• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2351)
دوشنبه 11/11/1389 - 16:1 -0 تشکر 278454
تحولات مصر

 

همه شما از طریق روزنامه ها، خبرگزاری ها، رادیو و تلویزیون در جریان اخبار مصر قرار گرفته اید. مردم مصر در جریان یک قیام سراسری به دنبال سرنگونی حکومت 30 ساله حسنی مبارک هستند و به علاوه تغییر نظام سیاسی در مصر را تعقیب می کنند. این قیام عمومی نه تنها وضعیت سیاسی کشور مصر را به عنوان کشوری مهم در شمال آفریقا و خاورمیانه تحت تاثیر قرار می دهد بلکه دارای آثاری منطقه ای و حتی فرا منطقه ای است. در این روزهای زمستانی که یادآور انقلاب اسلامی مردم ایران علیه دیکتاتور وقت محمدرضا پهلوی است می توان به عبرتهای تاریخ اندیشید. انور سادات و معاونش حسنی مبارک در آن سالها میزبان دیکتاتور ایران بودند که از ایران گریخت و پس از سه دهه با قیام عمومی در همان روزها روبرو شده اند.

 

 

 

خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 11/11/1389 - 16:8 - 0 تشکر 278455

ما در این نوشتار به اختصار دنبال بررسی علل و عوامل پیدایش این قیام عمومی و چشم انداز آینده آن هستیم. اگرچه انجام چنین مهمی در مجال یک نوشتار نمی گنجد اما کوشیده می شود به رئوس مطالب اشاره شود. در ابتدا به زمینه های پدید آمدن این قیام اشاره می شود.





1-پویایی های سیاسی و اجتماعی مصر:
مصر بر خلاف برخی کشورهای عربی منطقه مانند عربستان سعودی و یا شیخ نشین های کوچک حاشیه خلیج فارس کشوری محافظه کار و دور از تحولات سیاسی و فکری نبوده و نیست. مصر همانگونه که اولین جنبش مدرن سیاسی با ایدئولوژی اسلام سیاسی یعنی اخوان المسلمین را در اوائل قرن بیستم در خود پرورش داد، مهد ناسیونالیسم عربی و ناصریسم بوده است. داشتن صنعت سینما، جریان روشنفکری و مطبوعاتی نشان دهنده این است که جامعه مصر دارای پیچیدگی ها و ویژگی های خاص خود است.حکومت سی ساله حسنی مبارک بر مصر با شیوه مستبدانه که به صورت ریاست جمهوری مادام العمر در آمده بود با پویاییهای جامعه مصر در تضاد است.



2- استبداد سیاسی داخلی و بحران مشروعیت:

اگر چه دیکتاتور مصر مانند محمد رضا پهلوی دیکتاتور سابق ایران با کنترل ارتش و سازمانهای امنیتی جامعه را تحت کنترل خود داشت اما به نظر می رسد با چنین روش هایی نمی توان به صورت بلند مدت بر اینگونه جوامع حکومت کرد. مبارک با شیوه ریاست جمهوری مادام العمر، تغییر در قانون اساسی به نحوی که فقط حزب خودش برای ریاست جمهوری امکان معرفی کردن نامزد داشته باشد و پیش کشیدن جمال پسرش در واقع میخواست سلطنت را درچارچوب ریاست جمهوری اجرا کند که در جامعه ای مانند مصر امکان پذیر نیست. بزرگترین اشتباه مبارک آنجا بود که در انتخابات پارلمانی اخیر به همان دموکراسی نمایشی خودش هم پایبند نماند و تمام نامزدهای پیروز از حزب سیاسی خودش بودند و حتی یک مخالف به پارلمان راه نیافت! این تقلب گسترده در آرا آخرین امید برای اصلاح از درون را برای مردم و مخالفان سیاسی از بین برد و اندیشه سرنگونی رژیم را به عنوان تنها راه حل مطرح کرد.




3-نا کارآمدی و عدم کارایی رژیم:
جامعه مصر جامعه جوانی است. متوسط سن مردم 24 سال است. این به آن معنا است که اکثریت مردم در گروه های سنی قرار گرفته اند که آماده ازدواجند و در جستجوی همسرند. اشتغال هم دغدغه دیگر جوانان است. طبق آمارهای رسمی 9.7 درصد از مردم مصر بیکارند. این درصد در میان جوانان این کشور هشتاد میلیونی بسیار بالاتر است. 20 در صد از مردم زیر خط فقر به سر برده و طبقه متوسط با دشواری هایی روبروست. دانشمندان علوم سیاسی همواره میان فساد و ناکارامدی اقتصادی و رژیم های دیکتاتوری روابط معناداری پیدا کرده اند. در این گونه رژیم های هیات حاکمه به علت آسودگی از پاسخگویی و شفافیت به افکار عمومی به سمت فساد و نامین منافع شخصی حرکت کرده و هم چنین به جای افراد کارا و توانمند، بله قربان گویان غیرکارامد در مصادر امور می نشینند.



4-وابستگی سیاسی شدید به غرب و رژیم صهیونیستی:

رژیم مصر پس از ناکامی در جنگ با رژیم صهیونیستی در سال 1979 پیمان ننگین کمپ دیوید را با این کشور امضا کرد و روابط دوستانه ای با آمریکا و رژیم صهیونیستی برقرار کرد. پس از ترور انور سادات به دست خالد اسلامبولی، حسنی مبارک جانشین رییس جمهور سابق شد. او که بقای حکومت خود را در گرو همکاری بلند مدت با دول غربی و تأمین امنیت اسراییل می دید، خود را به عنوان شریک امنیتی و استراتژیک ایالات متحده و رژیم تل آویو مطرح کرد. رژیم مصر بعد از اسراییل از بیشترین حمایتهای سیاسی و اقتصادی را از آمریکا دریافت کرد و در مقابل در ماجرای فلسطین حامی صهیونیستها شد. در جریان محاصره غزه و حمله به آن مرزهای خود به غزه را بست و حتی تونل های زیر زمینی را تخریب کرد که تا اسراییل بابت فشار اقتصادی به مردم غزه آسوده خاطر باشد. در مقابل این موضع گیریها، ایالات متحده همیشه طی این سال چشم خود را به سرکوب، سانسور و نقض سازمان یافته حقوق بشر در مصر بست و هرگز حاکم سی سال آن دیکتاتور و مستبد محسوب نشد! این موضع گیری ها جریان های اسلام گرا، توده مردم و حتی روشنفکران لیبرال و یا ملی گرا را ناراضی کرده و به انباشت نارضایتی ها در میان تمام جناح های اپوزیسیون منجرشده است.



