• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 1146)
سه شنبه 3/12/1389 - 17:38 -0 تشکر 288579
تشریح صحنه ترور شهید عمادمغنیه (قسمت اول)


روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اخیرا گزارشی منتشر كرده است.








این گزارش فصل بیستم كتاب "موساد، عملیات بزرگ " است كه نحوه به شهادت رساندن عماد مغنیه از سوی موساد را توضیح می‌دهد، ادعاها و اتهامات مطرح شده از سوی صهیونیست‌ها علیه این مبارز لبنانی كه عمدتا دروغ و برای مخدوش كردن چهره وی بوده است، در ترجمه این گزارش عینا آمده است، متن كامل گزارش را به مناسبت سالروز شهادت آن بزرگوار در زیر می‌بینید.
*تشریح صحنه ترور شعید مغنیه
روز دوازده فوریه 2008، بنا بر گزارش‌های داخلی و خارجی، چند شخص پیرامون ساختمان یك آپارتمان بزرگ واقع در منطقه‌ای گران قیمت از شهر دمشق جمع شدند، و اندكی پیش از عصر، ماشین جیپ نقره‌ای رنگ از نوع میتسوبیشی پاژیرو را نزدیك آپارتمان دیدند.
شخصی با لباس مشكی و ریشی مرتب و بدون محافظ وارد منزل شد. كارگرانی كه در خیابان ایستاده بودند، با سرعت از طریق سیستم‌های ارتباطی خود اطلاع می‌دهند كه "فرد " به دمشق آمده و به آپارتمان رسیده است.
كمی پیش از ساعت 10 شب، این شخص آپارتمان را ترك و از ساختمان خارج شده و سوار بر خودروی خود برای ملاقاتی دیگر در یك آپارتمان مخفی امن واقع در منطقه كفر سوسة به راه می‌افتد تا چندین ملاقات با نمایندگان ایران، سوریه و لبنان داشته باشد.
بنا بر گزارش روزنامه "ساندی اكسپرس "، تعقیب‌كنندگان درحالیكه، تلفن‌های همراه به دست داشتند، جهت اطمینان از اینكه بدون شك، این فرد، همان شخص مورد نظر است، به عكس جدید این فرد در تلفن همراه خود نگاه می‌كردند. در تمام مدت، ماوقع را به فرماندهان موساد گزارش می‌كردند.
پس از خروج فرد مورد نظر از خانه‌ای كه در آن توقف داشت، تعقیب‌كنندگان با دقت او را زیر نظر گرفته و با استناد به عكس جدیدی كه همراهشان بود، مطمئن می‌شوند وی همان شخص مورد نظر است، لذا بلافاصله مسأله را به همكاران و مقر فرماندهی در تل‌آویو، گزارش داده و همگی برای اجرای عملیات آماده می‌شوند. سران موساد با استرس فراوان، در اتاق "مائیر داگان " جمع شدند تا از نزدیك جریان را دنبال كنند. فرد خودروی نقره‌ای رنگ را روشن كرد. یكی از تعقیب‌كنندگان در بی‌سیم خود به آرامی اعلام می‌كند كه شخص مورد نظر در راه است. فردی كه درون خودروی پاژیرو نقره‌ای رنگ حاضر بود همان "عماد مغنیه " است.
*مغنیه و سال‌ها دروغ‌پردازی علیه وی
بدنبال انفجار در برجهای دوقلوی،اف‌بی‌آی، با انتشار ضمیمه‌های حجیم، لیست تروریست‌هایی كه بیشتر تحت تعقیب هستند را اعلام كرد. این اطلاعیه، آرم ال اف بی ای، وزارت امور خارجه و وزارت دادگستری آمریكا را به همراه داشت. در این لیست 22 اسم و 22 عكس وجود داشت، در ردیف نخست ‌این لیست عماد مغنیه حضور داشت كه آمریكا آن را برای سیاست‌های خود از همه خطرناك‌تر می دانست و برای كشتن وی 5 ملیون دلار جایزه تعیین كرده بود.
آمریكا در این بیانیه وی را به انفجارهایی متهم كرده است كه در آنها تعداد زیادی آمریكایی كشته شده‌اند:
18 آوریل 1983- انفجار سفارت آمریكا در بیروت- 63 كشته.
23 اكتبر 1983- انفجار فرماندهی نیروهای مبارز آمریكایی در بیروت- 241 كشته.
23 اكتبر 1983- انفجار فرماندهی چتربازان فرانسوی در بیروت- 58 كشته.
به غیر از این موارد، ربودن و قتل "ویلیام باكلی " از اعضای آژانس اطلاعاتی مركزی ایالات متحده و یك سلسله عملیات در سفارت آمریكا در كویت و نیز ربودن هواپیمای مسافربری متعلق به شركت آمریكایی TWA، و دو هواپیمای شركت هواپیمایی كویت و به قتل رساندن كلونل هیگنز از نیروهای نظارتی سازمان ملل در جنوب آمریكا و قربانی كردن 10 سرباز آمریكایی در عربستان سعودی از جمله اتهاماتی است كه آمریكا به این مبارز لبنانی نسبت می داد.
