرب قرار داد. مغنیه این مطلب را درك كرده و در فرار دائم زندگی میكرد، به همه حتی یاران نزدیك خود مشكوك بود. بسیاری از اوقات محافظان شخصی خود را تغییر میداد و هر شب در جاهای مختلف میخوابید. سفرهای وی به بیروت، تهران و دمشق از اسرار مخفیانه بوده است.
مغنیه بر اساس تصویری كه از وی در موساد و سازمانهای جاسوسی جهان وجود داشت، شخصی بخصوص، با حضور قوی، دارای علمی گسترده در رابطه با وسایل جنگ الكترونیك و نیز انگیزه بسیار بالا بود. مغنیه واكنشهای غیرقابل پیشبینی داشت؛ وی توانایی تبدیل به شخصیتها و هویتهای مختلف را دارا بود كه به او این امكان را میداد یكی پس از دیگری از دست تعقیبكنندگان خود فرار كند.
*مغنیه نقطه ضعفی نداشت
"دیوید بركای " از فرماندهان یگان 405 در امان [سازمان جاسوسی ارتش رژیم صهیونیستی] كه مسئول پرونده عكس مغنیه بود در مصاحبهای با روزنامه انگلیسی "ساندی تایمز " اظهار داشت: اطلاعات بسیاری از مغنیه جمع كردیم، اما هر بار كه اقدام به این كار نمودیم اطلاعاتمان كمتر میشد، چرا كه موفق نشدیم نقاط ضعفی مانند زن، مواد مخدر و پول در وی پیدا كنیم.
سالهای زیادی، فشار بر مغنیه ادامه پیدا كرد. سال 1988 زمانیكه هواپیمای وی در پاریس فرود آمد، نزدیك بود دستگاههای فرانسوی او را دستگیر كنند. فرانسویان اطلاعاتی داشتند كه آژانس اطلاعاتی آمریكا در اختیارشان گذاشته بود از جمله تصاویر، گذرنامههای جعلی كه مغنیه از آنها استفاده میكرد؛ اما فرانسه از آن بیم داشت كه دستگیری مغنیه سبب قتل گروگانهای فرانسوی كه در لبنان دستگیر شده بودند، شود. لذا ترجیح دادند خود را به ندانستن زده و به او اجازه ادامه سفر را بدهند. سازمانهای آمریكایی تلاش كردند مغنیه را سال 1986 در اروپا و سال 1995 در عربستان دستگیر كنند، ولی مثل همیشه از دست آنها فرار كرد.
در آن سالها مغنیه به شدت مشغول برنامهریزی و اجرای عملیات علیه اسرائیلیها و یهودیان در آرژانتین بود؛ سال 1988 در نزدیكی سفارت بوینس آیرس، بر انفجار یك كامیون بمبگذاری شده كه توسط یك عامل انتحاری هدایت میشد، نظارت داشت و 29 نفر را به قتل رساند. بلافاصله شماری از سران دستگاههای امنیتی این عملیات را به حزبالله ارتباط دادند و معتقد بودند این عملیات، انتقامی بود در پاسخ به ترور موسوی كه در حملات بالگردهای اسرائیلی در جنوب لبنان به شهادت رسید. با گذشت 2 سال، بار دیگر طی عملیاتی در مركز یهودیان در بوینس آیرس، 86 نفر به قتل رسیدند كه به اعتقاد برخی این عملیات نیز پاسخ حزبالله در ربودن شیخ مصطفی دیرانی بوده است.