5-انقلاب تونس و امید:
انقلاب تونس در واقع جرقه ای بود به انبار باروت نارضایتی انباشت شده در مصر. انقلاب تونس در واقع این نکته را اثبات کرد که امکان تغییر رژیم های اقتدارگرا در منطقه با خواست عمومی وجود دارد. اگر زین العابدین بن علی در تونس با اعتراضات عمومی صحنه را ترک گفت چرا مصری ها نتوانند مبارک را بیرون کنند؟



جمع بندی:

مصر با سابقه سیاسی و جایگاه استراتژیک خود در شمال آفریقا و خاورمیانه یکی از نقاط توجه و راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی است. اگرچه هم اکنون قیام مردمی با هدف سرنگونی رژیم مبارک در حال انجام است، اما غرب با یک بازی دوطرفه می کوشد نتیجه را به نفع خود تمام کند. از یک طرف اگرچه لحن اوباما بعد از جمعه با مبارک تند شده است و به قول معروف، پشت او را خالی کرده، اما آمدن عمر سلیمان رییس سرویس اطلاعاتی مصر به عنوان معاون رییس جمهور این نکته را مشخص می سازد که در صورت لزوم با جابجایی ظاهری میان مبارک و سلیمان سیاست های سابق تداوم خواهد یافت. هم چنین حضور سلیمان مورد اعتماد اسراییل و غرب در این مسند به پیچیدگی اوضاع و خریدن وقت برای رژیم مبارک کمک خواهد کرد. عمر سلیمان در اولین گام با طراحی حملات سازمان یافته به فروشگاه ها و پخش تصاویر غارت اماکن عمومی می کوشد با بدنام کردن معترضان مردم را به ترک خیابان ها و آرامش مقطعی تشویق کند. اما صرفا این برگ غربی ها نیست. محمد البرادعی با بلیط یک سره از اتریش به قاهره رفت تا رهبری قیام را برعهده گیرد. او که برنده جایزه صلح نوبل و رییس سابق آژانس بین المللی انرژی هسته ای است ، روابط خوبی با غربی ها دارد. اگر اوضاع به نفع مبارک و تیمش پیش نرفت البرادعی گزینه بسیار بهتری برای غربی ها به جای یک چهره اسلام گرا و یا ناشناخته است.


--------------------------------------------------------------------------------
سید حسین زرهانی

بخش سیاست تبیان




خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 11/11/1389 - 16:13 - 0 تشکر 278456

موج فرار، مصر را در خود فرو برد

تنها ساعاتی پس از آنکه خبر فرار دو پسر مبارک به همراه خانوده‌هایشان به لندن تأیید شد، برخی خبرها حاکی از تشدید موج فرار سیاستمداران و سرمایه‌داران نزدیک به حزب حاکم مصر از این کشور است.

به گزارش «تابناک»، از روز گذشته، یعنی یک روز پس از استعفا و سقوط دولت مصر، بسیاری از وزرای کابینه پیشین این کشور ـ که از دوستان و نزدیکان حسنی مبارک بوده‌اند ـ و برخی از آنها نیز از پیش با غارت مردم مصر، ثروت‌های افسانه‌ای دوخته‌اند، اقدام به ترک این کشور کرده‌اند.

اخبار رسیده از مصر حاکی است، ترمینال چهار فرودگاه بین‌المللی قاهره، مرکز اصلی ورود و خروج جت‌های شخصی است که در 24ساعت گذشته، ده‌ها فروند از آنها باند این فرودگاه را به مقاصد نامشخصی ترک کرده‌اند.



در میان افراد فراری، می‌توان به «حسین سالم» از بازرگانان مشهور نزدیک به مبارک اشاره کرد که به همراه هفت تن از اعضای خانواده‌اش و هفده ساک بزرگ در ترمینال چهار فرودگاه قاهره دیده شده است.



«نجیب ساویرس»، غول رسانه‌ای مصر و دیگر تاجر و سرمایه‌دار معروف مصری نیز از جمله افرادی است که فرار را بر قرار در قاهره ترجیح داده است.

همچنین «العالم» به نقل از منابع آگاه گزارش داده است که بیشتر افراد فراری به دبی پناه می‌برند و این شهر هم اکنون به مأمن افراد فراری از تونس و مصر تبدیل شده است.



در همین حال، پایگاه خبری «الجزیره» گزارش داد، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن و لبنان، از جمله کشورهایی هستند که پروازهای منظمی را به مقصد قاهره ترتیب داده تا افزون بر بیرون بردن شهروندان خود از این کشور، راه فرار را برای برخی از مصرهایی که خواهان خروج از کشور هستند نیز فراهم کنند.



در این میان، گزارش می‌رسد، ترافیک پدید آمده در سالن‌های متعدد فرودگاه قاهره به اندازه‌ای است که پروازها برای خروج این افراد ـ با توجه به حجم بالای کالا و بار ـ مناسب نیست.

پیش از این، گفته شده بود که «احمد عز»، دبیرکل حزب حاکم مصر نیز این کشور را به مقصد قبرس ترک کرده و جت شخصی وی هم اکنون در فرودگاه قاهره نیست.



گفتنی است، منابع آگاه همچنین اعلام کرده بودند که «حبیب العادلی»، وزیر کشور دولت مستعفی مصر نیز پس از استعفای دولت این کشور، بیرون رفتن از مصر را بر ماندن ترجیح داده و به مقصد نامعلومی پرواز کرده است.

خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 11/11/1389 - 16:31 - 0 تشکر 278457

مبارک به شرم الشیخ گریخت

یک روزنامه غربی از فرار دیکتاتور مصر به شرم الشیخ همراه با محافظان شخصی خود به سبب گسترش موج خشم مردم خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه دیلی تلگراف، "حسنی مبارک" شب گذشته همراه با محافظانی که کاملا مسلح بودند وارد شرم الشیخ شد و در منزل شخصی خود که یک هتل ساحلی است، اقامت گزید.



به نوشته این روزنامه هر چند مبارک به طور مرتب به شرم الشیخ رفت و آمد دارد، اما مورد دیشب به دلیل وخیم شدن اوضاع داخلی مصر و احتمال سقوط حکومت وی با دفعات قبل تفاوت دارد.

در همین رابطه یکی از ساکنان شرم الشیخ به دیلی تلگراف گفت : فکر می کنم دلیل آمدن مبارک به شرم الشیخ آن باشد که اگر وی در قاهره می ماند کشته می شد.

این در حالی است که پیشتر شایعاتی درباره فرار حسنی مبارک از مصر به هلند در رسانه ها منتشر شده بود.

خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 11/11/1389 - 16:35 - 0 تشکر 278458

آغاز حرکت میلیونی مردم به سمت قاهره/ همشهریان مبارک : دیکتاتور برو

مردم مصر از استانهای مختلف در حال حرکت به سمت قاهره برای برگزاری تظاهرات میلیونی در میدان التحریر(آزادی) در روز سه شنبه هستند؛ در حال حاضر بیش از یکصد هزار نفر در این میدان بر ضد مبارک شعار می دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، شبکه تلویزیونی الجزیره در خبری فوری اعلام کرد : مردم مصر از استانهای مختلف مصر در حال حرکت به میدان التحریر قاهره هستند تا در تظاهرات میلیونی روز سه شنبه شرکت کنند.

سلیمان الحکیم خبرنگار مصری که با شبکه الجزیره گفتگو می کرد، در حال حاضر بیش از یکصد هزار نفر در میدان التحریر تجمع کرده اند و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شود.

وی خاطر نشان کرد : ما خواهان سرنگونی رژیم مبارک هستیم و تا تحقق این هدف به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد.

از سوی دیگر نیروهای امنیتی مصر، پنج خبرنگار شبکه الجزیره انگلیسی را در قاهره بازداشت کردند.