زمانی كه این لیست به دست رژیم صهیونیستی رسید، موساد مواردی را به آن افزود:
4 نوامبر 1983- انفجار فرماندهی ارتش صهیونیستی در صور – 60 كشته.
10 مارس 1985 – حمله به كاروان ارتش صهیونیستی در نزدیكی مطلة – 12 كشته.
19 اكتبر 1988 – هدف قرار دادن فرمانده ارتش صهیونیستی نزدیك مطلة – 8 كشته.
17 مارس 1992_ انفجار در سفارت‌ اسرائیل در آرژانتین -29 كشته
18 تیر 1994- انفجار مركز یهودیان در بوئنس آیرس آرژانتین- 86 كشته
به غیر از این اینها، مواردی همچون، ربودن 3 سرباز در مزارع شبعا، ربودن "حنان تتنباوم " و عملیات تیراندازی در نزدیكی شهرك صهیونیستی كیبوتس متسوفا و مهمتر از همه ربودن دو سرباز به نام‌های ریگف و گولدفاسر در مرزهای لبنان نیز از سوی اسرائیل به این لیست اضافه شد.
آمریكا و اسرائیل مدعی بودند در پشت همه این عملیاتها یك نفر وجود دارد، فردی مخفی كه در میان پایتختهای خاورمیانه حركت كرده، [این در حالی است كه آنها در برخی از این اتفاقات مدعی بودند كه ایران مسئول انجام این انفجارهاست، اما این بار منافع خود را در آن دیده بودند كه مغنیه را در این مورد متهم كنند. وی از دست عكاسان فرار كرده و انجام مصاحبه را رد می كند. دستگاههای اطلاعاتی غربی مغنیه را به شبحی تشبیه می‌كنند كه گاهی هست و گاهی نیست. بسیاری از اقدامات مغنیه شناخته شده اما دیگر در مورد قیافه، عادات و مكان او چیزی معلوم نیست. روشن است كه وی سال 1962، در یكی از روستاهای جنوب لبنان به دنیا آمده، برخی این روستا را طیردبا دانسته و برخی دیگر اطلاعات مختلفی را مطرح كرده‌اند. *مغنیه سالها سازمان‌های جاسوسی دنیا را سردرگم كرد
بنا بر اطلاعات موثق، والدین مغنیه از شیعیان مذهبی بوده‌اند؛ وی در سنین كودكی به بیروت رفته و در محله فقیری در مجاورت فلسطینی‌ها بزرگ شد، او به سازمان آزادیبخش فلسطین پیوسته، تحصیلات راهنمایی را رها و به جنبش فتح ملحق شد. گفته‌اند كه وی نگهبان شخصی "ابو ایاد " (جانشین عرفات) بوده؛ او بعد از مدتی به خدمت "گروه 17 " كه یگان امنیتی سازمان بود، در آمد، اما زمانیكه پس از جنگ سلامة الجلیل در سال 1982، سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان اخراج شد، مغنیه، ماندن در بیروت را ترجیح داده و به هسته اولیه مؤسسین حزب‌الله پیوست.
بر اساس گزارش یدیعوت این مرد، در سایه بودن و ظاهر نشدن در ملا عام را ترجیح داد و گزارشها پیرامون وی ناقص و پیچیده است. بنا بر یكی از گزارشها، مغنیه محافظ شخصی علامه فضل الله مرجع فقید شیعیان در لبنان بوده است. طبق گزارشی دیگر، وی فرمانده و مغز متفكر عملیاتهای منظمی بوده كه نتایجی خونین را بدنبال داشته است. برخلاف سید حسن نصرالله رهبر فعلی حزب‌الله، مغنیه در تلویزیون حاضر نمی‌شد.
عماد مغنیه به ادعای این كتاب یك تروریست [مبارز] سرسخت و مبتكر بوده است. درخشش وی در جریان طراحی و فرماندهی سلسله عملیاتهای كشتار جمعی لبنان در اواخر جنگ اول لبنان نمود داشته است. وی زمانیكه یك كامیون پر از مواد منفجره را با هدایت تعدادی از مبارزان به مقر فرماندهی نیروهای مبارز آمریكایی و چتربازان فرانسوی در بیروت فرستاد، تنها 21 سال داشت. چند روز بعد، همین حادثه علیه مقر فرماندهی اسرائیل در صور تكرار شد. مغنیه در 22 سالگی یك گروه از مبارزان را به سمت ساختمان سفارت آمریكا در كویت فرماندهی و همانجا اولین هواپیمای خود را ربود. مغنیه پس از هر عملیات از محل فرار می‌كرد، گویی كه زمین او را بلعیده باشد.
به ادعای این كتاب صهیونیستی عماد مغنیه در 23 سالگی هواپیمای TWA را در مسیر یونان به رم ربود و خلبان را وادار به فرود در فرودگاه بیروت كرد؛ در جریان ربودن هواپیما، "رابرت دین استاتهام " غواص ناوگان به قتل رسیده و جنازه‌اش از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب شد. مغنیه بعد از عملیات ربودن هواپیما فرار كرد! اما این بار اثر انگشتش را در دستشویی هواپیما جا گذاشت.
