«حدود 9 سال قبل من و شوهرم «حامد» با مهریه 300 سكه طلا پای سفره عقد نشسته و پیمان زناشویی بستیم. اما متأسفانه با گذشت این همه سال شوهرم هیچ تلاشی برای تشكیل خانواده و شروع زندگی مشترك نكرده و دائم به بهانههای مختلف از برگزاری جشن عروسی و تهیه خانه مشترك خودداری میكند. حالا هم به دلیل روابط سرد و كراهت شدید از او تقاضای طلاق دارم.»
ایران: دختر جوان عقد كرده پس از 9 سال چشمانتظاری برای ازدواج در كمال ناامیدی به دادگاه رفت و با بخشش مقداری از مهریه 300 سكه ایش خواستار جدایی شد.
چندی قبل دختر 30سالهای به دادگاه خانواده تهران رفت و با ارائه دادخواست طلاق خواستار صدور گواهی عدم امكان سازش شد.
وی به قاضی دادگاه گفت: «حدود 9 سال قبل من و شوهرم «حامد» با مهریه 300 سكه طلا پای سفره عقد نشسته و پیمان زناشویی بستیم. اما متأسفانه با گذشت این همه سال شوهرم هیچ تلاشی برای تشكیل خانواده و شروع زندگی مشترك نكرده و دائم به بهانههای مختلف از برگزاری جشن عروسی و تهیه خانه مشترك خودداری میكند. حالا هم به دلیل روابط سرد و كراهت شدید از او تقاضای طلاق دارم.»
قاضی دادگاه با شنیدن اظهارات عجیب دختر جوان ضمن صدور دستور تعیین وقت دادرسی، همسر شاكی را نیز احضار كرد.
«حامد» پس از حضور در دادگاه و اطلاع از خواسته همسرش منكر ادعاهای وی شد و درباره علت طولانی شدن دوران نامزدیشان گفت: «من فقط به خاطر شرایط و مشكلات خانواده عروس در تهیه جهیزیه و رفع سایر مشكلات به آنها 2 سال مهلت دادم. حتی همان سال اول برای همسرم یك دستگاه خودرو خریدم و هر هفته نیز او را به گردش و تفریح و میهمانی میبردم. اما پس از 2 سال وقتی حرف عروسی و شروع زندگی مشترك را به میان كشیدم خانوادهاش سنگ بزرگی پیش پایم انداختند. آنها وقتی شنیدند قرار است در طبقه بالای خانه پدریام زندگی كنیم، از من خواستند سند 3 دانگ از خانه را به همسرم واگذار كنم كه با مخالفت خانوادهام روبهرو شدند.
آنها پس از این ناكامی با ارائه فهرست 800 میهمان، از من خواستند جشن عروسی بزرگ و پرتجملی برگزار كنم كه از توانم خارج بود. بدین ترتیب همسرم و خانوادهاش به هزار و یك بهانه مانع شروع زندگی مشتركمان شدند. به همین خاطر دوران عقدمان طولانی شد و در این میان همسرم با تحریك خانوادهاش به سنگاندازیها ادامه داد. حتی درخواست نفقه 9 سال گذشته را كرد و مهریهاش را نیز اجرا گذاشت كه محكوم به پرداخت ماهیانه 250هزار تومان بابت نفقه شدم. اما وقتی برای پرداخت نفقه معوقه به اجرای احكام رفتم شوكه شدم چرا كه نفقه این سالها 27 میلیون تومان شده بود. در حالی كه من حتی یك روز زندگی مشترك هم نداشته و حالا باید 150 سكه طلا نیز مهریه بدهم.
این در حالی است كه اعتیاد ندارم، تاكنون با همسرم و خانوادهاش بدرفتاری نكردهام و همه فامیل و اهل محل شاهدند كه از كودكی كار كردهام و تاكنون مرتكب هیچ خلافی هم نشدهام.
در ادامه جلسه زن جوان گفت: آقای قاضی از این همه انتظار بیهوده خستهام. شاید اوضاع مالی همسرم تا 20 سال آینده و حتی تا آخر عمر هم سر و سامان نگیرد. او در این سالها فقط یك خودروی قدیمی برایم خریده كه دو میلیون تومان هم ارزش ندارد و چند سالی است در كوچه خاك میخورد. تمام جهیزیهام نیز قدیمی شده و از مد افتاده است. از همه مهمتر اینكه شوهرم توانایی مالی شروع زندگی و اداره آن را ندارد و من میخواهم از بلاتكلیفی و سرگردانی رها شوم. حالا هم حاضرم نیمی از مهریهام را ببخشم تا طلاق بگیرم.
قاضی پرونده پس از شنیدن اظهارات طرفین و بررسیهای نهایی، حكم طلاق زوج جوان را صادر كرد تا پس از تسویهحساب صیغه طلاق جاری شود.
با این وجود پس از صدور حكم و اعتراض مرد جوان پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارسال شد.
قرار است قاضی «حجتالاسلام سیدمحمد حسینی اراكی» - رئیس – و «غلامرضا نحوی» - مستشار – پس از بررسیهای نهایی حكم نهایی پرونده را صادر و تكلیف زوج جوان را روشن كنند.