اما نکته جالب، محمد النجار از وکلای ساکن در المنوفیه زادگاه حسنی مبارک گفت : در حال حاضر چهل هزار نفر از مردم المنوفیه زادگاه مبارک با ریختن به خیابانها شعار می دهند : برو مبارک، برو مبارک. مردم خواهان سرنگونی مبارک هستند، نه سلیمان، نه مبارک؛ این رژیم را نمی خواهیم.

خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 11/11/1389 - 16:41 - 0 تشکر 278460

نظر راشد الغنوشی درباره تحولات مصر

رهبر مسلمانان تونس كه  پس از 22 سال تبعید به وطن خود بازگشت در مقاله‌ای به بررسی انتخابات فرمایشی در مصر و فسادهای حكومت مبارك پرداخت و مصر را به غنیمتی جنگی تشبیه كرد كه مفسدان ظرف چندین سال پول هنگفتی به چنگ زده‌اند.

به گزارش فارس، پایگاه خبری الجزیره در گزارشی به قلم "راشد الغنوشی" ضمن پرداختن به انتخابات اخیر مصر و اقدامات رئیس‌ جمهور این كشور در تلاش برای موروثی كردن قدرت، به بررسی رویكرد گروه‌های این كشور در این برهه از تاریخ مصر و نیز اقدام حاكمیت در طرد كامل اخوان‌المسلمون از عرصه سیاسی در مصر می‌پردازد.


*انتخابات آزاد و سالم از مهم‌ترین شاخصه‌های نظام دموكراتیك است

الغنوشی در مقاله خود آورده است كه انتخابات آزاد و سالم از مهم‌ترین شاخصه‌های نظام دموكراتیك است و در نوع خود بهترین وسیله‌ای است كه عقل از آن برای ساخت دولتی بر پایه اراده ملت بهره می‌گیرد كه در آن با معرفی نخبگان به شكل دورهای امكان تجدید دولت از طریق رقابتی سالم فراهم می‌شود.

اگر انتخابات، بارزترین سازوكار و نشانه نظام دموكراتیك مدرن باشد، كل این نظام را شامل نمی‌شود، بلكه به‌عنوان جزئی از یك كل، جزئی از یك سیستم عمومی خواهد بود كه مجموعه‌ای از فرصت‌ها را در استفاده از رسانه میان رقیبان فراهم می‌آورد و مثلا حزب حاكم آن را احتكار نمی‌كند، این سازوكار استقلال قضائی را تضمین، توافق میان رقبا را بر اساس یك سری قواعد عملی مانند سازوكار و قوانین حاكم بر انتخابات تنظیم می‌نماید تا بدین ترتیب حزب حاكم به تنهایی این ساز و كارها و قوانین را وضع نكند.

*غالب دولت‌های عربی طی 50 سال گذشته تبدیل به نظامی دیكتاتور شده‌اند

اگر با استمرار این وضع قدرت در قبضه جریان حاكم باقی بماند، گریزی از پذیرش خالی بودن این عملیات سیاسی از هرگونه محتوای دموكراتیك نیست؛ بدین ترتیب حتی با نقاب دروغینی از دموكراسی، شاهد یك حكومت دیكتاتوری طاغوتی مستبد صرف خواهیم بود و این وضعی است كه از دیكتاتوری قبل هم بدتر است، چرا كه نفاق بدتر از كفر بوده و خطر دشمن ظاهر كمتر از دشمن در نقاب دوست است.

غالب دولت‌های عربی طی 50 سال گذشته از نظام دموكراتیك جزء تبدیل به نظام دیكتاتوری شده‌اند كه یك حزب و بلكه یك شخص در آن حكومت می‌كند و تعدد ظاهری كاندیداها آن تنها یك ماسك، بر روی همان فسادهای پیشین است كه وظیفه اصلی آن تضمین مشروعیت ظاهری است.

*رژیم مبارك باعث ملغی شدن نظارت قضائی جزئی در روند انتخابات شده است

حال باید دید موضع‌گیری حكومت مصر در قبال این روند چیست؟ حكومت مصر الگویی عربی از حركت به سمت نظام سلطنتی در پوشش دموكراسی است؛ انتخابات مجلس قانون‌گذاری اخیر، تعبیر روشنی از این نوع حركت است و این روند به تعبیر روزنامه‌نگار گاردین در اول دسامبر "مسخره"، "مضحك " و به نوعی "مصیبت‌بار" است؛ آیا حزبی در جهان باقی مانده كه با فعالیت در قالب سیستمی تكثرگرا به موفقیتی 95 درصدی دست یابد و از روشنفكران جامعه كسانی را پیدا كند كه از روی خلوص و با این نسبت و یكپارچگی فرآیند حاصل از آن دفاع كنند؟

به اعتقاد نویسنده این یك سقوط دهشتناك همراه با تمسخر و مصیبت است. آنچه از جانب این حكومت متقلب رخ داد، خیلی هم غیرمنتظره نبود. حزب حاكم مشخصه‌های روشنی از خود نشان داده كه نشان از عزم اكید و جدی این رژیم در بكارگیری و نابودی مابقی حیات نظام و حكومت است؛ تا جائیكه با اقدام به تلفیقات قانونی، باعث ملغی شدن نظارت و نگهبانی قضائی جزئی در روند انتخابات شده و كلیه عملیات انتخاباتی از جمله نظارت بر برگه‌های انتخاباتی و حتی شمارش آراء را نیز بر عهده دستگاه‌های امنیتی و اداری خود نهاده است.

*مبارك دیگر ابایی از شفاف‌گویی سیاسی و ارتكاب گناه در ملاء عام ندارد

حكومت مصر چند روز پیش از انتخابات مجلس دست به قلع و قمع رسانه‌ای زد تا از این راه صداهای مخالف را بخواباند؛ مسئله بسیار روشن است كه رویكرد حكومت ارتكاب و انجام تقلب است، آن‌هم نه در اتاق‌های تاریك بلكه كار را به مقابل دوربین كشانده كه نشان از آن است كه دیگر ابایی از شفاف‌گویی سیاسی و ارتكاب گناه در ملاء عام ندارد.

آیا لازم است حكومت برای بقای خود دست به تقلب زده و اراده رقیبان را به چالش بكشاند و تا این حد افكار عمومی را به شهادت بگیرد؟ آیا اكثریت 51 درصدی یا یك سومی برای ادامه و بقای طرح‌های حكومت كافی نبود؟ اگرچه نظام‌های دیكتاتوری همگی مغرور و وظیفه‌نشناسند اما روشن است كه این سطح از تكبر و نادیده گرفتن سایرین از سوی حكومت ناشی از این اندیشه و احساس است كه حزب حاكم می‌تواند با گذار از این امتحان سرنوشت‌ساز خطر وجودی در مورد بقای خود را كم و نادیده می‌گیرد و با پدیده به چالش كشاندن فرعون مقابله كند.

*حكومت مصر در چنگال چپاولگران اقتصادی

فرعون پدر با چهرهای شبییه مردگان از اتاق تشریح بیرون آمد درحالیكه مصمم بود میراث سلطنت را به فرعون پسر منتقل كند. اما در نظام مصر با تمامی قوانین آن، قانونی برای انتقال آسان حكومت وجود ندارد، لذا جایی برای توجه به آراء مشوش مجلس آینده كه عهده‌دار انجام این مأموریت است وجود ندارد؛ حال دراین میان دیگران هرچه می‌خواهند بگویند.