*مغنیه، مرد سایه‌ها
از زندگی شخصی مغنیه چیزی معلوم نیست، جز ازدواج با دختر عمه‌اش كه حاصل آن یك دختر و یك پسر است. مغنیه از سنین پایین احساس می‌كرد كه هدف تعدادی از دستگاههای اطلاعاتی غربی است، لذا تلاش كرد هویت خود را پنهان سازد؛ وی عمل جراحی پلاستیك ناموفقی را درلیبی انجام داد.
تنها یك عكس از مغنیه به دستگاههای اطلاعاتی غربی رسید كه در آن عینك و ریش داشته، چاق است و كلاهی بر سر دارد. اطلاعات درباره وی ناقص بود، اف بی آی تا این حد از او می‌دانست كه متولد لبنان است، عربی صحبت می‌كند، مو و محاسن دارد، قدی حدود 170 سانتیمتر و وزنی حدود 60 كیلوگرم دارد. اما باید باز هم تأكید كرد كه عماد مغنیه خود را به خوبی پنهان می‌كرد و در گمراه كردن تعقیب كنندگانش موفق بود.
مغنیه پس از تمامی عملیاتهایی كه انجام داد، از شخصیتهای بزرگ حزب‌الله شد و نمادی از استواری، شجاعت و توان اجرایی شد، تا جائیكه بازوی نظامی سازمان، به عامل وحشت دستگاههای اطلاعاتی جهان تبدیل شد. هر زمان كه نیرو و توان این سازمان افزایش یافت، هدف خود را ترور در اسرائیل و غرب قرار داد. مغنیه این مطلب را درك كرده و در فرار دائم زندگی می‌كرد، به همه حتی یاران نزدیك خود مشكوك بود. بسیاری از اوقات محافظان شخصی خود را تغییر می‌داد و هر شب در جاهای مختلف می‌خوابید. سفرهای وی به بیروت، تهران و دمشق از اسرار مخفیانه بوده است.
مغنیه بر اساس تصویری كه از وی در موساد و سازمانهای جاسوسی جهان وجود داشت، شخصی بخصوص، با حضور قوی، دارای علمی گسترده در رابطه با وسایل جنگ الكترونیك و نیز انگیزه بسیار بالا بود. مغنیه واكنشهای غیرقابل پیش‌بینی داشت؛ وی توانایی تبدیل به شخصیتها و هویتهای مختلف را دارا بود كه به او این امكان را می‌داد یكی پس از دیگری از دست تعقیب‌كنندگان خود فرار كند.
*مغنیه نقطه ضعفی نداشت
"دیوید بركای " از فرماندهان یگان 405 در امان [سازمان جاسوسی ارتش رژیم صهیونیستی] كه مسئول پرونده عكس مغنیه بود در مصاحبه‌ای با روزنامه انگلیسی "ساندی تایمز " اظهار داشت: اطلاعات بسیاری از مغنیه جمع كردیم، اما هر بار كه اقدام به این كار نمودیم اطلاعاتمان كمتر می‌شد، چرا كه موفق نشدیم نقاط ضعفی مانند زن، مواد مخدر و پول در وی پیدا كنیم.
سالهای زیادی، فشار بر مغنیه ادامه پیدا كرد. سال 1988 زمانیكه هواپیمای وی در پاریس فرود آمد، نزدیك بود دستگاههای فرانسوی او را دستگیر كنند. فرانسویان اطلاعاتی داشتند كه آژانس اطلاعاتی آمریكا در اختیارشان گذاشته بود از جمله تصاویر، گذرنامه‌های جعلی كه مغنیه از آنها استفاده می‌كرد؛ اما فرانسه از آن بیم داشت كه دستگیری مغنیه سبب قتل گروگان‌های فرانسوی كه در لبنان دستگیر شده بودند، شود. لذا ترجیح دادند خود را به ندانستن زده و به او اجازه ادامه سفر را بدهند. سازمانهای آمریكایی تلاش كردند مغنیه را سال 1986 در اروپا و سال 1995 در عربستان دستگیر كنند، ولی مثل همیشه از دست آنها فرار كرد.
در آن سالها مغنیه به شدت مشغول برنامه‌ریزی و اجرای عملیات علیه اسرائیلی‌ها و یهودیان در آرژانتین بود؛ سال 1988 در نزدیكی سفارت بوینس آیرس، بر انفجار یك كامیون بمب‌گذاری شده كه توسط یك عامل انتحاری هدایت می‌شد، نظارت داشت و 29 نفر را به قتل رساند. بلافاصله شماری از سران دستگاههای امنیتی این عملیات را به حزب‌الله ارتباط دادند و معتقد بودند این عملیات، انتقامی بود در پاسخ به ترور موسوی كه در حملات بالگردهای اسرائیلی در جنوب لبنان به شهادت رسید. با گذشت 2 سال، بار دیگر طی عملیاتی در مركز یهودیان در بوینس آیرس، 86 نفر به قتل رسیدند كه به اعتقاد برخی این عملیات نیز پاسخ حزب‌الله در ربودن شیخ مصطفی دیرانی بوده است.