اضافه بر این حكومت مصر تبدیل به غنیمتی جنگی در چنگال گربه‌های چاق و فربه شده است، ثروتمندانی كه تنها ظرف چند سال بنام خصوصی‌سازی و بازسازی ساختار اقتصادی، ثروت عمومی و اندوخته چند ده ساله ملت را، آن هم زیر نظر سازمان‌های غارتگر بین‌المللی به چنگ آوردند.

بدترین تصویر فساد حكومت جمع شدن سلطنت حكومتی در كنار سلطنت پولی و مالی است و این همان چیزی است كه امپراطوران مافیایی احزاب را بر آن داشت كه كرسی‌های مجلس را نزدیك‌ترین راه در ذخیره ثروت، دفاع از آن و حفاظت خود در برابر تبعات آن ببینند، آن‌هم در كشوری كه هنوز نبض قضایی آن می‌زند.

*بكارگیری مفهوم "اپوزیسون " در مورد نظام مصر یك اشتباه بزرگ است

چگونه می‌توان جلوی این مافیا را در رسیدن به كرسی‌های پارلمان گرفت؟ اگر شمار این افراد بیش از كرسی‌های پارلمان باشد، چگونه می‌توان مجال را برای مخالفان باز گذاشت؟ حتی بالاتر از این چگونه می‌توان بدون راه انداختن جنگی كه منتهی به قتل شود، زمینه را برای رقابت میان آنها بازگذاشت؟ این‌ها مسائلی است كه به شكلی بی‌سابقه به وجود آمده‌اند. ما با باندهایی طرف هستیم كه دولت را ربوده، ملت را به گروگان گرفته و همگان را تبدیل به غلام و برده كرده‌اند، اوضاع سایر نظام‌های عربی نیز به همین صورت است.

نویسنده در ادامه گزارش خود به بررسی عملكرد مخالفان در شرایط كنونی پرداخته و می‌نویسد: اگر نسبت به استفاده از كلمات دقیق باشیم، هنگام صحبت از نظام‌های عربی و در صدر آنها مصر، بكارگیری مفهوم "اپوزیسون " یك اشتباه بزرگ است؛ چرا كه این كلمه از اركان اساسی و ماهیت نظام دموكراتیك به‌شمار می‌آید كه بدون آن نظام دموكراتیك شكل نمی‌گیرد، تا جائیكه در نظام دموكراتیك رهبر اپوزیسون در موقعیتی قرار دارد كه به وی اجازه داده می‌شود دیدارهای متناوبی با رهبر حزب حاكم برگزار كند و ضمن اطلاع از مسائل مهم با هم به مشورت بنشینند.

*اپوزیسیون اصلی در مصر حزب اخوان‌المسلمون است

در حالیكه در نظام‌های غیردموكراتیك، حزب حاكم اگر اپوزیسیون را ریشه كن نكند، این حق را برای خود می‌بیند كه آنها را منزوی یا تبعید نماید و بگونه‌ای با آن معامله كند كه گویی یك پرونده امنیتی مانند مواد مخدر و حتی خطرناكتر از آن است. در بهترین حالت (مانند اوضاع كنونی مصر) گاهی با چشم‌پوشی و گاهی نیز به شیوه سركوب با آنها برخورد می‌شود تا سخنی از اپوزیسیون اصلی یعنی حزب ممنوعه اخوان‌المسلمون گفته نشود.

زمانیكه ما در چنین نظامی از احزاب اپوزیسیون سخن می‌گوییم، هم خود گمراه شده‌ایم و هم دیگران را گمراه كرده‌ایم، هم دچار توهم شده‌ایم، هم دیگران را به توهم می‌اندازیم. ما چه به صورت قانونی یا اجرایی ازطریق انتخابات است كه در حكومت مشاركت می‌كنیم و نام آن را هم اعتدال و میانه‌روی در مقابل غلبه و حتی تشدد می‌گذاریم. این مسأله می‌تواند منجر به تغییرات مورد نظر ما در تبدیل سبك خودكامه تجار به دموكراسی شود؛ یعنی نظامی در خدمت مردم و نه برعكس، نظامی كه برای آنها امنیت را در برابر گرسنگی و ترس فراهم می‌آورد؛ ما غلبه را رد و نام این كار را میانه‌روی می‌گذاریم.

*مصر برای بهبود اوضاع نیاز به اصلاحات از طریق مشاركت دارد

تجربه مشاركت احزاب اسلامی و غیراسلامی در این قبیل نظام‌ها نشان می‌دهد احزاب نتوانسته‌اند طبیعت این قبیل نظام‌ها را تغییر دهند و در بیشتر كشورها اگر هم تبدیل به شاهدان دروغین نشده باشند، به عقب نشسته و گاها از هم می‌پاشند. وظیفه صندوق‌های رأی تغییر نظام و سیستم نیست بلكه تغییر در درون اتفاق می‌افتد، آن‌هم زمانیكه دموكراسی قابل اصلاح بوده و نخبگان جامعه بتوانند بر روی یك الگو به توافق رسیده و با كمك روش‌هایی خاص به‌گونه‌ای عمل كنند كه تبادل قدرت میان آنها صورت بگیرد و سطح درگیری‌ها از صرف غالب و مغلوب به یك سطح سیاسی سالم برسد؛ این دستاورد نظام دموكراتیك است كه باید به دست بیاید.

ایده ایجاد تغییرات در مصر طی سال‌های اخیر از سوی جمعی از نخبگان مطرح شد؛ این افراد به سطحی از آگاهی رسیدند كه دریافتند برای متوقف ساختن سیر نزولی مصر، قرار گرفتن این كشور در مسیر رشد صحیح، بهبود اوضاع، خارج شدن از حالت جبر و حاشیه‌سازی، نیاز شدیدی به اصلاحات از طریق مشاركت دارد كه این مهم با شعار تغییر ممكن خواهد بود.

*وظیفه نخبگان مصری نجات مردم از چنگ باندهای غارت است

جنبش الكفایة متشكل از شماری از نخبگان جسور از تمامی طیف‌ها بود كه طی سال اخیر و به‌ویژه بعد از بازگشت دكتر البرادعی و جمع شدن نیروهای جوان و جدید به گرد وی تبدیل به جمعیت ملی تغییر شد. پیوستن اخوان‌المسلمون به این جنبش نیز یك اتفاق بزرگ بود كه با توجه به وزن و اثرگذاری بالای اخوان طرح تغییری كه راكد مانده بود، از نو زنده شد.

نارضایتی و دلخوری نظام حاكم از محور جدیدی كه فراتر از درگیری‌های دوجانبه میان اخوان، ناصری‌ها، لائیك‌ها، مسلمین و قبطی‌ها شكل گرفته، كاملا مشخص بود. وظیفه كنونی رقابت بر سر غنائم و تقسیم قدرت نیست، چرا كه این غنیمت‌ها بر حسب طبیعتش غیرقابل تقسیم است، بلكه وظیفه كنونی نجات ملت و مردم و آزادسازی اراده ملی از چنگ باندهای غارت و نیز بسیج تمامی نیروها در زمینه شهروندی و برابری حقوق و تكالیف است.

موضع‌گیری نسبت به انتخابات كه جمعیت تغییر به آن یورش برد یك امتحان بود كه در ایستادگی مقابل آن شكست خورد و این منطق سود و زیان بود كه پیروز شد. زمانیكه برخی طرف‌های كوچك اعلام تحریم كردند، اخوان نیز اعلام كرد در صورت تحریم از سوی همگان موضع تحریم خود را اعلام خواهد كرد، به محض اینكه حریان الوفد، مشاركت خود را اعلام كرد، همه متوجه شدند كه معامله‌ای علیه اخوان‌المسلمون صورت گرفته تا جای آنها را به‌عنوان رهبری اپوزیسیون در مجلس بگیرند، اخوان‌المسلمون اعلام مشاركت كرد.



*سهم اخوان‌المسلمون در رسوایی حكومت مبارك

البته صرف مشاركت گروه‌ها در انتخابات برای آنها خالی از منفعت نیست، چرا كه زندگی همیشه خیر یا شر كامل نیست؛ انتخابات بویژه برای جنبش‌های ممنوعه فرصتی بود تا خود را اثبات و به مردمی كه از آن محروم شده‌اند برسد؛ هر چند وجود اخوان و عموم اسلام‌گراها، دیگر نیازی به شهادت دیگران ندارد و تولد و مرگ این جنبش‌ها از خارج محقق نمی‌شود.

حكومت دیكتاتوری همواره مشروعیت قانونی نداشته و نیاز دارد تا یك جنبش اسلام‌گرا كه حقیقتا بهترین و صادقانه‌ترین الگوی ملت است، آن را به رسمیت بشناسد. اخوان‌المسلمون اشتباه نكردند كه پنداشتند مشاركت آنها سهم بسزایی در رسوایی حكومت و رو كردن حقیقت آن داشته است؛ اما مشاركت اخوان با این هدف صورت نگرفت بلكه هدف این گروه دستیابی به شماری از كرسی‌های پارلمان حتی اگر كمتر از قبل باشد، بود. در واقع اگر اخوان به درصد بالایی از كرسی‌ها نیز دست می‌یافتند، نمی‌توانستند چیزی از سیاست‌های كلی داخلی و خارجی نظام را تغییر دهند.

بیهوده است اگر بگوییم كه حكومت استبدادی قابل تقسیم است، چرا كه به تعبیر ابن خلدون طبیعت سلطنت رو به فردیت دارد و چیزی جز مطالبه‌گری قوی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.


علت دور كردن اخوان آن هم با این حدت و شدت در چیست؟ هیچ كس از كسانی كه از حجم و گستردگی اخوان و نیز عمق و امتداد آن اطلاع دارند، از جادوگران فرعون باور نمی‌كنند كه محبوبیت این حزب رو به زوال است؛ اینان بر این باورند كه حزب به‌ویژه طی سال‌های اخیر با تمامی حیاتی كه توانسته به مجلس و فعالیت‌های آن ببخشد با بدست گرفتن رهبری اپوزیسیون مجلس دچار فروپاشی شده است، البته اعضای جماعت اخوان‌المسلمون باید از مهندسان طرح انزوای خود متشكر باشد كه آنها را در حركت به سوی تغییر در مصر كمك كرد، چرا كه راندن اخوان تا بدین حد اگر چه آنها را به سمت خشونت نمی‌كشاند اما با همه تلخی و اهانت صورت گرفته خشم خود را فرو می‌خورند و این همان چیزی است كه عملكرد اخوان را برای حضور و تغییر، نزد افكار عمومی بهتر می‌سازد و دیگر شیوخ نمی‌توانند حماسه جوانان را تحقیر و از ترس ناشی از آن بكاهند.



*جایگاه متمایز مصر در میان كشورهای عربی

اگر حكومت نیمی از كرسی‌های مجلس یا كمتر از آن را در اختیار اخوان قرار می‌داد، می‌توانست جنبش جوانان را به بازی بگیرد و آن را مهار كند. پس علت این اقدام حكومت چیست؟ حماقت یا حق‌السكوتی كه به سران ضد اسلام و ضمانت حمایت آنها از موروثی شدن حكومت پرداخت شده است؟ همه اینها ممكن است.

الغنوشی در پایان گزارش خود آورده است: این مضحكه انتخاباتی سبب شد زمینه برای جمع‌آوری نیرو در پشت طرح جبهه ملی كه اهداف ملی‌گرایانه مردمی را دنبال می‌كند و وجدان و دغدغه انسان مصری را خطاب قرار می‌دهد فراهم شود، به‌ویژه از حمایت بخش‌های روستایی و بسیاری از مناطقی كه از سیاست‌های موجود، سیاست معیشت و سیاست امنیت ملی در قبال حمایت از نیروهای مقاومت فلسطین و ... متضرر شده‌اند.

با تمام اهمیتی كه سرزمین‌های عربی و اسلامی دارند، اما مصر در میان ملت‌ها از مكانی متمایز برخوردار است؛ بگونه‌ای كه توجه عموم به سمت این كشور است و از پس تاریكی نوید فجر و طلوعی جدید را می‌بیند كه قادر است موازنه قدرت منطقه و جهان را به نفع ملت‌ها تنظیم نماید.


خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 12/11/1389 - 9:15 - 0 تشکر 278657

تردید آمریکا و تقلای رژیم صهیونیستی برای حفظ مبارک

 با ادامه اعتراض مردم مصر به حکومت این کشور و احتمال فروپاشیدن حکومت افسانه ای مبارک، رژیم صیهیونیستی به شدت مصمم به حفظ مبارک است و این در حالی است که آمریکا همچنان با نوعی احتیاط و تردید با موضوع سرزمین فراعنه برخورد می کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، در بیان اینکه چرا آمریکا تا کنون به صراحت موضع خود را در مورد تحولات مصر اعلام نکرده دیدگاه های مختلفی وجود دارد، اول آنکه اینکه آمریکا هنوز موضع مشخص و روشنی درباره تحولات مصر اتخاذ نکرده از آن جهت است که واشنگتن استراتژی مشخصی برای مصر در شرایط فعلی ندارد و اینکه چرا رژیم صهیونیستی به صراحت خواستار باقی ماندن مبارک در راس حکومت مصر است را از آن رو می دانند که قاهره یا به عبارتی دیگر مبارک همپیمان استراتژیک تل آویو است و از دست دادن او امنیت رژیم اسرائیل را به چالش می کشد.

دیدگاه دیگر آنکه موضع آمریکا و رژیم صهیونیستی تفاوتی با هم ندارد و فقط در بیان آنها اندکی تفاوت وجود دارد. کارشناسان تاکید می کنند اینکه آمریکا تا کنون به صراحت حمایت خود را از اعتراضات مردم مصر اعلام نکرده نشان می دهد واشنگتن نیز خواهان حفظ مبارک است.

اما برخی دیگر از کارشناسان معتقدند اینکه آمریکا تا کنون موضع مشخصی در قبال مصر اتخاذ نکرده حکایت از این نکته دارد که واشنگتن قصد سوار شدن بر موج ایجاد شده در مصر را دارد تا با بهره جستن از شرایط موجود اندک اندک مهره های خود را رو کند و در زمان مناسب از آنها استفاده کند که می توان گفت وارد صحنه شدن "محمد البرادعی" نیز در همین راستا انجام شده است.