اي كه از باغ هاي سرخ شهادت ميايي
و بوي گل هاي نو شكفته ان ديار را در
پيرهن داري
اي كه قافله سالار كاروان اسيراني
مارا نيز در پي اين قافله
با خود ببر!

www.sokhane-ashena.com

چهارشنبه 4/12/1389 - 14:58 - 0 تشکر 289212

تشریح صحنه ترور شهید عمادمغنیه (قسمت دوم)


*ترور نافرجام









در دسامبر 1994، مغنیه در لبنان دیده شد و طی مدت زمانی كوتاه، تلاش برای ترور وی توسط یك خودروی بمب‌گذاری شده در جنوب بیروت انجام پذیرفت. پلیس لبنان نتایج بدست آمده را اینگونه منتشر ساخت: یك بسته انفجاری زیر خودرویی نزدیك به مسجدی كه علامه فضل‌الله در آن خطابه داشت، جاگذاری شده بود كه انفجار سبب ویرانی مغازه "فؤاد مغنیه " برادر عماد شد و جسد وی در میان ویرانه‌ها پیدا شد. اما عماد مغنیه كه گمان می‌شد باید در مغازه باشد به آنجا نیامده بود و بدین ترتیب همچنان زنده ماند. به فاصله كوتاهی پس از انفجار، دستگاههای امنیتی لبنان با همكاری حزب‌الله شماری از عاملان موساد را كه در پشت عملیات قرار داشتند و در رأس آنها مردی بنام احمد خالق بود، بازداشت كردند. در یك اطلاعیه رسمی اعلام شد كه خالق و همسرش، خودروی خود را نزدیك مغازه فؤاد مغنیه پارك كردند و خالق برای اطمینان از حضور مغنیه در مغازه وارد آن شد، با وی دست داد سپس به خودرو بازگشت و بمب را به كار انداخت.
روزنامه لبنانی "السفیر " به نقل از منابع آگاه نوشت كه احمد خالق در قبرس، با یكی از فرماندهان بلندپایه موساد دیداری داشته كه وی دستورات لازم را به خالق داده و حدود 100 هزار دلار جهت اجرای عملیات در اختیار وی گذاشته است. این بار مغنیه نجات پیدا كرد، اما عوامل موساد دست‌بردار نبودند؛ با تلاش پیوسته، اطلاعات را جمع و به تطبیق میان اظهارات دستگاههای اطلاعاتی خارجی و انواع روشهای عملیاتی می‌پرداختند.عماد مغنیه در سالهای اخیر، رئیس ستاد عالی حزب‌الله شد، بسیاری در سازمان او را جانشین نصرالله می‌دانستند. جایگاه بالای مغنیه او را وادار می‌كرد بشدت محتاطانه عمل كند. این بار شایعاتی مطرح شده بود كه مغنیه با كمك جراحی پلاستیك، چهره ظاهری خود را تغییر داده است.

*سرنخ‌هایی از مغنیه

بنا بر اظهارات نشریات خارجی، با پایان جنگ دوم لبنان، موساد فلسطینیان مخالف حزب‌الله را در داخل لبنان به خدمت گرفت. یكی از این مخالفان خواهرزاده‌ای در روستای محل تولد مغنیه داشت كه اظهار كرده بود مغنیه به اروپا سفر كرده و با چهرهای كاملا متفاوت به لبنان بازگشته است. بدین ترتیب عاملان موساد با یك هدف غیرعادی روبرو بودند، شخصی با جراحی پلاستیك. جاسوسان موساد با توجه به امكان انجام عمل جراحی در یكی از كشورهای اروپایی، شروع به تحقیق كردند و معلوم شد كه وی در برلین پایتخت آلمان، تحت عمل جراحی قرار گرفته است. به گفته "گوردون توماس " خبرنگار و پژوهشگر انگلیسی، جاسوس موساد ملقب به رابین در دیدار با مبلغ آلمانی كه روابط پنهانی در برلین شرقی دارد، متوجه شد عماد مغنیه مدتی نه چندان دور، تحت یك سلسله عملهای جراحی پلاستیك قرار گرفته كه چهره‌اش را كاملا تغییر داده است. این عملیات جراحی در آزمایشگاهی كه در گذشته متعلق به آژانس اطلاعاتی آلمان شرقی بود، انجام شد. بعد از گفت‌وگو و جستجوی پرونده، رابین با پرداخت هزینه‌ای بالا به منابع آلمانی، موافقت كرد و در عوض آن پرونده‌ای بدست آورد كه در آن 34 عكس جدید از مغنیه وجود داشت. از این عكس‌ها معلوم شد كه طی عملهای جراحی بر روی مغنیه، فك پایین وی با مهارت شكافته شده و استخوانی كه از وی گرفته شده بود در آن كاشته شد تا چهره‌ای باریكتر به مغنیه بدهد؛ این عمل، ظاهری لاغر و نرم به مغنیه داده بود كه در گذشته اینگونه نبود. تعدادی از دندانهای جلویی او خارج و به جای آن دندانهایی با ظاهری دیگر كاشته شد؛ همچنین چشمها نیز با كشیده شدن شدید پوست اصلاح شدند. برای تكمیل چهره جدید، موی مغنیه خاكستری رنگ شده و به جای عینك از لنز استفاده شد. مشخص بود، ظاهر جدید هیچ شباهتی به اصل مغنیه ندارد و تمامی تصاویر قدیمی كه سازمانهای اطلاعاتی غربی از دهه 80، در اختیار داشتند كاملا بی‌ارتباط با این چهره جدید بود.

*برنامه‌ریزی گسترده موساد برای ترور

موساد با كمك عكس‌های جدیدی كه از طریق منابع خارجی بدان دست یافته بود، شروع به برنامه‌ریزی ترور مغنیه كرد. رئیس موساد بهترین مردان خود را جمع كرد از جمله، رئیس بخش قیساریة، فرمانده یگان كیدون و كارشناسان دیگری كه بر روی "پرونده مغنیه " كار كرده بودند. كم كم مشخص شد كه نمی‌توان در كشور غیر اسلامی به مغنیه دست یافت. مغنیه سفر به كشورهای غربی را كاهش داد. اسرائیل در گذشته عملیاتهایی را در كشورهای عربی انجام داده بود. اسرائیل پیشتر فرستاده‌های خود را به تونس فرستاده بود و همانطور كه گمان می‌شد ابو جهاد را ترور كردند؛ با این وجود، مئیر داگان رئیس موساد، مطلب بزرگ و مهمی را درك كرده بود كه برای عملیات موفقیت‌آمیز فرستادگانش در قلب پایتختی مانند دمشق، مناسب بود. بنا بر گزارش روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت "، نقشه‌ای كه طی مذاكرات موساد طراحی شد، این بود كه امكان رسیدن مغنیه به دمشق جهت شركت در مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی كه از 12 فوریه آغاز می‌شد بررسی شده و مغنیه در همان زمان ترور شود. با انجام یك سلسله از بررسی‌های شدید و مشاوره، تصمیم بر آن شد كه ترور مغنیه توسط یك خودروی بمب‌گذاری شده كه به خودروی مغنیه برخورد می‌كند، انجام پذیرد. هم اكنون زمان آن بود كه در یك كورس اطلاعاتی، هر گونه معلوماتی كه از هر طریقی به موساد مربوط می‌شود جمع آوری شود، از جمله دستگاههای اطلاعاتی خارجی جهت بررسی اینكه آیا مغنیه واقعا به دمشق خواهد آمد؟ اگر اینگونه است با كدام هویت؟ در كدام ماشین؟ كجا پیاده خواهد شد؟ چه كسی او را همراهی خواهد كرد؟ چه ساعتی دیدار برنامه‌ریزی شده خواهد داشت؟ آیا دستگاههای امنیتی سوریه ورود او را ابلاغ خواهند كرد؟ آیا احدی از فرماندهان حزب‌الله از سفر آینده وی اطلاعی دارد؟ و جزئیات دیگری كه این مجموعه پیچیده را تكمیل می‌نماید. اطلاعاتی از یك منبع بسیار موثق بدست آمد كه كفه انجام ترور را سنگین می‌كرد، این اطلاعات نشان می‌داد كه مغنیه شخصا قصد دارد به دمشق سفر كند. در كنار این مطلب، اطلاعات جدید دیگری از سوی عناصر مختلف در بیروت جمع‌آوری شد كه بنا بر اظهارات روزنامه لبنانی "البلد " از جمله این اطلاعات كه به موساد رسید، تعیین مكانی بود كه فرماندهان حزب‌الله آنجا سوار خودروها می‌شد و در میان آنها مغنیه هم حضور داشت. این دستگاهها اطلاعات مفصلی از این حركات جمع‌آوری كرده بود.