تغییر یا تعویض؛ آینده مصر چه می شود؟

حوادث مصر به گونه ای پیش می رود که این کشور در روزهای آینده آبستن تحولات جدیدی خواهد بود و به احتمال زیاد اینکه حکومت فعلی مصر همچنان پا برجا می ماند، با اندکی تغییر و آمدن شخصی دیگر به جای مبارک به حیات ادامه می دهد و یا آنکه حکومت دیگری جایگزین حکومت فعلی می شود در روزهای آتی و بسته به نوع عملکرد مردم مصر مشخص می شود.

به رغم کشته شدن تعدادی از مردم معترض مصر در تحولات این کشور، اوضاع در این کشور هنوز به خشونت کشیده نشده و اگر به ارتش این کشور دستور برخورد با مردم معترض داده شود آنگاه وضعیت مصر به چه صورتی درخواهد آمد؟ آیا مردم این کشور همچنان در خیابانها باقی مانده و فریاد "ارحل مبارک" را سر می دهند؟ یا آنکه اوضاع مصر رفته رفته بر طبق میل تل آویو آرام می شود؟

در این میان ممکن است "عمر سلیمان" رئیس ادستگاه اطلاعات مصر که از سوی مبارک به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب شده با صرف هزینه های بالا اقدام به خرید رای و نظر رسانه های این کشور کرده، به ارتش فرمان برخورد با مردم را داده و از متحدان قاهره نیز بخواهد که آنها نیز با خواست مردم مصر مخالفت کنند تا از این راه به اعتراض های موجود در این کشور خاتمه دهد.

به اعتقاد کارشناسان، از آنجا که سلیمان در مقایسه با مبارک فرد باهوش تر و سیاستمدارتری است و ارتباطات گسترده ای نیز در مصر و با سایر کشورها دارد می تواند با چاشنی خشونت اوضاع مصر را بر اساس میل خود به پیش ببرد اما نکته آنجاست که جایگاه او هیچگاه به اندازه جایگاه مبارک در مصر محکم نخواهد بود و از همین رو تل آویو همچنان ترجیح می دهد که مبارک در قدرت باقی بماند.

دلایل تمایل تل آویو به باقی ماندن مبارک در حکومت

مبارک بزرگترین همپیمان رژیم اسرائیل در خاورمیانه محسوب می شود و از آنجا که این رژیم جعلی با مصر هم مرز است، تل آویو همواره از جانب مرزهای مصر احساس امنیت می کند و از دست رفتن این اطمینان هزینه های سنگینی برای صهیونیست ها خواهد داشت.

علاوه بر آن، مصر همواره به عنوان نقطه اتکای تل آویو در مورد مسئله فلسطین محسوب می شد و شخص حسنی مبارک نقش بسزایی در این فرایند داشته است. از همین رو است که اسرائیل به شدت به دنبال حفظ مبارک در مصر است و با دادن این احتمال که در صورت کنار رفتن دیکتاتور و حتی در صورت حضور عمر سلیمان در قدرت، وی به اندازه مبارک قوی نخواهد بود و مردم مصر همانند مردم تونس خواهان خروج تمامی بقایای مبارک از این کشور می شوند احتمال می دهد که جریانهایی همچون اخوان المسلمین در مصر قدرت بگیرند و با توجه به روابط این گروه با حماس و دیگر گروه های مقاومت اسلامی، چالشهای جدیدی برای صهیونیستها در خاورمیانه پیش می آید.

خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 12/11/1389 - 12:11 - 0 تشکر 278703

نخستین اعتراف هیلاری به شکست مبارک

آمریکا لحن خود را در قبال دولت مصر تغییر داده‌ است
خبرگزاری فارس: یک شبکه رادیویی فرانسوی با اشاره به سخنان اخیر وزیر خارجه آمریکا درباره دولت انتقالی، به نقل از کارشناسان و تحلیلگران اعلام کرد که آمریکا رویکرد خود را در قبال دولت مصر تغییر داده است.

به گزارش فارس به نقل از رادیو بین‌المللی فرانسه، در پی تداوم قیام‌های اعتراض‌آمیز ضددولتی مردم مصر، "هیلاری کلینتون " وزیر امورخارجه آمریکا در ارتباط با قدرت سیاسی در مصر، برای نخستین بار از یک "دوره انتقالی " سخن گفت.

بر اساس این گزارش، بنا به عقیده تحلیلگران، آمریکا رویکرد خود در قبال دولت مصر را تغییر داده و رفتار دولت واشنگتن در قبال مصر وارد مرحله تازه‌ای شده است.

کلینتون روز گذشته اعلام کرد: «ما امیدواریم که شاهد یک دوره انتقالی آرام و منظم در مصر باشیم و از دولت "حسنی مبارک " که همچنان سکان قدرت را در دست دارد، مصراً می‌خواهیم که برای فراهم آوردن شرایط لازم برای این انتقال، تمام تلاش خود را به کار گیرد.»

وی افزود: «حسنی مبارک هنوز قدم‌های کافی برای استقرار دموکراسی در مصر را برنداشته است.»

رادیو بین‌المللی فرانسه در ادامه گزارش خود نوشت: خبرگزاری‌های بزرگ معتقدند که سخن گفتن از انتقال، به این معناست که آمریکا مطلقاً تمایل ندارد حسنی مبارک در دور آینده، باز هم نامزد ریاست جمهوری مصر شود.

در این حال، اخوان‌المسلمون و چند تشکل مخالف دیگر "محمد البرادعی " مدیر کل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و رهبر برجسته مخالفان دولت مصر را مأمور مذاکره با دولت کردند.

البرادعی در گفت‌و‌گو با تلویزیون‌های آمریکایی در این باره اعلام کرد: «بهتر است "باراک اوباما " رئیس‌جمهور آمریکا آخرین کسی نباشد که به مبارک بگوید وقت رفتن رسیده است.»

وی صراحتا گفت: «مبارک همین امروز باید برود.»

دوشنبه، جهان نیوز

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 12/11/1389 - 12:13 - 0 تشکر 278704

ارتش مصر تسلیم اراده ملت شد

به گزارش فارس، سخنگوی ارتش مصر در بیانیه رسمی كه در تلویزیون دولتی این كشور منتشر شد بر حق قانونی ملت مصر تاكید كرد.

بنا بر این گزارش، ارتش مصر اعلام كرد، خواسته های مردم مصر را كه از یك هفته پیش در خیابان های این كشور علیه دولت تظاهرات می كنند، قانونی می‌داند.
ارتش مصر در پیامی خطاب به مردم مصر اعلام كرد ارتش خواسته‌های مردم بزرگ مصر را قانونی می‌داند و به استفاده از زور علیه مردم مصر مبادرت نخواهد كرد.

سخنگوی ارتش مصر در این پیام كه از سوی خبرگزاری رسمی مصر، منا، و تلویزیون دولتی این كشور منتشر شد، بر آزادی بیان به شكل مسالمت‌آمیز و تضمین شده برای همه تاكید كرد.

تلویزیون دولتی مصر همچنین اعلام كرد ارتش اطمینان داده است علیه تظاهر كنندگان به زور متوسل نخواهد شد.

بنابر این گزارش، بسیاری از تحلیل‌گران نیروی نظامی ارتش مصر را آخرین سنگر مقاومت مبارك در مقابل خواسته‌های مردم مصر برای كنار رفتن از حكومت و سركوبی این جنبش می‌دانند.