*آغاز عملیات ترور

موساد برای انجام عملیات وارد عمل شد، گروه‌های مختلفی به صورت ناشناس وارد سوریه شدند كه مأموریت‌های مختلفی نظیر جمع‌آوری اطلاعات، اجاره خودروها و آپارتمان‌های مخفی را برعهده داشتند، برخی نیز وظیفه نظارت بر انجام ماموریت را عهده‌دار بودند و عده‌ای نیز مواد منفجره را وارد دمشق می‌كردند. یك هفته پیش از عملیات اعضای گروه اجرایی به دمشق رسیدند. این افراد از طریق پروازهای مستقل از كشورهای مختلف اروپایی به دمشق آمدند. به گزارش روزنامه "ایندیپندنت " تیم ترور مشتمل بر سه تن بود: یك نفر با شركت هواپیمایی فرانسوی از پاریس، یك نفر از میلان ایتالیا و نفر سوم از اردن با شركت هواپیمایی اردن وارد دمشق شد. "ایندیپندنت " همچنین اسامی جاسوسان شخصی را ذكر كرد، اما این كتاب صهیونیستی نام‌ها را حذف كرده و آن را ساخته و پرداخته تخیل نویسنده می‌داند. این سه جاسوس بدون مشكل، بازرسی گذرنامه را پشت سر گذاشته و راهی دمشق شدند تا به مكان مورد توافق با همدستانی از بیروت بروند. این افراد جاسوسان اسرائیلی را به مكانی سری هدایت كردند، در آنجا یك خودوری استیجاری به همراه مواد منفجره مشتمل بر حدود 3 هزار ساچمه در انتظارشان بود. جاسوسان اسرائیلی بعنوان متخصص خودرو و گردشگری در تعطیلات وارد دمشق شدند. درون گاراژی كه دستیاران لبنانی برای ایشان اجاره كرده بودند، محموله را آماده كردند. این محموله درون رادیویی جاسازی شد كه قرار بود فردای آن روز سوار بر خودرویی شود كه منتظر مغنیه خواهد ماند. برخلاف آنچه منتشر شد، جاسوسان، محموله را درون صندلی خودروی مغنیه جاسازی نكرده بودند بلكه محموله درون خودروی كرایه‌ای بود كه در مسیر حركت مغنیه پارك شده بود. تیمی دیگر از جاسوسان وارد دمشق شدند تا رسیدن مغنیه را گزارش كنند. مأموریت این تیم، تعقیب و انتظار خروج مغنیه از نزد همسرش بود.

كسانی كه در جریان تحقیقات ماجرای قتل هستند، به خوبی می‌دانند كه بدون كمك افراد محلی امكان اجرای عملیات وجود نداشت. در نوامبر 2008، روزنامه لبنانی "السفیر " از دستگیری یك شبكه جاسوسی لبنانی خبر داد. یكی از این بازداشت شدگان بنام علی جراح 50 ساله كه از ساكنان لبنان است، به مدت 20 سال در برابر حقوق ماهیانه 7 هزار دلار، برای موساد كار می‌كرده است. جراح بارها به سوریه سفر كرد و ماه فوریه چند روز پیش از عملیات نیز، برای گشت‌‌زنی در منطقه نزدیك به محلی كه قرار بود مغنیه از آن بازدید كند، به دمشق سفر كرد. در میان لوازم جراح، تجهیزات تصویربرداری پیشرفته شامل دستگاه تصویربرداری ویدئویی و دستگاه جی پی اس ضبط شد، كه به خوبی در خودروی وی جاسازی شده بود. جراح در جریان بازپرسی اعتراف كرد، كارفرمایان وی او را برای بازرسی، تصویربرداری و جمع‌آوری هر نوع اطلاعات كوچك از منطقه‌ای كه قرار بود مغنیه به آنجا برود و نیز آپارتمان محل دیدار با همسرش به دمشق فرستاده بودند. در روز عملیات آخرین آمادگی‌ها انجام گرفت، نگهبانان پیرامون ساختمان پخش شدند و اندكی پیش از عصر، رسیدن مغنیه به آپارتمان نهاد را گزارش كردند و شب هنگام خبر دادند كه وی قصد خروج از منزل را دارد، آنها امیدوار بودند كه این آخرین مسیر مغنیه باشد.

تیم تعقیب بدنبال مغنیه بوده و بطور مستمر به فرماندهی گزارش می‌دادند. خودروی بمب‌گذاری شده، آماده استفاده بود؛ قرار بود از راه دور با كمك دستگاههای الكترونیكی دقیق، خودرو منفجر شود. جاسوسان از مدتی پیش خودروی بمب‌گذاری شده را نزدیك خانه‌ای كه قرار بود مغنیه به آن برسد، پارك كردند و به سمت فرودگاه رفتند. دستگاههای الكترونیكی خودروی جیپ نقره‌ای را دنبال كردند. شخصی با محاسن مرتب و لباسی مشكی از آن پیاده شد. او عماد مغنیه بود. همان وقت، حوالی ساعت 10 شب، صدای انفجار مهیبی از منطقه كفرسوسه، به فاصله نه چندان دور از مدرسه‌ای و نزدیك به یك باغ عمومی به گوش رسید. درست همان موقع كه عماد مغنیه از خودروی جیپ پیاده شد، خودروی بمب‌گذاری شده، منفجر شد.




اي كه از باغ هاي سرخ شهادت ميايي
و بوي گل هاي نو شكفته ان ديار را در
پيرهن داري
اي كه قافله سالار كاروان اسيراني
مارا نيز در پي اين قافله
با خود ببر!

www.sokhane-ashena.com

يکشنبه 8/12/1389 - 16:39 - 0 تشکر 291394

ناگفته‎هایی از حیات و شهادت حاج عماد مغنیه


20 سال تلاش برای ترور سر افعی










روباه، معما، شبح، استراتژیست، مغز متفکر نظامی و شخصیت شماره دو حزب الله لبنان خطابش می‏کردند. FBI جایزه 5 میلیون دلاری برای تحویل مرده یا زنده او را به 25 میلیون افزایش داد؛ شاید 20 سال تعقیب و گریزش توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی امریکا و اسرائیل پایان پذیرد. می‏گفتند بسیاری عملیات‏های انتحاری و حتی جنگ سی و سه روزه هم زیر سر او بوده است. لقب "سر افعی" را هم روزنامه هاآرتص چاپ تل‏آویو به القاب او افزود. عماد مغنیه مقلد آیت الله خامنه‏ای، شاگرد دکتر چمران و جانشین سید حسن نصرالله بود.
سال 1996 بود که ردی از مغنیه در یك كشتی پاكستانی در دوحه قطر به دست آمد و عملیات Return ox برای دستگیری او طراحی شد. كاركشته ترین واحدهای دریایی ناوگان پنجم امریكا مستقر در خلیج فارس متشكل از كشتی ها و تكاوران اسكادرانی از سه واحد ویژه آبی خاكی مستقل از یكدیگر(Amphibious Squadron Three) به علاوه كماندوهای واحد شناسایی با همكاری واحد های حرفه‏ای غواصان ماموریت یافتند با حمله‏ای برق آسا عماد مغنیه را كه در كشتی پاكستانی راهی دوحه قطر بود دستگیر كنند. عملیات در آخرین دقایق كنسل شد چون واحدهای اطلاعاتی نتوانستند حضور حتمی مغنیه را در كشتی تایید كنند.

حرف و حدیث در خصوصش زیاد بود. اتهام انفجارات و آدم‌ربایی‌های لبنان در دهه 80میلادی، ربودن هواپیمای آمریکایی تى.دبلیو.ای در سال 1985، انفجار مقر یهودیان آرژانتین در سال 1994 و عملیات علیه آمریکایی‌ها در عربستان در سال 1996 و... را به او نسبت می‌دادند. می‏گفتند گزارش‏هایی دال بر حضور و نقش‏آفرینی او در ایران، عراق، افغانستان، پاکستان و دیگر مناطق خاورمیانه وجود دارد. برخی از این حرف‏ها فقط برای تخریب او ساخته شده بود. شیخ "صبحی طفیلی" در خصوص برخی مسائل که مطرح می‏شد، می‏گفت:«مغنیه ربطی به این مسایل ندارد.» و سید حسن نصرالله نیز در مصاحبه‌ای در ژوئیه 2003 تصریح می‏کرد كه اتهامات آمریكا علیه مغنیه "اتهاماتی بیش نیست." مشخص نبود او کجا هست و کجا نیست! یکی از جاسوسان صهیونیست، تحت پوشش تاجری فلسطینی، با فواد برادر عماد مغنیه ارتباط گرفت تا شاید بتواند این بار عماد را به دام بیاندازد. تاجر جاسوس قراری با فواد گذاشت و با این وعده که مقداری تجهیزات و وسایل نظامی از مناطق اشغالی آورده است، خواست که عماد را هم به تله بکشاند. عماد که به این مسئله مشکوک شده بود در جلسه حضور نیافت و فواد به جای او در جریان بمب‏گذاری به شهادت رسید.