این كارشناسان اعتقاد دارند، قطع حمایت ارتش از دولت مبارك به معنای سقوط وی است.

لازم به ذكر است تاكنون هیچ برخوردی بین نیروهای ارتش مصر و معترضان به وجود نیامده و مردم با آغوش باز از نیروهای ارتش مصر در خیابان ها استقبال كرده‌اند.

سه شنبه، جهان نیوز

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

چهارشنبه 13/11/1389 - 17:31 - 0 تشکر 278990

گزیده‌ای از سخنان رهبر انقلاب درباره مصر
به گزارش خبرگزاری تقریب (تنا):
به مناسبت "اتفاقات اخیر در كشور مصر"، پایگاه اطلاع‌رسانی رهبر معظم انقلاب ،در ویژه‌نامه‌ای به بررسی تحولات اخیر در كشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه پرداخته است.

حضرت آیت الله خامنه ای از اوائل رهبری خود، همواره از ملت مصر تمجید کرده و جوانان مبارز این کشور را به مقابله با رئیس جمهور وابسته این کشور فراخوانده اند. ایشان سال ها قبل از وقوع تحولات جاری در کشور مصر پیش بینی کرده بودند: «ملت‌ غیور مصر، ملتی‌ مسلمان‌ و دارای‌ سابقه‌ای‌ مهم‌ در تاریخ‌ اسلام‌ است‌ و افتخارات‌ بزرگی‌ در راه‌ مبارزات‌ و افکار جدید اسلامی‌ دارد لذا بدون‌ تردید این‌ ملت‌ که‌ حاضر نیست‌ خیانت‌ سران‌ رژیم‌ حاکم‌ را تحمل‌ کند و با او به‌ مقابله‌ برمی‌خیزد.»

مقام معظم رهبرى در ۲۷ آبان سال ۱۳۷۱ در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور، تأکید کردند: «نگرانى من از این است که مبادا دولت هاى عرب منطقه، فریب آمریکا را بخورند. آنها باید به فکر خودشان باشند. دولت هاى عرب منطقه اگر به این نصیحت شیطانى آمریکا گوش فرا دهند، فاصله خودشان را با ملت هاى خودشان، باز هم زیادتر مى‏کنند. ملت ها با ما هستند، ملت ها با اسلامند، و به نام جمهورى اسلامى شعار مى‏‌دهند. شما ببینید در کشور مصر، یک عدّه جوان مسلمان، یک عدّه مردم مسلمان، مى‏ایستند و شعار اسلامى مى‏دهند و هیچ ارتباطى هم برحسب ارتباطات معمولى انسانى، بین آنها و مردم ما نیست امّا به قدرى شعارهاى آنها به شعارهاى ما نزدیک است، که رئیس جمهورِ بدبختِ روسیاه شان مى‏گوید «اینها از طرف ایران تحریک شده‏اند!» ما چه ارتباطى با آنها داریم؟ آنها مسلمانند. خود آنها شعار قرآن مى‏دهند. خود آنها هستند که احساس مى‏کنند باید در راه خدا حرف بزنند، فریاد بکشند و حرکت کنند؛ مثل همان فریادى که ملّت ایران در دوران طاغوت علیه آمریکا و علیه استکبار و استبداد جهانى کشید و باز هم مى‏کشد.
ملت ها دلشان با جمهورى اسلامى است و افرادى غافل و روسیاه، خیال مى‏کنند که اینها تحریک شده ایرانند. چه تحریکى!؟ ما چه کار داریم که ملتهاى دیگر را تحریک کنیم؟ ما شعار اسلام مى‏دهیم؛ ما پرچم اسلام را بلند مى‏کنیم، و هر کس که در دلش شعله اسلام هست، به طور طبیعى دور این پرچم جمع مى‏شود.»
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ هشتم دی سال ۱۳۸۷ در پیامی درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه به دست صهیونیست های جنایتکار، ضمن محکوم کردن شدید همدستی ننگین دولت جنایتکار بوش با صهیونیست‌ها، سکوت و بی اعتنایی سازمان‌های جهانی و برخی دولت‌های عربی را زمینه ساز این جنایات خواندند و با اعلام فردای آن روز به عنوان عزای عمومی همه مجاهدان فلسطینی، ملت های مسلمان و آزادی‌خواه، علما، روشنفکران و رسانه های جهان اسلام را به ادای مسئولیت بسیار سنگین خود در مقابله با جنایات صهیونیسم خونخوار فراخواندند و از رئیس جمهور دیکتاتور مصر با عنوان "امام جائر" و "منافق امت" یاد کردند.

متن این پیام به این شرح بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
جنایت هولناک رژیم صهیونیستی در غزه و قتل‌عام صدها مرد و زن و کودک مظلوم، بار دیگر چهره‌ی خونخوار گرگ‌های صهیونیست را از پشت پرده‌ی تزویرِ سال‌های اخیر بیرون آورد و خطر حضور این کافر حربی را در قلب سرزمین‌های اُمت اسلام، به غافلان و مسامحه‌کاران گوشزد کرد.
مصیبت این حادثه هولناک برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه جهان بسی گران و کوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سکوت تشویق‌آمیز برخی دولت‌های عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولت‌های مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت می‌کردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آن‌ها را هماهنگ و موافق با این فاجعه‌آفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟
سران این کشورها چه جوابی در برابر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله خواهند داشت؟ چه جوابی به ملت‌های خود که یقیناً عزادار این فاجعه‌اند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصره طولانی غذایی و دارویی لبالب از خون است.
دولت جنایتکار بوش در واپسین روزهای حکمرانی ننگین خود با همدستی در این جنایت بزرگ، رژیم آمریکا را بیش از پیش روسیاه کرد و پرونده‌ جرائم خود را به عنوان جنایتکار جنگی قطورتر ساخت. دولت‌های اروپایی با بی‌تفاوتی و شاید همراهی خود در این فاجعه بزرگ،‌ یکبار دیگر دروغ بودن ادعاهای طرفداری از حقوق بشر را ثابت کردند و شرکت خود در جبهه ضدیت با اسلام و مسلمین را نشان دادند. اکنون سؤال من از علما و روحانیون جهان عرب و رؤسای ازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟ آیا هنگام آن نرسیده است که به واجب نهی از منکر و کلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل کنید؟
آیا عرصه دیگری عریان‌تر از آنچه در غزه و فلسطین در جریان است در همدستی کُفار حربی با منافقان امّت برای سرکوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تکلیف کنید؟
سؤال من از رسانه‌ها و روشنفکران جهان اسلام و بویژه جهان عرب آن است که تا چه هنگام به مسؤولیت رسانه‌ای و روشنفکری خود بی‌تفاوت خواهید ماند؟ آیا سازمان‌های حقوق بشرِ رسوای غرب و شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل بیش از این هم ممکن است رسوا شوند؟
همه مجاهدان فلسطین و همه‌ی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هر کس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود.
سازمان کنفرانس اسلامی باید در این شرایط حساس به وظیفه‌ی تاریخی خود عمل کند و جبهه‌ی یکپارچه‌ای به دور از ملاحظه‌کاری و انفعال، در برابر رژیم صهیونیستی تشکیل دهد. باید رژیم صهیونیستی به وسیله‌ی دولت‌های مسلمان مجازات شود. سران آن رژیم غاصب باید به جرم این جنایت و نیز محاصره‌ی طولانی مدّت، شخصاً محاکمه و مجازات شوند.
ملّت‌های مسلمان می‌توانند با عزّم راسخ خود این مطالبات را تحقّق بخشند و وظیفه‌ی سیاستمداران و علما و روشنفکران در این بُرهه بسی سنگین‌تر از دیگران است.
اینجانب به مناسبت فاجعه غزه روز دوشنبه را عزای عمومی اعلام می‌کنم و مسئولان کشور را به ادای وظایف خود در این حادثه‌ی غم‌انگیز فرا می‌خوانم.