دخترش او را پدری مهربان و مسؤولیت پذیر، دوستی واقعی و خیرخواه و استادی دلسوز می‏دانست. شرایط سخت پدر خانواده را هم نگران می‏ساخت. فاطمه می‏گفت:«ما مدتها بود نگران بودیم که نکند برای پدر اتفاقی بیافتد و گریه می‌کردیم. ما وضعیت سخت امنیتی وی را درک می‌کردیم و در ذهنمان بود که ممکن است شهید یا اسیر شود اما سعی داشتیم این افکار را از خودمان دور کنیم. ما فکر نمی‌کردیم که شهادت او تا این حد نزدیک باشد.« خودش را عضوی کوچک در حزب الله لبنان می‏دانست. می‏گفت:«اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها خیلی مرا بزرگ می‌کنند و مسئولیت بسیاری از عملیات‌ها و حوادث را برعهده من می‌نهند؛ گویی فکر می‌کنند کلید امور جهان در دست من است.» و تاکید می‏کرد:«من تنها بخشی کوچک از مجموعه جهادی حزب‌الله هستم که در راه آرمان‌های مقدس مقاومت انجام وظیفه می‌کنم.«

پانزده سال و نیم بیشتر نداشت که تصمیم گرفت شیوه‏های جنگ نامتقارن را بیاموزد. سال 1355 بود. می‏گفت می‏خواهم با صهیونیست‏ها بجنگم و این‏گونه بود که با انیس نقاش یعنی کسی که در سازمان فتح مسئولیت آموزش نیروهایی را در اردوگاهی در جنوب لبنان برعهده داشت، آشنا شد. به این ترتیب به جنبش فتح ارتباط گرفت. سپس وارد جنبش امل شد و اوایل دهه 80 میلادی نیز گمشده خود را در حزب‌الله یافت. انیس نقاش:«وقتی كه انقلاب اسلامی پیروز شد، او خیلی دلش می خواست به ایران بیاید و با امام خمینی بیشتر آشنا بشود. او از من درباره انقلاب اسلامی ایران می پرسید. عكس و پوسترهای امام را پخش می كرد و بعد از آن با سفارت ایران آشنا شد. وقتی كه من رفتم فرانسه و در عملیات اعدام انقلابی "شاهپور بختیار" - كه نیروهای ضد انقلاب را برای انجام كودتا علیه انقلاب اسلامی گردآوری كرده بود - مجروح و اسیر شدم، آنها مثل خیلی از دوستان راه خود را ادامه دادند. حاج عماد از این بچه هایی بود كه خیلی مراقبت از مشی مبارزاتی می‏كرد و كاری جدی را در پیش گرفته بود و دل‏شان به امام و انقلاب اسلامی چسبیده بود.«

سید ابراهیم مرتضی، از سربازان جنگ سی و سه روزه:«در افراد متفاوت می بینیم که وقتی مساله ولایت فقیه مطرح می‏شود از ارادت زبانی و بحث نظری و فکری فراتر نمی روند اما وقتی به حاج رضوان می‏رسیم می‏بینیم که مساله ولایت فقیه در ایشان نه فقط در حرف که در عمل و با تمام توان بروز می کند. با اینکه حاج رضوان هزاران وسیله و عنصر قدرتمند از سلاح حزب الله را دراختیار داشت، در لحظه مواجهه با کوچکترین مسائل هم به رهبر بزگوار حضرت آیت الله خامنه‏ای رجوع می‏کرد که وظیفه شرعی خود را در آن مساله نیز بداند. وی هنگامی که با مسائل مختلف مواجه می شد به ولایت رجوع می‏کرد و می‏گفت که در مقابل ولایت همه چیز و همه کس هیچ اند چرا که ولایت، هدف و مسیر و زندگی او بود و هنگامی که حاج رضوان امام خمینی را درک کرد فهمید که باید در این راه خود را فدا کند. این فقط ویژه خود او نبود و او تمام مجاهدین زیردست خود را نیز تقدیس کننده و پیرو ولایت تربیت کرده بود چرا که معتقد بود پیروی از این راه تنها راه پیروزی است.« ایران که می‌آمد سعی می‌کرد حتماُ به زیارت امام رضا‌(ع) مشرف شود و اغلب، فرصت زیارت حضرت معصومه(س) را هم از دست نمی‌داد. شب شهادتش به زیارت حضرت رقیه رفت، در عزاداری حرم شرکت کرد، غذای نذری هم خورد و بعد هم در جلسه شرکت کرد و آخرش هم... راستی آن شب، شب شهادت رقیه بود. هنگامی که قصد داشت سوار ماشینش شود، ماشین دیگری که در نزدیکی او بمب‏گذاری شده بود، منفجر شد.

سید حسن نصرالله، دبیركل حزب‌الله لبنان با حضور بر مزار شهید "عماد مغنیه" متعهد شد در اسرع وقت، انتقام خون وی را از رژیم صهیونیستی بگیرد. او گفت که«‌اگر می‌خواهید به این صورت بجنگید، ما هم آماده‌ایم با شما در تمام جهان به این صورت مبارزه كنیم.«




اي كه از باغ هاي سرخ شهادت ميايي
و بوي گل هاي نو شكفته ان ديار را در
پيرهن داري
اي كه قافله سالار كاروان اسيراني
مارا نيز در پي اين قافله
با خود ببر!

www.sokhane-ashena.com

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.