وَ سَیعلَمُ ‌الذین ظَلَموا اَیّ مُنقلبٍ یَنقلبون.
سیّدعلی‌ خامنه‌ای

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
چهارشنبه 13/11/1389 - 17:32 - 0 تشکر 278994

دوخبر و یك نتیجه (نكته)

این روزها، اگرچه حجم انبوه و متراكمی از خبر و گزارش درباره نهضت های اسلامی مصر، تونس، اردن، الجزایر، یمن و اخیرا عربستان و... به سراسر جهان مخابره می شود و طلوع دوباره امام و انقلاب اسلامی در چند كشور دیگر خاورمیانه به «خبر اول دنیا» تبدیل شده است ولی از آن میان، اشاره به دو خبر كوتاه، بیش از همه «گویا» است.
خبر اول؛ آقای «راشد الغنوشی» انقلابی مسلمان و تبعیدی تونس كه بعد از 20 سال به زادگاه خود بازمی گردد، قبل از حركت به سوی تونس، در مصاحبه ای گفته است؛ «من، نه امام خمینی(ره) هستم و نه شیعه» و سؤال این است كه مگر كسی آقای راشد الغنوشی را «امام خمینی(ره)» و یا «شیعه» می دانست كه ایشان از میان صدها نكته گفتنی دیگر كه می توانست درباره نهضت اسلامی تونس و مردم مسلمان این كشور بگوید نكته فوق را گفتنی تر یافته و تاكید بر آن را ضروری تر تشخیص داده است؟ تاكید آقای راشد الغنوشی كه ایشان نه امام خمینی(ره) است و نه شیعه، در حالی است كه مردم تونس ماهیت انقلاب خود را «اسلامی» می دانند و همه جا از امام خمینی(ره) به عنوان «الگوی» حركت خویش یاد می كنند و این نكته بدیهی تر از آن است كه راشد الغنوشی از آن بی خبر باشد. بنابراین بعید است روی سخن آقای غنوشی با مردم مسلمان تونس باشد چرا كه، این سخن از محبوبیت مردمی ایشان به شدت می كاهد. اما از سوی دیگر، مقامات آمریكایی، اروپایی و صهیونیستی به صراحت اعلام كرده و می كنند كه نگران شكل گیری انقلاب دیگری نظیر انقلاب اسلامی ایران در تونس، مصر، اردن، الجزایر، یمن و... هستند.
با این محاسبه كه به هیچ وجه پیچیده نیست می توان نتیجه گرفت كه آمریكا و متحدانش، مخاطب اصلی اظهارات راشد الغنوشی هستند و ایشان از این طریق - به تقیه یا به واقع- قصد دارد به آمریكا و متحدانش اطمینان بدهد كه نباید از قدرت گرفتن احتمالی وی در تونس نگران باشند! تا مبادا از رهگذر این نگرانی در پی مقابله و تضعیف او برآیند. چرا؟! پاسخ بسیار روشن است و آن، این كه تنها خطر و یا بیشترین خطری كه آمریكا، اروپا، اسرائیل و حاكمیت های دست نشانده منطقه را تهدید می كند، برانگیختگی مردم در بستر بینش و نقش امام خمینی(ره) و الگوی انقلاب اسلامی برخاسته از ایران است. آیا غیر از این است؟!
خبر دوم؛ دیروز خبرگزاری آژانس یهود به نقل از «مالكولم هونن لین» معاون اجرایی «كنفرانس روسای سازمان های بزرگ یهودی» گزارش داد كه «البرادعی عامل دست نشانده ایران است»! به گزارش خبرگزاری مهر، هونن لین، كه از افراد نزدیك به رؤسای جمهور آمریكا و عضو لابی صهیونیست ها - آیپك- است، طی مصاحبه ای گفته است«من این واژه را به راحتی به كار نمی برم، اما البرادعی دست نشانده ایران است»!
برخلاف آنچه ظاهراً از اظهارات «هونن لین» برداشت می شود، این مهره شناخته شده لابی صهیونیست ها در پی مخالفت با «البرادعی» نیست، بلكه با انتساب وی به ایران، قصد دارد توجه مثبت مردم مسلمان مصر را به البرادعی جلب كرده و برای پذیرش این مهره آمریكایی از سوی مردم مسلمان و انقلابی مصر، زمینه سازی كند! چگونه؟! البرادعی در میان مردم مسلمان مصر كمترین جایگاه در خور توجهی ندارد و به عنوان یك مهره آمریكایی شناخته می شود كه مخصوصا، همراهی و همكاری آشكار وی با آمریكا و لابی صهیونیست ها در كارشكنی و مخالفت با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، از وی در میان ملت های مسلمان، چهره ای وابسته و گوش به فرمان قدرت های استكباری غرب را به نمایش گذاشته است. و طی دو هفته اخیر، آمریكا و متحدانش اصرار زیادی داشته اند كه جابه جایی غیرقابل اجتناب قدرت در مصر را با حضور البرادعی به نفع خود سامان دهند- امید آنكه این فریب ناكام بماند-. اظهارات مضحك «هونن لین» كه بلافاصله از سوی رسانه های غربی بازتاب گسترده ای یافت با این هدف مشخص صورت گرفته است كه از «البرادعی» چهره ای طرفدار ایران اسلامی ارائه شود تا مورد پذیرش و استقبال مردم مصر قرار گیرد. جل الخالق! یعنی آمریكا و اسرائیل به صراحت اعتراف می كنند كه انقلاب مردم مصر نیز مانند تونس، اردن، الجزایر، یمن و سایر كشورهای خاورمیانه در بستر انقلاب اسلامی ایران شكل گرفته و الگوی امام خمینی(ره) و ایران اسلامی را دنبال می كنند. نكته درخور توجه دیگر آن كه آمریكا و اسرائیل نیز به وضوح دریافته و اعتراف می كنند كه ارتباط با ایران اسلامی، اصلی ترین شاخصه برای پذیرش و مقبولیت مردمی در جهان اسلام است.
این روزها، اگرچه در سالروز رحلت رسول خدا(ص) و شهادت دو امام بزرگوارمان امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) چشمهامان اشكبار و دلهامان داغدار است، و بر این سوگ عظیم حق داریم، اما، چه كسی می تواند بعثت دوباره را انكار كند؟ بعثتی كه از فجر 57 آغاز شده و هر روز سقف ظلمانی جدیدی را می شكافد و طرح ظلمت سوز دیگری درمی اندازد. طرحی بر همان پایه كه رسول خدا(ص) بنا نهاده، خمینی احیا كرده و خامنه ای پرچمدار آن است.
حسین شریعتمداری

http://www.kayhannews.ir/891112/2.htm#other204

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.